خواري از اغيار بهر يار ميبايد کشيد شاعر : صائب تبريزي ناز خورشيد از در و ديوار ميبايد کشيد خواري از اغيار بهر يار ميبايد کشيد در سر مستي نفس هشيار ميبايد کشيد عالم آب از نسيمي ميخورد بر يکدگر بعد ازان پيمانهي سرشار ميبايد کشيد شيشهي ناموس را بر طاق ميبايد گذاشت برگ ميبايد فشاند و بار ميبايد کشيد تا درين باغي، به شکر اين که داري برگ و بار باده را در خانهي خمار ميبايد کشيد آب از سرچشمه صائب لذت ديگر دهد