مسیر جاری :
اولین قرآن به خط نستعلیق
معرفی کوتاه بانوان خوشنویس
ولایت اهلبیت علیهم السلام نقشه راه سعادت
آموزشگاه زبان پردیسان ارائه دهنده دوره های متنوع و مدرن
ترسناک ترین مسیرهای ریلی جهان
معرفی کوتاه بانوان قرآن نویس
تحلیل شبهه هدر رفتن خون شهدا و پاسخ به آن
پنج گوهر درخشان میراث فاطمی
لیفت سینه: جراحی جوانسازی و رفع افتادگی سینهها برای ظاهری جذاب
ترفند افزایش سرعت اینترنت تا 100 برابر
چهار زن برگزیده عالم
نحوه خواندن نماز والدین
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
زنگ اشغال برای برخی تماس گیرندگان
چگونه تعداد پروتونها، نوترونها و الکترونها را تشخیص دهیم؟
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
پیش شماره شهر های استان تهران
پیش شماره شهر های استان گیلان
آیا استحمام در زمان آبله مرغان خطرناک است؟
اهل سنت چگونه نماز می خوانند؟
واعظان کاين جلوه در محراب و منبر ميکنند
چون به خلوت ميروند آن کار ديگر ميکنند واعظان کاين جلوه در محراب و منبر ميکنند
توبه فرمايان چرا خود توبه کمتر ميکنند مشکلي دارم ز دانشمند مجلس بازپرس
گفتم کي ام دهان و لبت کامران کنند
گفتا به چشم هر چه تو گويي چنان کنند گفتم کي ام دهان و لبت کامران کنند
گفتا در اين معامله کمتر زيان کنند گفتم خراج مصر طلب ميکند لبت
شاهدان گر دلبري زين سان کنند
زاهدان را رخنه در ايمان کنند شاهدان گر دلبري زين سان کنند
گلرخانش ديده نرگسدان کنند هر کجا آن شاخ نرگس بشکفد
آنان که خاک را به نظر کيميا کنند
آيا بود که گوشه چشمي به ما کنند آنان که خاک را به نظر کيميا کنند
باشد که از خزانه غيبم دوا کنند دردم نهفته به ز طبيبان مدعي
غلام نرگس مست تو تاجدارانند
خراب باده لعل تو هوشيارانند غلام نرگس مست تو تاجدارانند
و گر نه عاشق و معشوق رازدارانند تو را صبا و مرا آب ديده شد غماز
سمن بويان غبار غم چو بنشينند بنشانند
پري رويان قرار از دل چو بستيزند بستانند سمن بويان غبار غم چو بنشينند بنشانند
ز زلف عنبرين جانها چو بگشايند بفشانند به فتراک جفا دلها چو بربندند بربندند
در نظربازي ما بيخبران حيرانند
من چنينم که نمودم دگر ايشان دانند در نظربازي ما بيخبران حيرانند
عشق داند که در اين دايره سرگردانند عاقلان نقطه پرگار وجودند ولي
سرو چمان من چرا ميل چمن نميکند
همدم گل نميشود ياد سمن نميکند سرو چمان من چرا ميل چمن نميکند
گفت که اين سياه کج گوش به من نميکند دي گلهاي ز طرهاش کردم و از سر فسوس
آن کيست کز روي کرم با ما وفاداري کند
بر جاي بدکاري چو من يک دم نکوکاري کند آن کيست کز روي کرم با ما وفاداري کند
وان گه به يک پيمانه مي با من وفاداري کند اول به بانگ ناي و ني آرد به دل پيغام وي
کلک مشکين تو روزي که ز ما ياد کند
ببرد اجر دو صد بنده که آزاد کند کلک مشکين تو روزي که ز ما ياد کند
چه شود گر به سلامي دل ما شاد کند قاصد منزل سلمي که سلامت بادش