مسیر جاری :
معرفی کوتاه بانوان خوشنویس
ولایت اهلبیت علیهم السلام نقشه راه سعادت
آموزشگاه زبان پردیسان ارائه دهنده دوره های متنوع و مدرن
ترسناک ترین مسیرهای ریلی جهان
معرفی کوتاه بانوان قرآن نویس
تحلیل شبهه هدر رفتن خون شهدا و پاسخ به آن
پنج گوهر درخشان میراث فاطمی
لیفت سینه: جراحی جوانسازی و رفع افتادگی سینهها برای ظاهری جذاب
ترفند افزایش سرعت اینترنت تا 100 برابر
رزرو هتل پارس شیراز برای سفر خانوادگی
چهار زن برگزیده عالم
نحوه خواندن نماز والدین
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
زنگ اشغال برای برخی تماس گیرندگان
چگونه تعداد پروتونها، نوترونها و الکترونها را تشخیص دهیم؟
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
پیش شماره شهر های استان تهران
اهل سنت چگونه نماز می خوانند؟
آیا استحمام در زمان آبله مرغان خطرناک است؟
پیش شماره شهر های استان گیلان
دوگانگي شخصيّتي در حافظ (1)
وقتي بخواهيم وارد حوزه تفکّر ايراني و ادب فارسي بشويم، مشکل ترين کار، سخن گفتن درباره حافظ است. او درباره خود از يک معمّا حرف مي زند ولي اين تنها معمّاي او نيست، معماي ملّت ايران، يا معمّاي بشريّت است...
سخندانی وخوش خوانی در شعر حافظ
در این مقاله،سعی شده با تأکید بر منزلتِ سخندانی و خوش خوانیِ حافظ، به جلوه ای بدیع و هنری از شعر وی پرداخته شود.
حافظ و یک غزل ناب پزشکی
در عصر جدید، به ویژه در پنجاه سال اخیر حافظ شناسی یا حافظ پژوهی از شاخه های شکوفای تحقیقِ هنری و ادبی است، در این مقاله به ارتباط غزلی از او با علم پزشکی پرداختهایم
فال حافظ
فال حافظ با دیوان حافظ در بین ایرانیان یک رسم عمومی است. دیوان شعر خواجه شمس الدین حافظ شیرازی از پر طرفدارترین کتبی است که در خانه هر ایرانی وجود دارد. ابتدا نیت کرده و سپس کلیک کنید
رسيد مژده که ايام غم نخواهد ماند
رسيد مژده که ايام غم نخواهد ماند چنان نماند چنين نيز هم نخواهد ماند
من ار چه در نظر يار خاکسار شدم رقيب نيز چنين محترم نخواهد ماند
هر که شد محرم دل در حرم يار بماند
هر که شد محرم دل در حرم يار بماند وان که اين کار ندانست در انکار بماند
اگر از پرده برون شد دل من عيب مکن شکر ايزد که نه در پرده پندار بماند
نه هر که چهره برافروخت دلبري داند
نه هر که چهره برافروخت دلبري داند نه هر که آينه سازد سکندري داند
نه هر که طرف کله کج نهاد و تند نشست کلاه داري و آيين سروري داند
سحرم دولت بيدار به بالين آمد
سحرم دولت بيدار به بالين آمد گفت برخيز که آن خسرو شيرين آمد
قدحي درکش و سرخوش به تماشا بخرام تا ببيني که نگارت به چه آيين آمد
مرا به رندي و عشق آن فضول عيب کند
که اعتراض بر اسرار علم غيب کند مرا به رندي و عشق آن فضول عيب کند
که هر که بيهنر افتد نظر به عيب کند کمال سر محبت ببين نه نقص گناه
دلا بسوز که سوز تو کارها بکند
نياز نيم شبي دفع صد بلا بکند دلا بسوز که سوز تو کارها بکند
که يک کرشمه تلافي صد جفا بکند عتاب يار پري چهره عاشقانه بکش