شایعات می تواند زمینه ساز آسیب های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و ... در یک جامعه باشد.
مقدمه
در زندگی روزمره و در تعاملات خود با دیگران با جملاتی از این دست بارها مواجه شدهایم: «میگویند نیروهای پلیس چند دانشجو را کشتهاند و صدها نفر را بازداشت کردهاند»، «تعدادی از مسئولان در اختلاس بزرگ دست داشتند». مردم آنچنان به نقل این جملات و انتقال آنها به دیگران میپردازند که گویی بسیاری از این وقایع را به چشم خود دیده و از درستی این جملات اطمینان دارند. در مباحث روانشناسی اجتماعی بحثی به نام شایعه (rumor) مطرح میشود که به بررسی علمی این پدیده و پیامدهای آن میپردازد.
این مساله قابل تأمل است که چگونه یک فکر مبهم به صورت شایعه درآمده و پس از مدتی به باور عمومی تبدیل میشود.
از سوی دیگر توجه به این مساله که چه عامل یا عواملی موجب میشود کالایی تنها به این دلیل که گفته میشود «نامرغوب» یا «سمی/زهری» است، یا سیاستمداری تنها به این دلیل که گفته میشود اختلاس کرده است کنار گذاشته میشود، حائز اهمیت است. در این مقاله به بررسی مکانیسمهای شکلگیری و پخش شایعه خواهیم پرداخت.
شاید مهمترین دلیل مطالعه شایعه، بررسی این پدیده به عنوان یک وسیله ارتباطی ناسالم است، وسیلهای که میتواند واقعیت را به شکل زشت و زنندهای تغییر دهد.
این مساله قابل تأمل است که چگونه یک فکر مبهم به صورت شایعه درآمده و پس از مدتی به باور عمومی تبدیل میشود.
از سوی دیگر توجه به این مساله که چه عامل یا عواملی موجب میشود کالایی تنها به این دلیل که گفته میشود «نامرغوب» یا «سمی/زهری» است، یا سیاستمداری تنها به این دلیل که گفته میشود اختلاس کرده است کنار گذاشته میشود، حائز اهمیت است. در این مقاله به بررسی مکانیسمهای شکلگیری و پخش شایعه خواهیم پرداخت.
شاید مهمترین دلیل مطالعه شایعه، بررسی این پدیده به عنوان یک وسیله ارتباطی ناسالم است، وسیلهای که میتواند واقعیت را به شکل زشت و زنندهای تغییر دهد.
سه شکل در جریان انتقال پیام
آلپورت و پستمن (1947) در مطالعات پیرامون ویژگی تغییر شکلدهندۀ شایعات، به این نتیجه رسیدند که هر پیام، در جریان انتقال میتواند به سه شکل تحریف شود:
1- تقلیل: در این فرآیند، افراد توصیف صحنه، پیام یا پدیدهای را کوتاهتر میکنند تا جایی که به یک شعار تبدیل میشود.
2- تشدید: در این فرآیند، بزرگنمایی برخی از عناصر به تحریف محتوای پیام منجر میشود. در واقع کلمات و اصطلاحات و وقایعی که در پیام اصلی وجود ندارد، بدان افزوده میشود.
3- تشبیه: فرآیندی که نتیجهاش تغییر شکل محتواست. در این حالت افراد پیام اصلی را میگیرند اما معنی و نظم آن را تغییر میدهند.
به طور کلی میتوان چنین گفت که افراد در توصیف یک پدیده یا صحنه، عناصری را که مهم نمیدانند حذف میکنند و عناصری که به نظرشان مهم میرسد را برجسته میکنند و معنا و ترتیب عناصر را تغییر میدهند. از نگاه متخصصان روانشناسی اجتماعی، تحلیل محتوای شایعه نشان میدهد تغییر شکل محتوای اصلی بهطور تصادفی صورت نمیگیرد بلکه از فرآیندهای عاطفی و شناختی تبعیت میکند.
در واقع انسانها شایعه را طوری تغییر میدهند که بتوانند آنچه را که میخواهند بگویند. بهعنوان مثال آلپورت و پستمن در مورد مطالعه خود از تعدادی تصاویر استفاده کردند و از افراد مختلف خواستند صحنه و تصاویری را توصیف کنند. در یکی از تصاویر، سیاهپوستی دیده میشود که در ایستگاه مترو با یک سفیدپوست تفنگچه به کمر حرف میزند. همین تصویر را برای یک سفید پوست توصیف میکنند و از او میخواهند آنچه را که شنیده است برای سفیدپوست بعدی توصیف کند و جریان همینطور ادامه مییابد. سرانجام توصیف صحنه به این صورت درمیآید: «تفنگچه به دست سیاه پوست داده میشود که با آن سفید پوست مورد تهدید قرار میگیرد.» چنین توصیفی نه تنها با پیشداوریهای این آزمودنیها بلکه با طرحوارههای شناختی آنها نیز مطابقت میکند.
در واقع سه فرآیند تشدید، تقلیل و تشبیه طوری عمل میکنند که داستان بسیار ساده و سازمان یافتهای به وجود میآید و با تجسمی که آزمودنیها از واقعیت دارند مطابقت میکند.
1- تقلیل: در این فرآیند، افراد توصیف صحنه، پیام یا پدیدهای را کوتاهتر میکنند تا جایی که به یک شعار تبدیل میشود.
2- تشدید: در این فرآیند، بزرگنمایی برخی از عناصر به تحریف محتوای پیام منجر میشود. در واقع کلمات و اصطلاحات و وقایعی که در پیام اصلی وجود ندارد، بدان افزوده میشود.
3- تشبیه: فرآیندی که نتیجهاش تغییر شکل محتواست. در این حالت افراد پیام اصلی را میگیرند اما معنی و نظم آن را تغییر میدهند.
به طور کلی میتوان چنین گفت که افراد در توصیف یک پدیده یا صحنه، عناصری را که مهم نمیدانند حذف میکنند و عناصری که به نظرشان مهم میرسد را برجسته میکنند و معنا و ترتیب عناصر را تغییر میدهند. از نگاه متخصصان روانشناسی اجتماعی، تحلیل محتوای شایعه نشان میدهد تغییر شکل محتوای اصلی بهطور تصادفی صورت نمیگیرد بلکه از فرآیندهای عاطفی و شناختی تبعیت میکند.
در واقع انسانها شایعه را طوری تغییر میدهند که بتوانند آنچه را که میخواهند بگویند. بهعنوان مثال آلپورت و پستمن در مورد مطالعه خود از تعدادی تصاویر استفاده کردند و از افراد مختلف خواستند صحنه و تصاویری را توصیف کنند. در یکی از تصاویر، سیاهپوستی دیده میشود که در ایستگاه مترو با یک سفیدپوست تفنگچه به کمر حرف میزند. همین تصویر را برای یک سفید پوست توصیف میکنند و از او میخواهند آنچه را که شنیده است برای سفیدپوست بعدی توصیف کند و جریان همینطور ادامه مییابد. سرانجام توصیف صحنه به این صورت درمیآید: «تفنگچه به دست سیاه پوست داده میشود که با آن سفید پوست مورد تهدید قرار میگیرد.» چنین توصیفی نه تنها با پیشداوریهای این آزمودنیها بلکه با طرحوارههای شناختی آنها نیز مطابقت میکند.
در واقع سه فرآیند تشدید، تقلیل و تشبیه طوری عمل میکنند که داستان بسیار ساده و سازمان یافتهای به وجود میآید و با تجسمی که آزمودنیها از واقعیت دارند مطابقت میکند.
شایعات و پیامدهای آن
بسیاری از پژوهشگران، شایعه را بهدلیل تحریفهای مهمی که در پیام اصلی بهوجود میآورد بهعنوان یک ارتباط مسخ شده معرفی میکنند و به پیامدهای شوم آن اشاره میکنند. بدیهی است که شایعات موجب تخریب شهرتها و بیاعتباری اقدامات افراد شده و در نهایت میتواند موجب خشونت نیز شود. بسیار مشاهده میشود که در برخی از کشورها هنگام رقابتهای انتخاباتی، کاندیداها تهمتهایی را حتی در سطح تهمتهای مربوط به مسائل جنسی برای بدنام کردن یکدیگر میزنند که حتی اگر ثابت شده باشد که شایعهای بیش نبوده است، به هرحال شخصیت آن افراد آسیب میبیند و بر نتیجه انتخابات و قضاوت مردم تاثیر مستقیم دارد.
از سوی دیگر در کنار بررسی شایعه بهعنوان یک ارتباط ناسالم، برخی به نقش اجتماعی مهم شایعه نیز اشاره میکنند. این گروه از پژوهشگران معتقدند شایعه موجب پدید آمدن هنجارهای اجتماعی جدید شده و موجب میشود افکار عمومی بر اطلاعاتی متمرکز شوند که برای بهدست آوردن آنها وسیله دیگری وجود ندارد. حتی برخی معتقدند شایعات در فضای سانسور روزنامهها، نقش بسیار مهمی ایفا کرده و نقص کانالهای اطلاعاتی رسمی را جبران میکنند. در چنین حالتی که گردش اطلاعات محدود شده باشد اطلاعات از طریق شایعه دوباره جریان پیدا میکند. بهعنوان مثال شایعه به گروههای ستمدیده، اجازه میدهد دستکم حرف خود را به گوش دیگر افراد جامعه برسانند. به همین دلیل برخی معتقدند جامعهای که در آن شایعه سلطهگری کند بهتر از جامعهای خواهد بود که در آن مخفیکاری حکمفرماست.
در چنین رویکردی شایعه بهعنوان «قدیمیترین رسانه ارتباط جمعی جهان» توصیف میشود که نه تنها فعالیتی سطحی و بیمعنا نیست بلکه عملی هوشیارانه و وسیلهای پیچیده در نظر گرفته میشود. در واقع در غیاب وسایل ارتباطی موثر، شایعه جایگزین مناسبی برای تکمیل اخبار به شمار میآید.
از سوی دیگر در کنار بررسی شایعه بهعنوان یک ارتباط ناسالم، برخی به نقش اجتماعی مهم شایعه نیز اشاره میکنند. این گروه از پژوهشگران معتقدند شایعه موجب پدید آمدن هنجارهای اجتماعی جدید شده و موجب میشود افکار عمومی بر اطلاعاتی متمرکز شوند که برای بهدست آوردن آنها وسیله دیگری وجود ندارد. حتی برخی معتقدند شایعات در فضای سانسور روزنامهها، نقش بسیار مهمی ایفا کرده و نقص کانالهای اطلاعاتی رسمی را جبران میکنند. در چنین حالتی که گردش اطلاعات محدود شده باشد اطلاعات از طریق شایعه دوباره جریان پیدا میکند. بهعنوان مثال شایعه به گروههای ستمدیده، اجازه میدهد دستکم حرف خود را به گوش دیگر افراد جامعه برسانند. به همین دلیل برخی معتقدند جامعهای که در آن شایعه سلطهگری کند بهتر از جامعهای خواهد بود که در آن مخفیکاری حکمفرماست.
در چنین رویکردی شایعه بهعنوان «قدیمیترین رسانه ارتباط جمعی جهان» توصیف میشود که نه تنها فعالیتی سطحی و بیمعنا نیست بلکه عملی هوشیارانه و وسیلهای پیچیده در نظر گرفته میشود. در واقع در غیاب وسایل ارتباطی موثر، شایعه جایگزین مناسبی برای تکمیل اخبار به شمار میآید.
نتیجهگیری
برخی از پژوهشگران شایعه را از طبیعیترین پدیدههای اجتماعی و یکی از رایجترین شیوههای کنش متقابل میدانند که تاکنون کمتر شناخته شده است. عباراتی مانند «میگویند»، «خودش خوانده»، «خودش شنیده» و…. همگی نشان از ظهور پدیدهای به نام شایعه است. شایعه در واقع گزارشها و اخبار ناموثق و معمولا نادرست هستند که دهان به دهان در جامعه انتقال مییابند. شایعات غالبا در دورههای استرس اجتماعی و معمولاً در مورد افراد یا رویدادهایی که مورد توجه مردم هستند اما اطلاعات دقیق در مورد آنها کم است شکل میگیرد.
در واقع شایعه یک مقوله اجتماعی و روانی با ابعاد و پیامدهای گسترده است که بیشتر در حالتهای بینظمی در جامعه مانند زمان جنگ یا بحران اقتصادی بروز میکند. بررسیها نشان میدهند با پیشرفت تبلیغات، شایعات کوتاهتر و سادهتر شده و فقط بر جزئیات خاصی متمرکز میشوند.
آلپورت و پستمن در مورد شدت شایعه فرمولی را پیشنهاد دادهاند که عبارت است از: شدت شایعه تابع اهمیت آن ضربدر میزان دشواری تحریف شایعه.
شایعه به عنوان قدیمیترین رسانه ارتباط جمعی جهان در بطن تودهها و جمعیتهای انسانی به وجود میآید و برافکار، احساسات و رفتارهای افراد بازتابهای غیرقابل انکاری دارد. بدون تردید، شایعات واقعیات را تغییر شکل میدهند و چنین تغییر شکلی صرفا امری تصادفی نیست بلکه با طرحوارههای افکار مسلط یک گروه یا اجتماع هماهنگی دارد. در مجموع برخلاف تصور رایج میتوان چنین استنباط کرد که شایعات نه تنها موجب مسخ ارتباطات اجتماعی نمیشوند، بلکه در چرخش اطلاعات در درون جامعه، بخصوص در غیاب وسایل ارتباطات جمعی موثر، میتوانند نقش مهمی را ایفا کنند.
منبع: سایت جام جم
در واقع شایعه یک مقوله اجتماعی و روانی با ابعاد و پیامدهای گسترده است که بیشتر در حالتهای بینظمی در جامعه مانند زمان جنگ یا بحران اقتصادی بروز میکند. بررسیها نشان میدهند با پیشرفت تبلیغات، شایعات کوتاهتر و سادهتر شده و فقط بر جزئیات خاصی متمرکز میشوند.
آلپورت و پستمن در مورد شدت شایعه فرمولی را پیشنهاد دادهاند که عبارت است از: شدت شایعه تابع اهمیت آن ضربدر میزان دشواری تحریف شایعه.
شایعه به عنوان قدیمیترین رسانه ارتباط جمعی جهان در بطن تودهها و جمعیتهای انسانی به وجود میآید و برافکار، احساسات و رفتارهای افراد بازتابهای غیرقابل انکاری دارد. بدون تردید، شایعات واقعیات را تغییر شکل میدهند و چنین تغییر شکلی صرفا امری تصادفی نیست بلکه با طرحوارههای افکار مسلط یک گروه یا اجتماع هماهنگی دارد. در مجموع برخلاف تصور رایج میتوان چنین استنباط کرد که شایعات نه تنها موجب مسخ ارتباطات اجتماعی نمیشوند، بلکه در چرخش اطلاعات در درون جامعه، بخصوص در غیاب وسایل ارتباطات جمعی موثر، میتوانند نقش مهمی را ایفا کنند.
منبع: سایت جام جم