تلاش امام علی(ع) بر حفظ جان حسنین(ع) در جنگ صفین
پرسش :
چرا امام علی(علیه السلام) در جنگ صفین نسبت به حفظ جان امام حسن و امام حسین(علیهما السلام) تأکید داشتند؟
پاسخ :
در خطبه 207 نهج البلاغه، سفارش اکید امام علی(علیه السلام) در جنگ صفین به اصحابش درباره امام حسن و امام حسین(علیهما السلام) آمده، ایشان مى فرماید: (این جوان [امام حسن(علیه السلام)] را از طرف من بگیرید و نگاه دارید [تا به میدان جنگ پا نگذارد] مبادا [مرگ او] مرا درهم بکوبد، زیرا من از مرگ این دو ـ یعنى امام حسن و امام حسین(علیهما السلام) ـ بسیار دریغ دارم، مبادا نسل رسول خدا(صلى الله علیه وآله) با مرگ آنها قطع شود)؛ «أَمْلِکُوا عَنّی هذَا الْغُلاَمَ لاَ یَهُدَّنِی(1)، فَإِنَّنِی أَنْفَسُ(2) بِهذَیْنِ ـ یَعْنی الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ(علیهما السلام) ـ عَلَى الْمَوْتِ لِئَلاَّ یَنْقَطِعَ بِهِمَا نَسْلُ رَسُولِ اللّهِ(صلى الله علیه وآله)».
تعبیر به «املکوا» از ریشه «ملک» در واقع تأکیدى است براى جلوگیرى کردن از شتاب امام حسن(علیه السلام) به سوى میدان جنگ، زیرا انسان هنگامى که مالک چیزى مى شود آن را به تمام معنا در اختیار مى گیرد و این بالاترین تأکیدى است که در مورد بازداشتن کسى از چیزى مى توان به کار برد. به همین دلیل مرحوم سیّد رضى(رحمه الله) در ذیل این کلام مى گوید: «این تعبیر از فصیح ترین و برترین تعبیرات است». جمله «لا یَهُدَّنی» تأکید دیگرى بر این معناست، زیرا مى فرماید: اگر او و برادرش حسین(علیه السلام) به شهادت برسند وجود مرا در هم مى کوبند.
امام(علیه السلام) براى اینکه تصوّر نشود این تأکیدات تنها از مهر فرزندى سرچشمه مى گیرد، در پایان فرموده: من هدف بزرگى را دنبال مى کنم و آن این است که نسل پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) هر چه بهتر و بیشتر از طریق این دو، در جهان باقى بماند که این خود یکى از اسباب پایندگى اسلام است. در اینجا دو سوال پیش می آید:
1. امام حسن و همچنین امام حسین(علیهما السلام) در آن زمان بیش از سى سال سن داشتند [زیرا فاصله آن دو بزرگوار یک سال یا کمتر از یک سال بود] و قاعدتاً در آن زمان صاحب همسر و فرزند بودند با این حال، چگونه امام مى فرماید: مى ترسم با شهادت این دو، نسل رسول خدا قطع شود؟
در پاسخ مى گوییم: منظور این بوده که آنها بمانند و هر چه بیشتر نسل پیامبر(صلى الله علیه وآله) فزونى یابد، زیرا با وجود دشمنان بسیار این نسل با برکت از جوانب مختلف در خطر بوده است.
2. چگونه امام(علیه السلام) بقاى نسل پیامبر(صلی الله علیه و آله) را به بقاى آن دو بزرگوار و فرزندانشان دانسته، در حالى که معمول عرب این است که نسل را از طریق پسر مى دانستند، نه از طریق دختر؟ و مى دانیم که امام حسن و امام حسین(علیه السلام) نوه هاى دخترى پیامبرند!
در پاسخ این سؤال باید گفت که این طرز تفکّر به عصر جاهلیت باز مى گردد که آنها مطلقاً زنان را به حساب نمى آوردند و فرزندان دختر را فرزند به حساب نمى آوردند و مى گفتند:
بَنُونا بَنُو أبْناءِنا وَ بَناتُنا *** بَنُوهُنَّ أبناءُ الرِّجالِ الأَباعِدِ
فرزندان ما تنها فرزندان پسران ما هستند و دختران ما فرزندانشان فرزندان مردان بیگانه و دورند.
لذا در آیه مباهله که مى فرماید: «فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَکُمْ»(3) مفسّران در این مسئله اتفاق نظر دارند که واژه «ابناءنا» در این آیه شریفه اشاره به امام حسن و امام حسین(علیهما السلام) است و «نساءنا» اشاره به حضرت فاطمه(علیها السلام)، و خطاب «یابن رسول الله» به امامان اهل بیت(علیهم السلام) در روایات، بسیار است. همچنین در آیه شریفه 85 سوره انعام «وَ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ دَاوُودَ وَ سُلَیْمَانَ وَ... * ... عِیسى» حضرت مسیح از ذریّه حضرت ابراهیم شمرده شده، در حالى که از ناحیه مادر (مریم) به حضرت ابراهیم منتهى مى شود.
پینوشتها:
(1). «لایهدّنى» از ریشه «هدّ» بر وزن «سدّ» در اصل به معناى منهدم شدن و فروریختن همراه با صداى شدید است. این واژه در امور معنوى نیز به کار رفته و به غم و اندوه شدیدى که روح انسان را در هم مى کوبد اطلاق شده؛ مانند آنچه در جمله بالا آمده است.
(2). «أنفس» از ریشه «نفس» بر وزن «قفس» به معناى مضایقه کردن و نگاهدارى چیزى و از دست ندادن آن است. اشیاى نفیس، اشیایى است که انسان حاضر نیست به آسانى آن را از دست بدهد.
(3). قرآن کریم، سوره آل عمران، آیه 61.
منبع: پیام امام امیر المومنین (علیه السلام)، آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازى، تهیه و تنظیم: جمعى از فضلاء، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1386 ش.
در خطبه 207 نهج البلاغه، سفارش اکید امام علی(علیه السلام) در جنگ صفین به اصحابش درباره امام حسن و امام حسین(علیهما السلام) آمده، ایشان مى فرماید: (این جوان [امام حسن(علیه السلام)] را از طرف من بگیرید و نگاه دارید [تا به میدان جنگ پا نگذارد] مبادا [مرگ او] مرا درهم بکوبد، زیرا من از مرگ این دو ـ یعنى امام حسن و امام حسین(علیهما السلام) ـ بسیار دریغ دارم، مبادا نسل رسول خدا(صلى الله علیه وآله) با مرگ آنها قطع شود)؛ «أَمْلِکُوا عَنّی هذَا الْغُلاَمَ لاَ یَهُدَّنِی(1)، فَإِنَّنِی أَنْفَسُ(2) بِهذَیْنِ ـ یَعْنی الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ(علیهما السلام) ـ عَلَى الْمَوْتِ لِئَلاَّ یَنْقَطِعَ بِهِمَا نَسْلُ رَسُولِ اللّهِ(صلى الله علیه وآله)».
تعبیر به «املکوا» از ریشه «ملک» در واقع تأکیدى است براى جلوگیرى کردن از شتاب امام حسن(علیه السلام) به سوى میدان جنگ، زیرا انسان هنگامى که مالک چیزى مى شود آن را به تمام معنا در اختیار مى گیرد و این بالاترین تأکیدى است که در مورد بازداشتن کسى از چیزى مى توان به کار برد. به همین دلیل مرحوم سیّد رضى(رحمه الله) در ذیل این کلام مى گوید: «این تعبیر از فصیح ترین و برترین تعبیرات است». جمله «لا یَهُدَّنی» تأکید دیگرى بر این معناست، زیرا مى فرماید: اگر او و برادرش حسین(علیه السلام) به شهادت برسند وجود مرا در هم مى کوبند.
امام(علیه السلام) براى اینکه تصوّر نشود این تأکیدات تنها از مهر فرزندى سرچشمه مى گیرد، در پایان فرموده: من هدف بزرگى را دنبال مى کنم و آن این است که نسل پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) هر چه بهتر و بیشتر از طریق این دو، در جهان باقى بماند که این خود یکى از اسباب پایندگى اسلام است. در اینجا دو سوال پیش می آید:
1. امام حسن و همچنین امام حسین(علیهما السلام) در آن زمان بیش از سى سال سن داشتند [زیرا فاصله آن دو بزرگوار یک سال یا کمتر از یک سال بود] و قاعدتاً در آن زمان صاحب همسر و فرزند بودند با این حال، چگونه امام مى فرماید: مى ترسم با شهادت این دو، نسل رسول خدا قطع شود؟
در پاسخ مى گوییم: منظور این بوده که آنها بمانند و هر چه بیشتر نسل پیامبر(صلى الله علیه وآله) فزونى یابد، زیرا با وجود دشمنان بسیار این نسل با برکت از جوانب مختلف در خطر بوده است.
2. چگونه امام(علیه السلام) بقاى نسل پیامبر(صلی الله علیه و آله) را به بقاى آن دو بزرگوار و فرزندانشان دانسته، در حالى که معمول عرب این است که نسل را از طریق پسر مى دانستند، نه از طریق دختر؟ و مى دانیم که امام حسن و امام حسین(علیه السلام) نوه هاى دخترى پیامبرند!
در پاسخ این سؤال باید گفت که این طرز تفکّر به عصر جاهلیت باز مى گردد که آنها مطلقاً زنان را به حساب نمى آوردند و فرزندان دختر را فرزند به حساب نمى آوردند و مى گفتند:
بَنُونا بَنُو أبْناءِنا وَ بَناتُنا *** بَنُوهُنَّ أبناءُ الرِّجالِ الأَباعِدِ
فرزندان ما تنها فرزندان پسران ما هستند و دختران ما فرزندانشان فرزندان مردان بیگانه و دورند.
لذا در آیه مباهله که مى فرماید: «فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَکُمْ»(3) مفسّران در این مسئله اتفاق نظر دارند که واژه «ابناءنا» در این آیه شریفه اشاره به امام حسن و امام حسین(علیهما السلام) است و «نساءنا» اشاره به حضرت فاطمه(علیها السلام)، و خطاب «یابن رسول الله» به امامان اهل بیت(علیهم السلام) در روایات، بسیار است. همچنین در آیه شریفه 85 سوره انعام «وَ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ دَاوُودَ وَ سُلَیْمَانَ وَ... * ... عِیسى» حضرت مسیح از ذریّه حضرت ابراهیم شمرده شده، در حالى که از ناحیه مادر (مریم) به حضرت ابراهیم منتهى مى شود.
پینوشتها:
(1). «لایهدّنى» از ریشه «هدّ» بر وزن «سدّ» در اصل به معناى منهدم شدن و فروریختن همراه با صداى شدید است. این واژه در امور معنوى نیز به کار رفته و به غم و اندوه شدیدى که روح انسان را در هم مى کوبد اطلاق شده؛ مانند آنچه در جمله بالا آمده است.
(2). «أنفس» از ریشه «نفس» بر وزن «قفس» به معناى مضایقه کردن و نگاهدارى چیزى و از دست ندادن آن است. اشیاى نفیس، اشیایى است که انسان حاضر نیست به آسانى آن را از دست بدهد.
(3). قرآن کریم، سوره آل عمران، آیه 61.
منبع: پیام امام امیر المومنین (علیه السلام)، آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازى، تهیه و تنظیم: جمعى از فضلاء، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1386 ش.