معنای اصطلاحی «حیله های شرعی» و اقسام آن
پرسش :
عبارت «حیله های شرعی» در فقه به چه معناست و چه اقسامی برای آن قابل تصور است؟
پاسخ :
کلمه «حیله» در اصطلاح فقها عبارتست از: «التَّوَصُّلُ إِلَى أَمْرِ شَرْعِیّ مِنْ طَرِیقِ حَلَال أَوْ حَرَام»؛ (رسیدن به یک مطلوب شرعى و هدف مشروع، چه این که راه رسیدن به آن، امر حلالى باشد، یا راه مذکور خود غیر مشروع باشد، [چنین چیزى حیله است]). بنابراین، طبق تعریف فقها حیله فقط بارِ منفى ندارد، بلکه هم جنبه مثبت دارد و هم جنبه منفى. «حیله های شرعی» را از جهتى می توان به سه قسم تقسیم کرد:
1. حیله واقعى مثبت و مشروع.
2. حیله واقعى منفى و مذموم.
3. حیله صورى.
براى هر یک از سه قسم مذکور مثالهاى فراوانى وجود دارد؛ که به برخى از آنها اشاره مىشود.
ولى مشکلى که عموماً در اینجا وجود دارد، مسأله محرمیّت این فرزندان است. اگر دختر باشد نسبت به پدر خانواده نامحرم خواهد بود، و اگر پسر باشد نسبت به مادر. براى رفع این مشکل مىتوان از حیله شرعى مثبت استفاده کرد؛ بدین شکل که اگر دختر باشد صیغه عقد موقّت او را، با اجازه حاکم شرع، براى پدرِ مردِ خانواده بخوانند، تا این دختر زن پدر او محسوب شود و براى همیشه به وى محرم گردد،(1) و اگر پسر باشد، و مادر یا خواهر یا زن برادرِ زنِ خانواده شیر داشته باشد، به آن پسر بچّه شیرخوار، طبق شرایطى که در رساله آمده، شیر مىدهد تا با آن زن به عنوان برادر یا خواهرزاده یا برادرزاده رضاعى محرم شود.(2) این، حیله و چاره جویى واقعی و مثبت و مشروع است.
الف) شیخ طوسى(رضی الله عنه) در انتهاى کتاب طلاق مبسوط، بحث مشروحى پیرامون حیلههاى شرعى دارد. از جمله حیلههاى منفى، که ایشان از ابوحنیفه نقل کرده، این حیله است: زنى نزد ابو حنیفه آمد و گفت: از شوهرم ناراحت هستم، از وى خوشم نمىآید، مىخواهم از او جدا شوم، ولى او مرا طلاق نمىدهد. آیا راهى براى جدایى از او وجود دارد؟ ابوحنیفه گفت: راهش این است که تو مرتد شوى، و از اسلام خارج گردى! زیرا زن اگر مرتد شود، عقد ازدواجش باطل مىشود، و اگر هنوز آمیزش نکرده باشند، بلا فاصله مىتواند به اسلام برگردد و با دیگرى ازدواج کند، و اگر آمیزش کرده باشند، صبر مىکند پس از پایان یافتن عدّه به اسلام باز مىگردد، سپس با شخص مورد نظرش ازدواج مىکند!(3)
این حیله، منفى و مذموم، و حقیقتاً حیله زشتى است، و در واقع شبیه حیلهاى است که از بعضى از مسیحیان نقل مىکنند: «آنها طلاق را جایز نمىدانند، بدین جهت براى زنانى که قصد جدایى از شوهرانشان را دارند، تنها یک راه وجود دارد، و آن ارتکاب زناست! چون معتقدند زن شوهردار اگر زنا کند، از شوهرش جدا مىشود!»(4) هر دو حیله، منفى و مذموم، بلکه از زشتترین حیلهها است.
ب) شخصى در وسعت وقت مىتواند غسل واجب انجام دهد، ولى آن را ترک مىنماید، تا این که وقت تنگ شود، سپس در تنگى وقت تیمّم مىکند و نماز مىخواند. این حیله شرعى نیز منفى و مذموم است؛ چون براى رسیدن به امر شرعى (تیمّم) از راه غیر مشروع (تأخیر غسل واجب تا ضیق وقت) استفاده کرده است.
نتیجه این که حیله بر سه قسم است، که تنها یک قسم آن مجاز است.
1. حیلهاى که با مقدّمه حلال و مباح، به مطلوب حلال مورد نظر منتهى مىشود.
2. حیلهاى که حیله کننده با مقدّمه حرام و غیر مشروع، خود را به مطلوب حلال مىرساند.
هر یک از دو قسم فوق، یا واقعى و با قصد جدّى است ـ که مثالهاى آن گذشت ـ و یا صورى و ظاهرى است. مثالى که در باب ربا و ضمّ ضمیمه گفته شد، از این قبیل مىباشد.
نتیجه این که طبق این تقسیم حیله بر چهار قسم است.
پینوشتها:
(1). علاوه بر او، به برادران و برادرزادهها و خواهرزادهها و فرزندان و نوههاى او نیز محرم مىشود.
(2). شرح این مطلب در استفتاءات جدید، مکارم شیرازى، ناصر، تهیه و تنظیم: علیان نژادى، ابوالقاسم، مدرسة الامام على بن ابى طالب(علیه السلام)، قم، 1427 قمری، چاپ: دوم، ج 2، ص 358 آمده است.
(3). المبسوط فی فقه الإمامیة، شیخ طوسى، محمد بن حسن، محقق/ مصحح: کشفى، سید محمد تقى، مرتضوی، تهران، 1387 قمری، چاپ: سوم، ج 5، ص 95.
(4). قاموس کتاب مقدس، جمیز هاکس، اساطیر، تهران، 1377شمسی، چاپ اول، ص 581.
منبع: حیله هاى شرعى و چاره جویى هاى صحیح، مکارم شیرازى، ناصر، تهیه و تنظیم: علیان نژادى، ابوالقاسم، مدرسة الامام على بن ابى طالب(علیه السلام)، قم، 1428 قمری، چاپ: دوم، ص 18.
کلمه «حیله» در اصطلاح فقها عبارتست از: «التَّوَصُّلُ إِلَى أَمْرِ شَرْعِیّ مِنْ طَرِیقِ حَلَال أَوْ حَرَام»؛ (رسیدن به یک مطلوب شرعى و هدف مشروع، چه این که راه رسیدن به آن، امر حلالى باشد، یا راه مذکور خود غیر مشروع باشد، [چنین چیزى حیله است]). بنابراین، طبق تعریف فقها حیله فقط بارِ منفى ندارد، بلکه هم جنبه مثبت دارد و هم جنبه منفى. «حیله های شرعی» را از جهتى می توان به سه قسم تقسیم کرد:
1. حیله واقعى مثبت و مشروع.
2. حیله واقعى منفى و مذموم.
3. حیله صورى.
براى هر یک از سه قسم مذکور مثالهاى فراوانى وجود دارد؛ که به برخى از آنها اشاره مىشود.
1. حیله واقعى مثبت و مشروع:
خانوادههایى هستند که بنا به عللى، بچّهدار نمىشوند. برخى از این خانوادهها براى این که هم خلأ فرزند را در زندگى خود پر کنند، و هم سایه مهر و عطوفت و سرپرستى را بر سر فرزندان بىسرپرستى بیاندازند، به سراغ بچّههاى بىسرپرست مىروند و آنها را از مراکز نگهدارى چنان بچّههایى گرفته و بزرگ مىکنند.ولى مشکلى که عموماً در اینجا وجود دارد، مسأله محرمیّت این فرزندان است. اگر دختر باشد نسبت به پدر خانواده نامحرم خواهد بود، و اگر پسر باشد نسبت به مادر. براى رفع این مشکل مىتوان از حیله شرعى مثبت استفاده کرد؛ بدین شکل که اگر دختر باشد صیغه عقد موقّت او را، با اجازه حاکم شرع، براى پدرِ مردِ خانواده بخوانند، تا این دختر زن پدر او محسوب شود و براى همیشه به وى محرم گردد،(1) و اگر پسر باشد، و مادر یا خواهر یا زن برادرِ زنِ خانواده شیر داشته باشد، به آن پسر بچّه شیرخوار، طبق شرایطى که در رساله آمده، شیر مىدهد تا با آن زن به عنوان برادر یا خواهرزاده یا برادرزاده رضاعى محرم شود.(2) این، حیله و چاره جویى واقعی و مثبت و مشروع است.
2. حیله واقعى منفى و مذموم:
براى این قسم، یعنى حیله واقعى منفى، که به وسیله حرام به مطلوب حلالى مىرسد. به این مثالها توجّه فرمایید:الف) شیخ طوسى(رضی الله عنه) در انتهاى کتاب طلاق مبسوط، بحث مشروحى پیرامون حیلههاى شرعى دارد. از جمله حیلههاى منفى، که ایشان از ابوحنیفه نقل کرده، این حیله است: زنى نزد ابو حنیفه آمد و گفت: از شوهرم ناراحت هستم، از وى خوشم نمىآید، مىخواهم از او جدا شوم، ولى او مرا طلاق نمىدهد. آیا راهى براى جدایى از او وجود دارد؟ ابوحنیفه گفت: راهش این است که تو مرتد شوى، و از اسلام خارج گردى! زیرا زن اگر مرتد شود، عقد ازدواجش باطل مىشود، و اگر هنوز آمیزش نکرده باشند، بلا فاصله مىتواند به اسلام برگردد و با دیگرى ازدواج کند، و اگر آمیزش کرده باشند، صبر مىکند پس از پایان یافتن عدّه به اسلام باز مىگردد، سپس با شخص مورد نظرش ازدواج مىکند!(3)
این حیله، منفى و مذموم، و حقیقتاً حیله زشتى است، و در واقع شبیه حیلهاى است که از بعضى از مسیحیان نقل مىکنند: «آنها طلاق را جایز نمىدانند، بدین جهت براى زنانى که قصد جدایى از شوهرانشان را دارند، تنها یک راه وجود دارد، و آن ارتکاب زناست! چون معتقدند زن شوهردار اگر زنا کند، از شوهرش جدا مىشود!»(4) هر دو حیله، منفى و مذموم، بلکه از زشتترین حیلهها است.
ب) شخصى در وسعت وقت مىتواند غسل واجب انجام دهد، ولى آن را ترک مىنماید، تا این که وقت تنگ شود، سپس در تنگى وقت تیمّم مىکند و نماز مىخواند. این حیله شرعى نیز منفى و مذموم است؛ چون براى رسیدن به امر شرعى (تیمّم) از راه غیر مشروع (تأخیر غسل واجب تا ضیق وقت) استفاده کرده است.
3. حیله صورى:
قسم اوّل و دوّم حیله، هر دو واقعى و جدّى بود، هر چند یکى مذموم بود و دیگرى ممدوح، ولى قسم سوّم از حیلهها، غیر واقعى و صورى است، و قصد جدّى در آن وجود ندارد: مثلاً «ضمّ ضمیمه» براى فرار از ربا، یک حیله صورى است؛ زیرا کسى که براى فرار از «رباى قرضى» یک میلیون تومان پول، به اضافه یک قوطى کبریت مىدهد، و پس از یک سال دو میلیون تومان باز پس مىگیرد، و در واقع یک قوطى کبریت را به قیمت یک میلیون تومان مىفروشد، قصد جدّى ندارد. کدام آدم عاقلى یافت مىشود که یک قوطى کبریت را به این قیمت غیر عقلانى بخرد؟! بنابراین معامله مذکور جدّى نیست، و این حیله، نوعى فرار از ربا به شکل صورى و غیرواقعى است.نتیجه این که حیله بر سه قسم است، که تنها یک قسم آن مجاز است.
تقسیم دیگری برای «حیله های شرعی»
مىتوان حیلهها را به اعتبارى دیگر به چهار قسم زیر تقسیم کرد:1. حیلهاى که با مقدّمه حلال و مباح، به مطلوب حلال مورد نظر منتهى مىشود.
2. حیلهاى که حیله کننده با مقدّمه حرام و غیر مشروع، خود را به مطلوب حلال مىرساند.
هر یک از دو قسم فوق، یا واقعى و با قصد جدّى است ـ که مثالهاى آن گذشت ـ و یا صورى و ظاهرى است. مثالى که در باب ربا و ضمّ ضمیمه گفته شد، از این قبیل مىباشد.
نتیجه این که طبق این تقسیم حیله بر چهار قسم است.
پینوشتها:
(1). علاوه بر او، به برادران و برادرزادهها و خواهرزادهها و فرزندان و نوههاى او نیز محرم مىشود.
(2). شرح این مطلب در استفتاءات جدید، مکارم شیرازى، ناصر، تهیه و تنظیم: علیان نژادى، ابوالقاسم، مدرسة الامام على بن ابى طالب(علیه السلام)، قم، 1427 قمری، چاپ: دوم، ج 2، ص 358 آمده است.
(3). المبسوط فی فقه الإمامیة، شیخ طوسى، محمد بن حسن، محقق/ مصحح: کشفى، سید محمد تقى، مرتضوی، تهران، 1387 قمری، چاپ: سوم، ج 5، ص 95.
(4). قاموس کتاب مقدس، جمیز هاکس، اساطیر، تهران، 1377شمسی، چاپ اول، ص 581.
منبع: حیله هاى شرعى و چاره جویى هاى صحیح، مکارم شیرازى، ناصر، تهیه و تنظیم: علیان نژادى، ابوالقاسم، مدرسة الامام على بن ابى طالب(علیه السلام)، قم، 1428 قمری، چاپ: دوم، ص 18.