0
مسیر جاری :
مبانى نظريه حركت جوهرى ملاصدرا در فلسفه افلاطون(2) حکمت متعالیه

مبانى نظريه حركت جوهرى ملاصدرا در فلسفه افلاطون(2)

اين نيز از تعاليم افلاطون است و با بررسى آن مى توان همفكر بودن او و صدرالمتألهين را در خصوص مركب بودن عالم صيرورت از دو عامل بالقوه و بالفعل مورد ارزيابى قرار داد. تعابير افلاطون در اينباره، در فيلبس تركيب...
مبانى نظريه حركت جوهرى ملاصدرا در فلسفه افلاطون(1) حکمت متعالیه

مبانى نظريه حركت جوهرى ملاصدرا در فلسفه افلاطون(1)

بررسى دقيق آثار افلاطون و ملاصدرا وجوه مشترك بسيارى را در انديشه اين دو حكيم الهى نمايان مى سازد. اگر بپذيريم ـ چنانكه همينگونه نيز هست ـ كه در سرتاسر انديشه افلاطون يك انسجام فلسفى خاصى را مى توان يافت،...
ابصار در فلسفة صدرالدين شيرازی حکمت متعالیه

ابصار در فلسفة صدرالدين شيرازی

همان طور که می دانيد ملاصدرا دربارة ابصار حرفی که بيرون از نظرية کليش دربارة ادراک باشد ندارد و بنابرين نظريه اش در زمينه ابصار فرع نظرية او در باب ادراک است. بهمين دليل, من در اينجا درباره جزئيات نظريه...
عناصر مکان چونان جوهر؛ فهم صدرايی از موضوع(3) حکمت متعالیه

عناصر مکان چونان جوهر؛ فهم صدرايی از موضوع(3)

شيخ بوعلی سينا در کتاب قاطيغورياس شفا اشاره کرده حقايق بسيطه‌ای که نه جنس داشته باشد و نه فصل مانعی نيست تا تحت مقوله‌ای از مقولات واقع نشود. اشياء کثيری وجود دارد که تحت مقولات عشر واقع نمي‌شود مانند...
عناصر مکان چونان جوهر؛ فهم صدرايی از موضوع(2) حکمت متعالیه

عناصر مکان چونان جوهر؛ فهم صدرايی از موضوع(2)

در نظر كانت اين نه خود مكان است كه خود بيّن و بديهي است بلكه هندسه اقليدسي كه در مكان مطابقت مي‌يابد، خود بيّن است و آنچه اين بداهت و خود بيّن‌بودن را موجه مي‌سازد توانايي تصور يا تمثيل جسمي‌انسان[Visualization]...
عناصر مکان چونان جوهر؛ فهم صدرايی از موضوع(1) حکمت متعالیه

عناصر مکان چونان جوهر؛ فهم صدرايی از موضوع(1)

از شگفتيهاي جهان و انسان, تو همين بس دان كه چون اين وجود انساني دستهاي خود را باز مي‌كند و به اينسو و آنسو مي‌كشاند و خود را در مكان بنحوي مي‌يابد كه دستهاي وي او را در دو طرف محاط كرده اند و اين دستها...
حركت جوهري و مسئله پيدايش نفس ناطقه و رابطه آن با بدن(2) حکمت متعالیه

حركت جوهري و مسئله پيدايش نفس ناطقه و رابطه آن با بدن(2)

سخن اين است كه بالوجدان دانستيم كه ما را نفسى است كه هميشه با ماست و غبار هيچ غيبتى به چهره جميلش نمى نشيند و بالبرهان فهميديم كه اين حقيقت هميشه حاضر از نوع جسم نمى باشد؛زيرا هيچيك از نشانه هاى جسم بودن...
حركت جوهري و مسئله پيدايش نفس ناطقه و رابطه آن با بدن(1) حکمت متعالیه

حركت جوهري و مسئله پيدايش نفس ناطقه و رابطه آن با بدن(1)

نفس ناطقه كه هر كس بالوجدان بوجود آن پي مي‌برد و با تعبير «أنا» از آن حكايت مي‌كند، داستاني دراز و خواندني دارد به طوري كه برخي از طايفه فكر و نظر به جسم بودن آن فتوا دادند و گروهي حكم بجسم لطيف بودنش...
ربط معرفت به جهان صغير و جهان کبير از ديدگاه صدرالمتألهين(3) حکمت متعالیه

ربط معرفت به جهان صغير و جهان کبير از ديدگاه صدرالمتألهين(3)

چنانچه گذشت صفت فعل, صفتی است که بتنهايی از ذات حق قابل انتزاع و در نتيجه بحسب صرف ذات نيز به او قابل انتساب نيست بلکه با لحاظ و صدور فعل از حق متعال بدو اسناد مي‌يابد.
ربط معرفت به جهان صغير و جهان کبير از ديدگاه صدرالمتألهين(2) حکمت متعالیه

ربط معرفت به جهان صغير و جهان کبير از ديدگاه صدرالمتألهين(2)

حقيقت و ماهيت نفس را به نور کشف و يقين دانستن جز عارفان را نصيب نيست و لهذا افشای سر روح نفرموده‌اند ... هر که معرفت نفس حاصل نکرده باشد هيچ عامل او را سود نبخشد ... و معلوم است که هر که به غير بدن خود...