چکیده: یکی از سئوالاتی که در مورد خواستگاری مطرح می شود این است که آیا زن هم می تواند از مرد خواستگاری کند؟ برخی از گزینه های دینی اینگونه حکایت دارد که خواستگاری مرد از زن ریشه ای تاریخی و فطری دارد. با ما همراه باشید تا در این مورد بیشتر بدانید.
تعداد کلمات 692 / تخمین زمان مطالعه 4 دقیقه
تعداد کلمات 692 / تخمین زمان مطالعه 4 دقیقه
رازخواستگاری مرد از زن
این رسم دیرینه که برای پیشنهاد تشکیل خانواده با دختری برگزیده شده انجام می گیرد، امری مستحب است که قرآن کریم از آن به «خطبه» یاد می کند: « وَلَا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ فِیمَا عَرَّضْتُمْ بِهِ مِنْ خِطْبَةِ النِّسَاءِ»[1]. خَطب، مخاطب و تخاطب، گفت وگو و رد و بدل کردن سخن است. خُطبه و خِطبه، هر دو از این ریشه اند؛ با این تفاوت که خُطبه مخصوص خطاب موعظه ای است و خطبه که نوعی از خطاب حضوری است، برای خواستگاری است.[2] «خِطبة النساء» به معنای خواستگاری (درخواست ازدواج با زن)[3] از زنان است.[4]
احادیثی ناظر به مبدأ قابلی آفرینش اند؛ مانند آنچه محمد بن بابویه قمی (صدوق) به طور مسند[5] و مرسله[6] نقل کرده است که «آدم (علیه السلام) بعد از آگاهی از خلقت وی از پروردگارش پرسید: این کیست که قرب و نگاه او مایه انس من شده است؟ خدا فرمود: این حواست؛ آیا دوست داری که با تو بوده و مایه انس تو شود و با تو سخن بگوید و تابع تو باشد؟ آدم گفت: آری! پروردگارا! تا زنده ام سپاس تو بر من لازم است؛ آنگاه خدا فرمود: از من ازدواج با او را بخواه، چون برای همسری تو جهت تأمین علاقه جنسی نیز صلاحیت دارد و خدا شهوت جنسی را به او عطا کرد...؛ سپس آدم عرض کرد: من پیشنهاد ازدواج با وی را عرضه می دارم؛ رضای شما در چیست؟ خدا فرمود: رضای من در آن است که معالم دین مرا به او بیاموزی».
این حدیث، گرچه مفصل است و از لحاظ سند به تحقیقی بیشتر نیاز دارد - چون برخی آحاد سلسله مشترک و برخی مجهول اند، چنانکه بعضی از مضامین آن هم به توضیح بیشتر نیاز دارد - مطالب مهم و سودمندی از آن برداشت می شود. بعد از ازدواج، آدم به حوا گفت که به طرف من بیا و به من رو کن و حوا به او گفت که تو به سوی من رو کن و خدا امر کرد که آدم برخیزد و به طرف حوا برود و این همان راز خواستگاری مرد از زن است؛ وگرنه زن به خواستگاری مرد برمی خواست. البته منظور از این خواستگاری آن خطبه قبل از عقد است که در این حدیث مبسوط بیان نشده است.[7]
احادیثی ناظر به مبدأ قابلی آفرینش اند؛ مانند آنچه محمد بن بابویه قمی (صدوق) به طور مسند[5] و مرسله[6] نقل کرده است که «آدم (علیه السلام) بعد از آگاهی از خلقت وی از پروردگارش پرسید: این کیست که قرب و نگاه او مایه انس من شده است؟ خدا فرمود: این حواست؛ آیا دوست داری که با تو بوده و مایه انس تو شود و با تو سخن بگوید و تابع تو باشد؟ آدم گفت: آری! پروردگارا! تا زنده ام سپاس تو بر من لازم است؛ آنگاه خدا فرمود: از من ازدواج با او را بخواه، چون برای همسری تو جهت تأمین علاقه جنسی نیز صلاحیت دارد و خدا شهوت جنسی را به او عطا کرد...؛ سپس آدم عرض کرد: من پیشنهاد ازدواج با وی را عرضه می دارم؛ رضای شما در چیست؟ خدا فرمود: رضای من در آن است که معالم دین مرا به او بیاموزی».
این حدیث، گرچه مفصل است و از لحاظ سند به تحقیقی بیشتر نیاز دارد - چون برخی آحاد سلسله مشترک و برخی مجهول اند، چنانکه بعضی از مضامین آن هم به توضیح بیشتر نیاز دارد - مطالب مهم و سودمندی از آن برداشت می شود. بعد از ازدواج، آدم به حوا گفت که به طرف من بیا و به من رو کن و حوا به او گفت که تو به سوی من رو کن و خدا امر کرد که آدم برخیزد و به طرف حوا برود و این همان راز خواستگاری مرد از زن است؛ وگرنه زن به خواستگاری مرد برمی خواست. البته منظور از این خواستگاری آن خطبه قبل از عقد است که در این حدیث مبسوط بیان نشده است.[7]
پاورقی:
[1] . سوره بقره ، آیه 235: «و درباره آنچه شما سربسته از زنان در عده خواستگاری کرده اید، بر شما گناهی نیست.»
[2] . مفردات، ص۲۸۶، خ ط ب.
[3] . معارف و معاریف، ج۳، ص۱۸۲.
[4] . تسنیم، ج۱۱، ص۴۱۴.
[5] . علل الشرایع، ج۱، باب ۱۷.
[6] . رُوِیَ عَنْ زُرَارَةَ بْنِ أَعْیَنَ أَنَّهُ قَالَ: سُئِلَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ )علیه السلام) عَنْ خَلْقِ حَوَّاءَ وَ قِیلَ لَهُ إِنَّ أُنَاساً عِنْدَنَا یَقُولُونَ- إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَ حَوَّاءَ مِنْ ضِلْعِ آدَمَ الْأَیْسَرِ الْأَقْصَى فَقَالَ سُبْحَانَ اللَّهِ وَ تَعَالَى عَنْ ذَلِکَ عُلُوّاً کَبِیراً أَ یَقُولُ مَنْ یَقُولُ هَذَا إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لَمْ یَکُنْ لَهُ مِنَ الْقُدْرَةِ مَا یَخْلُقُ لآِدَمَ زَوْجَةً مِنْ غَیْرِ ضِلْعِهِ وَ یَجْعَلُ لِلْمُتَکَلِّمِ مِنْ أَهْلِ التَّشْنِیعِ سَبِیلًا إِلَى الْکَلَامِ أَنْ یَقُولَ إِنَّ آدَمَ کَانَ یَنْکِح بَعْضُهُ بَعْضاً إِذَا کَانَتْ مِنْ ضِلْعِهِ مَا لِهَؤُلَاءِ حَکَمَ اللَّهُ بَیْنَنَا وَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ قَالَ )علیه السلام) إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لَمَّا خَلَقَ آدَمَ )علیه السلام) مِنْ طِینٍ وَ أَمَرَ الْمَلَائِکَةَ فَسَجَدُوا لَهُ أَلْقَى عَلَیْهِ السُّبَاتَ ثُمَّ ابْتَدَعَ لَهُ حَوَّاءَ فَجَعَلَهَا فِی مَوْضِعِ النُّقْرَةِ الَّتِی بَیْنَ وَرِکَیْهِ وَ ذَلِکَ لِکَیْ تَکُونَ الْمَرْأَةُ تَبَعاً لِلرَّجُلِ فَأَقْبَلَتْ تَتَحَرَّکُ فَانْتَبَهَ لِتَحَرُّکِهَا فَلَمَّا انْتَبَهَ نُودِیَتْ أَنْ تَنَحَّیْ عَنْهُ فَلَمَّا نَظَرَ إِلَیْهَا نَظَرَ إِلَى خَلْقٍ حَسَنٍ یُشْبِهُ صُورَتَهُ غَیْرَ أَنَّهَا أُنْثَى فَکَلَّمَهَا فَکَلَّمَتْهُ بِلُغَتِهِ فَقَالَ لَهَا مَنْ أَنْتِ قَالَتْ خَلْقٌ خَلَقَنِی اللَّهُ کَمَا تَرَى فَقَالَ آدَمُ )علیه السلام) عِنْدَ ذَلِکَ یَا رَبِّ مَا هَذَا الْخَلْقُ الْحَسَنُ الَّذِی قَدْ آنَسَنِی قُرْبُهُ وَ النَّظَرُ إِلَیْهِ فَقَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى یَا آدَمُ هَذِهِ أَمَتِی حَوَّاءُ أَ فَتُحِبُّ أَنْ تَکُونَ مَعَکَ تُؤْنِسُکَ وَ تُحَدِّثُکَ وَ تَکُونَ تَبَعاً لِأَمْرِکَ فَقَالَ نَعَمْ یَا رَبِّ وَ لَکَ عَلَیَّ بِذَلِکَ الْحَمْدُ وَ الشُّکْرُ مَا بَقِیتُ فَقَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَاخْطُبْهَا إِلَیَ فَإِنَّهَا أَمَتِی وَ قَدْ تَصْلُحُ لَکَ أَیْضاً زَوْجَةً لِلشَّهْوَةِ وَ أَلْقَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَیْهِ الشَّهْوَةَ وَ قَدْ عَلَّمَهُ قَبْلَ ذَلِکَ الْمَعْرِفَةَ بِکُلِّ شَیْءٍ فَقَالَ یَا رَبِّ فَإِنِّی أَخْطُبُهَا إِلَیْکَ فَمَا رِضَاکَ لِذَلِکَ فَقَالَ عَزَّ وَ جَلَّ رِضَایَ أَنْ تُعَلِّمَهَا مَعَالِمَ دِینِی.
منبع: کتاب «خانواده متعادل و حقوق آن»
نویسنده: حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی
نویسنده: حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی
بیشتر بخوانید:
خواستگاری و گزینش همسر
صلاحیت های یک خواستگار خوب چیست؟
آشنایی و انتخاب همسر
احکام و آداب خواستگاری در نگاه معصومین (علیهم السلام)
این مرد قصد ازدواج ندارد.