درک نادرست از همسر و صحبت های او می تواند شدت بخش درگیری میان آن دو باشد.
مقدمه
شاید هیچ چیزی به اندازه یک زندگی آرامش بخش نمی تواند باعث خوشبختی و سعادت انسان شود. خانه و خانواده ای که دارای ویژگی آرامش بخشی باشد، می تواند انسان های سالم چه از لحاظ جسم و چه از لحاظ روان را برای جامعه خود تربیت کنند. خانواده بخش جدای ناپذیر از زندگی انسان هستند و باید هر کاری را که باعث آسیب رسیدن به آرامش درونی آن می شود، به درستی شناخته شده و راه های درست برون رفت از آن به کار گرفته شود.
یکی از مواردی که می تواند به آرامش موجود در خانواده آسیب برساند، درگیری میان همسران است که علت هایی زمینه ساز این درگیری هستند. عدم مهارت های ارتباطی، عدم مهارت حل تعارض، عدم درک یکدیگر و در نهایت دخالت های دیگران، بخشی از علل زمینه ساز درگیری میان همسران است که در ادامه به توضیحات بیشتری در مورد آن خواهیم پرداخت.
یکی از مواردی که می تواند به آرامش موجود در خانواده آسیب برساند، درگیری میان همسران است که علت هایی زمینه ساز این درگیری هستند. عدم مهارت های ارتباطی، عدم مهارت حل تعارض، عدم درک یکدیگر و در نهایت دخالت های دیگران، بخشی از علل زمینه ساز درگیری میان همسران است که در ادامه به توضیحات بیشتری در مورد آن خواهیم پرداخت.
1)عدم مهارت های ارتباطی
شاید بتوان این علت را یکی از مهم ترین علت ها، در درگیری همسران دانست. زن و شوهری که به درستی نمی توانند با هم ارتباط کلامی و غیر کلامی داشته باشند، با اندک مشکلی به راحتی با هم درگیر می شوند. جدای از آن هیچ کدام نمی توانند از این درگیری ای که واردش شده اند به راحتی خارج شوند، چرا که مهارت آن را ندارند، با هر کلامی که می گویند و یا هر رفتاری که می کنند، آتش خشم دیگری را شعله ور می کنند.
ارتباط را می توان به دو دسته اساسی تقسیم کرد: نخست ارتباطات کلامی که می توان مصداق بارز آن را ارتباطات کلامی عاشقانه میان همسران دانست و دسته دوم ارتباطات غیر کلامی است که بیشتر با استفاده از اعضای بدن و رفتار خود را نمایان می سازد.
همسرانی که می خواهند زندگی خوبی را در کنار یکدیگر تجربه کنند، باید مهارت های ارتباطی را به درستی بیاموزند و سعی کنند در زندگی خود آن را تمرین کرده و به کار بگیرند.
یادگیری مهارت های ارتباطی یک امر بسیار لازم است. هم در میان همسران این مهارت ها کارایی دارد و هم در ارتباطی که همسران با فرزندان خویش دارند. مهارت های ارتباطی لازمه ارتباط انسان با دیگران است؛ هم مهارت های کلامی و هم مهارت های غیر کلامی. (پس سعی کنید مهارت های ارتباطی را بیاموزید تا یک زندگی خوبی را تجربه کنید.)
ارتباط را می توان به دو دسته اساسی تقسیم کرد: نخست ارتباطات کلامی که می توان مصداق بارز آن را ارتباطات کلامی عاشقانه میان همسران دانست و دسته دوم ارتباطات غیر کلامی است که بیشتر با استفاده از اعضای بدن و رفتار خود را نمایان می سازد.
همسرانی که می خواهند زندگی خوبی را در کنار یکدیگر تجربه کنند، باید مهارت های ارتباطی را به درستی بیاموزند و سعی کنند در زندگی خود آن را تمرین کرده و به کار بگیرند.
یادگیری مهارت های ارتباطی یک امر بسیار لازم است. هم در میان همسران این مهارت ها کارایی دارد و هم در ارتباطی که همسران با فرزندان خویش دارند. مهارت های ارتباطی لازمه ارتباط انسان با دیگران است؛ هم مهارت های کلامی و هم مهارت های غیر کلامی. (پس سعی کنید مهارت های ارتباطی را بیاموزید تا یک زندگی خوبی را تجربه کنید.)
2)عدم مهارت حل تعارض
در هنگام دعوا، حلوا خیرات نمی کنند. این ضرب المثل درستی است از آن روی که دعوا و درگیری، دعوا و درگیری است و اگر به خوبی مدیریت نشود، می تواند زمینه ساز نفرت زن و شوهر و در نهایت سبب فروپاشی ساختار خانواده باشد.
راه کار چیست؟
راه کار آن به کارگیری مهارت حل تعارض است. درگیری همسران نشان از تعارض میان همسران دارد. از همین روی باید راه حل این تعارض را به درستی بیاموزند. تعارض ها نشان از اختلافات نگاه همسران دارد که می توان با گفتگوی درست آن را به خوبی حل کرد.
تعارض ها در زندگی زناشویی، یک امر طبیعی است. زن و مرد از دو دنیای متفاوت است. مردان مریخی و زنان ونوسی حکایت از این دارد که این دو از دو سیاره متفاوت هستند که باید بیاموزند در کنار هم، چگونه یک جهان آرام را شکل بدهند. تفاوت زن و مرد به معنای تباین ایشان نیست که نتوانند کنار هم قرار بگیرند بلکه این دوبا پیوند درست در کنار هم به تکامل برسند. این تعارض ها ریشه در این تفاوت ها دارد، که مدیریت درست آن می تواند به رشد و تکامل هر دو بیانجامد.
تعارضات اگر به درستی شناخته شود می توان آن را عامل شناخت همسران از هم دیگر دانست. تعارضات نشان از این است که همسر شما چیزی دوست دارد که شاید شما هیچ علاقه ای بدان ندارید و یا از آن بیزارید. اینجاست که می توان ایثار را فهمید و مهربانی را درک کرد. گذشتن از علایق خود می تواند موجب رشد اخلاقی انسان باشد.
تعارض ها در زندگی زناشویی، یک امر طبیعی است. زن و مرد از دو دنیای متفاوت است. مردان مریخی و زنان ونوسی حکایت از این دارد که این دو از دو سیاره متفاوت هستند که باید بیاموزند در کنار هم، چگونه یک جهان آرام را شکل بدهند. تفاوت زن و مرد به معنای تباین ایشان نیست که نتوانند کنار هم قرار بگیرند بلکه این دوبا پیوند درست در کنار هم به تکامل برسند. این تعارض ها ریشه در این تفاوت ها دارد، که مدیریت درست آن می تواند به رشد و تکامل هر دو بیانجامد.
تعارضات اگر به درستی شناخته شود می توان آن را عامل شناخت همسران از هم دیگر دانست. تعارضات نشان از این است که همسر شما چیزی دوست دارد که شاید شما هیچ علاقه ای بدان ندارید و یا از آن بیزارید. اینجاست که می توان ایثار را فهمید و مهربانی را درک کرد. گذشتن از علایق خود می تواند موجب رشد اخلاقی انسان باشد.
3)عدم درک یکدیگر
همانطور که در تعارضات بیان شد، زن و مرد از دو دنیای متفاوت هستند که لازم است هم دیگر را شناخته و به دنیای متفاوت هم احترام بگذارند. یکی از عللی که زمینه ساز درگیری میان همسران هست، عدم درک از یکدیگر است. درک درست یک دیگر می تواند شکل دهنده خواسته های از همدیگر است. ارتباطات کلامی و غیرکلامی همسران می تواند کمک به شناخت درست همسران از یکدیگر کند. درک درست همسر، می تواند زمینه ساز پیوند عاشقانه همسران شود و در نهایت این پیوند عاشقانه است که می تواند یک زندگی عاشقانه را شکل دهد.
4)دخالت های دیگران
زن و شوهر باید بیاموزند که خود باید مشکلات زندگی را حل کنند و در صورتی که توانایی آن را ندارند می توانند از دیگر افراد خانواده که توان حل تعارضات را دارند یاری بگیرند. اما مشکل در جایی است که ناخواسته و یا از روی عمد این درگیری ها به خارج از خانه برده می شود و دیگر افراد توان حل این تعارضات و درگیری ها ندارند و خود ناخواسته آتش بیار معرکه می شوند.
این چهار مورد را می توان از عوامل شدت بخش درگیری میان همسران دانست.
این چهار مورد را می توان از عوامل شدت بخش درگیری میان همسران دانست.