عدم پایبندی به تعهدات؛ یکی از عوامل طلاق (بخش اول)

وقتی تعهد ازدواج میان زن و مرد بسته می شود، هر دو باید مسئولیت هاییی را پذیرفته و بدان متعهد باشند. عدم تعهد و پایبندی به این تعهدات می تواند زمینه ساز جدایی آن دو از هم باشد. با ما همراه باشید تا در این موضوع بیشتر بدانید.
پنجشنبه، 5 ارديبهشت 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
عدم پایبندی به تعهدات؛ یکی از عوامل طلاق (بخش اول)

تعهدپذیری یکی از ملزومات پیوند زناشویی است. 


عوامل طلاق

در یک تقسیم استقرایی، عوامل طلاق را می توان به دو دسته تقسیم نمود: یکی پایبند نبودن به تعهدات از جمله تعهد نسبت به معاشرت متعارف و ارضای نیاز جنسی و دیگری نبود تفاهم میان همسران است که فاصله عاطفی، بی عفتی یکی از همسران، بی توجهی به دین یا بزهکاری و معتاد بودن از جمله مصادیق آن است.
 

پایبند نبودن به تعهدات

با ازدواج، پیمان مقدسی بین مرد و زن برقرار می شود که افزون بر سر و سامان گرفتن آنها باعث خوشنودی خدا و پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نیز خواهد شد. این پیمان تعهدهایی را برای همسران به همراه دارد که پایبند بودن به آنها، سعادت خانواده و اجتماع را تضمین می کند. این تعهدات، همه وظایف الزامی زن؛ مانند تمکین و وظایف الزامی مرد؛ مانند تأمین نیازمندی ها را در بر می گیرد و کوتاهی هر یک از همسران در انجام وظایف شان، می تواند منجر به بروز مشکلاتی شود و در صورت استمرار، طلاق را در پی خواهد داشت. بنابراین، دلیل عمده طلاق هایی که در جامعه کنونی ما اتفاق می افتد به خاطر نپرداختن به مسئولیت ها و رعایت نکردن حقوق طرف مقابل؛ یعنی پرداخت نکردن نفقه، نداشتن معاشرت نیکو، تأمین نکردن نیاز جنسی و نبود تفاهم است.
 

نداشتن معاشرت نیکو

زن و مرد در ضمن ازدواج متعهد شده اند که با هم زندگی کنند و در غم و شادی شریک هم باشند. همسری زن و مرد به این معنی است که سلوکشان، با خوشرویی، مسالمت و مهربانی همراه باشد. این دو باید از انجام آنچه سبب ایجاد نفرت و کینه یا غم و اندوه در دیگری است، بپرهیزند. به همین دلیل یکی از وظایفی که باید بین زن و مرد رعایت شود، داشتن معاشرت نیکو است. قرآن کریم می فرماید: «و با آنها (زنان) به شایستگی رفتار کنید»[1] معروف در برابر منکر، به معنای رفتاری است که از نظر شرعی و عقلی پسندیده باشد که در کل به اداء حقوق ایشان، اعم از انصاف در قسمت نفقه و خوش گفتاری و خوش رفتاری گفته می شود، یعنی او را نزند و به او بد نگوید و با او گشاده رو باشد.[2] بنابراین از جمله مصادیق سوء معاشرت می توان به ناسزاگویی، ضرب و شتم، مشاجره، تحقیر (توهین)، بی توجهی به همسر و خواسته های او، بیرون کردن از خانه، ظلم، ضرر رساندن و سخت گیری در مخارج اشاره کرد.

شاید علت مخاطب قرار دادن مرد در این آیه و دیگر آیات[3] این باشد که زن نیاز شدید به عاطفه و محبت دارد.[4] در مقابل، مرد دارای توانایی جسمی و قوه عاطفی کمتر است، در نتیجه احتمال ضرب و شتم و کم توجهی از سوی مرد بیشتر است. در احادیث[5] و قوانین حقوق خانواده[6] نیز بر این موضوع تاکید فراوان شده است. لوازم حسن معاشرت را به دقت نمی توان معین کرد؛ چرا که حسن معاشرت مربوط به رفتار زوجین مطابق عرف، عادات، رسوم اجتماعی و مقررات شرع می باشد که ممکن است بر حسب زمان، مکان و افراد تغییر کند؛ اما در کل می توان گفت زن و شوهر باید با یکدیگر مهربان، خوش اخلاق، خوش برخورد، دلسوز، مددکار، غم خوار، با ادب، با انصاف، راست گو، رازدار، امین، وفادار، خیر خواه و خوش رفتار باشند.[7]

بنابراین تمام اموری که از نظر اجتماعی توهین به شمار می آیند یا اموری که با عشق به کانون خانواده و اقتضای محبت بین دو همسر منافات دارند از مصادیق سوء معاشرت در خانواده است.

یکی از مصادیق سوء معاشرت ضرب و شتم است. گاهی اختلافات و درگیری های بین زن و مرد منجر به بگو مگو و فریادهای بلند خواهد شد که باید آنها با مهار خود به این درگیری پایان دهند؛ اما در برخی از موارد به خاطر عواملی از جمله ضعف مهار درونی، این تنش بالا گرفته و منجر به ضرب و شتم می شود. این عمل با همه زشتی که به دنبال دارد، غالبا قابل تحمل است، اما در برخی مواقع قابل تحمل نبوده و ضررهای روحی و جسمی زیادی را به دنبال دارد و تا مرز قتل از جانب زوجین به ویژه از طرف مرد کشیده می شود.

بسیاری از مراجعه کنندگان به مراجع قضایی، ضرب و شتم را علت طلاق معرفی کرده اند و به همین خاطر در مواردی که مرد نمی تواند خود را مهار کند، یعنی اختلافات به گونه ای تشدید گردیده که هر بگو مگویی منجر به اعمال خشونت می شود، بهترین کار جدایی است.[8] به عبارت روشن تر این گونه از سوء معاشرت به سه دسته قابل اغماض، قابل تحمل و غیر قابل تحمل تقسیم می شود که در صورت اخیر پس از طی مراحل درمانی و اصلاحی، طلاق ضروری خواهد بود.
خوش رفتاری همسران با یکدیگر یکی دیگر از مصادیق حسن معاشرت است[9] که آثار زیادی را به دنبال دارد؛ اما اگر این عامل در زندگی نادیده گرفته شود، مسلما باعث اختلافات زیادی در زندگی خواهد شد. از یک سو در روایات زیادی به این نکته پرداخته شده و از آزار دادن یکدیگر نهی شده است[10] و از سوی دیگر نیز تحمل آزار همسر مورد تاکید قرار گرفته است؛ گاهی بد اخلاقی های موجود قابل تحمل نبوده و منجر به درگیری همسران می شود. که در روایات نیز به این نکته اشاره شده است و در صورت بروز این مسأله به ویژه از سوی زن، مرد می تواند او را طلاق دهد.
 
ادامه دارد...
نویسنده: قاسم ابراهیمی پور 
پی نوشت:
[1] . نساء، 19.
[2] . طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مترجم بی نا، ج۵، ص۸۰؛ طبرسی، جوامع الجامع، ج۱، ص۵۷۱.
[3] . نساء، 19؛ بقره، 229 و 231.
[4] . سالاری فر، در آمدی بر نظام خانواده در اسلام، ص 45.
[5] . إرشاد القلوب إلى الصواب، ج۱، ص176.
[6] . ماده های ۱۱۰۲-۱۱۰۳ قانون مدنی.
[7] . امینی، آشنایی با وظایف و حقوق زن، ص62.
[8] . همان، ج6، ص31.
[9] . محمدی ری شهری، تحکیم خانواده، ص ۲۰۲.
[10] . انصاریان، تفسیر تحکیم، ج6، ص423.

منبع: کتاب «شاخص های خانواده مطلوب از دیدگاه اسلام»


سبک زندگی مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.