مسیر جاری :
#معرفی ادبا و نویسندگان در راسخون
#معرفی ادبا و نویسندگان در مقالات
#معرفی ادبا و نویسندگان در فیلم و صوت
#معرفی ادبا و نویسندگان پرسش و پاسخ
#معرفی ادبا و نویسندگان در مشاوره
#معرفی ادبا و نویسندگان در خبر
#معرفی ادبا و نویسندگان در سبک زندگی
#معرفی ادبا و نویسندگان در مشاهیر
#معرفی ادبا و نویسندگان در احادیث
#معرفی ادبا و نویسندگان در ویژه نامه
حکمت و رزق و روزی الهی از نگاه مثنوی
«حکمت»، علم باطن قرآن و آشنایی به عوالم غیب و حقیقت هستی است. مولانا در جای دیگر از حکمت، به نور خدا تعبیر کرده و آن را غذای روح دانسته است. در این جا هم مقصود این است که تن را رها کن و به روح غذای معرفتی...
رابطهی عقل و روح در مثنوی
مولانا میگوید: عقل ما سایهی آن روح آزاد است و باید پای او را ببوسد و به او احترام گذارد. «جان»، همان روح انسانی است که عقل را به کار میاندازد. بنابراین روح - چه روح فردی ما و چه روح مطلق - در حیطهی...
فهم اسرار الهی نیازمند قابلیت و اهلیت است
انسان تا ظرفیت روحی لازم را به دست نیاورده نباید مبادرت به فهم مسائلی کند که از حیطهی ادراک و تحمل او خارج است. چون در این صورت تعادل روحی و شخصیتی خود را از دست میدهد. مولانا برای تبیین موضوع مورد بحث،...
جهان پرتکاپوی معرفت در بیان مثنوی
در این جهانِ پرتکاپو، هم اسیران قید زمان به ریسمانی خاص بسته شدهاند و هم فارغان از قید زمان. هر انسانی - مؤمن و چه غیر مؤمن - به مرتبهای از مراتب معرفت و شناخت وابسته است. در این جهان پر جنب و جوش مادی،...
دید آگاهان و ناآگاهان از نگاه مثنوی
مولانا غالباً دنیادوستان را کور و اهل معنا را «بینا» میخواند. او معتقد است که «کور را هرگام باشد ترس چاه». در این ابیات «استر» همان حالت انسانهای ناآگاه را دارد و «شتر» کنایه از انسانی است که آگاهانه...
جایگاه علم و ظن و صاحب یقین در مثنوی
منظور از علم در این ابیات، علم الهی است و در مقابل این علم، مولانا غالباً «ظن» و «گمان» و کلماتی از این نوع را میآورد و منظورش علوم ظاهری و مباحث اهل مدرسه است که آن را «علم اهل حس» نیز میگوید. علم مردانِ...
معرفت علمی و معرفت شهودی در مثنوی
من اطمینان دارم که در این نگارش حکمتی هست اما میخواهم این حکمت را بهتر دریابم. عیان، مشاهده حقیقت است و «رؤیت» همان رؤیت به چشم باطن یا مشاهده است. موسی در این سؤال کردن میخواهد علمالیقین خود را به...
ادراک حقایق و بادهی خوشگوار معارف در بیان مثنوی
شگفتا که چرا قوم، این جهان را که از آفتاب عالمتاب، روشن و درخشان شده مشاهده نمیکنند. این جهان مظهر شمس حقیقت و خورشید آیات ربّانی است. عجیب است که این قوم به ظاهر مردم هوشیاری هستند. چشم این قوم باز...
مراتب یقین در مثنوی
آن چه انسان به چشم باطن میبیند با آن چه از معلم و مرشد و کتاب میآموزد فرق دارد. گوش ما مثل کسی است که پیامرسان دلدادگان و نامهرسان عاشقان باشد و چشم باطن واسطهی مستقیم وصول به حقیقت است؛ چنان که اهل...
تأثیر نفس در عواطف عقل از دید مثنوی
زن اعرابی وقتی همسرش را استوار و ثابت قدم یافت و از مکنونات قلبی او در طی مراحل سلوک مطلع گشت، گریست. گریهی زنانه دام آنهاست، اما به نظر میرسد این گریه از روی ندامت بود. همانگونه که نفس آدمی از اماره...