یک رابطه خوب مبتنی بر صداقت و احترام متقابل است.
چکیده: انسان ها به خاطر این که در یک بستر اجتماعی زندگی می کنند ناگزیر با هم ارتباط دارند که هر چقدر این ارتباط سالم تر و کامل تر باشد، آن اجتماع از انسجام بیشتری برخوردار می شود. در این نوشتار به سبک های چهارگانه ارتباطی می پردازیم.
تعداد کلمات 727 / تخمین زمان مطالعه 4 دقیقه
تعداد کلمات 727 / تخمین زمان مطالعه 4 دقیقه
چرایی شناسایی سبک های ارتباطی
مراجعی داشتم که همیشه از اینکه نمی تواند به راحتی با دیگران ارتباط برقرار کند گلایه داشت و با اینکه از وضعیت ظاهری و شرایط اجتماعی و اقتصادی مناسبی برخوردار بود، در ارتباط با دیگران شکست می خورد. مدت ها بود که با خودم فکر می کردم چرا این فرد در ارتباط با دیگران دچار مشکل می شود و چگونه میتوان مشکل چنین افرادی را حل کرد ، تا اینکه به یک موضوع بسیار جذاب و در خور توجه به نام «سبک های ارتباطی» برخوردم و احساس کردم شناسایی این سبک ها به ما کمک می کند که بتوانیم شیوه متداول و معمول خودمان و دیگران را در ارتباط بهتر بشناسیم . اما سبک های ارتباطی چیست و چگونه می توان از این سبک ها در جهت کیفیت رابطه بهره گرفت؟
قدم اول در جهت مهندسی ارتباط ، شناسایی الگوی ارتباطی خود و فردی است که با او رابطه دارید. ما در این نوشتار می کوشیم با ارائه یک الگوی عملی، امکان شناخت و طبقه بندی سبک های ارتباطی را در موقعیت های مختلف فراهم آوریم.
قدم اول در جهت مهندسی ارتباط ، شناسایی الگوی ارتباطی خود و فردی است که با او رابطه دارید. ما در این نوشتار می کوشیم با ارائه یک الگوی عملی، امکان شناخت و طبقه بندی سبک های ارتباطی را در موقعیت های مختلف فراهم آوریم.
گونه های ارتباطی
سبک های ارتباطی افراد را به چهار دسته می توان تقسیم کرد:
سلطه پذیر؛
سلطه گر؛
پرخاشگر؛
قاطع.
اما متمایز کردن این سبک ها از یکدیگر بر اساس چهار مؤلفه ذیل صورت می گیرد:
صداقت؛
صراحت؛
احترام؛
کنترل.
ما ابتدا به توضیح هر یک از این مؤلفه ها می پردازیم و سپس با آوردن یک مثال عینی، سبک های ارتباطی را توضیح خواهیم داد.
صداقت: در یک تعریف ساده به معنای راستگویی، و در تضاد با دروغ است. اما می توان نگاهی عمیق تر و عملیاتی تر به معنای صداقت انداخت. هنگام برقراری ارتباط با شخصی دیگر، ما سه کانال ارتباطی، یا به بیانی دقیق تر، سه زبان داریم:
یک. زبان بدن[1]: آنچه دیده می شود؛
دو. زبان گفتار[2]: آنچه گفته می شود؛
سه. زبان لحن[3]: آن طور که گفته می شود.
اگرچه در ارتباطات انسانی این سه زبان برای انتقال پیام وجود دارد، ما معمولا به یکی از آنها، یعنی زبان گفتار، توجه می کنیم و دو زبان دیگر را نادیده می گیریم.
حال اگر بخواهیم صداقت را بر اساس این سه کانال ارتباطی معنا کنیم، هماهنگی این سه زبان، صداقت را شکل خواهد داد. هنگامی که عمل من (زبان بدن)، با آنچه می گویم (زبان گفتار) و نحوه ای که می گویم (زبان لحن)، هماهنگی داشته باشد، ارتباط، صادقانه تلقی خواهد شد.[4]
صراحت: مؤلفه دیگری است که بر ارتباطات ما حاکم است. منظور از صراحت این است که آیا پیام هایی که میان دو نفر رد و بدل می شود مستقیم و روشن است؟ گاهی ما صداقت داریم، یعنی آنچه را در دل احساس می شود بیان می کنیم، اما ممکن است این بیان مستقیم و روشن نباشد. ضرب المثل «به در می گم که دیوار بشنوه» بیانگر شیوه پیام غیرمستقیم است. منظور ما از پیام روشن، پیامی است که شنونده آن زحمت زیادی برای درک منظور گوینده نمی کشد.
احترام متقابل: به معنای حفظ حریم شخصی و انسانی خودمان و فرد مقابل است. احترام یعنی این تلقی که فرد به عنوان انسان، موجودی ارزشمند است؛ نه اینکه ابزاری برای استفاده، یا شیئی برای بهره گیری باشد. پس وقتی شما متقابلا احترام می گذارید، ارزش و حریم دو نفر را حفظ کرده اید: یکی خودتان و دیگری فرد مقابل.
کنترل: آخرین مؤلفه ارتباط بین فردی است. در هر رابطه، آزادی و اختیاری که ما به فرد مقابل می دهیم، درجات متفاوتی دارد. گاهی از فرد می خواهیم صرفا مطابق میل ما و نه خود رفتار کند، گاهی امکان می دهیم که در رابطه هر طور که مایل است تعامل داشته باشد.
اکنون بر اساس چهار مؤلفه یادشده در ارتباطات، می توان چهار سبک ارتباطی زیر را آن چنان که در جدول ذیل آمده است، از هم متمایز کرد:
سبک های ارتباطی و مؤلفه های آن
منبع: کتاب «دست در دست ارتباط ( مهارت های ارتباط موثر)»
نویسنده: محمود خلیلیان و سیدمهدی خطیب
سلطه پذیر؛
سلطه گر؛
پرخاشگر؛
قاطع.
اما متمایز کردن این سبک ها از یکدیگر بر اساس چهار مؤلفه ذیل صورت می گیرد:
صداقت؛
صراحت؛
احترام؛
کنترل.
ما ابتدا به توضیح هر یک از این مؤلفه ها می پردازیم و سپس با آوردن یک مثال عینی، سبک های ارتباطی را توضیح خواهیم داد.
صداقت: در یک تعریف ساده به معنای راستگویی، و در تضاد با دروغ است. اما می توان نگاهی عمیق تر و عملیاتی تر به معنای صداقت انداخت. هنگام برقراری ارتباط با شخصی دیگر، ما سه کانال ارتباطی، یا به بیانی دقیق تر، سه زبان داریم:
یک. زبان بدن[1]: آنچه دیده می شود؛
دو. زبان گفتار[2]: آنچه گفته می شود؛
سه. زبان لحن[3]: آن طور که گفته می شود.
اگرچه در ارتباطات انسانی این سه زبان برای انتقال پیام وجود دارد، ما معمولا به یکی از آنها، یعنی زبان گفتار، توجه می کنیم و دو زبان دیگر را نادیده می گیریم.
حال اگر بخواهیم صداقت را بر اساس این سه کانال ارتباطی معنا کنیم، هماهنگی این سه زبان، صداقت را شکل خواهد داد. هنگامی که عمل من (زبان بدن)، با آنچه می گویم (زبان گفتار) و نحوه ای که می گویم (زبان لحن)، هماهنگی داشته باشد، ارتباط، صادقانه تلقی خواهد شد.[4]
صراحت: مؤلفه دیگری است که بر ارتباطات ما حاکم است. منظور از صراحت این است که آیا پیام هایی که میان دو نفر رد و بدل می شود مستقیم و روشن است؟ گاهی ما صداقت داریم، یعنی آنچه را در دل احساس می شود بیان می کنیم، اما ممکن است این بیان مستقیم و روشن نباشد. ضرب المثل «به در می گم که دیوار بشنوه» بیانگر شیوه پیام غیرمستقیم است. منظور ما از پیام روشن، پیامی است که شنونده آن زحمت زیادی برای درک منظور گوینده نمی کشد.
احترام متقابل: به معنای حفظ حریم شخصی و انسانی خودمان و فرد مقابل است. احترام یعنی این تلقی که فرد به عنوان انسان، موجودی ارزشمند است؛ نه اینکه ابزاری برای استفاده، یا شیئی برای بهره گیری باشد. پس وقتی شما متقابلا احترام می گذارید، ارزش و حریم دو نفر را حفظ کرده اید: یکی خودتان و دیگری فرد مقابل.
کنترل: آخرین مؤلفه ارتباط بین فردی است. در هر رابطه، آزادی و اختیاری که ما به فرد مقابل می دهیم، درجات متفاوتی دارد. گاهی از فرد می خواهیم صرفا مطابق میل ما و نه خود رفتار کند، گاهی امکان می دهیم که در رابطه هر طور که مایل است تعامل داشته باشد.
اکنون بر اساس چهار مؤلفه یادشده در ارتباطات، می توان چهار سبک ارتباطی زیر را آن چنان که در جدول ذیل آمده است، از هم متمایز کرد:
سبک های ارتباطی و مؤلفه های آن
منبع: کتاب «دست در دست ارتباط ( مهارت های ارتباط موثر)»
نویسنده: محمود خلیلیان و سیدمهدی خطیب
بیشتر بخوانید :
مهارت های ارتباط با دیگران
مهارت های ارتباطی و حل مسئله
مهارت ارتباط با دیگران
ارتباط سبک های مختلف هویت با خصوصیات شخصیتی
پی نوشت :
[1] . body language
[2] . speech language
[3] . Vocal language
[4] . نیما قربانی، سبک ها و مهارت های ارتباطی، ص 44.
[1] . body language
[2] . speech language
[3] . Vocal language
[4] . نیما قربانی، سبک ها و مهارت های ارتباطی، ص 44.