ترس از معروفیت
ترس از معروفیت اساس وحشت عده ای از شاگردان است.ما قسمت اعظم زندگی خود را در بین گروه ها می گذرانیم. در سخنرانی ها شرکت می کنیم که خود قطره ای از دریای بزرگ مردمی است، از مغازه های بزرگ و سوپرها بدون این که شناخته شویم خرید می کنیم، عضو اجتماعات و جمعیت ها هستیم و ناممان در آخر گزارش ها همراه چند نام دیگر، ذکر می شود، به کنسرت ها و اجتماعات می رویم و یکی از هزاران فرد ناشناخته و نامشخص هستیم. از گروه یا جمعیت خودمان صحبت می کنیم و اصولا خود را به عنوان عضوی از آن می دانیم چون دسته ی کامادلتا، جمهوری خواهان جوان، و غیره.
ما عادت داریم همچون عضوی از جامعه زندگی، مانند جزئی از یک تیم عمل، و مثل فردی از یک گروه کار کنیم و عضوی از جمع یا دسته ای باشیم. با وصف این احتمالا هیچ کس خود را صرفا عضو منفعلی از یک گروه محسوب نمی دارد.
اما امتحانات با آن چه بحث شد تفاوت دارد و می تواند خیلی خصوصی و فردی باشد. در این جاست که فرد احساس می کند مورد ارزیابی قرار گرفته، از کل تفکیک شده است و فقط عضوی از یک گروه ناشناخته نیست و لذا این وضع می تواند برایش ترس آور باشد. در امتحانات، از ما انتظار دارند که به طور منفرد و تنها کار کنیم و از همین رو مسئول جواب هایی که می نویسیم شناخته می شویم. این کار مستلزم مهارت هایی است که هر کس آرزوی داشتن آنها را دارد، ولی عده ی کثیری از محصل ها در شروع کار دانشگاهی خود، از آن بی بهره اند. به همین جهت دچار مشکلات غیر قابل کنترلی می شوند.
شناخت مشکلات به شما کمک می کند که بهتر بتوانید با آنها روبه رو شوید. بعضی نکات دیگر هم می تواند به شما کمک کند:
بدانید که تقریبا هیچ گاه، ارزش واقعی شما مورد قضاوت قرار نمی گیرد. به ندرت شخصیت یا مجموع قابلیت های معنوی و جسمی شما مورد ارزشیابی واقع می شود، بلکه عموما جزیی از توانایی های شما مورد سنجش قرار می گیرد. به همین دلیل، استعداد شما در بعضی درس ها برای همیشه ناشناخته باقی می ماند.
بدانید که به ندرت مورد شناخت دقیق قرار می گیرید و به طور انفرادی جلب نظر می کنید. در نتیجه امتحانات را به عنوان عرصه ای برای تمرین استقلال به کار برید تا اتکا به نفس پیدا کنید و کارآمد شوید. از موقعیت ها و فرصت های امتحانی برای رشد و کسب توسعه ی مهارت ها و قدرت های لازم جهت کنترل اوضاع مختلف استفاده کنید. در قسمت پایانی این کتاب، پیشنهاداتی درباره ی مشکلات استقلال، عقده ی حقارت، ترس از شکست و استهزاء ارائه شده است که می تواند شما را در حل و رفع این مشکلات یاری دهد.
ترس از دست دادن دوستان
ترس از امتحان، می تواند نتیجه ی ترس از دست دادن دوستان باشد.بعضی وقت ها می ترسیم که اگر امتحان مان خوب شود، مبادا دیگران دوستمان نداشته باشند، چون تصور می کنیم که هیچ کس نمی خواهد کار او کم ارزش تر از دیگری جلوه کند و یا میزان معلومات و هوش او در سطح پایین تری قرار گیرد و به عبارت دیگر، تحقیر شود. ولی اگر شما آدم دروغگو و لاف زنی نباشید و نخواهید از موفقیت خود برای بی ارزش جلوه دادن کار دیگران استفاده کنید، هیچ دلیلی ندارد که اخذ نمره ی خوب و عالی، موقعیت شما را در مخاطره قرار دهد. در حقیقت باید گفت که عکس آن صادق است.
نمره ی عالی، دوستی را در مخاطره قرار نمی دهد و اگر کمی درباره ی آن بیاندیشید به خوبی در می یابید که دوستانتان، همیشه می خواهند شما قابلیت و استعدادهای خود را به نحو احسن نشان دهید. به خصوص آن چه را که بیشتر دوست دارید و به آن علاقه مندید ( البته مهم نیست که خودشان در صدد رشد استعدادهای خویشتن هستند یا نه؟) اگر شما علایق و استعدادهای آنها را مسخره نکنید، آنها هرگز مقابله ی به مثل نکرده و موفقیت های شما را بی ارزش قلمداد نمی کنند.
هدف های معقول و مناسبی برای خود در نظر بگیرید.
گرایش به انجام کارهای تقریبا غیر ممکن برای کسب شخصیت، خود علت اصلی نگرانی در امتحانات است، چون این موضوع سبب ناراحتی های عمیقی می شود که ما را به ستوه می آورد. بنابراین، بایستی بکوشیم تمایل به کمال مطلق و بی عیب بودن را از خود دور کنیم.خلاف این نظریه، یعنی دور ریختن هدف ها و خوار شمردن ارزش ها که عده ای از جوانان و حتی میانسالان به آن عقیده دارند نیز برای زندگی انسان متمدن امروزی مناسب نیست. آنها می گویند، ما نمی توانیم چیزهایی بسازیم که زیاد وقت می گیرد، یا نمی توانیم تمام منابع را جمع آوری کنیم، نمی توانیم روی دیگران و خودمان حساب کنیم، بدون این که میزان و معیار دقیق و واضح و مشخصی داشته باشیم. بنابراین، احتیاجی نیست معتقد به کمال باشیم، چون راه های دیگری هم در زندگی وجود دارد.
پاس شخصیت خود را در نزدیک شدن به کمال مطلوب بدانید نه دستیابی به کمال مطلق و رسیدن به مرحله ی ایده آل، کمال مطلوب بایستی انگیزه ای برای کوشش و کشش باشد، نه برای نیل یا ترک آن.
نویسنده: ویرجینیا وُکس
منبع: کتاب «رمز موفقیت در تحصیل»