درمان شناختی رفتاری، یکی از روش های درمان اعتیاد به غذا تلقی می شود. در این شیوه درمانی، ایجاد مکانیسم های مقابله ای مؤثر و تغییر دادن الگوهای تفکر فرد، در دستور کار قرار می گیرد.
مقدمه
به طور کلی، نوعی غذا خوردن افراطی و غیر قابل کنترل که غالباً در واکنش به هیجانات منفی مانند غم، خشم و استرس بروز پیدا می کند، با عنوان اعتیاد به غذا شناخته می شود. در واقع این نوع اعتیاد، نوعی رفتار وسواسی می باشد که در وجود فرد حس اجباری برای غذا خوردن ایجاد کرده تا به انواع و اقسام غذاهای ناسالم احساس وابستگی پیدا نماید. لازم به ذکر است که اعتیاد به غذا با اختلالات خوردن ارتباط و وابستگی زیادی دارد.
اختلالات خوردن مسائلی مانند پر خوری عصبی یا بولیمیا و بی اشتهایی عصبی یا آنورکسیا را شامل می شود. بنابر نظر برخی از متخصصان، بدن انسان می تواند از لحاظ شیمیایی با برخی از مواد غذایی وابستگی پیدا نماید. به تعبیر دیگر، مصرف مواد غذایی، ترشح برخی از انتقال دهنده های عصبی را در پی دارد.
یکی از این انتقال دهنده دوپامین می باشد که وظیفه ایجاد لذت در مغز را بر عهده دارد. ناگفته نماند که دوپامین در تکوین انواع و اقسام اعتیاد نقش برجسته و بارزی ایفا می نماید. از سوی دیگر، آزاد شدن انتقال دهنده های عصبی فقط از طریق غذا خوردن صورت نمی گیرد، بلکه قرار گرفتن در موقعیت های هیجانی نیز سبب برانگیخته شدن این انتقال دهنده ها می گردد. گفتنی است که اعتیاد به غذا، خوردن غذای بیش از حد و همراه با عادات غذایی غیر طبیعی می باشد که سلامت روانی و جسمی فرد را تحت شعاع قرار می دهد.
اختلالات خوردن مسائلی مانند پر خوری عصبی یا بولیمیا و بی اشتهایی عصبی یا آنورکسیا را شامل می شود. بنابر نظر برخی از متخصصان، بدن انسان می تواند از لحاظ شیمیایی با برخی از مواد غذایی وابستگی پیدا نماید. به تعبیر دیگر، مصرف مواد غذایی، ترشح برخی از انتقال دهنده های عصبی را در پی دارد.
یکی از این انتقال دهنده دوپامین می باشد که وظیفه ایجاد لذت در مغز را بر عهده دارد. ناگفته نماند که دوپامین در تکوین انواع و اقسام اعتیاد نقش برجسته و بارزی ایفا می نماید. از سوی دیگر، آزاد شدن انتقال دهنده های عصبی فقط از طریق غذا خوردن صورت نمی گیرد، بلکه قرار گرفتن در موقعیت های هیجانی نیز سبب برانگیخته شدن این انتقال دهنده ها می گردد. گفتنی است که اعتیاد به غذا، خوردن غذای بیش از حد و همراه با عادات غذایی غیر طبیعی می باشد که سلامت روانی و جسمی فرد را تحت شعاع قرار می دهد.
علائم و نشانه های اعتیاد به غذا
نشانه های اعتیاد به غذا به اشکال مختلف اجتماعی، عاطفی و فیزیکی نمود پیدا می کند. بر این اساس، مصرف مواد غذایی تا حدی که سبب ایجاد احساس درد و ناراحتی در وجود فرد شود، می تواند مؤید این نوع اعتیاد باشد. همچنین تنها غذا خوردن فرد برای عدم توجه به موضوعات دیگر، خوردن غذا به منظور تخلیه هیجانی و دچار شدن به پیامدهای مالی، اجتماعی و خانوادگی متاثر از مصرف بیمارگونه غذا، دیگر نشانه های اعتیاد به غذا را در بر می گیرد. ناگفته نماند که علایم این نوع اعتیاد تنها به این موارد محدود و محصور نمی شود، بلکه نشانه هایی دیگری نیز می تواند نمایانگر این مسئله باشد.
از دیگر نشانه های این نوع اعتیاد می توان به ادامه دار بودن رفتار اجباری خوردن غذا، تلاش و کوشش بیش از حد برای دستیابی و مصرف غذا و داشتن ولع وسواس گونه به خوردن غذا، اشاره نمود. لازم به ذکر است که این نوع اعتیاد می تواند با برخی نشانه های جسمانی نیز همراه باشد. بر این اساس، استفراغ خود خواسته، انجام ورزش های افراطی و گرفتن رژیم های غذایی بسیار سخت، بخشی از مشکلات جسمانی اعتیاد به غذا محسوب می شود.
از دیگر نشانه های این نوع اعتیاد می توان به ادامه دار بودن رفتار اجباری خوردن غذا، تلاش و کوشش بیش از حد برای دستیابی و مصرف غذا و داشتن ولع وسواس گونه به خوردن غذا، اشاره نمود. لازم به ذکر است که این نوع اعتیاد می تواند با برخی نشانه های جسمانی نیز همراه باشد. بر این اساس، استفراغ خود خواسته، انجام ورزش های افراطی و گرفتن رژیم های غذایی بسیار سخت، بخشی از مشکلات جسمانی اعتیاد به غذا محسوب می شود.
نحوه درمان اعتیاد به غذا
درمان اعتیاد به غذا، در وهله اول نیازمند رسیدگی و برآورده کردن نیازهای اجتماعی، هیجانی و جسمانی فرد می باشد. از سوی دیگر، از بین بردن چرخه مخرب و مخاطره آمیز غذا خوردن افراطی، در راس برنامه های درمانی درمانگران قرار می گیرد. شایان ذکر است که هدف نهایی و اصلی درمان این نوع اعتیاد، جایگزین نمودن رفتارهای سالم به جای غذا خوردن و پرخوری های افراطی و بیمار گونه می باشد.
همچنین برطرف ساختن مشکلات هیجانی مانند افسردگی و اضطراب نیز مد نظر واقع می شود. درمان شناختی رفتاری، یکی از روش های درمان اعتیاد به غذا تلقی می شود. در این شیوه درمانی، ایجاد مکانیسم های مقابله ای مؤثر و تغییر دادن الگوهای تفکر فرد، در دستور کار قرار می گیرد. درمان دارویی، از دیگر روش های معمول و رایج برای حل این مشکل به شمار می آید. از آنجایی که در بسیاری مواقع، اعتیاد به غذا در واکنش به مشکلاتی نظیر اضطراب و افسردگی بروز پیدا می نماید، در کنار روان درمانی، تجویز داروهای آرام بخش و ضد افسردگی نیز انجام می پذیرد.
تغییر در سبک زندگی هم در این زمینه تاثیر گذار و مؤثر می باشد. پرهیز از مصرف کافئین، کاهش استرس های زندگی، اضافه کردن ورزش به فعالیت های روزانه، داشتن خواب کافی، نوشیدن آب به مقدار کافی، برخورداری از سه وعده غذایی متعادل و متوازن در روز و اجتناب از مصرف غذاهای فرآوری شده، از تغییرات مؤثر برای درمان این نوع اعتیاد قلمداد می گردد.
همچنین برطرف ساختن مشکلات هیجانی مانند افسردگی و اضطراب نیز مد نظر واقع می شود. درمان شناختی رفتاری، یکی از روش های درمان اعتیاد به غذا تلقی می شود. در این شیوه درمانی، ایجاد مکانیسم های مقابله ای مؤثر و تغییر دادن الگوهای تفکر فرد، در دستور کار قرار می گیرد. درمان دارویی، از دیگر روش های معمول و رایج برای حل این مشکل به شمار می آید. از آنجایی که در بسیاری مواقع، اعتیاد به غذا در واکنش به مشکلاتی نظیر اضطراب و افسردگی بروز پیدا می نماید، در کنار روان درمانی، تجویز داروهای آرام بخش و ضد افسردگی نیز انجام می پذیرد.
تغییر در سبک زندگی هم در این زمینه تاثیر گذار و مؤثر می باشد. پرهیز از مصرف کافئین، کاهش استرس های زندگی، اضافه کردن ورزش به فعالیت های روزانه، داشتن خواب کافی، نوشیدن آب به مقدار کافی، برخورداری از سه وعده غذایی متعادل و متوازن در روز و اجتناب از مصرف غذاهای فرآوری شده، از تغییرات مؤثر برای درمان این نوع اعتیاد قلمداد می گردد.
برخی از سوالات متداول و رایج
آیا فرآیند درمان اعتیاد به غذا، همانند سایر موارد اعتیاد، روندی سخت و دشوار می باشد؟
در این زمینه باید خاطر نشان نمود که به علت درگیری سیستم مغزی در اعتیاد به غذا، به همین خاطر درمان این نوع اعتیاد با سختی های مختص به خود همراه می باشد. ضمناً، در سایر موارد اعتیاد، به ویژه اعتیاد به مواد مخدر، تشدید حالات به وسیله ماده مصرفی صورت گرفته و تبعات سخت و جدی را بر روی بدن و مغز فرد از خود برجای می گذارد. بر همین اساس، روند درمانی در این نوع اعتیاد بسیار سخت و دشوار می گردد.
غالباً چه داروهایی برای درمان اعتیاد به غذا تجویز می گردد؟
شایان ذکر است که اضطراب و افسردگی، در بروز اعتیاد به غذا نقش برجسته و پر رنگی بر عهده دارند. به همین جهت، در اغلب موارد از داروهای آرامی بخش مانند کلردیازپوکساید و داورهای ضد افسردگی نظیر فلوکستین، استفاده به عمل می آید.
منبع: مرکز مشاوره رهیاب - مهرداد ابراهیمی
منبع: مرکز مشاوره رهیاب - مهرداد ابراهیمی