مسیر جاری :
اثبات واجب الوجود در حکمت متعالیه (1)
اولین و مهمترین بحثی که در الهیات بمعنی الاخص مطرح است، اثبات واجب تعالى است. البته لازم است قبل از شروع به سؤالات زیر پاسخ داده شود:
عقل و عاقل و معقول در حکمت متعالیه
«عقل» اصطلاحات گوناگونی دارد: 1- عقل، جوهری است که در مقام ذات و فعل مجرد از ماده است. (در بحث مقولات عشر مطرح شد). 2- عقلی، غریزهای است که به سبب آن انسان ادراک حسن و قبح، در اقوال و افعال و اشیاء میکند.
حرکت و زمان در حکمت متعالیه
شاید از جمله مسائلی که باید قبل از ورود به بحث حرکت حل شود، این است که جای بحث از حرکت در فلسفه است یا علم طبیعی؟ از تتبع در کتب و آثار فلاسفه معلوم می شود که دو عقیده مختلف در این باره وجود دارد:
سبق و لحوق و حدوث و قدم در حکمت متعالیه
در این نوشته دربارهی دو مسألهی مستقل فلسفی بحث میشود، که طرح بحث آن در دو فصل جداگانه هیچ اشکالی ندارد و بلکه بهتر است. ولی ما به تبعیت از سنت فلسفی کلاسیک این دو را در یک فصل بحث میکنیم؛ توضیح اینکه...
علیت در حکمت متعالیه
شاید قدمت مسأله علیت به قدمت فکر انسان بوده است. همین که انسان اولیه به دنبال چرایی کاری بوده و از علت آن سؤال میکرد، نشان میدهد که ذهن بشر از ابتدا با این بحث درگیر بوده که آیا وقتی فعلی صورت میگیرد...
مقولات عشر در حکمت متعالیه
ماهیت در یک تقسیم بندی اولیه به جوهر و عرض تقسیم میشود و گاهی گفته میشود، موجودات عالم بر دو قسماند:(1) جوهر و عرض، شاید اینکه جوهر و عرض را از اقسام ممکن به شمار آوردهاند از این روست که همگی موجودات...
مواد ثلاث در حکمت متعالیه
مواد ثلاث یکی از بحثهای مشترک بین فلسفه و منطق است. در منطق در باب قضایا و تقسیم آنها، جهات قضایا وجوب و امکان و امتناع مطرح میشود و در فلسفه در مباحث امور عامه همچنین الهیات، چنین بحثی را مطرح میکند...
کلیات مباحث وجود در حکمت متعالیه
تعریف فلسفه: از آنجا که قبل از ورود به هر علمی دانستن تعریفی از آن علم که در واقع محدوده بحثهای آن را روشن میسازد، لازم است در اینجا ابتدا به تحلیل و تعریف فلسفه میپردازیم، تا بدانیم که حکمت الهی و...
محاکمهی زمان در دادگاه زبان
جناب استاد، برای شروع بفرمایید چه دغدغهای موجب شد که شما دست به قلم برده و کتاب «معمای زمان و حدوث جهان» را به رشتهی تحریر درآورید؟
ادلهی نقلی جاودانگی نفس
آیاتی را که بر جاودانگی نفس دلالت دارند، در دو دستهی کلی میتوان جای داد: دستهای دربارهی بهشتیان، و دستهی دیگر دربارهی جهنمیان. در همهی این آیات از مصدر «خلود» و مادهی «خ ل د» استفاده شده و حتی...