معنای منفی عبارت «حیله شرعی»
پرسش :
چه مواردی را می توان به عنوان معنای منفی عبارت «حیله های شرعی» معرفی نمود؟
پاسخ :
از نظر لغویون معنای واژه «حیله» عبارت است از: «رسیدن به یک مسأله از راه اسباب و علل خفیّه و پنهانى» و این همان چیزى است که در فارسى به آن «چارهجویى» گفته مىشود که هم بارِ مثبت دارد و هم بارِ منفى؛ به عبارت دیگر هم حیله و چاره جویى «مفید و زیبا» متصوّر است، و هم چاره جویى «زشت». بنابراین حیله هم چاره جویى توأم با تقلّب و خباثت را شامل مىشود، و هم شامل چاره جویى صحیح و مثبت است.
برای چاره جویی های منفی و خبیثانه می توان مثالهایی ذکر کرد؛ به عنوان نمونه به دو مثال زیر براى این نوع از حیله توجّه کنید:
1. حیله معروف یهودیان، که در سوره اعراف، ضمن آیات 162 تا 166 به طور مشروح بیان شده، و خلاصه آن چنین است: خداوند بنى اسرائیل را از صید ماهى در روز شنبه ممنوع کرد. از قضا در این روز ماهیان بیشترى بر روى آب ظاهر مىشدند! لذا یهودیان به فکر حیله افتادند و حوضچههایى در کنار ساحل ساختند، و راه آبى به سوى دریا باز کردند. آنها صبح هنگام راه ورودى آب را باز مىکردند، آب و ماهى داخل حوضچهها مىشد، و شب راه را مىبستند، تا ماهیان خارج نشوند، سپس در روز یک شنبه ماهی هاى مذکور را صید مىکردند و مىگفتند: ما مخالفت فرمان خدا نکرده، و روز شنبه از آب ماهى نگرفتهایم! این همان حیله منفى و مذموم است و لذا خداوند یهودیان را به خاطر آن مجازات شدید نمود.(1)
2. شیخ طوسى(رضی الله عنه) همچون سایر فقهاى امامیّه، در انتهاى کتاب الطلاق از کتاب شریف «مبسوط» بحث مشروحى پیرامون حیلههاى شرعى دارد. از جمله حیلههاى منفى، که ایشان از ابوحنیفه نقل کرده، حیله زیر است:
زنى نزد ابو حنیفه آمد و گفت: از شوهرم ناراحت هستم، از وى خوشم نمىآید، مىخواهم از او جدا شوم، ولى او مرا طلاق نمىدهد. آیا راهى براى جدایى از او وجود دارد؟
ابوحنیفه گفت: راهش این است که تو مرتد شوى، و از اسلام خارج گردى! زیرا زن اگر مرتد شود، عقد ازدواجش باطل مىشود، و اگر هنوز آمیزش نکرده باشند، بلا فاصله مىتواند به اسلام برگردد و با دیگرى ازدواج کند، و اگر آمیزش کرده باشند، صبر مىکند پس از پایان یافتن عدّه به اسلام باز مىگردد، سپس با شخص مورد نظرش ازدواج مىکند!(2)
این حیله، منفى و مذموم، و حقیقتاً حیله زشتى است، و در واقع شبیه حیلهاى است که از بعضى از مسیحیان نقل مىکنند: «آنها طلاق را جایز نمىدانند، بدین جهت براى زنانى که قصد جدایى از شوهرانشان را دارند، تنها یک راه وجود دارد، و آن ارتکاب زناست! چون معتقدند زن شوهردار اگر زنا کند، از شوهرش جدا مىشود!»(3)
آری هر دو حیله، منفى و مذموم، بلکه از زشتترین حیلهها است.
پینوشتها:
(1). شرح و تفسیر این حیله منفى را در کتاب بررسى طرق فرار از ربا، مکارم شیرازى، ناصر، تهیه و تنظیم: علیان نژادى، ابوالقاسم، مدرسه الامام على بن ابى طالب(علیه السلام)، قم، 1385 شمسی، چاپ: اول، ص 25 مطالعه فرمایید.
(2). المبسوط فی فقه الإمامیة، طوسى، ابو جعفر، محمد بن حسن، محقق/ مصحح: کشفى، سید محمد تقى، مرتضوی، تهران، 1387 قمری، چاپ: سوم، ج 5، ص 95.
(3). قاموس کتاب مقدس، جمیز هاکس، اساطیر، تهران، 1377شمسی، چاپ اول، ص 581.
منبع: حیله هاى شرعى و چاره جویى هاى صحیح، مکارم شیرازى، ناصر، تهیه و تنظیم: علیان نژادى، ابوالقاسم، مدرسة الامام على بن ابى طالب(علیه السلام)، قم، 1428 قمری، چاپ: دوم، ص 15.
از نظر لغویون معنای واژه «حیله» عبارت است از: «رسیدن به یک مسأله از راه اسباب و علل خفیّه و پنهانى» و این همان چیزى است که در فارسى به آن «چارهجویى» گفته مىشود که هم بارِ مثبت دارد و هم بارِ منفى؛ به عبارت دیگر هم حیله و چاره جویى «مفید و زیبا» متصوّر است، و هم چاره جویى «زشت». بنابراین حیله هم چاره جویى توأم با تقلّب و خباثت را شامل مىشود، و هم شامل چاره جویى صحیح و مثبت است.
برای چاره جویی های منفی و خبیثانه می توان مثالهایی ذکر کرد؛ به عنوان نمونه به دو مثال زیر براى این نوع از حیله توجّه کنید:
1. حیله معروف یهودیان، که در سوره اعراف، ضمن آیات 162 تا 166 به طور مشروح بیان شده، و خلاصه آن چنین است: خداوند بنى اسرائیل را از صید ماهى در روز شنبه ممنوع کرد. از قضا در این روز ماهیان بیشترى بر روى آب ظاهر مىشدند! لذا یهودیان به فکر حیله افتادند و حوضچههایى در کنار ساحل ساختند، و راه آبى به سوى دریا باز کردند. آنها صبح هنگام راه ورودى آب را باز مىکردند، آب و ماهى داخل حوضچهها مىشد، و شب راه را مىبستند، تا ماهیان خارج نشوند، سپس در روز یک شنبه ماهی هاى مذکور را صید مىکردند و مىگفتند: ما مخالفت فرمان خدا نکرده، و روز شنبه از آب ماهى نگرفتهایم! این همان حیله منفى و مذموم است و لذا خداوند یهودیان را به خاطر آن مجازات شدید نمود.(1)
2. شیخ طوسى(رضی الله عنه) همچون سایر فقهاى امامیّه، در انتهاى کتاب الطلاق از کتاب شریف «مبسوط» بحث مشروحى پیرامون حیلههاى شرعى دارد. از جمله حیلههاى منفى، که ایشان از ابوحنیفه نقل کرده، حیله زیر است:
زنى نزد ابو حنیفه آمد و گفت: از شوهرم ناراحت هستم، از وى خوشم نمىآید، مىخواهم از او جدا شوم، ولى او مرا طلاق نمىدهد. آیا راهى براى جدایى از او وجود دارد؟
ابوحنیفه گفت: راهش این است که تو مرتد شوى، و از اسلام خارج گردى! زیرا زن اگر مرتد شود، عقد ازدواجش باطل مىشود، و اگر هنوز آمیزش نکرده باشند، بلا فاصله مىتواند به اسلام برگردد و با دیگرى ازدواج کند، و اگر آمیزش کرده باشند، صبر مىکند پس از پایان یافتن عدّه به اسلام باز مىگردد، سپس با شخص مورد نظرش ازدواج مىکند!(2)
این حیله، منفى و مذموم، و حقیقتاً حیله زشتى است، و در واقع شبیه حیلهاى است که از بعضى از مسیحیان نقل مىکنند: «آنها طلاق را جایز نمىدانند، بدین جهت براى زنانى که قصد جدایى از شوهرانشان را دارند، تنها یک راه وجود دارد، و آن ارتکاب زناست! چون معتقدند زن شوهردار اگر زنا کند، از شوهرش جدا مىشود!»(3)
آری هر دو حیله، منفى و مذموم، بلکه از زشتترین حیلهها است.
پینوشتها:
(1). شرح و تفسیر این حیله منفى را در کتاب بررسى طرق فرار از ربا، مکارم شیرازى، ناصر، تهیه و تنظیم: علیان نژادى، ابوالقاسم، مدرسه الامام على بن ابى طالب(علیه السلام)، قم، 1385 شمسی، چاپ: اول، ص 25 مطالعه فرمایید.
(2). المبسوط فی فقه الإمامیة، طوسى، ابو جعفر، محمد بن حسن، محقق/ مصحح: کشفى، سید محمد تقى، مرتضوی، تهران، 1387 قمری، چاپ: سوم، ج 5، ص 95.
(3). قاموس کتاب مقدس، جمیز هاکس، اساطیر، تهران، 1377شمسی، چاپ اول، ص 581.
منبع: حیله هاى شرعى و چاره جویى هاى صحیح، مکارم شیرازى، ناصر، تهیه و تنظیم: علیان نژادى، ابوالقاسم، مدرسة الامام على بن ابى طالب(علیه السلام)، قم، 1428 قمری، چاپ: دوم، ص 15.