شناخت دنیا و ویژگی های نهفته در آن راه برون رفت از مشکلات است.
مقدمه
زندگی در دنیا گویی آمیخته شده با سختی ها و رنج هایی که راه گریزی از آن نیست. شادی و غم ها در دنیا به هم آمیخته شده است. اما آنچه مهم است درک درست در مورد مشکلات و دریافت راه برون رفت از آنهاست. باید این را توجه داشت که سختی های دنیا، امر ماندگاری نیست بلکه می توان با به کارگیری روش هایی آن ها را به سادگی و آرامش تبدیل کرد.
در سوره انشراح خدای متعال می فرماید: «فان مع العسر یسرا* ان مع العسر یسرا»[1] که بنابر نظر بسیاری از مفسران این آیه اشاره دارد که همراه هر سختی ای راحتی است نه اینکه بعد از عبور از سختی ها، آسانی خود را نشان می دهد.
می توان از آیه این را برداشت کرد که بلاها و مشکلاتی که در زندگی انسان بدان گرفتار می شود، می تواند زمینه ساز رهایی او از قید و بندهایی باشد که او خود را بدان گرفتار کرده است. بلا برای مومن از هر نوعی که باشد یا ترفیع درجات است و مقام ایمان او را ارتقا می دهد و یا باعث بخشش گناهانش است. از همین روی مومن در گرفتاری ها و مشکلات، دل به ندانم کاری نمی دهد. بلکه با توکل بر خدای متعال، اقدام به کشف راه برون رفت از مشکلات می کند.
در این نوشتار برآنیم به بیان راه های برخورد با مشکلات زندگی، از نگاه دین و علوم اجتماعی بپردازیم. امیدست که این مطالب بتواند در زندگی تک تک افراد جامعه مان مورد استفاده قرار گیرد.
در سوره انشراح خدای متعال می فرماید: «فان مع العسر یسرا* ان مع العسر یسرا»[1] که بنابر نظر بسیاری از مفسران این آیه اشاره دارد که همراه هر سختی ای راحتی است نه اینکه بعد از عبور از سختی ها، آسانی خود را نشان می دهد.
می توان از آیه این را برداشت کرد که بلاها و مشکلاتی که در زندگی انسان بدان گرفتار می شود، می تواند زمینه ساز رهایی او از قید و بندهایی باشد که او خود را بدان گرفتار کرده است. بلا برای مومن از هر نوعی که باشد یا ترفیع درجات است و مقام ایمان او را ارتقا می دهد و یا باعث بخشش گناهانش است. از همین روی مومن در گرفتاری ها و مشکلات، دل به ندانم کاری نمی دهد. بلکه با توکل بر خدای متعال، اقدام به کشف راه برون رفت از مشکلات می کند.
در این نوشتار برآنیم به بیان راه های برخورد با مشکلات زندگی، از نگاه دین و علوم اجتماعی بپردازیم. امیدست که این مطالب بتواند در زندگی تک تک افراد جامعه مان مورد استفاده قرار گیرد.
راه های برخورد با مشکلات زندگی
1)درک خیریت مشکلات زندگی
اولین مرحله در راه برخورد مناسب با مشکلات در زندگی درک برخی از موارد است. انسان باید این را بداند که اینجا دنیاست و آمیختگی خاصی میان خوشی ها و ناخوشی ها در آن وجود دارد واصل لذت بردن و دنیای بدون ناخوشی را باید در دنیای دیگری که از آن به بهشت تعبیر می شود، بجوید. از همین روی شناخت این دنیا به او کمک خوبی می کند که در درگیری با مشکلات به راحتی فرو ننشیند و کاسه چه کنم چه کنم به دست نگیرد.
دومین چیزی که در این مرحله باید بیاد داشته باشد آن است که منشاء همه اتفاقات در این عالم، خدایی است که افعالش دارای حکمت است.
از نظر لغوی حکمت به معنای منع و بازداشتن برای اصلاح است. به همین جهت افسار اسب را «حکمه» میگویند زیرا اسب را از سرکشی و تمرد باز میدارد و او را مطیع و رام میسازد.[2] در ادبیات قرآنی معنایی که برای این کلمه استفاده شده است نیز به همین معناست. علامه طباطبایی (ره) در کتاب گرانسنگ «المیزان فی تفسیر القرآن الکریم» می گوید: «حکیم به معنای متقن کار، و کسی است که هیچ عملی از وی از جهل و گزاف ناشی نمیشود، هر چه میکند با علم میکند، و مصالحی را در نظر میگیرد.»[3] ایشان در جای دیگری بیان می دارد: «حکیم کسی است که کار را جز به جهت مصلحت انجام نمیدهد، بلکه هر کاری صورت میدهد به خاطر این است که دارای مصلحتی است که انجام دادنش را بر ندادنش ترجیح میدهد.»[4]
این کلمه مجموعا ۹۷ بار در قرآن کریم به کار رفته است که فقط در پنج مورد صفت قرآن و در یک مورد صفت امر آمده، بقیه هم (91 مورد دیگر) درباره حکیم بودن خداوند سبحان است[5]
با درک درستی از معنای «حکمت» و «حکیم» می توان پی برد که هر آنچه در عالم اتفاق می افتد از منشایی است که خیریت در آن است و مصلحتی عقلایی بر این اتفاق حاکم است. از همین روی در واژگان دینی چیزی به نام «شانس» معنا ندارد.
پس بهتر آن است که آدمی در اولین گام در مواجه با مشکلات، سرمنشاء خیر بودن آن را درک کند و بدین توجه داشته باشد که خدای حاکم، حکیم است و ناظر مشکلات و سختی های او در زندگی است.
دومین چیزی که در این مرحله باید بیاد داشته باشد آن است که منشاء همه اتفاقات در این عالم، خدایی است که افعالش دارای حکمت است.
از نظر لغوی حکمت به معنای منع و بازداشتن برای اصلاح است. به همین جهت افسار اسب را «حکمه» میگویند زیرا اسب را از سرکشی و تمرد باز میدارد و او را مطیع و رام میسازد.[2] در ادبیات قرآنی معنایی که برای این کلمه استفاده شده است نیز به همین معناست. علامه طباطبایی (ره) در کتاب گرانسنگ «المیزان فی تفسیر القرآن الکریم» می گوید: «حکیم به معنای متقن کار، و کسی است که هیچ عملی از وی از جهل و گزاف ناشی نمیشود، هر چه میکند با علم میکند، و مصالحی را در نظر میگیرد.»[3] ایشان در جای دیگری بیان می دارد: «حکیم کسی است که کار را جز به جهت مصلحت انجام نمیدهد، بلکه هر کاری صورت میدهد به خاطر این است که دارای مصلحتی است که انجام دادنش را بر ندادنش ترجیح میدهد.»[4]
این کلمه مجموعا ۹۷ بار در قرآن کریم به کار رفته است که فقط در پنج مورد صفت قرآن و در یک مورد صفت امر آمده، بقیه هم (91 مورد دیگر) درباره حکیم بودن خداوند سبحان است[5]
با درک درستی از معنای «حکمت» و «حکیم» می توان پی برد که هر آنچه در عالم اتفاق می افتد از منشایی است که خیریت در آن است و مصلحتی عقلایی بر این اتفاق حاکم است. از همین روی در واژگان دینی چیزی به نام «شانس» معنا ندارد.
پس بهتر آن است که آدمی در اولین گام در مواجه با مشکلات، سرمنشاء خیر بودن آن را درک کند و بدین توجه داشته باشد که خدای حاکم، حکیم است و ناظر مشکلات و سختی های او در زندگی است.
2)صبر در مشکلات
برای اینکه بتوانید به خوبی از مشکلات زندگی عبور کنید، در مقام نخست لازم است صبر را پیشه خود سازید. صبر کردن به معنای بی خیالی برای حل مشکل نیست. صبر، اولین مرحله برای عملی برای مدیریت مشکلات است. صبر باعث این می شود که آدمی در برابر مشکلات کاری که عقلانی نباشد را از خود نشان ندهد و کاری نکند که فردا از کرده خود پشیمان شود.
در روایتی از امام علی (علیه السلام) به نقل از پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) اینگونه نقل شده که فرمودند: «صبر بر سه قسم است: صبر در مصیبت و صبر بر طاعت و صبر از گناه، پس هر که بر مصیبت صبر کند تا آن را با تسلى خوبى رد کند، خدا برایش 300 درجه نویسد که میان هر درجه تا درجه دیگر باندازه فاصله میان آسمان و زمین باشد و هر که بر طاعت صبر کند خدا برایش 600 درجه نویسد که میان هر درجه تا درجه دیگر باندازه فاصله میان قعر زمین تا عرش باشد و هر که از گناه صبر کند، خدا برایش 900 درجه نویسد که میان هر دو درجه باندازه فاصله میان قعر زمین تا پایان عرش باشد.»[6]
صبر این توان را به انسان می دهد که ازهیجاناتی که ممکن است به خود و دیگری آسیب برساند، دوری کند. صبر به انسان این فرصت را به انسان می دهد که از میان راه های عبور از مشکلات بهترین ها را برگزیده و به کار گیرد. از همین روی صبر (به اندازه) را باید اولین گام عملی برای عبور از مشکلات دانست.
در روایتی از امام علی (علیه السلام) به نقل از پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) اینگونه نقل شده که فرمودند: «صبر بر سه قسم است: صبر در مصیبت و صبر بر طاعت و صبر از گناه، پس هر که بر مصیبت صبر کند تا آن را با تسلى خوبى رد کند، خدا برایش 300 درجه نویسد که میان هر درجه تا درجه دیگر باندازه فاصله میان آسمان و زمین باشد و هر که بر طاعت صبر کند خدا برایش 600 درجه نویسد که میان هر درجه تا درجه دیگر باندازه فاصله میان قعر زمین تا عرش باشد و هر که از گناه صبر کند، خدا برایش 900 درجه نویسد که میان هر دو درجه باندازه فاصله میان قعر زمین تا پایان عرش باشد.»[6]
صبر این توان را به انسان می دهد که ازهیجاناتی که ممکن است به خود و دیگری آسیب برساند، دوری کند. صبر به انسان این فرصت را به انسان می دهد که از میان راه های عبور از مشکلات بهترین ها را برگزیده و به کار گیرد. از همین روی صبر (به اندازه) را باید اولین گام عملی برای عبور از مشکلات دانست.
ادامه دارد...
پی نوشت:
[1] . انشراح، آیه 5 و 6
[2] . احمد بن علی مقری فیومی، مصباح المنیر، قم، دارالهجره، ۱۴۱۴ ق، ذیل واژه حکم؛ حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، بیروت، دارالعلم الدار الشامیة، ۱۴۱۲ ق، ص ۲۴۸.
[3] . محمد حسین طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه، ۱۴۱۷، ج ۱۹، ص ۵۳۱.
[4] . همان، ج ۱۴، ص ۴۰۵.
[5] . سید علی اکبر قرشی، قاموس قرآن، چاپ پنجم، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، ج ۲، ص ۱۶۴، ماده حکم.
[6] . عَلِیٍّ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ : اَلصَّبْرُ ثَلاَثَةٌ صَبْرٌ عِنْدَ اَلْمُصِیبَةِ وَ صَبْرٌ عَلَى اَلطَّاعَةِ وَ صَبْرٌ عَنِ اَلْمَعْصِیَةِ فَمَنْ صَبَرَ عَلَى اَلْمُصِیبَةِ حَتَّى یَرُدَّهَا بِحُسْنِ عَزَائِهَا کَتَبَ اَللَّهُ لَهُ ثَلاَثَمِائَةِ دَرَجَةٍ مَا بَیْنَ اَلدَّرَجَةِ إِلَى اَلدَّرَجَةِ کَمَا بَیْنَ اَلسَّمَاءِ إِلَى اَلْأَرْضِ وَ مَنْ صَبَرَ عَلَى اَلطَّاعَةِ کَتَبَ اَللَّهُ لَهُ سِتَّمِائَةِ دَرَجَةٍ مَا بَیْنَ اَلدَّرَجَةِ إِلَى اَلدَّرَجَةِ کَمَا بَیْنَ تُخُومِ اَلْأَرْضِ إِلَى اَلْعَرْشِ وَ مَنْ صَبَرَ عَنِ اَلْمَعْصِیَةِ کَتَبَ اَللَّهُ لَهُ تِسْعَمِائَةِ دَرَجَةٍ مَا بَیْنَ اَلدَّرَجَةِ إِلَى اَلدَّرَجَةِ کَمَا بَیْنَ تُخُومِ اَلْأَرْضِ إِلَى مُنْتَهَى اَلْعَرْشِ .( الکافی , جلد 2 , صفحه 91)