مسیر جاری :
متن کامل سوره انسان با خط درشت + صوت و ترجمه
نگاهی به دستاوردهای خون پاک شهدا در پرتو بیانات رهبری
بهترین خوشنویسان معاصر ایران
هزینه راه اندازی کلینیک کاشت مو چه قدر است؟
تفریحات شبانه در وان ترکیه
ماههای حرام: فلسفه، تاریخچه و احکام
متن کامل حدیث کسا با خط درشت + صوت و ترجمه
چه کار کنیم در سن بلوغ جوش نزنیم؟
چگونه در سفر کربلا بیشترین بهره مندی را ببریم؟
بهترین خوشنویسان تاریخ ایران
نحوه خواندن نماز والدین
آیا استحمام در زمان آبله مرغان خطرناک است؟
چگونه تعداد پروتونها، نوترونها و الکترونها را تشخیص دهیم؟
اهل سنت چگونه نماز می خوانند؟
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
زنگ اشغال برای برخی تماس گیرندگان
مهم ترین خواص هویج سیاه
نماز قضا را چگونه بخوانیم؟
پیش شماره شهر های استان گیلان
شرح دشت دلگشاي عشق را از ما مپرس
شرح دشت دلگشاي عشق را از ما مپرس شاعر : صائب تبريزي ميشوي ديوانه، از دامان آن صحرا مپرس شرح دشت دلگشاي عشق را از ما مپرس معني پوشيده را از صورت ديبا مپرس نقش حيران را...
سينهاي چاک نکرديم درين فصل بهار
سينهاي چاک نکرديم درين فصل بهار شاعر : صائب تبريزي صبحي ادراک نکرديم درين فصل بهار سينهاي چاک نکرديم درين فصل بهار چون رگ تاک نکرديم درين فصل بهار گريهاي از سرمستي...
من نميآيم به هوش از پند، بيهوشم گذار
من نميآيم به هوش از پند، بيهوشم گذار شاعر : صائب تبريزي بحر من ساحل نخواهد گشت، در جوشم گذار من نميآيم به هوش از پند، بيهوشم گذار پنبه بردار از سر مينا و در گوشم گذار...
چون صراحي رخت در ميخانه ميبايد کشيد
چون صراحي رخت در ميخانه ميبايد کشيد شاعر : صائب تبريزي اين که گردن ميکشي، پيمانه ميبايد کشيد چون صراحي رخت در ميخانه ميبايد کشيد با لب خندان به يک پيمانه ميبايد کشيد...
خواري از اغيار بهر يار ميبايد کشيد
خواري از اغيار بهر يار ميبايد کشيد شاعر : صائب تبريزي ناز خورشيد از در و ديوار ميبايد کشيد خواري از اغيار بهر يار ميبايد کشيد در سر مستي نفس هشيار ميبايد کشيد عالم...
پيرانهسر هماي سعادت به من رسيد
پيرانهسر هماي سعادت به من رسيد شاعر : صائب تبريزي وقت زوال، سايهي دولت به من رسيد پيرانهسر هماي سعادت به من رسيد بعد از هزار دور که نوبت به من رسيد پيمانهام ز رعشهي...
دل از مشاهدهي لالهزار نگشايد
دل از مشاهدهي لالهزار نگشايد شاعر : صائب تبريزي ز دستهاي حنابسته کار نگشايد دل از مشاهدهي لالهزار نگشايد که جز به گريهي بياختيار نگشايد ز اختيار جهان، عقدهاي است...
ميکند يادش دل بيتاب و از خود ميرود
ميکند يادش دل بيتاب و از خود ميرود شاعر : صائب تبريزي ميبرد نام شراب ناب و از خود ميرود ميکند يادش دل بيتاب و از خود ميرود ميشود از آتش گل آب و از خود ميرود هر...
هر چه ديديم درين باغ، نديدن به بود
هر چه ديديم درين باغ، نديدن به بود شاعر : صائب تبريزي هر گل تازه که چيديم، نچيدن به بود هر چه ديديم درين باغ، نديدن به بود چون رسيديم به مضمون، نشنيدن به بود هر نوايي...
نيستم غمگين که خالي چون کدويم ميکنند
نيستم غمگين که خالي چون کدويم ميکنند شاعر : صائب تبريزي کز مي گلرنگ، صاحب آبرويم ميکنند نيستم غمگين که خالي چون کدويم ميکنند هر کجا سنگي است در کار سبويم ميکنند گرچه...