صحنه هراسی یک ترس بسیار رایج است، اما متمرکز شدن روی آن کار سالمی نیست. انجام این کار میتواند ترس را به اختلال اضطرابی تبدیل کند.
مقدمه
هر از گاهی احساس عصبانیت داشتن عادی است، اما در چه نقطهای میتوانیم بگوییم اضطراب مایهی رنجش و رنجوری است؟ فهرست زیر ممکن است سر نخهایی در این باره به دست بدهد. در اینجا ۱۲ نشانه اختلال اضطرابی به شما ارائه میگردد.
نشانه های اختلال اضطرابی
۱. احساس نگرانی بیش از حد
«بیش از حد» را چگونه تعریف میکنیم؟ مطابق نظر سالی وینستون، مدیر موسسهی اختلال اضطرابی و استرس مریلند در تاوسن، تفاوت از طریق عواطف فرد مشخص میشود که دارای تاثیری است که برای سلامت شخص مضر است. برای آنکه زندگی آرامتری را سپری کنید بهترین کار آن است که بر سر مسائل کوچک خودتان را ناراحت و اذیت نکنید.
2. اختلال در خوابیدن
اگر در خوابیدن مشکل دارید، ممکن است زیر بار استرس زیادی هستید. اگر گاه به گاهی در به خواب رفتن مشکل داشته باشید عادی است، اما هر شب بیدار دراز کشیدن و فکر کردن به مشکلاتتان عادی نیست. حتا ممکن است در نیمههای شب هم برایتان داشتن آرامش و خواب راحت کار دشواری باشد. اگر اینهایی که گفته شد برایتان آشنا است، ممکن است دچار اختلال اضطرابی باشید.
۳. ترسهای بیمورد و غیر منطقی
هر کسی ترسهای خودش را دارد، اما واکنشها در هنگام مواجه با آن ممکن است متفاوت باشند. وقتی کسی هنگام مواجه با ترس خود واکنش شدیدی نشان میدهد، ممکن است در رابطه با آن موضوع خاص اضطراب داشته باشد که میتواند زندگی شخص را مختل کند.
۴. تنشهای عضلانی
وقتی کسی دچار انقباض عضلانی میشود معمولا به معنی این است که آن فرد شوکه یا غافلگیر شده است. اما ماهیچهها نباید مرتبا دچار تنش و گرفتگی بشوند مگر آن که شخص دچار اضطراب مداوم باشد. سالی وینستون توضیح میدهد: کسانی که اختلال اضطرابی دارند باید برای جلوگیری از هر انقباض عضلانی ناخودآگاهی ورزش کنند.
۵. سوء هاضمه مزمن
به قول وینستون ممکن است به ذهنمان مربوط نشود. از آنجایی که سندرمهای دیگری که به علت اضطراب به وجود میآیند در سایر قسمتهای بدن وجود دارد، وینستون بیان کرد که سندرم رودهی تحریک پذیر ممکن است «اساسا یک اضطراب در دستگاه گوارشی» باشد.
6. صحنه هراسی
صحنه هراسی یک ترس بسیار رایج است، اما متمرکز شدن روی آن کار سالمی نیست. انجام این کار میتواند ترس را به اختلال اضطرابی تبدیل کند.
۷. خودآگاهی
این ماهیت انسان است که به آنچه دیگران فکر میکنند اهمیت بدهد، اما وقتی ترس شخص از نظرات دیگران پیامدهای اجتماعی وسیعی به بار بیاورد، مانند مشکلات کاری و روابط، آن فرد ممکن است دچار اختلال اضطرابی باشد.
۸. هراس (پنیک)
اختلالات هراسی نیز ممکن است از اضطراب ناشی شوند. شخص ممکن است همیشه مجبور باشد دربارهی آیندهی نامطمئن زندگی خود فکر کند. او پیوسته دربارهی چیزهایی که ممکن است به صورت غیر منتظره ظاهر شوند هراس دارد، و حتی ممکن است حملهی هراسی را تجربه کرده باشد.
۹. فلشبکها
فکر کردن دربارهی اشتباهات خجالتآور گذشته میتواند برای بعضی از آدمها سخت باشد. کسانی که اضطراب دارند ممکن است نمونه های تکرار شوندهای از اتفاقات ناخوشایند در گذشتهی خود داشته باشند که مشخصا استرس و اضطراب را افزایش میدهد. کسانی که از این اختلال رنج میبرند تمایل دارند از موضوعات یا چیزهایی که آنها را به یاد آن لحظه میاندازد پرهیز کنند.
10. کمالگرا
شخص مبتلا به اختلال اضطرابی ممکن است بخواهد با دقیقترین جزئیات و به بهترین شکل کارها را تکمیل کند. اگر آن شخص از پروژه رضایت نداشته باشد، احتمال دارد آن را از بین ببرد و از اول شروع کند. وینستون میگوید: «اگر مدام خودتان را قضاوت میکنید یا دربارهی اشتباه کردن یا کمآوردن نسبت به استانداردهای تان اضطراب قابل پیشبینی بسیار زیادی دارید، در نتیجه احتمالا دچار اختلال اضطرابی هستید».
۱۱. کارهای وسواسی اجباری
وینستون میپرسد: «اگر به عنوان مثال دوست دارید رادیو را با لندی صدای ۳ گوش کنید، و رادیو خراب شود و روی صدای ۴ گیر کند، آیا تا زمانی که بتوانید تعمیرش کنید دچار هراس خواهید شد؟». این سوال مسئلهی اختلال اجباری وسواسی را به عنوان گونهای از اضطراب مطرح کرد. هرچند ممکن است خیلیها به این سوال پاسخ منفی بدهند، کسانی هستند که بیدرنگ موافقت خواهند کرد که گاهی بر سر چیزهای جزیی دچار هراس میشوند. اگر کسی بر سر چیزهای نسبتا بی معنی فکرش دچار وسواس شود، در آن صورت ممکن است او دچار اختلال اضطرابی باشد.
۱۲. عدم اطمینان به نفس (شک داشتن به خویشتن)
بسیاری از آدمهایی که از یک اختلال اضطرابی رنج میبرند در کمال تعجب دودل هستند. آنها ممکن است دربارهی پرسشهای بیاهمیت دودل باشند، اما به احتمال فراوان دربارهی امور مربوط به هویتشان مانند گرایش جنسی، جنسیت و بسیاری از چیزهای دیگر دودل و مردد هستند. این دودلی و عدم قطعیت از هویت شخصی خود تا زمانی که این پرسش خودش به یک وسواس تبدیل شود به صورت پرسشی تکراری در میآید.
منبع: تحریریه سایت کسب و کار بازده – کامروا ابراهیمی
منبع: تحریریه سایت کسب و کار بازده – کامروا ابراهیمی