حقوق اجتماعی در رساله امام سجاد (علیه السلام) (بخش اول)

از آن روی که انسان ها در بستر یک اجتماع زندگی می کنند، حقوقی را نسبت به هم دارا می شوند که ثبات اجتماع و روابط حسنه میان اعضای آن جامعه وابسته به توجه به این حقوق و ادای ایشان است. یکی از متون حدیثی ای...
چهارشنبه، 22 خرداد 1398
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: محمد حسین افشاری
موارد بیشتر برای شما
حقوق اجتماعی در رساله امام سجاد (علیه السلام) (بخش اول)
ادای حقوق اجتماعی، زمینه ساز پیوند اجتماعی است. 
 

مقدمه

در اجتماعی ای که انسان زندگی می کند، ارتباطات گسترده ای میان اعضاء وجود دارد. توجه به درستی این ارتباط می تواند به سعادت آن جامعه و در نهایت اعضای آن بیانجامد. راه کشف این ارتباط درست، استفاده از متون دینی است تا حد و حدود این ارتباط مشخص شود و حق هر کدام یک از اعضای جامعه تببین شود. یکی از متونی که به بیان این حقوق اشاره دارد، رساله حقوق امام سجاد (علیه السلام) است که در آن به برخی از حقوق اجتماعی اشاره شده است.
 

 حق نیکی‌کننده

وَ امَّا حَقُّ ذِی الْمَعْرُوفِ عَلَیْکَ
فَاَنْ تَشْکُرَهُ
وَ تَذْکُرَ مَعْرُوفَهُ
وَ تَکْسِبَهُ الْمَقَالَةَ الْحَسَنَةَ
وَ تُخْلِصَ لَهُ الدُّعَاءَ فِیمَا بَیْنَکَ وَ بَیْنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ
فَاِذَا فَعَلْتَ ذَلِکَ
کُنْتَ قَدْ شَکَرْتَهُ سِرّاً وَ عَلَانِیَةً
ثُمَّ اِنْ قَدَرْتَ عَلَى مُکَافَاتِهِ یَوْماً کَافَاَتَهُ.
 
ترجمه:
و اما حق نیکی کنندۀ به تو این است که
از او تشکر کنی
و با نیکویی او را یاد کنی
و با گفتار نیک به او پاسخ گویی
و او را با بهترین و پاک ترین دعایی که میان تو و خداست،
دعا گویی.
پس هر گاه چنین کردی
از او در آشکار و پنهان سپاس گفته ای.
سپس اگر روزی توان جبران نیکی او را داشتی،
عمل او را جبران کن.
 

حق موذن

وَ حَقُّ الْمُؤَذِّنِ
اَنْ تَعْلَمَ[1] اَنَّهُ مُذَکِّرٌ لَکَ رَبَّکَ عَزَّ وَ جَلَّ
وَ دَاعٍ لَکَ اِلَى حَظِّکَ
وَ عَوْنِکَ عَلَى قَضَاءِ
فَرْضِ اللَّهِ عَلَیْکَ
فَاشْکُرْهُ[2] عَلَى ذَلِکَ
شُکْرَکَ لِلْمُحْسِنِ اِلَیْکَ.
 
ترجمه:
و حق اذان گوی تو در نماز این است که
بدانی او یادآور پروردگار متعالت است
و دعوت کنندۀ تو به سوی بهره بردن از اوست.
او کمک‌کنندة تو در انجام واجباتی است
که خدا آنها را از تو می‌خواهد.
پس او را بر این عملی که انجام می‌دهد، سپاس گزاری کن
مانند هر سپاسی که به هر نعمت دهنده‌ای انجام می‌دهی.
 

حق امام جماعت

وَ حَقُّ اِمَامِکَ [3]فِی صَلَاتِکَ
فَاَنْ تَعْلَمَ اَنَّهُ تَقَلَّدَ السِّفَارَةَ
فِیمَا بَیْنَکَ وَ بَیْنَ رَبِّکَ عَزَّ وَ جَلَّ
وَ تَکَلَّمَ عَنْکَ وَ لَمْ تَتَکَلَّمْ عَنْهُ
وَ دَعَا لَکَ وَ لَمْ تَدْعُ لَهُ
وَ کَفَاکَ هَوْلَ الْمُقَامِ بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ
فَاِنْ کَانَ نَقَصَ کَانَ بِهِ[4] دُونَکَ
وَ اِنْ کَانَ تَمَاماً کُنْتَ شَرِیکَهُ
وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ عَلَیْکَ فَضْلٌ
فَوَقَى نَفْسَکَ بِنَفْسِهِ
وَ صَلَاتَکَ بِصَلَاتِهِ
فَتَشْکُرُ لَهُ
عَلَى قَدْرِ ذَلِکَ.
 
ترجمه:
و اما حق امام جماعت بر تو این است که
بدانی او نماینده‌ای است
بین تو و پروردگار متعالت
و از جانب تو سخن می‌گوید بی آنکه تو از جانب او سخنی بگویی
و او از جانب تو خدا را می‌خواند
 بدون آنکه تو از جانب او خدا را بخوانی
و تو را از ترس ایستادن در برابر خداوند کفایت می‌کند
پس اگر در نمازت عیبی باشد، به عهدۀ اوست
و اگر نماز او بدون عیب باشد تو در ثواب با او شریکی
و او را بر تو برتری نیست.
و جان تو را با جان خویش
و نمازت را با نماز خویش حفظ نمود
پس از او به همان اندازه که تو را یاری نمود
تشکر کن.
 

حق هم‌نشین

وَ اَمَّا حَقُّ جَلِیسِکَ
فَاَنْ تُلِینَ لَهُ جَانِبَکَ
وَ تُنْصِفَهُ فِی مُجَارَاةِ[5] اللَّفْظِ
وَ لَا تَقُومَ مِنْ مَجْلِسِکَ إِلَّا بِإِذْنِهِ
وَ مَنْ یَجْلِسُ إِلَیْکَ [6]یَجُوزُ لَهُ الْقِیَامُ عَنْکَ بِغَیْرِ إِذْنِهِ
وَ تَنْسَى زَلَّاتِهِ
وَ تَحْفَظَ خَیْرَاتِهِ
وَ لَا تُسْمِعَهُ اِلَّا خَیْراً.
 
ترجمه:
و اما حق همنشین تو این است که
با او به نرمی رفتار کنی
و در گفتگو با او به انصاف برخورد نمایی
و بدون اجازۀ او بر نخیزی.
ولی کسی که در پیش توست می‌تواند بدون اجازۀ تو برخیزد.
لغزش‌های او را فراموش کن
و نیکی هایش را به خاطر بسپار
و جز سخن خیر با او نگو.
 

حق همسایه

وَ اَمَّا حَقُّ جَارِکَ
فَحِفْظُهُ غَائِباً
وَ اِکْرَامُهُ شَاهِداً
وَ نُصْرَتُهُ اِذَا کَانَ مَظْلُوماً
وَ لَا تَتَبَّعْ لَهُ عَوْرَةً
فَاِنْ عَلِمْتَ عَلَیْهِ سُوءاً سَتَرْتَهُ عَلَیْهِ
وَاِنْ عَلِمْتَ اَنَّهُ یَقْبَلُ نَصِیحَتَکَ
نَصَحْتَهُ
فِیمَا بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُ
وَ لَا تُسْلِمْهُ عِنْدَ شَدِیدَةٍ
وَ تُقِیلُ عَثْرَتَهُ
وَ تَغْفِرُ ذَنْبَهُ
وَ تُعَاشِرُهُ مُعَاشَرَةً کَرِیمَةً
وَ لا قُوَّةَ اِلَّا بِاللَّهِ.
 
ترجمه:
و اما حق همسایه ات این است که
از حقوق او هنگام نبودنش محافظت کنی
و در هنگام حضور او گرامیش داری
و در هنگامی که به او ظلمی می‌شود، یاریش دهی
و به جستجوی عیب‌های او نپردازی
پس اگر از او عیبی هم می‌دانی، آن را بپوشان
و اگر می‌دانی او نصیحت تو را قبول می‌کند
او را نصیحت کن
به گونه‌ای که عیبش بین تو و او بماند 
و او را در سختی‌ها تنها مگذار
و لغزش هایش را به او بازگو کن 
و اشتباهاتش را ببخش
و با او به روش بزرگان رفت و آمد کن
و هیچ نیرویی جز از خدا نیست.
 

حق دوست

وَ امَّا حَقُّ الصَّاحِبِ
فَاَنْ تَصْحَبَهُ بِالتَّفَضُّلِ وَ الْاِنْصَافِ
وَ تُکْرِمَهُ کَمَا یُکْرِمُکَ [7]
وَ کُنْ عَلَیْهِ رَحْمَةً
وَ لَا تَکُنْ عَلَیْهِ عَذَاباً
وَ لا قُوَّةَ اِلَّا بِاللَّهِ.
 
ترجمه:
و اما حق دوست تو این است که
با او با بزرگواری و انصاف رفتار کنی
و همانگونه که او تو را احترام می‌کند، احترامش کنی
و برای او مایۀ احترام باشی
نه موجب عذاب
و هیچ نیرویی به جز خدا نیست.
 

حق شریک

وَ اَمَّا حَقُّ الشَّرِیکِ
فَاِنْ غَابَ کَفَیْتَهُ
وَ اِنْ حَضَرَ رَعَیْتَهُ
وَ لَا تَحْکُمْ دُونَ حُکْمِهِ
وَ لَا تَعْمَلْ بِرَایِکَ [8]دُونَ مُنَاظَرَتِهِ
وَ تَحْفَظُ عَلَیْهِ مَالَهُ
وَ لَا تَخُونُهُ فِیمَا عَزَّ اََوْ هَانَ مِنْ اَمْرِهِ[9]
فَاِنَّ یَدَ اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى عَلَى اَیْدِی الشَّرِیکَیْنِ[10]
مَا لَمْ یَتَخَاوَنَا
وَ لا قُوَّةَ اِلَّا بِاللَّهِ.
ترجمه:
و اما حق شریک این است که
در هنگام نبودنش، نیازهای او را برطرف کنی
و در هنگام حضورش مراعات او را کنی
و بدون نظر او حکمی ندهی
و نظر خود را بدون در نظر گرفتن اندیشۀ او، لباس عمل نپوشانی
و دارایی او را برایش حفظ نمایی
و در کمی و زیادی کارش به او خیانت نکنی
چرا که دست خدای متعال بالای دستان دو شریک است [11]
 تا زمانی که به همدیگر خیانت نکنند
و هیچ نیرویی به غیر از خدا نیست.
 

حق طلبکار

وَ اَمَّا حَقُّ غَرِیمِکَ الَّذِی یُطَالِبُکَ
 فَاِنْ کُنْتَ مُوسِراً اَعْطَیْتَهُ
وَ اِنْ کُنْتَ مُعْسِراً
اَرْضَیْتَهُ بِحُسْنِ الْقَوْلِ
وَ رَدَدْتَهُ عَنْ نَفْسِکَ رَدّاً لَطِیفاً.
 
ترجمه:
و اما حق طلبکاری که طلبش را از تو می‌خواهد این است که
اگر توان پرداخت آن را داری، آن طلب را بده
و اگر تنگ دستی، او را با گفتار نیک خشنود و راضی کن
و او را با نرمی از نزد خودت برگردان.

پی نوشت:
[1].]  من لا یحضره الفقیه: وَ امَّا حَقُّ الْمُؤَذِّنِ فاِن تَعْلَمَ  [
[2].] همان: فَاشْکُرْ[
[3].] من لا یحضره الفقیه: وَ اَمّا حَقُّ إِمَامِکَ [
[4].] همان: عَلَیهِ [
[5].] من لا یحضره الفقیه: مُجازاۀ [
[6].] همان: عَلَِیکَ [
[7]. [ در بحارالانوار، علامه مجلسی بعد ازاین عبارت متنی را آورده است که در کتاب‌های دیگر نیامده است: وَ لَا تَدَعْهُ یَسْبِقْ إِلَى مَکْرُمَةٍ فَإِنْ سَبَقَ کَافَأْتَهُ وَ تَوَدَّهُ کَمَا یَوَدُّکَ وَ تَزْجُرَهُ عَمَّا یَهُمُّ بِهِ مِنْ مَعْصِیَةٍ ]
[8].] من لا یحضره الفقیه: و لا بِرَایِک [
[9].] همان: اَمرِ [
[10].] همان: عَلَى الشَّرِیکَیْنِ [
[11]. منظور این است که خدا پشتیبان دو شریک است تا زمانی که یکی از ایشان به دیگری خیانت نکند.


سبک زندگی مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
سبک زندگی مرتبط