نظریة مبادله اجتماعی در جامعه شناسی خانواده

در حوزه جامعه شناسی خانواده، نظریات مختلفی وجود دارد. یکی از این نظریات، نظریه مبادله اجتماعی است. در این نوشتار به بیان توضیحاتی در مورد این نظریه می پردازیم. با ما همراه باشید.
سه‌شنبه، 21 آبان 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نظریة مبادله اجتماعی در جامعه شناسی خانواده
نظریه مبادله اجتماعی، تمثیلی اقتصادی برای روابط اجتماعی ارائه می دهد.
 

نظریة مبادله اجتماعی

 نظریة مبادله اجتماعی در نیمه پایانی قرن بیستم، در عرصه علوم اجتماعی ظهور کرد. این نظریه در سنت های فلسفی فایده گرایی، رفتارگرایی و اقتصاد نوکلاسیک ریشه داشت. نخستین کاربردهای این نظریه در مطالعات خانواده از سوی جامعه شناسانی مانند تیبوت، کلی، هومنز و بلاوشکل گرفت. به طور کلی، نظریه مبادله اجتماعی، تمثیلی اقتصادی برای روابط اجتماعی ارائه می دهد. اصل بنیادین این نظریه آن است که انسان ها در موقعیت های اجتماعی، رفتارهایی را برمی گزینند که در نظر آنان بالاترین احتمال را در برآوردن منافع شخصی در آن موقعیت ها در بر دارند.
 

مفروضات اساسی نظریه

پاره ای از مفروضات اساسی نظریه مبادله اجتماعی از این قرارند:
  1. افراد عموما کنشگران و واکنشگران عقلانی اند و درگیر محاسبه های سود و زیان در مبادلات اجتماعی هستند.
  2. افراد درگیر در کنش های متقابل به گونه ای عقلانی درصددند تا منافع یا مزایای قابل حصول از آن موقعیت ها، به ویژه تأمین نیازهای اولیه فردی، را به بالاترین حد برسانند.
  3. فرایندهای مبادله که برای افراد، هزینه یا پاداش به بار می آورند، به الگودهی به کنش های متقابل اجتماعی می انجامد. این الگوها گذشته از آنکه در خدمت نیازهای افرادند، آنان را در مورد چگونگی برآوردن آن نیازها تحت فشار قرار می دهند.
 

مفاهیم کلیدی نظریه مبادله اجتماعی

برخی مفاهیم کلیدی نظریه مبادله اجتماعی نیز بدین شرح اند:
- پاداش: پاداش، به هر گونه منفعتی اشاره دارد که در روابط شخصی مبادله می شود. پاداش ها ممکن است واقعی یا نمادین باشند و نیز ممکن است مخصوص یک فرد یاعام تر باشند. در روابط نزدیک، افراد انواع گوناگون پاداش ها را با یکدیگر مبادله می کنند: محبت، حمایت عاطفی، ارضای جنسی، دارایی، موقعیت اجتماعی، جذابیت فیزیکی و .....
 
- هزینه: هزینه ها عبارت اند از مجازات ها یا پاداش های از دست رفته که از مبادلات اجتماعی ناشی می شوند. مبادلات اجتماعی دربردارنده سه نوع هزینه بالقوه هستند: ۱. هزینه های سرمایه گذاری به انرژی و سرمایه گذاری شخصی شناختی یا عاطفی اشاره دارد که کنشگر در یک مبادله صرف می کند؛ ۲. هزینه های مستقیم شامل زمان، منابع مالی یا دیگر منابع ساختاری است که به مبادله اختصاص می یابند؛ ۳. هزینه های فرصت، بیانگر پاداش های محتملی است که در نتیجه مبادله اجتماعی ممکن است از دست بروند؛
 
- منابع: منابع به هر چیزی اشاره دارد که بتوان آن را در جهت برآوردن یا سرکوب نیازها به کار برد یا آنچه اشخاص را به اهدافشان نزدیک تر کرده یا از اهدافشان دورتر می کند؛ مانند پول، دانش بیشتر، ظاهر جذاب تر و... ؛
 
- ارزش مناسبات جایگزین: افراد پیامدهای مبادلات اجتماعی خود را در مقایسه با دیگر مبادلات ممکن می سنجند. زمانی که پیامدهای رابطه موجود در سطحی پایین تر از سطح مورد انتظار از پیامدهای مناسبات جایگزین باشد، افراد احتمالا ترک رابطه موجود را بر می گزینند.
 
- میزان سرمایه گذاری شخص در رابطه فعلی: صاحب نظران مکتب مبادله با استفاده از دو مفهوم اخیر توضیح می دهند که چرا روابط زناشویی مسئله دار همیشه انحلال نمی یابند، بلکه ممکن است استمرار پیدا کنند. به گفته آنان ممکن است همسری به دلیل آنکه پاداش های دریافتی او بسیار کمتر از هزینه هایش هستند، احساس خشنودی اندکی داشته باشد، اما به دلیل آنکه ارزش روابط جایگزین نیز در نظرش پایین است (مثلا فرصتی برای ازدواج مجدد ندارد) یا به دلیل آنکه در روابط جاری اش سرمایه گذاری فراوانی کرده است (مثلا چندین فرزند را پرورش داده است)، به رابطه زناشویی ادامه دهد؛
 
- سطح مقایسه: سطح مقایسه، معیار داوری شخص درباره سودها و هزینه های رابطه است. شخصی که انتظارات بالایی دارد و در گذشته نیز روابطی بسیار رضایت بخش داشته، سطح مقایسه بسیار بالایی خواهد داشت. او برای راضی بودن، نیازمند رابطه ای است که در آن سطح سود از سطح هزینه بالاتر باشد. همچنین، شخصی که از رابطه انتظار زیادی ندارد و هرگز درگیر عشقی شدید نبوده است، سطح مقایسه بسیار پایینی خواهد داشت؛ او از رابطه خود، حتی اگر هزینه در سطح سود باشد، راضی خواهد بود.
 
نظریه مبادله اجتماعی با تکیه بر مفروضات و مفاهیم یادشده به تبیین جنبه های گوناگون روابط اجتماعی و از جمله روابط خانوادگی می پردازد. برحسب این نظریه، افراد در نگاه اول می کوشند سود خود را به حداکثر برسانند، اما با نگاه دقیق تر در می یابیم که گروه ها نوعا خواهان حفظ ثبات روابط اجتماعی با توسعه سیستم های انصاف و عدالت برای اعضای خود و تشویق اعضایی هستند که دیگران را به رعایت آن ترغیب می کنند. هنگامی که افراد می بینند به طور ناعادلانه ای تهدید شده اند، احساس اضطرار کرده، می کوشند انصاف و عدالت را بار دیگر برقرار سازند.
 
پس می توان گفت افراد عدالت را در قالب برابری درک می کنند و خشنودتر خواهند بود اگر این درک را داشته باشند که مزایای رابطه، تقریبا با هزینه های آن مساوی است. اما اگر فردی در مقایسه با طرف مقابل، مشارکت بیشتر و استفاده کمتری داشته باشد، احساس استثمار شدن خواهد کرد و درنتیجه، خشمناک خواهد شد. طرف مقابل نیز گاه ممکن است از بابت اینکه عامل استثمار دیگری بوده، احساس گناه کند، اما همواره چنین نیست؛ زیرا افراد به رغم توافق درباره تعریف عدالت به برابری، چه بسا به دلیل پیشینه های فرهنگی و انتظارات متفاوت، در مورد برابر بودن یا نبودن رابطه خود توافق نداشته باشند. به همین دلیل، همسران در دوره های ماه عسل و آشیانه خالی (تنها شدن والدین پس از ازدواج فرزندان) بالاترین درجه رضایت زناشویی را احساس می کنند؛ زیرا بیش از هر زمان دیگری احساس برابری می کنند، اما در دوره بچه داری که زنان اغلب احساس می کنند سود کمتری می برند، رضایت زناشویی معمولا کاهش می یابد.
 
نویسنده: حسین بستان
 
منبع: کتاب «جامعه شناسی خانواده»


سبک زندگی مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.