روحیه همکاری بین اعضای خانواده و همچنین اولویتبندی نیازهای اقتصادی سبب تقویت و سلامت اقتصاد خانواده می گردد.
الگوی پیشرفت و توسعه در اقتصاد خانواده
1- ارتقاء سطح دانش و آگاهی اقتصادی خانواده:
ابتداییترین مرجع برای افزایش سطح دانش و بهروز ماندن، کتاب ها و نشریات است. ارائه آموزش های لازم به فرزندان و افزایش سطح عمومی دانش اقتصادی خانواده میتواند زمینه خوبی برای تصمیم گیری های صحیح اقتصادی باشد.
2- تعامل مناسب بین اعضای خانواده:
روحیه همکاری بین اعضای خانواده و همچنین اولویتبندی نیازهای اقتصادی سبب تقویت و سلامت اقتصاد خانواده می گردد.
3- اهتمام و توجه به آموزههای دینی:
ترویج مسائل اقتصاد اسلامی و دینی در خانواده و پرهیز از روحیه اسراف و تبذیر می تواند اقتصاد خانواده را قوام بخشد.
4- تقیّد به پرداخت خمس و زکات و وجوهات شرعی:
یکی از مهمترین آسیب های اقتصاد خانواده غافل شدن از این دو واجب دینی است. بیشک در دین مبین اسلام برکاتی در قالب رعایت این دو مهم برای خانوارها وجود دارد.
نقش فرزندان در اقتصاد خانواده
بخش مهمی از مسائل اقتصادی خانواده آموزش و تربیت رفتار صحیح اقتصادی به فرزندان است. از آنجایی که هدایت فرزندان در مسیر شناخت مسائل، مشکلات، کمبودها و محدودیت های اقتصادی خانواده ها می تواند در اصلاح رفتار مالی و همچنین واقعیت نگری آنان نقش مهمی ایفا نماید. نقش کودکان و فرزندان به عنوان یکی از مصرف کنندگان عمده در خانودهها از یک سو و همچنین جایگاه آنان در آتیه اقتصاد خانواده ها از سوی دیگر لزوم توجه به آموزش صحیح و هدایت آنان را ایجاب می نماید. با رهبری صحیح و بجا در اقتصاد خانواده، خصوصیات جمعگرایی، صداقت، دلسوزی، صرفهجویی، مسئولیتپذیری و دیگر خصوصیات مثبت رشد و پرورش مییابد. در این راستا آموزش اقتصاد به فرزندان به دو گونه مستقیم و غیرمستقیم صورت می گیرد.
بخش غیرمستقیم و بسیار مهم، روش و نوع عملکرد والدین است که خواه ناخواه به فرزندان منتقل میشود. مادران مدیر، قانع و صرفه جو، فرزندانی قانع و مدیر تربیت می کنند و مادران اسراف کار و تجمل گرا فرزندانی تنوع طلب و مصرفزده به جامعه تحویل می دهند. بنابر این اولین گام در آموزش مهارت های اقتصادی به فرزندان ، تصحیح عملکرد والدین است. در شیوه دوم، والدین یا مربیان به گونهای مستقیم عمل می کنند. برای مثال درباره مسایل اقتصادی با فرزندان گفتگو میکنند یا در هنگام خرید تذکرهای لازم و آموزشهای ضروری را به آن ها می دهند و در خانه در مورد مصرف آب، برق، موادغذایی، نگهداری وسایل و...امر و نهی می کنند. اولین چیزی که در اقتصاد خانواده مورد توجه و بحث است نحوه مصرف از جزییترین اقلام مصرفی در داخل منزل مثل برق، انرژی، فرآورده های سوختی، وسایل الکتریکی و... تا کالاهای مصرف خوراکی، آشامیدنی و ملزومات مورد نیاز است.
در خانواده زنان قادرند برای استفاده بهینه از امکانات موجود و به ویژه مصرف درست انرژی با مدیریت صحیح خود وضعیت مصرف را تعدیل و سامان بخشند. همچنین زنان قادرند برای استفاده بهینه از امکانات موجود و بویژه مصرف درست انرژی با مدیریت صحیح خود وضعیت مصرف را تعدیل و سامان بخشند و در نتیجه در ایجاد تحولات اساسی و حتی در کارکردهای اقتصادی در کل کشور نقشآفرینی کنند. گفتنی است تداوم آموزش در خانواده ها و جدیت نهادهای متولی در حوزه اجتماعی در تحقق اهداف قانون هدفمند کردن یارانهها مؤثر خواهد بود، علاوه بر نقش خانواده نمیتوان از اثرگذاری صدا و سیما، رسانه ها و مطبوعات در انتقال واقعیت ها و آموزش چگونگی رفتار اقتصادی به خانواده هاغافل بود.
بخش غیرمستقیم و بسیار مهم، روش و نوع عملکرد والدین است که خواه ناخواه به فرزندان منتقل میشود. مادران مدیر، قانع و صرفه جو، فرزندانی قانع و مدیر تربیت می کنند و مادران اسراف کار و تجمل گرا فرزندانی تنوع طلب و مصرفزده به جامعه تحویل می دهند. بنابر این اولین گام در آموزش مهارت های اقتصادی به فرزندان ، تصحیح عملکرد والدین است. در شیوه دوم، والدین یا مربیان به گونهای مستقیم عمل می کنند. برای مثال درباره مسایل اقتصادی با فرزندان گفتگو میکنند یا در هنگام خرید تذکرهای لازم و آموزشهای ضروری را به آن ها می دهند و در خانه در مورد مصرف آب، برق، موادغذایی، نگهداری وسایل و...امر و نهی می کنند. اولین چیزی که در اقتصاد خانواده مورد توجه و بحث است نحوه مصرف از جزییترین اقلام مصرفی در داخل منزل مثل برق، انرژی، فرآورده های سوختی، وسایل الکتریکی و... تا کالاهای مصرف خوراکی، آشامیدنی و ملزومات مورد نیاز است.
در خانواده زنان قادرند برای استفاده بهینه از امکانات موجود و به ویژه مصرف درست انرژی با مدیریت صحیح خود وضعیت مصرف را تعدیل و سامان بخشند. همچنین زنان قادرند برای استفاده بهینه از امکانات موجود و بویژه مصرف درست انرژی با مدیریت صحیح خود وضعیت مصرف را تعدیل و سامان بخشند و در نتیجه در ایجاد تحولات اساسی و حتی در کارکردهای اقتصادی در کل کشور نقشآفرینی کنند. گفتنی است تداوم آموزش در خانواده ها و جدیت نهادهای متولی در حوزه اجتماعی در تحقق اهداف قانون هدفمند کردن یارانهها مؤثر خواهد بود، علاوه بر نقش خانواده نمیتوان از اثرگذاری صدا و سیما، رسانه ها و مطبوعات در انتقال واقعیت ها و آموزش چگونگی رفتار اقتصادی به خانواده هاغافل بود.
نتیجه گیری
اقتصاد خانواده دو جنبه اساسی دارد: اول؛ مدیریت درآمد از طریق کسب روزی حلال و دوم؛ مدیریت هزینه ها از طریق دستیابی به الگوی مصرف صحیح است. تلاش کافی در جهت دستیابی به منافع اقتصادی در صورتی که با یک سری اصول همراه باشد اقتصاد خانواده را سالم و پایدار می نماید. مثلاً اگر بچهها از محل عایدی خانواده خود اطلاعی نداشته باشند و عادت کنند صرفاً نیازمندیهای خود را مرتفع سازند و به خواستههای سایر اعضای خانواده بیاعتنا باشند در بازده زمانی کوتاهی تبدیل به مصرفکنندگان حریصی تبدیل می شوند که بعدها میتوانند هم برای خود و هم برای جامعه زیانهای جبرانناپذیری به بار بیاورند.
از طرف دیگر، اگر والدین تنها در این اندیشه باشند که فرزندشان خوب بخورند، خوب بپوشند و در یک کلام همه چیز داشته باشند، در عین حالی که خود را از ضروریترین چیزها محروم می سازند، ناآگاهانه توقعات فرزندان را بالا می برند. آنان از نیازهای والدین شان بیاطلاع مانده و تنها راه ارضای امیال خود را خواهند شناخت. بر این اساس شایسته است همواره در اقتصاد خانواده جایگاه مناسبی برای آموزش و ارتقاء سطح آگاهی و آمادگی فرزندان جهت مواجهه با مسائل مالی و اقتصادی در نظر گرفته شود.
منبع: سایت بصیرت
از طرف دیگر، اگر والدین تنها در این اندیشه باشند که فرزندشان خوب بخورند، خوب بپوشند و در یک کلام همه چیز داشته باشند، در عین حالی که خود را از ضروریترین چیزها محروم می سازند، ناآگاهانه توقعات فرزندان را بالا می برند. آنان از نیازهای والدین شان بیاطلاع مانده و تنها راه ارضای امیال خود را خواهند شناخت. بر این اساس شایسته است همواره در اقتصاد خانواده جایگاه مناسبی برای آموزش و ارتقاء سطح آگاهی و آمادگی فرزندان جهت مواجهه با مسائل مالی و اقتصادی در نظر گرفته شود.
منبع: سایت بصیرت