ریشه یابی مسامحه کاری (بخش اول)

اگر در گذشته خود نگاهی بکنیم، در کارهایی موفق بوده ایم که آن ها را در زمان خودش انجام داده ایم و در آن تاخیری نیانداخته ایم. و در مقابل در کارهایی شکست خورده ایم که در انجام آن سستی ورزیده و یا تاخیر کرده ایم. در این نوشتار به بیان ریشه های مسامحه کاری می پردازیم.
پنجشنبه، 3 خرداد 1397
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: سیدروح الله حسین پور
موارد بیشتر برای شما
ریشه یابی مسامحه کاری (بخش اول)
 یکی از عوامل پنهان عدم موفقیت، امروز و فردا کردن برای انجام دادن کارهاست.
 
چکیده: اگر در گذشته خود نگاهی بکنیم، در کارهایی موفق بوده ایم که آن ها را در زمان خودش انجام داده ایم و در آن تاخیری نیانداخته ایم. و در مقابل در کارهایی شکست خورده ایم که در انجام آن سستی ورزیده و یا تاخیر کرده ایم. در این نوشتار به بیان ریشه های مسامحه کاری می پردازیم.

تعداد کلمات 1704 / تخمین زمان مطالعه 9 دقیقه

ریشه یابی مسامحه کاری

درآمد

علت تأکید بر این که آینده مجموعه ای از امروزها است و آفت آن از دست دادن امروز است، این است که آن چه در اختیار ما گذاشته شده است، فقط «امروزه» است و تنها راه بهره گیری از زمان، استفاده از امروز است. امام علی (علیه السلام) می فرماید: «گذشته عمر تو رفته است و باقی مانده آن، محل تردید است. پس زمانی را که در آن به سر می بری برای عمل، غنیمت شمار.»[1] در جای دیگری فرمود: «روزها سه گونه اند: روزی که گذشته و امیدی به آن نداری و روزی که مانده (زمان حال) و گریزی از آن نیست و روزی که می آید و به آن، اطمینان نداری. دیروز، پند و موعظه است و امروز، غنیمت و فردا را نمی دانی از آن کیست.»[2]
پس آینده را فقط در امروز می توان ساخت؛ زیرا تنها زمان حال در اختیار ماست، فردا نیز در نوبت خود، امروز می شود و این امروزها است که بر روی هم، آینده می شوند. برخی به اشتباه به جای این که امروز را برای آینده زندگی کنند، در آینده (رؤیا) زندگی می کنند و با این کار، امروزشان را ضایع می کنند. شرایط، هیچ وقت عوض نمی شود، بلکه ما باید عوض شویم. ما همیشه در امروز زندگی می کنیم و هر وقت توانستیم از امروز استفاده کنیم به آینده ای که آرزویش را داریم خواهیم رسید. به گفته سعدی:
سعدیا! دی رفت و فردا همچنان موجود نیست
در میان این و آن، فرصت شمار امروز را
 و به قول عبدالغنی همدانی:
بگذشته و آینده دریغ و هوس است
 عمری که شنیده ای همین یک نفس است
 میدان زتوست مرکبی جولان ده
زان پیش که گویند: فرودآی ! بس است!
 از این رو از دست دادن زمان حال زیانی جبران ناپذیر است، چرا که داستان لحظه های زندگی، داستان یخ فروشی است که در گرمای تابستان همه سرمایه اش را برای معامله به بازار آورده است، اگر موفق به معامله نشود نه تنها سودی نمی برد، بلکه با ضرر و زبان همه سرمایه اش را از دست می دهد.
حقیقت زندگی معامله نابرابری است که در آن ثمن پرداخت شده، هستی وجود انسان است و اگر کسی نتواند کالای مناسبی با آن بخرد، مال باخته این بازار پرزرق و برق خواهد بود، چون این خاصیت زمان است که:
تا نگاه میکنی وقت رفتن است
باز هم همان حکایت همیشگی
 پیش از آن که باخبر شوی لحظه عزیمت تو ناگزیر می شود
 آه ای دریغ و حسرت همیشگی
ناگهان چقدر زود دیر می شود.
 

مسامحه کاری

یکی از نکاتی که در مثل قطره قطره جمع گردد، وانگهی دریا شود، وجود دارد، تدریجی بودن امور است. جنبه منفی این مثل نیز صادق است؛ یعنی همان گونه که به دست آوردن، تدریجی است، از دست دادن نیز تدریجی است؛ مثلا هیچ کس به یکباره جنایتکار نمی شود، بلکه اندک اندک با انجام دادن اشتباهات کوچک به پیش می رود تا سرانجام کارش به آن جا می انجامد. از دست دادن آینده نیز چنین است.
این گونه نیست که به یک باره همه چیز را از دست بدهیم؛ بلکه به مرور زمان و با از دست دادن فرصت های کوتاه و گران بها زمانی می رسد که می بینیم در آینده ایم، اما آرزوهایمان تحقق نیافته اند و این، مضمون آن شعر عربی است که می گوید:
روزگار بر سر عمرم با من چانه زد و من گفتم
عمرم را به دنیا و هر آن چه در دنیا است، نمی فروشم
 سپس همان را اندک اندک و به رایگان از من خرید
نفرین بر سودایی که فروشنده اش زیان کرد[3]
مسامحه کاری یا امروز و فردا کردن، دقیقا همان بازی زیرکانه زمان است که عمری را که حاضر نیستیم به هیچ قیمتی بفروشیم، اندک اندک و به رایگان از ما می ستاند این عادت بر اثر تکرار، قوت می گیرد و هر بار محکم تر و موجه تر از بار قبل می شود و در هر تکرار، فرصتی را از ما می گیرد و وظیفه ای را از وظایف ما به تأخیر می اندازد و فرصت از دست رفته، دیگر به هیچ قیمتی باز نخواهد گشت.
امام على (علیه السلام) می فرماید: «هر کس فرصت را از زمانش به تأخیر انداخت مطمئن باشد که آن را از دست می دهد و به تأخیر انداختن امور، افزون بر این که فرصت گران بها و زودگذر را از ما می گیرد، نقشه ها و آرزوهای زندگی را نیز بر باد می دهد و جز سرشکستگی و یأس، چیزی باقی نمی گذارد.[4] از این رو، امام باقر (علیه السلام) می فرماید: «زنهار از افکندن کار امروز به فردا؛ زیرا ، این کار، دریایی است که مردان در آن نابود می شوند.»[5]

از طرفی هر روز، کار مخصوص به خود را دارد که باید در همان روز انجام گیرد. امیر مؤمنان علی(علیه السلام) می فرماید: «کار هر روز را در همان روز انجام بده؛ زیرا هر روز، کار مخصوص به خود را دارد.»[6] پس به تأخیر انداختن کارها، از میان بردن روزی است . که دیگر تکرار نمی شود و ضایع کردن کارهایی است که باید در آن انجام می شد. امروز و فردا کردن، بیماری ای است که به صورت خفیف و پیشرفته و در شکل های مختلف در بیشتر مردم دیده می شود. البته منظور از «امروز» در امروز و فردا کردن، زمان حال است و مراد از «فردا» زمانی است که هنوز نیامده است. پس امروز و فردا کردن، یعنی وانهادن کار الآن به بعد، و این می تواند موکول کردن کار الآن به ساعتی دیگر، روزی دیگر و یا هفته ای دیگر باشد. پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) در توصیه های خود به اباذر فرمود: «ای اباذر! از امروز و فردا کردن بپرهیز؛ زیرا تو به امروز وابسته ای، نه به روزهای دیگر»[7] و امام علی (علیه السلام) به پیروان خود تأکید فرموده است که: «کار امروز را به فردا میفکن و آن را همان روز به انجام برسان.»[8] به قول جامی:
خوار در دیده فرصت مشکن
کار امروز به فردا مفکن

همچنین انسان در هر روز، توان (انرژی) زیادی به صورت بالقوه در خود دارد که باید آن را به فعل برساند تا در خلال آن استعدادهایش شکوفا شود، فکرش بازگردد و با شناخت بهتر از خود و جهان، راه های مطمئن تری برای گذر از مسیر پر پیچ و کم زندگی اتخاذ کند. از این رو، انجام ندادن وظایف هر روز، چند خسارت سنگین به همراه دارد:
اول، این که یک روز از عمر بی برگشت و تکرارناپذیر زندگی از دست می رود.
دوم این که وظایفی که در آن روز بر عهده انسان بوده است، ضایع می شود.
 سومین و بزرگ ترین زیان، از دست دادن فرصت پیشرفت و تکامل است؛ چون خودشناسی تنها در سایه پیشرفت و انجام دادن تکالیف، میسر است و اولین نتیجه خودشناسی، مراقبت از لحظات با ارزش زندگی است.
بدین سبب امام علی (علیه السلام) دوراندیش ترین مردم را چنین توصیف می کند: «دوراندیش ترین مردم به حسب رأی و اندیشه، کسی است که وعده خود را به جا آورد و کار امروز را برای فردا نگذارد.»[9] هردو خصیصه مذکور در حدیث یاد شده، به مسامحه کاری در کارها یا به زبان ساده تر: «امروز و فردا کردن در کارها» مرتبط است که در صورت تکرار، به یک عادت ویرانگر تبدیل می شود و تأثیر زیانباری بر زندگی خواهد گذاشت.
یکی از جلوه های امروز و فردا کردن - که در احادیث بسیار به چشم می خورد - به تأخیر انداختن توبه است. آن گونه که در مفاهیم دینی وارد شده، در صورت ارتکاب گناه، توبه از ضروری ترین اعمالی است که باید فوری انجام گیرد؛ اما اغلب مردم به علت دچار شدن به بیماری امروز و فردا کردن، این واجب را به تأخیر می اندازند.

امام علی(علیه السلام) در ضمیمه نامه ای به یکی از یاران خود می فرماید: «آن چه از عمر تو باقی مانده است، دریاب و مگو فردا و پس فردا؛ زیرا پیشینیان تو به سبب تکیه کردن بر آرزوها و امروز و فردا کردن، هلاک شدند؛ چرا که فرمان خدا (مرگ)، ناگهان این غافلان را در رسید.»[10] و امام سجاد (علیه السلام) در مناجات خود می فرمود: «خداوندا! مرا در گریستن بر خودم یاری رسان؛ زیرا با امروز و فردا کردن و آمال و آرزوها، عمر خویش را بر باد فنا دادم و از آنهایی شدم که به خیر و نجات خود، دیگر امیدی ندارند.»[11]
امروز و فردا کردن، در هر زمینه ای که باشد، از وجوه مشترکی برخوردار است و آن این که همگی کسانی که امروز و فردا می کنند، کاری دارند که باید انجام دهند تصمیم دارند که انجام دهند، اما از انجام دادن آن در همین حالا (یا «اکنون») خودداری می کنند و با عباراتی از قبیل: «به محض این که...»، « به مجرد این که ...، وقتی که...»، «اگر...»، و... انجام دادن آن را مشروط به انجام شدن کار دیگری می کنند. در زیر به برخی از این عبارات ، اشاره می کنیم:
باید ابتدا برنامه ریزی کنم تا کار اصولی انجام گیرد.
می خواستم انجام دهم، ولی...
دردسر پشت دردسر!
میتوانم ولی الان آمادگی ندارم.
فردا (یا شنبه) شروع می کنم.
البته که می توانم ولی کارهای دیگری مانع میشود.
انجام می دهم اما الآن سرم شلوغ است
قبل از شروع باید قدری استراحت کنم.
همین که وقت آزاد پیدا کنم این کار را می کنم.
فرصت لازم را به دست نیاوردم.
 
ادامه دارد ...

منبع: کتاب «جوان و مدیریت زندگی»
نویسنده: محمد ربانی خواه

بیشتر بخوانید :
ریشه یابی مسامحه کاری (بخش دوم)
ریشه یابی مسامحه کاری (بخش سوم)
اهمال و مسامحه را به حداقل برسانید!
کار امروز را به فردا مسپار
مهارت های غلبه بر تنبلی
تنبلی و کسالت (راه‌کارها)


پی نوشت :
[1] . میزان الحکمة، ج۸، ص۴۰۳۶ح۱۴۱۹۸.
[2] . تحف العقول، ص 220.
[3] .میزان الحکمه، ذیل حدیث 14218.
[4] .غرر الحکم، ج 8795.
[5] . بحارالانوار، ج 78، ص 164، ح 1.
[6] . نهج البلاغه، نامه ۵3.
[7] . بحار الأنوار، ج7۷، ص۷۵، ح3.
[8] . عیون الحکم و المواعظ، ص 136.
[9] .غررالحکم، ج 3، ص 472، ح 3341.
[10] .بحارالانوار، ج 73، ص 75، ح 39.
[11] . همان، ج 98، ص 88، ح 2.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.