مقدمه
یکى از اختلالات روانى که امروزه بـه عـنوان یک مـسئله چالشبرانگیز در حوزه بهداشت روانى مطرح مىشود افسردگى اسـت.
افسردگی شایع ترین اختلال عاطفی و مشکلی است که در تمام گروه های سنی دیده می شود و کمتر افرادی از آن در امانند. این اختلال در شیوه زندگی مردم تأثیر می گذارد، افراد مبتلا به افسردگی احساساتی از غمگینی تا تحریک پذیری، ناامیدی و احساس درماندگی را تجربه می کنند. آن ها تمایل به خودکشی دارند. افزون بر این همراه با افسردگی، آشفتگی هایی را در زمینه هیجانی، شناختی،رفتاری، جسمانی و روحانی تجربه می کنند. (خانلو و احمدی، 1391)
اضطراب، افسردگی، اختلالات روانی و نگرانی های روحی یکی از معضلات جامعه بشری در قرن حاضر است. در دهه های اخیر از زوایای مختلف به تحلیل و بررسی عوامل تسهیل کننده، پیش گیری کننده و درمان این نوع بیماری پرداخته شده است که دستاوردهای آن تئوری های مختلف: شناختی، رفتاری، روان پویایی و زیست شناختی بوده که البته نتایج و ثمرات ارزش مندی داشته است. عواملی که در پیدایش و یا تشدید این نوع بیماری روانی مؤثر باشد فراوان است. دانشمندان در تحقیقات و تجربیات خود به تأثیر چند عامل از عوامل ارثی، جسمی، اجتماعی، عاطفی و شناختی رسیده اند. عواملی از قبیل: عدم تعادل بین نوعی از مواد بیوشیمیایی در مغز به نام ناقل های عصبی ناشی از بیماری، عفونت، الکل، تغذیه نامناسب و ناکافی، دارو به ویژه داروهای فشار خون و ضد بارداری، ضربه های ناگهانی و اختلالات تیروئید، طرز تلقی غیر منطقی از وقایع، کشمکش های خانوادگی، اختلال در روابط اولیه کودکی، حوادث ناگوار مانند از دست دادن شغل، یامرگ عزیزان، احساس ناامنی و تنهایی و فشارها و مشکلات اجتماعی و اقتصادی و... (فقیهی، 1389)
در بین عوامل یادشده، عوامل شناختی از اهمیت بیشتری برخوردار است، زیرا بیشترین عوامل مؤثر در پیدایش یا تشدید بیماری های روانی عوامل شناختی هستند یا ریشه شناختی دارند، نگرشی منفی نسبت به خود، دیگران، خدا و آینده، مطلق بینی، منفی دیدن و عدم توجه به امور مثبت، احساس را عین واقعیت دیدن و باورهای نامعقول دیگر، شناختی هستند و احساسات منفی، ناامیدی، سرزنش کردن خود، و اموری مانند آن هم ریشه شناختی دارند. هم چنین احساس گناه، احساس تنهایی و پوچی جنبه شناختی دارند. به همین علت است که در منابع اسلامی بر اصلاح معرفت ها و باورهای وهمی و تغییر آن به معارف حق و افکار رشاد تأکید شده است. روشن است که با تغییر باورهای نادرستِ شخصِ افسرده و مضطرب، احساسات، عواطف و رفتارهای نابسامانش نیز تغییر می یابد و به تدریج علائم افسردگی کاهش پیدا می کند. (خانلو و احمدی 1387)
از طرفی بسیارى از خطاهاى شناختى که توسط بک توصیف شدهاند با آنچه در متون دینى تحت عنوان «رذایل اخـلاقى» نـام برده شده قابل انطباق مىباشند. چنانکه پژوهشگران اعتقاد دارند، روانشناسان باید تـوجه بـیشترى بـه حذف رذایل اخلاقى مانند خودشیفتگى و کشمکشهاى معنوى داشته باشند و کمک به افراد در استفاده از معنویت براى کاهـش این جـنبههاى تاریک وجود خویش، جهتگیرى مهم دیگرى در خدمات روانشناختى مىباشد. (کلانتری، 1387)
با توجه به مطالب بالا می توان نتیجه گرفت یکی از عوامل مؤثر در بر هم زدن تعادل روانی و ابتلاء به اختلالات روانی از جمله افسردگی، رذائل اخلاقی است زیرا رذائل اخلاقی عمدتاً ناشی از شناخت ها ی نادرست می باشند و یا رفتارهای غیر صحیحی هستند که به باروهای نادرست ختم می شوند. پیش از پرداختن به رابطه رذائل اخلاقی و افسردگی تعریف این دومفهوم را ارائه می دهیم:
در بین عوامل یادشده، عوامل شناختی از اهمیت بیشتری برخوردار است، زیرا بیشترین عوامل مؤثر در پیدایش یا تشدید بیماری های روانی عوامل شناختی هستند یا ریشه شناختی دارند، نگرشی منفی نسبت به خود، دیگران، خدا و آینده، مطلق بینی، منفی دیدن و عدم توجه به امور مثبت، احساس را عین واقعیت دیدن و باورهای نامعقول دیگر، شناختی هستند و احساسات منفی، ناامیدی، سرزنش کردن خود، و اموری مانند آن هم ریشه شناختی دارند. هم چنین احساس گناه، احساس تنهایی و پوچی جنبه شناختی دارند. به همین علت است که در منابع اسلامی بر اصلاح معرفت ها و باورهای وهمی و تغییر آن به معارف حق و افکار رشاد تأکید شده است. روشن است که با تغییر باورهای نادرستِ شخصِ افسرده و مضطرب، احساسات، عواطف و رفتارهای نابسامانش نیز تغییر می یابد و به تدریج علائم افسردگی کاهش پیدا می کند. (خانلو و احمدی 1387)
از طرفی بسیارى از خطاهاى شناختى که توسط بک توصیف شدهاند با آنچه در متون دینى تحت عنوان «رذایل اخـلاقى» نـام برده شده قابل انطباق مىباشند. چنانکه پژوهشگران اعتقاد دارند، روانشناسان باید تـوجه بـیشترى بـه حذف رذایل اخلاقى مانند خودشیفتگى و کشمکشهاى معنوى داشته باشند و کمک به افراد در استفاده از معنویت براى کاهـش این جـنبههاى تاریک وجود خویش، جهتگیرى مهم دیگرى در خدمات روانشناختى مىباشد. (کلانتری، 1387)
با توجه به مطالب بالا می توان نتیجه گرفت یکی از عوامل مؤثر در بر هم زدن تعادل روانی و ابتلاء به اختلالات روانی از جمله افسردگی، رذائل اخلاقی است زیرا رذائل اخلاقی عمدتاً ناشی از شناخت ها ی نادرست می باشند و یا رفتارهای غیر صحیحی هستند که به باروهای نادرست ختم می شوند. پیش از پرداختن به رابطه رذائل اخلاقی و افسردگی تعریف این دومفهوم را ارائه می دهیم:
افسردگی
ارائه تعریف افسردگی آسان نیست، چرا که پیشنهاد تعریفی که مورد پذیرش همه متخصصان و پژوهشگران قرار گیرد، غیرممکن میباشد. حال به برخی از تعاریف عمده افسردگی اشاره میکنیم:
- افسردگی، نشانگانی است که تحت سلطه خلق افسرده است و بر اساس بیان لفظی یا غیر لفظی عواطف غمگین، اضطرابی و یا حالتهای برانگیختگی نشان داده میشود.
- افت گذرا یا مداوم تنود عصبی – روانی که به صورت یک مؤلفه بدنی مانند سردرد، بی اشتهایی، یبوست و کاهش فشار خون و یک مؤلفه روانی مانند غمگینی، ناتوانی و احساس به پایان رسیدن نیرو نمایان میشود.
- سقوط غیرقابل توجیه تنود حیاتی: این حالت در حیطه بدنی با خستگی دائم آشکار میشود. در حیطه شناختی به صورت پراکندگی دقت و مشکل کوشش فکری و در حیطه عاطفی به شکل حالتی مالیخولیایی که با هشیاری فرد نسبت به ناتوانمندی واکنش همراه است، آشکار میشود.
- حالت روانی ناخوش که با دلزدگی، یأس و خستگیپذیری مشخص میشود و در بیشتر مواقع با اضطرابی کم و بیش شدید همراه است.(دادستان، 1382)
- افـسردگى به عنوان حالت غمگینى شدیدى تعریف مىشود که معمولاً افراد متعاقب یک رویداد پرفشار یا سوگ تجربه مىنمایند و غالبا رفتار و عملکرد روزانه ایشـان را تـحت تـأثیر قرار مىدهد.)وست، 1387)
رذائل اخلاقی
از نظر اسلام، فضیلت فعل اخلاقی، به تأثیرگذاری آن فعل در رسیدن به کمال انسان بستگی دارد؛ از این رو هر فعلی که در بازسازی روح آدمی و وصول به کمال نهایی تأثیر بگذارد فضیلت و در غیر این صورت، رذیلت اخلاقی شمرده می شود؛ البته مراد و مقصود، آن فعلی است که با اراده و اختیار آدمی انجام بپذیرد. (مصباح یزدی، 1381)
نیاز به یادآوری است که این اثر بخشی، یا به طور مستقیم صورت می پذیرد و یا زمینه را برای نیل انسان به سوی کمال یا شقاوت فراهم می سازد. حال از آن جا که کمال نهایی انسان رسیدن به قرب خدا و بهره وری از صفات پروردگار است؛ هرآنچه انسان را از مقصد و مسیر منحرف نماید و از توجه به خدای متعال باز دارد، رذیلت اخلاقی به حساب می آید؛ مانند:خودخواهی، پیروی از هوای نفس عجب و خودبینی ، کبر و نخوت ، دروغ ، حسد و بخل ، حب دنیا، غیبت، تهمت، ریا و هر گناه و نافرمانی ای که خدای متعال نسبت به آن غضب می نماید. از این جهت ترک واجبات و ارتکاب معاصی، از بزرگترین رذایل شمرده می شود.
شایان ذکر است همان طور که فضایل در اثر بخشی، مراتب و درجاتی دارند و آن به میزان معرفت، شناخت و انگیزه ای بستگی دارد که آن فعل از آن برخوردار است، رذایل و گناهان نیز با توجه به میزان آثار سوء، مراتبی دارند و به صغیره و کبیره تقسیم می شوند. پس هر فعلی که آدمی را از خدا و وصول به کمال حقیقی دورتر سازد و در انحطاط روحی و اخلاقی او نقش مخرب بیشتری داشته باشد، از رذیلت و پستی بیشتری برخوردار است. (رمضانی، 1383)
برای شناخت مصادیق رذائل اخلاقی و اثرات متفاوتی که در روح انسان دارند، آثار ارزشمندی بر اساس مبانی اسلام و تعالیم اهل بیت(ع) تألیف گردیده، که می توان از آن ها استفاده نمود و از جمله مهمترین آن ها می توان از جامع السعادات تألیف ملا محمد مهدی نراقی و معراج السعاده تألیف ملا احمد نراقی نام برد. در ادامه مطلبی از معراج السعاده ذکر می گردد:
«شکی نیست که در مقابل هر صفت نیکی خلق بدی است که ضد آن است و چون دانستی که اجناس همه فضایل چهارند پس معلوم می شود که اجناس صفات رذایل نیز چهارند، اول جهل که ضد حکمت است و دوم جبن که ضد شجاعت است و سوم شره که ضد عفت است و چهارم جور که ضد عدالت است...
تحقیق مطلب این که از برای هر فضیلتی حدی است مضبوط و معین که به منزله اوسط است و تجاوز از آن خواه به جانب افراط و خواه به طرف تفریط مودیست به رذیله، پس هر صفت فضیلتی که وسط است به جای مرکز دایره است و اوصاف رذایل به منزله سایر نقطه هائیست که در میان مرکز یا محیط فرض شود و شکی نیست که مرکز نقطه ای است معین و سایر نقاط متصوره در اطراف و جوانبش غیر متناهیه اند. پس بنابراین در مقابل هر صفت فضیلتی، اوصاف رذیله غیر متناهیه خواهد بود و مجرد انحراف از صفت فضیلتی از هر طرفی موجب افتادن در رذیله خواهد بود.» (نراقی، 1386).
ادامه دارد....
نیاز به یادآوری است که این اثر بخشی، یا به طور مستقیم صورت می پذیرد و یا زمینه را برای نیل انسان به سوی کمال یا شقاوت فراهم می سازد. حال از آن جا که کمال نهایی انسان رسیدن به قرب خدا و بهره وری از صفات پروردگار است؛ هرآنچه انسان را از مقصد و مسیر منحرف نماید و از توجه به خدای متعال باز دارد، رذیلت اخلاقی به حساب می آید؛ مانند:خودخواهی، پیروی از هوای نفس عجب و خودبینی ، کبر و نخوت ، دروغ ، حسد و بخل ، حب دنیا، غیبت، تهمت، ریا و هر گناه و نافرمانی ای که خدای متعال نسبت به آن غضب می نماید. از این جهت ترک واجبات و ارتکاب معاصی، از بزرگترین رذایل شمرده می شود.
شایان ذکر است همان طور که فضایل در اثر بخشی، مراتب و درجاتی دارند و آن به میزان معرفت، شناخت و انگیزه ای بستگی دارد که آن فعل از آن برخوردار است، رذایل و گناهان نیز با توجه به میزان آثار سوء، مراتبی دارند و به صغیره و کبیره تقسیم می شوند. پس هر فعلی که آدمی را از خدا و وصول به کمال حقیقی دورتر سازد و در انحطاط روحی و اخلاقی او نقش مخرب بیشتری داشته باشد، از رذیلت و پستی بیشتری برخوردار است. (رمضانی، 1383)
برای شناخت مصادیق رذائل اخلاقی و اثرات متفاوتی که در روح انسان دارند، آثار ارزشمندی بر اساس مبانی اسلام و تعالیم اهل بیت(ع) تألیف گردیده، که می توان از آن ها استفاده نمود و از جمله مهمترین آن ها می توان از جامع السعادات تألیف ملا محمد مهدی نراقی و معراج السعاده تألیف ملا احمد نراقی نام برد. در ادامه مطلبی از معراج السعاده ذکر می گردد:
«شکی نیست که در مقابل هر صفت نیکی خلق بدی است که ضد آن است و چون دانستی که اجناس همه فضایل چهارند پس معلوم می شود که اجناس صفات رذایل نیز چهارند، اول جهل که ضد حکمت است و دوم جبن که ضد شجاعت است و سوم شره که ضد عفت است و چهارم جور که ضد عدالت است...
تحقیق مطلب این که از برای هر فضیلتی حدی است مضبوط و معین که به منزله اوسط است و تجاوز از آن خواه به جانب افراط و خواه به طرف تفریط مودیست به رذیله، پس هر صفت فضیلتی که وسط است به جای مرکز دایره است و اوصاف رذایل به منزله سایر نقطه هائیست که در میان مرکز یا محیط فرض شود و شکی نیست که مرکز نقطه ای است معین و سایر نقاط متصوره در اطراف و جوانبش غیر متناهیه اند. پس بنابراین در مقابل هر صفت فضیلتی، اوصاف رذیله غیر متناهیه خواهد بود و مجرد انحراف از صفت فضیلتی از هر طرفی موجب افتادن در رذیله خواهد بود.» (نراقی، 1386).
ادامه دارد....
سید مصطفی سید آقامیری
منابع
خانلو، محمد مهدی احمدی، احمد ، بررسی درمان افسردگی دراسلام، فصلنامه تاریخ پزشکی، شماره سیزده، زمستان 1391،شماره 13، ص 127.
دادستان، پریرخ؛ روانشناسی مرضی تحولی، تهران: سمت، 1382.
رمضانی، رضا، اخلاق و عرفان، قم: مرکز مدیریت حوزه علمیه قم، ۱۳۸۳.
فقیهی، علی نقی ، ایدرم، حسن، بهداشت و سلامت روان در آینه علم و دین، قم: حیات سبز، 1383.
فقیهی،علی نقی؛ غباری بناب،باقر؛ قاسمی پور،ید الله؛ مقایسه الگوی چند وجهی اسلامی با مدل شناختی بک در درمان افسردگی، مجله مطالعات اسلام و روان شناسی » پاییز و زمستان 1386 - شماره 1 (ازص 69 تا 86).
کلانترى، مهرداد، معنویت، کشف و حـفظ تـقدس، بهروان، ش 5، آبان 1387، ص 170ـ190.
مصباح یزدی، محمد تقی، فلسفه اخلاق، قم: مرکز انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) 1381.
نراقی، محمدمهدی، جامع السعادات، قم: اسماعیلیان، 1382.
ویلیام وسـت، روانـدرمانى و معنویت، ترجمه شهریار شهیدى و سلطانعلى شیرافکن، تهران: نشر رشد تهران 1387.