کلید حل بسیار از گرفتاری ها این است که احترام هم را حفظ کنیم و کاری نکنیم که سبب خدشه دار شدن آن گردد.
مقدمه
برای اینکه بخواهیم رفتار خودمان را (نسبت به همسر، نسبت به فرزندمان و نسبت به دیگران) بسنجیم که در چه حدی قرار دارد، باید آن رفتار را با یک فردی که نمونه کاملی است مقایسه کنیم. شاید به ذهن شما بیاید که یک نگاهی به اطراف خودتان بیندازید و کسی را پیدا کنید تا خودتان را با او مقایسه کنید. فردی را که میخواهید به عنوان الگو و اسوه خودتان انتخاب کنید باید در عمل آنان جلوه گر شود نه اینکه سخنران خوبی باشد و صحبت های زیبایی درباره ای خوبی و دوست داشتن دیگران بزند باید در عمل و رفتار او نمایان باشد که چه فرد خوبی است.
نگاه خودتان را متمرکز روی همین نوشته داشته باشید، چون می خواهیم درباره الگوی صحبت کنیم که خیلی ساده از کنارش عبور می کنیم، الگوی که پدر و مادرش بهترین افراد در دنیا و آخرت هستند. الگوی که خودش سید شباب اهل جنت است. بعضی از خصوصیات های امام حسن (علیه السلام) هستند که در تمام موارد تربیتی میتوانند نقش آفرین باشند، وجود آنها میتواند انسان را تبدیل به یک پدر یا مادر نمونه، دوست نمونه، فرزند نمونه، همسایه نمونه و یک بنده نمونه برای خداوند منان کند.
نگاه خودتان را متمرکز روی همین نوشته داشته باشید، چون می خواهیم درباره الگوی صحبت کنیم که خیلی ساده از کنارش عبور می کنیم، الگوی که پدر و مادرش بهترین افراد در دنیا و آخرت هستند. الگوی که خودش سید شباب اهل جنت است. بعضی از خصوصیات های امام حسن (علیه السلام) هستند که در تمام موارد تربیتی میتوانند نقش آفرین باشند، وجود آنها میتواند انسان را تبدیل به یک پدر یا مادر نمونه، دوست نمونه، فرزند نمونه، همسایه نمونه و یک بنده نمونه برای خداوند منان کند.
1. صبر و بردباری
بسیاری از مشکلات ما نشات گرفته از این است که صبر و حلم از زندگی ما رخت بسته و زود از کوره در میرویم و میخواهیم همه چیز را بر هم بزنیم.امام حسن مجتبی(ع) می فرماید: «جَرَّبْنا وَ جَرَّبَ الْمُجَرِّبُونَ فَلَمْ نَرَ شَیئا اَنْفَعُ وِجْدانا وَ لا اَضَرُّ فِقْدانا مِنَ الصَّبْرِ تُداوی بِهِ الاُْمُورُ؛ تجربه ما و دیگران نشان می دهد که چیزی نافع تر از داشتن صبر و زیان بارتر از نداشتن بردباری دیده نشده است، صبری که به وسیله آن تمام امور درمان می شود.[1] اولین قدم برای بهتر شدن در زندگی این است که صبر خودمان را مانند الگوی خودمان امام حسن(علیه السلام) به درجه بالا برسانیم. امام (علیه السلام) آن گونه صبور بودند که صبوری وی زبانزد عام و خاص شد و ضرب المثل «حلم الحسنیة » درباره وی رواج یافت.
داستان: هنگامی که حسن بن علی(علیهالسلام ) از دنیا رفت یکی از دشمنان سرسخت آن حضرت در تشییع جنازه او گریه می کرد. حسین بن علی(علیهالسلام ) به او گفت: تو با آن همه اذیت و آزار و مخالفت که در مورد برادرم روا می داشتی باز هم گریه می کنی؟ او گفت: انّی کنت افعل ذلک الی احلم من هذا و اشار بیده الی الجبل؛ من به کسی بدی می کردم و آزارش می دادم که صبورتر و حلیم تر از این کوهها بود. [2]
داستان: هنگامی که حسن بن علی(علیهالسلام ) از دنیا رفت یکی از دشمنان سرسخت آن حضرت در تشییع جنازه او گریه می کرد. حسین بن علی(علیهالسلام ) به او گفت: تو با آن همه اذیت و آزار و مخالفت که در مورد برادرم روا می داشتی باز هم گریه می کنی؟ او گفت: انّی کنت افعل ذلک الی احلم من هذا و اشار بیده الی الجبل؛ من به کسی بدی می کردم و آزارش می دادم که صبورتر و حلیم تر از این کوهها بود. [2]
2. جواب بدی را با خوبی و خوبی را با خوبی دهید
ما دوست داریم که رفتارهای بد دیگران را همیشه در ذهن خودمان مرور کنیم و خودمان را برنجانیم و برای رهایی از این رنجش دوست داریم کاری انجام دهیم تا طرف مقابل هم برنجد و احساسی همانند ما داشته باشد و دائم در رنج باشد. اما شیوه رفتاری امام حسن(علیه السلام) این بود که جواب کار بد را با خوبی میدادند و گذشت میکردند. روزی کنیزی از کنیزان آن حضرت، دسته گلی خوش بو به آن بزرگوار تحفه داد. امام او را آزاد کرد. گفتند: «در برابر یک دسته گل چرا او را آزاد کردی؟» فرمود: «خدا ما را چنین ادب و تربیت کرده. [3] چون ائمه معصومین، تربیت یافته مکتب الهی هستند. خداوند در قرآن کریم می فرماید: «. . ادفع بالتی هی احسن فاذا الذی بینک و بینه عداوه کانه ولی حمیم; ناپسندی را با نیکی دفع کن، که ناگاه خواهی دید همان کس که میان تو و او دشمنی است، گویی دوستی گرم و صمیمی است .» [4]
نکته: اختلاف های که در بین زوجین، فرزند با پدر و مادر یا رفتار ما با دیگران وجود دارد بخاطر همین است که میخواهیم جواب بدی را با بدی بدهیم. از خودگذشتگی در زندگی ها از بین رفته و همین امر سبب شده تا اختلافات و نزاع ها بیشتر شود.
نکته: اختلاف های که در بین زوجین، فرزند با پدر و مادر یا رفتار ما با دیگران وجود دارد بخاطر همین است که میخواهیم جواب بدی را با بدی بدهیم. از خودگذشتگی در زندگی ها از بین رفته و همین امر سبب شده تا اختلافات و نزاع ها بیشتر شود.
3. احترام کردن
کلید حل بسیار از گرفتاری ها این است که احترام هم را حفظ کنیم و کاری نکنیم که سبب خدشه دار شدن آن گردد.
زندگی مشترک: خانواده کانونی است که انسان میسازد و تحویل جامعه میدهد اگر در این مکان احترام ها حفظ نشود و عزت ها از بین برود، زندگی از بین خواهد رفت. همان کاری که فرهنگ غرب دارد انجام میدهد.
احترام به رفیق: آن رفاقتی پایدار خواهد ماند که حرمت ها حفظ شود، شما اگر با کسی رفیق باشید که دائما شما را با زبان خودش نیش بزند و با حرف هایش شما را آزار دهد آیا آن رفتارها را تحمل می کنید و پایبند به آن رفاقت میمانید؟
احترام به فرزند: فرزند اگر در خانواده ای رشد کند که کارهای کوچک او را هم به شکل ارزشمندی ببینند و برای هر عملی که از او صادر میشود، عکس العمل مثبت نشان دهند و به او احترام بگذارند آن بچه دارای شخصیت ارزشمندی میشود و اعتماد به نفس بالای پیدا خواهد کرد. احترام به فرزند را باید در سیره ائمه جستجو کنیم و الگو قرار دهیم.
پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) بارها امام حسن و امام حسین (علیه السلام) را در ایام کودکی احترام می نمود. روزی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نشسته بود که آن دو کودک وارد شدند، پیامبر به احترام آنها از جای برخواسته و به انتظار ایستاد، لحظاتی طول کشید، آنها نرسیدند. رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) به طرف کودکان پیش رفت و از آنان استقبال نمود، بغل باز کرد و هر دو را بر دوش خود سوار نمود و به راه افتاد و به آنان فرمود: «فرزندان عزیز، مرکب شما چه خوب مرکبی است و شما چه سواران خوبی هستید!
ادامه دارد...
پی نوشت :
[1] شرح نهج البلاغه، ج1، ص320.
[2] طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق ، ترجمه میر باقری، ابراهیم ، جلد اول تهران : ناشر فرهانی، 1365، ص 233.
[3 ] علی قائمی امیری، در مکتب کریم اهل بیت امام حسن مجتبی (ع)، تهران: انتشارات امیری، 1374، صفحه 32
[4] قرآن کریم ، سوره مبارکه فصلت (41) آیه 34 .
[5] محمدتقی فلسفی، کودک فلسفی (کودک از نظر وراثت و تربیت)، قم: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۹۴چاپ پانزدهم، جلد 1، صفحه 115.
زندگی مشترک: خانواده کانونی است که انسان میسازد و تحویل جامعه میدهد اگر در این مکان احترام ها حفظ نشود و عزت ها از بین برود، زندگی از بین خواهد رفت. همان کاری که فرهنگ غرب دارد انجام میدهد.
احترام به رفیق: آن رفاقتی پایدار خواهد ماند که حرمت ها حفظ شود، شما اگر با کسی رفیق باشید که دائما شما را با زبان خودش نیش بزند و با حرف هایش شما را آزار دهد آیا آن رفتارها را تحمل می کنید و پایبند به آن رفاقت میمانید؟
احترام به فرزند: فرزند اگر در خانواده ای رشد کند که کارهای کوچک او را هم به شکل ارزشمندی ببینند و برای هر عملی که از او صادر میشود، عکس العمل مثبت نشان دهند و به او احترام بگذارند آن بچه دارای شخصیت ارزشمندی میشود و اعتماد به نفس بالای پیدا خواهد کرد. احترام به فرزند را باید در سیره ائمه جستجو کنیم و الگو قرار دهیم.
پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) بارها امام حسن و امام حسین (علیه السلام) را در ایام کودکی احترام می نمود. روزی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نشسته بود که آن دو کودک وارد شدند، پیامبر به احترام آنها از جای برخواسته و به انتظار ایستاد، لحظاتی طول کشید، آنها نرسیدند. رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) به طرف کودکان پیش رفت و از آنان استقبال نمود، بغل باز کرد و هر دو را بر دوش خود سوار نمود و به راه افتاد و به آنان فرمود: «فرزندان عزیز، مرکب شما چه خوب مرکبی است و شما چه سواران خوبی هستید!
ادامه دارد...
پی نوشت :
[1] شرح نهج البلاغه، ج1، ص320.
[2] طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق ، ترجمه میر باقری، ابراهیم ، جلد اول تهران : ناشر فرهانی، 1365، ص 233.
[3 ] علی قائمی امیری، در مکتب کریم اهل بیت امام حسن مجتبی (ع)، تهران: انتشارات امیری، 1374، صفحه 32
[4] قرآن کریم ، سوره مبارکه فصلت (41) آیه 34 .
[5] محمدتقی فلسفی، کودک فلسفی (کودک از نظر وراثت و تربیت)، قم: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۹۴چاپ پانزدهم، جلد 1، صفحه 115.