0
مسیر جاری :
واژه‌ی قدم در قرآن مفردات قرآن

واژه‌ی قدم در قرآن

«قدُم الشي» - به ضم دال - ديرينگي و ضد حدوث است. «قَدَم» نيز که جمعش اقدام است، به معناي معروفش قسمتي از پاست که از سر انگشتان تا ساق پا را شامل مي‌شود. «اَقدم علي العيب» کنايه از رضا و خشنودي
واژه‌ی قدر در قرآن مفردات قرآن

واژه‌ی قدر در قرآن

«قدر» با دو وزن «قدر يقدِر» و «قدر يقُدر» آمده است؛ يعني در صيغه مضارع، عين الفعلش يک بار مکسور و يک بار مضموم آمده است. «قَدَر» به فتح دال اسم مصدر و به معناي تنگنايي، اندازه مُماثل و احترام است.
واژه‌ی قرآن در قرآن مفردات قرآن

واژه‌ی قرآن در قرآن

«قرآن» مصدر است همانند کفران و رجحان و برگرفته از ماده «قرأ» است. معناي اصلي آن جمع و ضميمه کردن است. مقصود از معناي جمع در «قرء»، ضم کلمات و حروف در خواندن و ترتيل است؛ به همين
واژه‌ی قِبَل در قرآن مفردات قرآن

واژه‌ی قِبَل در قرآن

ماده «قبل» داراي معاني گوناگوني است؛ ولي در هيئت قِبَل - به کسر قاف و فتح با - به معناي جهت و توان و قدرت آمده است. معناي اصلي و جامع آن، مواجَهه و رويارويي و متمايل شدن است؛ مثلاً «اِقبال» به
واژه‌ی قارعه در قرآن مفردات قرآن

واژه‌ی قارعه در قرآن

در بسياري از موارد باب «قرع» به معناي ضربه زدن است و «قارعه» سختي شديد روزگاران است که مردم را در هم مي‌کوبد. از آن جهت به قيامت قارعه گفته‌اند که حوادث آن، مردم را درهم مي‌کوبد. «اقراع» و
واژه‌ی فضل در قرآن مفردات قرآن

واژه‌ی فضل در قرآن

«فضل» در لغت به معناي افزوني و زياد بودن و «افضال» به معناي احسان است. «فضيلت» و «فضل» نيز به معناي خير و نيکي و در مقابل نقيصه‌اند. فضل همچنين به معناي باقيمانده غذا و آب است
واژه‌ی فصل در قرآن مفردات قرآن

واژه‌ی فصل در قرآن

«فصل» به معناي جدا کردن اشيا از يکديگر است و «فيصل» به معناي داور و بچه شتري است که از مادرش جدا شده است. «مِفصَل» به معناي زبان است؛ زيرا به وسيله آن امور از يکديگر متمايز مي‌شوند
واژه‌ی فرقان در قرآن مفردات قرآن

واژه‌ی فرقان در قرآن

«فرقان» مصدر باب «فرق» است و در مقايسه با «فرق» از مبالغه بيشتري برخوردار است؛ زيرا فرقان فقط در فرق بين حق و باطل به کار مي‌رود؛ ولي فرق اعم از حق و باطل است.
واژه‌ی فتنه در قرآن مفردات قرآن

واژه‌ی فتنه در قرآن

«فتنه» در لغت به معاني مختلفي چون سوزاندن و گداختن، عذاب، آزمايش، گمراهي، اعراض و رويگرداني، محنت و رنج، کفر، جنون، مال، اولاد، اختلاف در آرا، و غلو آمده است
واژه‌ی فتح در قرآن مفردات قرآن

واژه‌ی فتح در قرآن

«فتح» در اصل به معناي گشودن و در مقابل اغلاق و بستن است. اين کلمه به تناسب همين اصل، در معاني ديگري چون حکم و داوري، آب چشمه و غير آن و نيز ياري و غلبه به کار رفته است. «فواتح سور» نيز به