واکنش ها به آشکار شدن مسئله خیانت (بخش دوم)

«تازه فهمیدم همسرم با یکی در ارتباط است؟»، «همیشه وقتی دیر میومد می گفت وایساده اصافه کاری، الان فهمیدم با یک زن دیگه در ارتباطه»! این ها جملاتی است که شاید شما در اطراف خود شنیده اید و شکایت آنها، خیانت همسرشان بوده است. واکنش درست در این موضوع چیست، با ما همراه باشید تا بهترین و درست ترین واکنش ها را در این مورد بدانید.
پنجشنبه، 23 خرداد 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
واکنش ها به آشکار شدن مسئله خیانت (بخش دوم)
صبر و بردباری شاید بهترین راه درمان خیانت زناشویی باشد. 
 

[تعهد به درمان خیانت زناشویی]

چنانچه یکی از زوج ها یا هر دوی آنها نتوانند در مورد متعهد ماندن به رابطه زناشویی تصمیم قطعی بگیرند، آنها را تشویق می نماییم تا حداقل نسبت به مسئله درمان متعهد باشند تا بتوانند کاملا رابطه زناشویی و احساسات خود را پیش از هر گونه تصمیم گیری مورد ارزیابی قرار دهند. تعهد به درمان، این امیدواری را به همراه می آورد که هر یک از همسران در خصوص ادامه یا خاتمه رابطه زناشویی به یک تصمیم منطقی برسند که این امر خود می تواند موجب شکل گیری نوعی احساس خاتمه مساله در افراد شود. پس از کسب تعهد همسران به درمان، متخصصان بالینی می توانند کاوش بیشتری در خصوص میزان تعهد زوج ها به رابطه زناشویی نمایند.


[ارتباط  میان تعهد و رضایت زناشویی]

در موارد بسیاری، میزان تعهد همسران به رابطه زناشویی یکسان نیست. این در حالی است که برای محقق شدن بهبودی، باید در هر دو زوج تعهد کامل به رابطه زناشویی شکل گیرد. در این بین بسیاری از زوج ها به سبب ناتوانی با عدم تمایل به پایبندی و تعهد کامل، موجب تضعیف فرایند بهبودی می شوند. در مواردی که خیانت همزمان با درمان در جریان است، همسر خیانت کار باید بپذیرد برای آنکه جلسات مشترک تداوم یابد به رابطه خارج از رابطه زناشویی خاتمه دهد. تداوم رابطه خارج از رابطه زناشویی موجب خدشه دار شدن توانایی همسر در ارزیابی درست و بدون ابهام رابطة زناشویی اصلی و موجب بروز ضعف در فرایند و هدف زوج درمانی می شود.
 
در مواردی که نوعی دلبستگی به فرد خارج از رابطه زناشویی شکل گرفته است، درمانگران ممکن است مجبور باشند تا با همسر خیانت کار برای غلبه بر احساسات شکل گرفته در خصوص فرد خارج از رابطه زناشویی کار کرده تا از انگیزه وی برای خیانت آگاه شوند و از بازگشت وی برای برقراری رابطه مجدد جلوگیری نمایند. هنگامی که دلبستگی عمیق تر و شدیدتری شکل گرفته است، مسلما نوعی احساس غم و اندوه باید به وجود آید تا همسر خیانت کار بتواند تعهد بیشتری به رابطه زناشویی اصلی داشته باشد. با توجه به اینکه چنین گفتگوها و مباحثاتی فقط ممکن است به رنج و درد همسر مورد خیانت قرار گرفته بیافزاید، بنابراین بیشترین کارایی آنها در جلسات انفرادی است و نه جلسات مشترک.


[مسئولیت پذیری و اعتماد]

 صداقت و اعتماد در روابط زناشویی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. خیانت در واقع زیر پا گذاشتن و عدم پایبندی به هر دوی اینهاست. زیرا زوج خیانت کار به اعتماد ذاتی موجود در رابطه زناشویی خدشه وارد کرده است و در مورد آن نیز به همسرش دروغ گفته است. باید زوج ها را توجیه نمود که بازسازی اعتماد، فرایندی زمان بر و طولانی است که تنها از طریق مسئولیت پذیری و ارتباطات کلامی صادقانه حاصل می شود. مسئولیت پذیری به پذیرش مسئولیت در قبال أعمالی که یک فرد مرتکب می شود اطلاق می گردد که در مورد مسئله خیانت این مسئولیت پذیری شامل رنج وارد آمده توسط فرد خیانت کار بر فرد دیگر و نیز آسیب وارد آمده بر رابطه زناشویی است.
 

[صداقت محض در درمان]

مسئولیت پذیری مستلزم وجود «صداقت محض» است و این امر شامل طراحی یک برنامه ارتباطی است که در آن همسران به طور منظم با یکدیگر تماس برقرار می نمایند و یکدیگر را از زمان بندی ها و برنامه های خود مطلع می سازند. ارتباط کلامی مستقیم و یا تلفنی در ساعاتی از روز که رابطه رخ داده است بسیار مهم است. همسران باید حتما همان کاری را انجام دهند که به زبان می آورند و در جایی حضور داشته باشند که می گویند قرار است در آنجا باشند.
 
این امر بدین خاطر است که همسران خیانت دیده تجربه رنج و اندوهی خردکننده را داشته اند و دیگر نمی خواهند بیشتر مورد آسیب و یا فریب قرار بگیرند. این قبیل همسران می خواهند و حق هم دارند که مطمئن شوند دوران خیانت و فریب پایان یافته است. کوتاهی و عدم موفقیت در این امر فقط موجب استمرار بدگمانی، ناامیدی و خشم می شود.
 

ارزیابی

 همه زوج های مبتلا به خیانت به نوعی منحصربه فرد هستند و ارزیابی دقیق به متخصصصان بالینی کمک خواهد کرد تا یک برنامه درمانی مناسب طراحی نمایند. داشتن شناخت کافی از گونه های مختلف روابط و عوامل خطر آفرین احتمالی، می تواند در هنگام ارزیابی و تنظیم برنامه درمانی مفید باشد.
 
عوامل خطر آفرین احتمالی عبارتند از پایین بودن میزان رضایت زناشویی، عزت نفس پایین، نگرشی سهل گیرانه در قبال مسئله خیانت، نوع و مدت زمان درگیری با فردی که رابطه نامشروع با وی برقرار شده است، توجیهات، هنجارهای اجتماعی و فرهنگی، نگرش ها و رفتارهای عشقبازانه، عوامل زیست شناختی و نوع ارتباط فرد ثالث با همسر درگیر در رابطه (مثلا همکار) (آتواتر، ۱۹۷۹؛ گلس و رایت، ۱۹۸۵؛ هرلبرت، ۱۹۹۲، تریس و گیسن، ۲۰۰۰).
 
جنسیت نیز متغیر مهمی محسوب می شود. مردان و زنان عموما به علل مختلفی مرتکب خیانت می شوند (أتواتر، ۱۹۷۹؛ گلس و رایت، ۱۹۸۵؛ هامفری، ۱۹۸۷)؛ به همین دلیل، ممکن است واکنش آنان نیز در قبال افشای خیانت و بی وفایی همسرشان متفاوت و متمایز باشد.

برخی از جنبه های مهم که باید مورد ارزیابی قرار بگیرند عبارتند از :
  1. نوع خیانت (اعم از خیانت عاطفی، جنسی، ایترنتی و ...)
  2. مدت زمانی که خیانت رخ داده است و یا مدت استمرار آن
  3.  میزان فراوانی و تکرار تماس های ارتباطی و یا جنسی
  4.  مکان های رویارویی و ملاقات
  5. خطر افشاشدن (که میزان آن در یک زنجیره از روابط عشقی کاملا مخفیانه تا روابط آشکار متغیر است)
  6. میزان درگیری با همسر خیانت کار
  7. میزان فریب
  8. سابقه خیانت در گذشته (که می تواند شامل روابط پیشین و یا اعتیاد جنسی باشد)
  9. جنسیت فرد ثالث درگیر در رابطه نامشروع
  10. خیانت یک جانبه یا دو جانبه (یعنی اینکه آیا تنها یکی از همسران و یا هر دوی آنها مرتکب بی وفایی شده اند)
  11. نوع رابطه و ارتباط فرد ثالث با همسر
  12. نوع جذابیت موجود در فرد ثالث که مورد توجه همسر خیانت کار قرار گرفته است .
  13. زمینه اجتماعی و فرهنگی خیانت
نویسنده: پاول ر. پلوسو
 
منبع: کتاب «پیمان شکنی» (مداخلات درمانی برای بحران های زناشویی)


سبک زندگی مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.