بعد از ازدواج، مسوولیتهای ما بیشتر میشود، انتظارات خودمان از خودمان و دیگران از ما بیشتر میشود و تلاش بیشتری میکنیم.
مقدمه
در ایران، ازدواج کاملاً مذهبی انجام میگیرد. عاقد خطبه دینی میخواند و عقد را جاری میکند و این امر را در اسناد رسمی ثبت مینمایند و ضوابط و شرایط را در عقدنامه مینویسند. در امر ازدواج و تشکیل خانواده در جامعههای گوناگون، اهداف و انگیزههای متعددی وجود داشته است. در مکتب اسلام، این اهداف و انگیزهها بدین قرار ذکر شده است: ازدواج، سنگ بنای تشکیل خانواده است، لذا آن را رابطهای دینی و قانونی تعریف میکنند که مرد و زن را برای مشارکت همیشگی در زندگی به هم میپیوندد. براى تعدادى دیگر از زنان و مردان، ازدواج، تنها یک مقوله است که باید سرگیرد. به این معنا که چون دیگران ازدواج مى کنند پس آنان نیز باید به این امر مبادرت ورزند. به عبارت دیگر، ازدواج رسمى است که گریزی از آن نیست.
در هر حال، ازدواج براى تمامى زنان و مردان، یک تصمیمگیرى بزرگ و اساسى بوده که نه تنها سرنوشت آنان را رقم خواهد زد بلکه باعث گسترش اعضاى خانواده، بقاى نسل و افزایش افراد جامعه خواهد شد. بنابراین انعکاس کلى هر ازدواجى به صورت مستقیم و غیرمستقیم، به جامعه و اجتماع برخواهد گشت. با این وصف تعجبى ندارد وقتى دختران و پسران تصمیم مى گیرند ازدواج کنند، به شدت هیجانزده و نگران مى شوند. این هیجان و نگرانى، از این بابت است که آیا تصمیمگیرى آنها صحیح و اصولى بوده و آیا آنها فرد مورد نظرشان را در زندگى پیدا کردهاند؟
در هر حال، ازدواج براى تمامى زنان و مردان، یک تصمیمگیرى بزرگ و اساسى بوده که نه تنها سرنوشت آنان را رقم خواهد زد بلکه باعث گسترش اعضاى خانواده، بقاى نسل و افزایش افراد جامعه خواهد شد. بنابراین انعکاس کلى هر ازدواجى به صورت مستقیم و غیرمستقیم، به جامعه و اجتماع برخواهد گشت. با این وصف تعجبى ندارد وقتى دختران و پسران تصمیم مى گیرند ازدواج کنند، به شدت هیجانزده و نگران مى شوند. این هیجان و نگرانى، از این بابت است که آیا تصمیمگیرى آنها صحیح و اصولى بوده و آیا آنها فرد مورد نظرشان را در زندگى پیدا کردهاند؟
دلیلهای اصلی ازدواج
۱) ایجاد کانون آسایش و آرامش برای زن و مرد
یکی از مهمترین و شاید اولین انگیزه ازدواج بر اساس این مکتب، ایجاد کانونی است که در آن زن و مرد احساس آرامش کنند. زیرا زنان آرامشدهنده روانی مردانند و زن و مرد به دوستی با هم نیازمندند. در قرآن کریم آیه ۲۱، سوره روم خداوند میفرماید: از نشانههای او (خدا)، این است که از خود شما برای تان همسرانی آفرید تا در کنار آنها آرام گیرید و میان شما دوستی و صمیمیت به وجود آورد. به راستی برای مردمی که بیندیشند در این کار نشانههایی است.
۲) ازدواج باعث رشد ما میشود
بعد از ازدواج، مسوولیتهای ما بیشتر میشود، انتظارات خودمان از خودمان و دیگران از ما بیشتر میشود و تلاش بیشتری میکنیم. همین باعث میشود رشد کنیم و استعدادهایمان در خیلی از زمینهها شکوفا شود. با ازدواج از همه مستقل میشویم و نقشهای جدید همسر بودن، عروس یا داماد بودن، پدرشدن یا مادرشدن و… باعث میشود ما در موقعیتهای گوناگون و بیشماری قرار بگیریم و تجربههای زیادی به دست بیاوریم. نقش هایی که بدون ازدواج هرگز تجربه نخواهیم کرد. تجربه پدر یا مادرشدن، یکی از تجربههای عمیق زندگی است که ازدواج، آن را به ما هدیه میکند و از طریق آن، وارد دنیایی جدید و پر از تازگی میشویم. به این صورت به تدریج شخصیت ما وسیعتر و کاملتر میشود.
۳) دوستی، محبت و عشق
روانشناسان، یکی از نیازهای اساسی و مهم آدمی را، نیاز به محبت ذکر کردهاند. آدمی در هر سن و مرحلهای از حیات خویش، به محبت احتیاج دارد و علاقمند است که دیگران او را دوست بدارند و به او مهر بورزند. یکی از راههای مهم و مؤثر ابراز مهر و محبت و برقراری دوستی بین زن ومرد، ازدواج است. آثار محبت و تبدیل آن به عشق و علاقه وافر و همبستگی عمیق روانی و عاطفی، پیوند زن و مرد را تحکیم بخشیده، فضای خانواده را به فضایی صمیمی، گرم، پرطراوت، شاداب و بالنده مبدل میکند. محبت کردن و محبت دیدن، رضایت خاطر پدید میآورد و تعادل روانی زن و مرد را ممکن میسازد. محبت صفا دهنده وجود است و شفابخش دردها.
۴) برقراری تعادل در وجود آدمی، تأمین سلامت جسم و روان، رهایی از تنهایی
یکی از انگیزههای مهم ازدواج، تأمین سلامت جسم و روان زن و مرد از طریق ارضای احتیاجات جسمانی و روانی است. نیاز به امنیت خاطر، نیاز به معاشرت، نیاز به درددل، نیاز به تغذیه و … که اگر به درستی و به موقع ارضاء نشوند و از جاده اعتدال خارج گردند، نابسامانیها و زیانهای فراوانی را در زندگی فردی و اجتماعی پدید میآورند. لذا ازدواج، از عوامل مهم و مؤثر در ایجاد آرامش و سکون آدمی و سبب اساسی تعادل وجود است. ازدواج به زندگی زن و مرد جهت میبخشد و مرد و زنِ نگران، مضطرب و سرکش را آرام ساخته، موجبات حفظ سلامت تن و روان آنان را فراهم میکند. خودداری از ازدواج و در نتیجه عدم ارضای پارهای از نیازهای آدمی، ممکن است زمینه اختلالات عاطفی و بیماریهای جسمانی و روانی را مساعد سازد و خروج از اعتدالِ وجود را ممکن نماید.
۵) کمک به رشد و تکامل یکدیگر
یکی دیگر از انگیزههای ازدواج، کمک به رشد و تکامل زن و مرد است. زیرا محیط گرم و صمیمی و فضای پر مودت و محبت خانواده فرصتی برای تبادل اندیشهها، رشد اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی زن و شوهر و دیگر اعضای خانواده است. در سازمان خانواده، افراد تحت تأثیر دانشها، بینشها و دیدگاهها و مهارتهای یکدیگر هستند. در این فضا، پارهای از استعدادهای زن و مرد و دیگر اعضای خانواده شکوفا میگردد، احساس و قبول مسئولیت و رشد اجتماعی ممکن میشود و تعامل حاکم بر این فضا به رشد شخصیت افراد کمک میکند.
۶) داشتن فرزند و یا فرزندانی سالم و شایسته
میل به داشتن فرزند و تداوم نسل، از انگیزهها و اهداف مهمی است که همواره در دورههای مختلف تاریخی موجب ازدواج و تشکیل خانواده شده است. در قرآن کریم آمده است که: پدیدآورنده آسمانها و زمین، برای شما از جنس خودتان همسرانی آفرید و از چارپایان جفتها، تا بر شمار شما بیفزاید. هیچ چیز مانند او نیست و اوست شنوایی بینا.
۷) ازدواج برایمان اعتبار میآفریند
قبول کنیم یا نه، متاهلها در جامعه، اعتبار بیشتری دارند. در محل کار، آنها را بیشتر تحویل میگیرند و در میان دوستان و آشنایان نیز افراد متاهل بیشتر از مجردها، مورد اطمینان و احترام اطرافیان هستند. علاوه بر این، متاهلها از مزایای بیشتری هم برخوردارند.
منبع: آسمونی
منبع: آسمونی