اینکه یکی از زوج ها، دست به خیانت می زند، نشان از پائین بودن رضایت زناشویی است.
خیانت زناشویی هشداری برای تغییر
زمانی که مردم با مساله رابطه نامشروع روبه رو می شوند جیغ می زنند و گریه می کنند. یک رابه نامشروع به ما می گوید «بیدار شو! اشکالی در کار است». موضوعی که اغلب درست درک نمی شود این است که این رابلط نیست که اشتباه است بلکه مساله اصلی موضوعاتی است که منجر به آن شده و هرگز شناخته نشده.
[علت رابطه نامشروع]
در میان احساس های رنج، خجالت و مورد خیانت قرار گرفتن، رابطه نامشروع فرصتی را برای درک و حل موضوعات قدیمی مسموم ایجاد می کند. این نقطه نظر، برعکس اسطوره های ملی ما است که ادعا می کند "رابطه نامشروع همیشه باعث مرگ ازدواج های آمریکایی می شود". دوستان و آشنایانی که از این رابطه باخبر می شوند اغلب به فرد خیانت دیده توصیه می کنند" متقلب باید طرد شود". آنچه مورد بحث قرار نمی گیرد تغییر مثبتی است که سرانجام می تواند از یک رابطه برخیزد. ولیکن معمولا اخبار مربوط به نتایج مثبت یک رابطه نامشروع، سوژه جالبی نیست.
تغییر مثبت، دور از انتظار نیست و فرصتی را برای کار دشوار در برابر زوج ها می آفریند. افشای یک رابطه، رویدادی اساسی در زندگی زوج است و نشان دهنده پایان یک ازدواج کهنه است. همه چیز را دگرگون می کند- فرض ها، الگوهای رفتار، ارزش ها و باورها همه فرو می ریزند. با این سطح از رنج و بحران، امکان تغییر وجود دارد. تکمیل فعالیت های مربوط به رشد، تغییر الگوهای نا کارآمد ارتباطی و حل دیگر موضوعات دشوار را امکان پذیر می کند.
چگونه می توان از یک رابطه نامشروع استفاده کرد؟ آیا این رابطه به طور ناگهانی ازدواج را به پایان می رساند؟ آیا به عنوان یک فکر وسواسی یا تنبیه کننده در سال های آتی برای خاموشی عواطف عمل می کند یا به عنوان وسیله ای برای حل مسایل قدیمی خواهد بود؟ می تواند وسیله ای برای بهره گیری از دست ها و انتخاب ها باشد؟ بحرانی است که باید آشکار شود. یک رابطه نامشروع بذر تغییر را می افشاند.
تغییر مثبت، دور از انتظار نیست و فرصتی را برای کار دشوار در برابر زوج ها می آفریند. افشای یک رابطه، رویدادی اساسی در زندگی زوج است و نشان دهنده پایان یک ازدواج کهنه است. همه چیز را دگرگون می کند- فرض ها، الگوهای رفتار، ارزش ها و باورها همه فرو می ریزند. با این سطح از رنج و بحران، امکان تغییر وجود دارد. تکمیل فعالیت های مربوط به رشد، تغییر الگوهای نا کارآمد ارتباطی و حل دیگر موضوعات دشوار را امکان پذیر می کند.
چگونه می توان از یک رابطه نامشروع استفاده کرد؟ آیا این رابطه به طور ناگهانی ازدواج را به پایان می رساند؟ آیا به عنوان یک فکر وسواسی یا تنبیه کننده در سال های آتی برای خاموشی عواطف عمل می کند یا به عنوان وسیله ای برای حل مسایل قدیمی خواهد بود؟ می تواند وسیله ای برای بهره گیری از دست ها و انتخاب ها باشد؟ بحرانی است که باید آشکار شود. یک رابطه نامشروع بذر تغییر را می افشاند.
[مراجعه به درمانگر]
بسیاری از زوج ها بدون آنکه بدانند چه کار باید بکنند با احساس درماندگی در برابر این درد و آشفتگی به درمانگر مراجعه می کنند. اگر ما (درمانگر) به بهبود این آسیب بپردازیم کمک به مراجعان را برای استفاده از این فرصت ها متوقف می کنیم. برای مراجعین، هدر دادن این فرصت ها تأسف آور است.
برای کمک به این مراجعین، درمانگر پرداختن به دورنمایی از فرصت ها را نیاز دارد. فرصت ها از کارهای ناتمام گذشته ناشی می شود. بسیاری از موضوعاتی که انگیزه رابطه نامشروع از آنجا برمی خیزد. همه زوج ها دوست ندارند به این فرصت ها توجه کنند. تعداد اندکی از آنها قادرند بلافاصله پس از افشای یک رابطه به آن توجه کنند. به هرحال می توانیم از جلسه اول زمینه های فعالیت را آغاز کنیم. می توانیم به آنها پیشنهاد کنیم تا زمانی که هردوی آنها چگونگی ورود به این بحران را درک نکرده اند در مورد ازدواج خود تصمیمی نگیرند.
پس از افشای یک رابطه، نه تمامی زوج ها خواستار بازسازی ازدواج هستند و نه لزومی برای بازسازی این ازدواج ها وجود دارد. برخی از این ازدواج ها مدت ها است که به پایان رسیده است برخی بسیار رنج آور هستند و برخی از آنها از همان اول نیز اتفاق نیافتاده اند.
بسیاری از زوج ها در برابر تغییر مثبت درمانده هستند. آنها ممکن است تغییر را امکان پذیر ندانند و یا اینکه چگونگی مدیریت بازسازی رابطه شان را نشناسند. معمولا هنگامی که زوج ها به حرکت های بعدی خود می اندیشند مدیریت زمان ضروری است.
چارچوب مناسب درمان برای انواع مختلف رابطه متفاوت است. زوج هایی که می خواهند بر روی ازدواج خود کار کنند و با چگونگی این عمل را کشف کنند بهترین موارد برای خدمات زوج درمانی هستند. برای آنها بزرگترین فرصت ها در ارتباط خودشان نهفته است. در مورد افرادی که خویشتن خود را از دست داده اند درمان فردی موازی با زوج درمانی، انتخاب مناسبی است.
از عوامل مهم و تأثیرگذار بر فرآیند درمان این است که استفاده سازنده ای از این بحران صورت گیرد. این امر به اسنادها، مهارتها، باورهای مراجعان و ویژگی های شخصیتی درمانگر بستگی دارد. بیرون از محیط درمان، خویشاوندان، دوستان و دیگر افراد حرفه ای (به عنوان نمونه پزشکان و وکلا) می توانند در فرآیند درمان، مؤثر واقع شوند.
برای کمک به این مراجعین، درمانگر پرداختن به دورنمایی از فرصت ها را نیاز دارد. فرصت ها از کارهای ناتمام گذشته ناشی می شود. بسیاری از موضوعاتی که انگیزه رابطه نامشروع از آنجا برمی خیزد. همه زوج ها دوست ندارند به این فرصت ها توجه کنند. تعداد اندکی از آنها قادرند بلافاصله پس از افشای یک رابطه به آن توجه کنند. به هرحال می توانیم از جلسه اول زمینه های فعالیت را آغاز کنیم. می توانیم به آنها پیشنهاد کنیم تا زمانی که هردوی آنها چگونگی ورود به این بحران را درک نکرده اند در مورد ازدواج خود تصمیمی نگیرند.
پس از افشای یک رابطه، نه تمامی زوج ها خواستار بازسازی ازدواج هستند و نه لزومی برای بازسازی این ازدواج ها وجود دارد. برخی از این ازدواج ها مدت ها است که به پایان رسیده است برخی بسیار رنج آور هستند و برخی از آنها از همان اول نیز اتفاق نیافتاده اند.
بسیاری از زوج ها در برابر تغییر مثبت درمانده هستند. آنها ممکن است تغییر را امکان پذیر ندانند و یا اینکه چگونگی مدیریت بازسازی رابطه شان را نشناسند. معمولا هنگامی که زوج ها به حرکت های بعدی خود می اندیشند مدیریت زمان ضروری است.
چارچوب مناسب درمان برای انواع مختلف رابطه متفاوت است. زوج هایی که می خواهند بر روی ازدواج خود کار کنند و با چگونگی این عمل را کشف کنند بهترین موارد برای خدمات زوج درمانی هستند. برای آنها بزرگترین فرصت ها در ارتباط خودشان نهفته است. در مورد افرادی که خویشتن خود را از دست داده اند درمان فردی موازی با زوج درمانی، انتخاب مناسبی است.
از عوامل مهم و تأثیرگذار بر فرآیند درمان این است که استفاده سازنده ای از این بحران صورت گیرد. این امر به اسنادها، مهارتها، باورهای مراجعان و ویژگی های شخصیتی درمانگر بستگی دارد. بیرون از محیط درمان، خویشاوندان، دوستان و دیگر افراد حرفه ای (به عنوان نمونه پزشکان و وکلا) می توانند در فرآیند درمان، مؤثر واقع شوند.
نویسنده: پاول ر. پلوسو
منبع: کتاب «پیمان شکنی» (مداخلات درمانی برای بحران های زناشویی)