چرا برخی ها دربرابر ناملایمات مقاوم ترند؟چگونه بعضی رهبران میتوانند بزرگترین فشارها را تحمل کنند؟ چه میشود که برخی کمتر بیمار می شوند و طول عمر بیشتری دارند؟ معنویت امری همگانی است و همانند هیجان، درجات و جلوه های مختلفی دارد؛ ممکن است هشیار یا ناهشیار، رشدیافته یا غیر رشدیافته، سالم یا بیمارگونه، ساده یا پیچیده و مفید یا خطرناک باشد.
نویسندگان: ساسان قاسمی - سمیه محمدی
تعداد کلمات: 1340 /تخمین زمان مطالعه:7 دقیقه
نویسندگان: ساسان قاسمی - سمیه محمدی
تعداد کلمات: 1340 /تخمین زمان مطالعه:7 دقیقه
هوش معنوی
افرادی که هوش معنوی بالایی دارند، ظرفیت تعالی داشته و تمایل بالایی نسبت به هشیاری دارند. آنان این ظرفیت را دارند که بخشی از فعالیتهای روزانه خود را به اعمال روحانی و معنوی اختصاص بدهند و فضایلی مانند بخشش، سپاسگزاری، فروتنی، دلسوزی و خرد از خود نشان دهند.همچنین میتوان گفت هوش معنوی فهم مسایل دینی و استنباطهای درست فقاهتی را تسهیل مینماید. به علاوه هوش معنوی میتواند در فهم مسایل اخلاقی و ارزش آنها به افرادی یاری نماید.ویژگیهایی که لازمه هوش معنوی هستند، احتمالاً در کنار تواناییها و فعالیتهای دیگری قرار دارند که عبارتند از: دعا کردن، تعمیق، رؤیاها و تحلیل رؤیا، باورها و ارزشهای دینی و معنوی، شناخت و مهارت در فهم و تفسیر مفاهیم مقدس و توانایی داشتن حالات فراروندگی. به عنوان مثال، بعضی از حقایق قدیمی همانند آزار نرساندن که فضایل اخلاقی را مورد توجه قرار میدهند، ممکن است روشهایی برای تقویت هوش معنوی مطرح باشند. همچنین مسائل معنوی ممکن است شامل مواردی از قبیل تفکر در مورد سؤالات وجودی مانند وجود زندگی پس از مرگ، جستجوی معنا در زندگی، علاقمندی به عبادت و تعمق مؤثر، رشد حس هدفمندی زندگی، رشد رابطه با خود، هماهنگی با قدرت برتر و نقش آن در زندگی خود باشد.البته به نظر میرسد سن و جنسیت نیز در هوش معنوی اثرگذار باشند. در بسیاری از افراد پس از 35 سالگی تغییرات عمدهای در ناخودآگاه صورت میگیرد که ممکن است در روند معنویت و هوش معنوی تأثیرگذار باشند.
محققین اصول زیر را برای هوش معنوی عنوان کرده است:
_ شناخت و تصدیق هوش معنوی؛ یعنی باور داشتن به این مسأله که ما موجوداتی معنوی هستیم و زندگی جسمانی(در این جهان) موقتی است._ بازشناسی و باور یک موجود معنوی برتر(یعنی خداوند).
_ اگر خالقی هست و ما مخلوق هستیم، باید کتاب راهنمایی هم وجود داشته باشد.
_ لزوم شناسایی هدف زندگی (وجود چیزی که انسان را فرا میخواند) و پذیرفتن این نکته که از نظر ژنتیکی بعضی از تواناییها کدگذاری شدهاند.
_ شناختن جایگاه خود در نزد خداوند (شخصیت فرد بازتاب فهم وی از خداوند است).
_ شناخت اصول زندگی و پذیرفتن این امر که برای داشتن زندگی موفق باید سبک زندگی و تصمیمات خود را مطابق این اصول شکل داد.
مؤلفه های هوش معنوی در اسلام
در فرهنگ اصیل اسلامی به طور ضمنی هوش معنوی مورد توجه فراوانی قرار گرفته است.عوامل مؤثر در هوش معنوی که در متون اسلامی تقوا و پرهیزگاری قلمداد شده است، به همراه تمرینات روزمره از قبیل تدبر در خلقت، تدبر در آفاق و انفس، روزه داری، عبادات، خواندن قرآن و تدبر صادقانه در آیات آن میتوانند نقش اساسی در تقویت هوش معنوی داشته باشند. آگاهی هشیارانه و سازگاری با وقایع و تجارب زندگی و پرورش خودآگاهی از جمله عوامل اصلی رشد هوش معنوی تلقی میشوند. میتوان گفت بلوغ معنوی دید عمیق و گستردهای است که با آگاهی همراه است و شامل ارتباط زندگی درونی ذهن با زندگی بیرونی میشود.
هوش معنوی و سلامت روانی
پژوهشها و بررسیهای مختلف نشان داده اند که میان معنویت و هدف زندگی، رضایت از زندگی و سلامت، همبستگی وجود دارد. در بررسی و تحقیقات انجام گرفته در مورد اثرات معنویت بر سلامت فرد، دیده شد که معنویت با بیماری کمتر و طول عمر بیشتر فرد همراه است. افرادی که دارای جهتگیری معنوی هستند، هنگام مواجهه با جراحت، به درمان، بهتر پاسخ میدهند و به شکل مناسبتری با آسیب دیدگی و بیماری کنار می آیند و میزان افسردگی در آنها کمتر است. همچنین شواهد نشان میدهند که تمرینهای معنوی افزایش دهندة آگاهی و بینش نسبت به سطوح چندگانه هوشیاری (تعمیق) هستند و بر عملکرد افراد تأثیر مثبتی دارند. هوش معنوی ما را قادر میسازد همه چیز را آنطور که هستند ببینیم. این هوش همان هوشی است که رهبران مشهور و محبوب جهان را هدایت کرده است. رهبران معنوی با داشتن این هوش میتوانند بزرگترین فشارها را تحمل کنند.ویژگیهای یک فرد با هوش معنوی بالا:
هدفمندی در زندگیتعمق و تفکر در هستی
دارای قدرت مقابله با سختی ها، دردها و شکست ها
بالا بودن خود اگاهی در این افراد (آگاهی از نقاط قوت و ضعف خود، تسلط بر فکر خود)
درس گرفتن از تجربیات و شکستها
توانایی فرصت ساختن از دشواریهای زندگی
اراده واختیاردرتشخیص و توانایی ایستادگی در برابر جمع و هم رای نشدن با عامه مردم
پرداختن به سجایای اخلاقی و اهمیت دادن به آنها
توانمند بودن در خودداری و کنترل خویش
برخورداری از حس انعطاف پذیری بالا
فداکاری و از خودگذشتگی
و در نهایت یک فرد باهوش در این زمینه قادر است ارزشها و کیفیتهای معنوی را به نحوی به کار گیرد که منجر به ارتقای سلامت روحی و جسمی وی شود. از آنجا که هدف علم روان شناسی رهایی دادن انسانها از دودلی، عدم اعتماد به نفس و پرورش شخصیت واحد و مستقل و آرام میباشد لذا پرورش هوش معنوی در انسانها ازهمان دوران کودکی میتواند درصد بیشتری از اهداف روان شناسی را جامه عمل بپوشاند. از طرف دیگر رویکردهای معنوی به دانش و سلامت، اخیرا مورد تاکید و توجه محققان و اساتید قرار گرفتهاست و برخی از مطالعات تحقیقاتی به بررسی تاثیر معنویت بر سلامت پرداخته و در کشورهای توسعه یافته، دانشکدههای پزشکی، مواد آموزشی درباره مذهب، معنویت و سلامت را در محتوای درسی خود گنجاندهاند.
رابطه هوش معنوی و هوش هیجانی
با آنکه هوش هیجانی و هوش معنوی به دو ظرفیت مختلف در انسان اشاره میکنند اما عقیده بر این است که این دو به یکدیگر وابسته هستند. هوش هیجانی ما را قادر میسازد تا بتوانیم احساسات خود را شناخته و آن را به صورت مطلوبی ابراز و اداره کنیم و در شناخت و درک هیجانات دیگران و دیدن چشم اندازشان به ما کمک میکند. باور بر این است که به حداقل، کمی هوش هیجانی نیاز است تا بتوان یک سفر معنوی را آغاز کرد. اما وقتی که رشد هوش معنوی آغاز شد، هوش عاطفی هم بسیار تقویت میشود، در واقع آنها به طور مثبت یکدیگر را تقویت میکنند. آنچه که بین هوش عاطفی و معنوی تفاوت قایل میشود این است که هوش هیجانی ما را نسبت به حالت هیجانی گروه، رویدادها و ارتباطات حساس میسازد و هوشمندی معنوی به کشف عقل و حکمت در امر مسایل احساسی و شعوری میپردازد. هوش بالای معنوی به ما کمک میکند در حالی که آرامش بیرونی را بدون توجه به شرایط حفظ میکنیم بتوانیم به نحوی هوشمندانه و عاقلانه عمل کنیم. یک توانایی ذاتی در انسان است که مانند هر هوش دیگری می بایست رشد یابد. به عبارت دیگر همه ما با توانایی در تکامل این ظرفیت هوشی متولد میشویم اما گروه کمی از ما از آن استفاده میکنیم در حالی که بهره و سود آن بسیار است.روانشناسان همچنین صفات زیر را برای افرادی که از این هوش برخور دارند نام میبرند:
*خودآگاهی*مستقل بودن (شهامت)
*استقلال از محیط: شجاعت کلی برای انجام عمل برخلاف عرف رایج
*گفتن «چرا؟»
*قابلیت مواجهه با مشکلات وناملایمات و حتی به فرصت تبدیل کردن آنها
*خود کنترلی: توانمند بودن در خودداری و کنترل خویش
*انعطاف پذیری
*پرداختن به سجایای اخلاقی و اهمیت دادن به آنها
*درس گرفتن از تجربیات و شکستها
*خودجوش بودن
*درست اندیشیدن
*عدم فرار از میدان حوادث
*رهایی از لغزشها و دامهای شیطانی
*حسی که افراد را هدایت درونی میکند
افراد با هوش معنوی کسانی هستند که میدانند «چرا» انجام میدهند و «چه چیزی» را انجام میدهند. همیشه بر اساس یک رسالت مشابه عمل میکنند. آنها بر اساس خدمت رسانی به دیگران زندگی میکنند. آنها دیگران را به خاطر چیزی سرزنش نمیکنند و همواره مسوولیت بخشش خود و عملکردهایشان را میپذیرند. برای رضایت داشتن از خودشان نیازی به تصدیق دیگران ندارند. از وابستگی به دیگران برای کسب ایمنی رها هستند، چون اعتقاد دارند ایمنی از خودشان است نه از بیرون. آنها کار را مکانی برای خلاقیت، اعتمادبه نفس و یادگیری، جایی که پول و پاداش، ثانویه است، میدانند. آنها افراد محیط کار را به عنوان انسانهایی با قوت، ضعف، نگرانی، نیازها و خواسته های خودشان در نظر میگیرند، برای آنها روابط، همواره قبل از کار است. آنها از زندگی مادی دست نمیکشند بلکه خواهان ایجاد تعادلی در زندگی مادی همسو با اهداف متعالی و معنوی خود هستند. همسر معنوی در برخورد با موقعیتها به جای مداخله در امور، به ایجاد بصیرت میپردازد؛ به جای کنترل، اعتماد میکند و به جای مطرح کردن خود، فروتنی نشان میدهد.
ادامه دارد...
در این زمینه حتما بخوانید:
* هوش معنوی و سبک زندگی (قسمت اول)
* نقش هوش معنوی در تربیت معنوی
* قدرت معنوی نمادهای دینی از نگاه روانشناسی
* هوش معنوی و سبک زندگی (قسمت اول)
* نقش هوش معنوی در تربیت معنوی
* قدرت معنوی نمادهای دینی از نگاه روانشناسی