0
مسیر جاری :
چاشتگه در شهر مرو آن نامور فخر زمان انوری

چاشتگه در شهر مرو آن نامور فخر زمان

چاشتگه در شهر مرو آن نامور فخر زمان شاعر : انوري خسرو روي زمين سنجر ز عالم درگذشت چاشتگه در شهر مرو آن نامور فخر زمان روز شنبه از ربيع‌الاول از بعد سه هشت رفته از تاريخ...
جريده‌ايست نهاد سيه سپيد جهان انوری

جريده‌ايست نهاد سيه سپيد جهان

جريده‌ايست نهاد سيه سپيد جهان شاعر : انوري که روزگار درو جز قضاي بد ننوشت جريده‌ايست نهاد سيه سپيد جهان وزان زمانه نهفت آنکه سالها بسرشت جهان نثار گل تيره کرد آب سياه...
جهان ز رفتن مودود شه موئيد دين انوری

جهان ز رفتن مودود شه موئيد دين

جهان ز رفتن مودود شه موئيد دين شاعر : انوري به ما نمود مزاج و به ما نمود سرشت جهان ز رفتن مودود شه موئيد دين که روزگار درو جز قضاي بد ننوشت جريده‌ايست نهاد سيه سپيد جهان...
هر کرا ريدني بگيرد سخت انوری

هر کرا ريدني بگيرد سخت

هر کرا ريدني بگيرد سخت شاعر : انوري ريد بايدش و کارها بگذاشت هر کرا ريدني بگيرد سخت تا نريديم هيچ سود نداشت زانکه ما تجربت بسي کرديم عقلها نيز هم برين بگماشت تيز...
اي جوانمردي که هرگز چرخ پير انوری

اي جوانمردي که هرگز چرخ پير

اي جوانمردي که هرگز چرخ پير شاعر : انوري گام حکم الا به کامت برنداشت اي جوانمردي که هرگز چرخ پير خاطر لقمان و اسکندر نداشت از کفايت آنچه دارد طبع تو کس ازو در حسن...
بهاء الدين علي کز چرخ جودش انوری

بهاء الدين علي کز چرخ جودش

بهاء الدين علي کز چرخ جودش شاعر : انوري دمي دريا و کان را خوشدلي نيست بهاء الدين علي کز چرخ جودش وليکن او بدين بي‌ساحلي نيست دلش با بحر اخضر توامانست که از انعام عامش...
به خدايي که بي‌ارادت او انوری

به خدايي که بي‌ارادت او

به خدايي که بي‌ارادت او شاعر : انوري خلق را رنج و شادماني نيست به خدايي که بي‌ارادت او بجز از محض قلتباني نيست کاندرين روزگار زن کردن
تو مرا گر پياده‌ام منکوه انوری

تو مرا گر پياده‌ام منکوه

تو مرا گر پياده‌ام منکوه شاعر : انوري که مرا از پيادگي گله نيست تو مرا گر پياده‌ام منکوه پاي‌بند طويله و گله نيست جنبش آسمان به نفس خودست که ترا جاي لاف و مشغله نيست...
اي سروري که چون تو به رادي سحاب نيست انوری

اي سروري که چون تو به رادي سحاب نيست

اي سروري که چون تو به رادي سحاب نيست شاعر : انوري چون راي روشن تو بلند آفتاب نيست اي سروري که چون تو به رادي سحاب نيست قومي که شان برفتن از اينجا شتاب نيست مهمان رسيده‌اند...
چار شهرست خراسان را در چارطرف انوری

چار شهرست خراسان را در چارطرف

چار شهرست خراسان را در چارطرف شاعر : انوري که وسطشان به مسافت کم صد در صد نيست چار شهرست خراسان را در چارطرف بر هر بي‌خردي نيست که چندين دد نيست گرچه معمور و خرابش همه...