تجربهي احياي وقف در کشور کويت
مقدمه
باري؛ يکي از نعمتهاي پروردگار متعال براي مردم و کشور کويت آغاز تحرکي پويا در عرصهي وقف است. اين تحرک، نقش مهم وقف در سرنوشت مسلمانان را دوباره احيا کرد و خيلي زود، در کوتاهترين فاصلهي زماني ممکن مؤسسهاي را پديد آورد که نه تنها مورد تأييد و حمايت ساير نهادهاي حکومتي کويت واقع شد، بلکه از سوي شهروندان و نهادهاي غير حکومتي با جهتگيريها و تعلقات مختلف نيز مورد استقبال قرار گرفت. مؤسسه مذکور همچنين با تأييد و تقدير فراوان نهادهاي فعال و علاقهمند بينالمللي در عرصهي تلاشهاي اسلامي بويژه در زمينهي وقف مواجه شد. مؤسسه يا نهاد مورد بحث ما دبيرخانهي مرکزي اوقاف کويت (الامانة العامة للاوقاف) است که در جمادي الاخر 1414 (نوامبر 1993) تأسيس گرديد.
وقف از نظر ما شيوهاي از تلاشهاي توسعه است که به مسلمين فرصت تقرب جستن به خداوند عزوجل را ميدهد. زمينهي فعاليتها و اقدامات وقفي گسترده است و ميتواند شامل همهي عرصههاي تلاشهاي اجتماعي باشد. همين زمينه قادر است به عنوان يکي از راههاي اصلي به کارگيري تواناييهاي مردمي، نقش مؤثري را در توسعهي جامعه و شکوفايي آن ايفا کند.
گزارشي که پيش روي شماست تجربهي احياي وقف در کشور کويت را بويژه - در حال حاضر - عرضه ميدارد و با اين عناوين و بخشها تهيه شده است:
بخش نخست - نگاهي گذرا به تاريخچهي تحول فعاليتهاي وقف در کشور کويت؛
بخش دوم - جهتگيريهاي راهبردي [استراتژيک] در حرکت احياي وقف در کشور کويت؛
بخش سوم - تجربهي صندوقها و طرحهاي وقف؛
بخش چهارم - تجربهي سرمايهگذاري داراييهاي وقف شده؛
بخش پنجم - ساختار تشکيلاتي دبيرخانهي مرکزي اوقاف؛
سخن آخر - پيرامون مهمترين ويژگيهاي تجربهي وقف در کويت.
در اينجا لازم ميبينم که سپاس فراوان خود را نسبت به همهي کساني که در اين تجربه سهيم بوده و از داخل يا خارج کشور کويت کمکهاي خود را بدين منظور ارسال داشتهاند، تقديم بداريم و از قادر متعال عاجزانه بخواهيم که توفيق عرضهي خدماتي مفيد به دين و امت خويش را به ما عنايت فرمايد.
مشتاقانه و مصرانه خواهان در يافت راهنماييها و رهنمودهايي هستيم که ما را در تقويت اين تجربه و غنيتر و پيشرفته ساختن آن ياري نمايد.
نگاهي گذرا به تاريخچهي تحول وقف در کشور کويت
با آغاز قرن بيستم و در راستاي تلاشهايي که کشور کويت در جهت دگرگوني و بهبود نظام اداري خويش به عمل آورد، ادارهي اوقاف اين کشور در سال 1921 م ايجاد گرديد و مديريت و نظارت بر اوقاف را در حد توان آن زمان خويش بر عهده گرفت. در سال 1948 م محدودهي اختيارات اين اداره گسترش يافت و آن را قادر ساخت که با تحرکي وسيعتر فعاليتهاي مربوط به وقف را در خدمت اماکن ديني و نيازمندان سامان بخشد. ادارهي اوقاف با تشکيل هيأت امناي اوقاف توانست مشارکت مردمي در نظارت بر امور وقف را تحقق ببخشد.
اعضاي اين هيأت را برخي از شهروندان به رياصت مرحوم شيخ عبدالله الجابر الصباح رئيس ادارهي اوقاف آن زمان تشکيل ميدادند. در تاريخ 1951/4/5م با صدور فرمان امير کويت مبني بر انطباق فعاليتهاي اوقاف با احکام شرع مبين اسلام، ساختار اساسي و قانوني اوقاف در کويت شکل نهايي خود را پيدا کرد. اين قانون هم اکنون در حال اجراست و تا زماني که قانون جديدتري آن را تغيير نداده است معتبر ميباشد.
در پي اعلام استقلال کشور، ادارهي اوقاف کويت در تاريخ 1962/1/17 به وزارتخانه تبديل شد و نام وزارت اوقاف را به خود گرفت. در تاريخ 1965/10/25 امور اسلامي نيز به عنوان و مسؤوليت اين وزارتخانه افزوده شد و وزارت اوقاف و امور اسلامي متصدي مسؤوليتهاي مختلفي، از جمله مديريت اوقاف گرديد.
در زمان اشغال کويت توسط عراق در فاصلهي زماني 91 - 90، يکي از جلوههاي مقاومت در برابر تهاجم کور و ظالمانهي رژيم عراق، تلاش آن دسته از کارکنان اوقاف بود که با هدف حفاظت از اسناد موقوفات و مدارک قديمي آنها در برابر خطر پايمالي و نابودي در آن شرايط ادامه يافت. پس از سپري شدن آن دوران اندوهبار بخش اوقاف - به فضل و منت پروردگار - از جملهي بخشهاي فعال دولت کويت بود که توانست خيزشي بزرگ را بويژه در اهداف و نوسازي ابزار به خود ببيند. بازسازي ساختار و تشکيلات اوقاف در نمودار سازماني وزارت اوقاف و امور اسلامي صورت گرفت و عمدهي فعاليت اين بخش در اين مرحله در برطرف کردن آثار تجاوز بويژه بر املاک وقفي متمرکز گرديد.
همچنين تلاشهاي فراواني صورت گرفت که در مرحلهي پس از آزادسازي کويت، وقف به جايگاه مؤثر و شايان خويش در خدمت به جامعه و شکوفايي احياي آن بازگردد و مشارکت مردمي در نظارت بر اوقاف سازماندهي شود.
اين تلاشها منجر به آن شد که در تاريخ 1993/11/13 فرمان امير کويت مبني بر تأسيس دبيرخانهي مرکزي اوقاف صادر گردد.
در اين فرمان تصريح شده است که اين دبيرخانه »وظيفهي دعوت به وقف و انجام همهي امور مربوط به آن، از جمله مديريت و نظارت بر اموال و املاک وقفي سرمايهگذاري آنها و به کارگيري درآمد حاصله در چارچوب اهداف و شرايط تعيين شده توسط واقفان را عهدهدار ميگردد، به گونهاي که اهداف شرعي وقف تحقق پذيرد و در جهت توسعهي فرهنگي، اجتماعي و مدني جامعه و کاهش فشار زندگي بر افراد نيازمند تلاش شود.
جهت گيري راهبردي احياي وقف در کشور کويت
نگرش کلي: وقف نهادي ويژه و پيشتاز در فرآيند توسعه و اعتلاي جامعه.
رسالت وقف: گسترش انديشهي وقف به عنوان راهکاري ديني و قانوني براي توسعهاي پويا در ساختارهاي نهادينهي جامعه و افزايش بهرهوري وقف از راه مديريت نوين جهت تحقق بخشيدن به اهداف شرعي واقفان و اعتلاي جامعه و تقويت جهتگيري تمدن اسلامي بر اساس مطالب يادشده ميتوان اهداف راهبردي دبيرخانهي مرکزي اوقاف کويت را در اين محورهاي اصلي خلاصه نمود:
- هدف اول: تقويت انديشهي وقف به عنوان راهکاري نمونه در امور خيريه؛
- هدف دوم: تثبيت وقف به عنوان چارچوبي سازمان يافته و توسعهمند در ساختارهاي نهادينهساز جامعه؛
- هدف سوم: تحقق بخشيدن به نيات و مقاصد شرعي واقفان؛
-هدف چهارم: روانه ساختن سود حاصله به سوي توسعهي جامعه و شکوفايي آن؛
- هدف پنجم: جذب مستمر موقوفات جديد؛
- هدف ششم: دسترسي به مديريت تخصصي و مؤثر در موقوفات.
سند استراتژي دبيرخانه، سياستهاي کلي آن را به اين شرح اعلام کرده است:
1. تشکيل اين دبيرخانه تلاش ديگري براي کارهاي خيرخواهانه است، لذا دبيرخانه در نظر ندارد عرصه را بر ديگران تنگ نمايد يا نقش و جايگاه آنها را از آن خود کند.
2. تمام فعاليتهاي دبيرخانه در آن واحد تحقق بخشيدن به منافع دنيوي و رسيدن به اجر اخروي را دنبال ميکند.
3. دبيرخانه دست ياري و همکاري در امور خيريه را به سوي همگان دراز ميکند.
4. تمام فعاليتهاي دبيرخانه تابع نظارت قانوني و مالي و اداري است.
5. دبيرخانه در خدمت هر کاري نيک براي رشد و توسعهي جامعه ميباشد.
6. دبيرخانه امکانات لازم را - درحد ممکن - جهت فعاليتهاي برنامههاي توسعه انجام ميدهد.
7. اصل در وقف بر اين است که درآمد حاصله هزينه گردد.
8. سرمايهگذاريهاي دبيرخانه به دور از قراردادن موقوفات در معرض خسارت و خطر صورت ميگيرد.
9. در سرمايهگذاريها تنوع و توزيع در بخشهاي مختلف اقتصادي و نواحي جغرافيايي متفاوت رعايت ميگردد.
10. با مراکز و مؤسسات داراي تخصص سرمايهگذاري و مالي به عنوان کانال در امر سرمايهگذاري همکاري خواهد شد.
11. در طرحهاي سرمايه گذاري بر جنبهي اجتماعي و توسعهاي کارها تأکيد ميشود.
12. موقوفات و اموال قفي در زمينههاي سودآورتر به کار گرفته شود.
13. کارکنان دبيرخانه، شريک کار خير تلقي ميشوند.
14. دبيرخانه،خود را نسبت به تقويت همکاري با بخش خصوصي و مردمي متعهد ميداند.
15. در حد امکان کارهاي اجرايي به بخش خصوصي واگذار خواهد شد.
16. سادگي ساختار تشکيلاتي دبيرخانه و انعطافپذيري آن، از جملهي اصول اساسي در کار آن است.
17. اعتقاد ما بر اين است که وحدت و تمرکز در سازماندهي و هماهنگي در برنامهريزي وجود داشته باشد ولي در اجرا، عدم تمرکز رعايت شود.
18. از ابتکار عمل و نوآوري حمايت مينماييم و آن را مورد تأکيد براي تحقق بخشيدن به اهداف دبيرخانهي مرکزي ميدانيم.
19. برنامهريزي علمي را به عنوان روش اصلي کار خويش پذيرفتهايم و بدان پايبنديم.
20. انعطاف آميز بودن اهداف وقف را تشويق مينماييم و هدف خيرخواهانه را آزاد تلقي ميکنيم.
21. به تجديد و نوآوري و در وقفنامهها به منظور پاسخگويي به نيازهاي جديد اعتقاد داريم.
22. تلاش ميکنيم که به کار خويش نقشي مکمل نسبت به ساير فعاليتهاي خيريه بدهيم.
23. شفافيت، يک اصل اساسي در کارما به حساب ميآيد.
24. در کارهايمان از کارشناسيهاي ديگران ميآموزيم و برتري مديريت را ترويج ميکنيم.
25. خود را پايبند به آن ميدانيم که هزينههاي ادراي از محل سود حاصله - را کاهش دهيم.
26. برخود لازم ميدانيم که نقش مردم را در عرصهي وقف گسترش دهيم.
27. خود را متعهد ميدانيم که مصارف شرعي وقف را شناسايي کنيم تا مقاصد واقفين را تحقق بخشد.
28. مجموعهي دبيرخانهي مرکزي اوقاف برخود لازم ميبيند که ايمان به رسالت وقف را در کليهي اعضاي خويش تقويت نمايد.
29. به استمرار کار دبيرخانه و نهادينه بودن آن پايبنديم نه به اشخاص آن.
30. خود را متعهد ميدانيم به اينکه نيازهاي وقفکنندگان - را در صورت نياز - برآورده کنيم و به آرمانهاي آنها را توجه نماييم.
31. اعتقاد داريم که انسانها پايه و مبناي هرگونه تحول و پيشرفت هستند و هميشه تلاش خواهيم داشت که تواناييها، شايستگيها و فعاليت کارکنان را افزايش دهيم.
تجربهي صندوقها و طرحهاي وقف
در چنين زمينهي فکرييي و با اين مقدمات، بارزترين ويژگيها و دستاوردهاي تجربهي کويت را در زمينهي صندوقها و طرحها وقف به اين شرح تقديم ميداريم.
صندوقهاي وقف
از طريق اين صندوقها همکاري مردم و نهادهاي مردمي با نهادهاي دولتي در راه تحقق بخشيدن به اهداف توسعه گرايانهي وقف شکل عملي به خود ميگيرد. اينک تجربهي صندوقهاي وقف در کشور کويت را در موضوعات اصلي ذيل مورد بررسي قرار ميدهيم:
اهداف تأسيس صندوقهاي وقف
برنامههاي اجرايي، پيوند و ارتباط لازم را بين پروژههاي مختلف وقف و نيز بين اين پروژهها و ساير طرحهايي که دستگاههاي دولت و ديگر سازمانهاي عامالمنفعه اجرا ميکنند، به وجود ميآورند.
دستاوردهاي پيش بيني شدهي صندوقهاي وقف
2. بازگرداندن نقش توسعه گرايانهي وقف؛
3. بهبود بخشيدن به کارهاي خيريه از طريق مطرح ساختن الگوهايي نوين و شايان پيروي؛
4. بر آورده کردن نيازهاي جامعه و شهروندان در زمينههايي که از سوي دولت و مؤسسات ملي مورد حمايت لازم و مناسب قرار نميگيرند.
5. ايجاد تعادل بين کارهاي خيريه در خارج از خاک کويت و کارهاي خيريهي داخلي؛
6. فراهم ساختن مشارکت عمومي مردم، ترويج وقف و اداره کردن طرحهاي وقفي؛
7. تحرک بخشيدن به کارهاي وقفي از راه ايجاد تشکيلاتي که انعطاف پذير و نظم و انضباط را در کنار هم داشته باشد.
مديريت صندوقهاي وقف
اعضاي هيأت مديره از بين خود، رئيس و نائب رئيس هيأت را انتخاب ميکنند.
هيأت مديره را مدير عامل صندوق در پيشبرد کارها ياري مينمايد. اين شخص توسط دبير کل اوقاف از بين کارمندان دبيرخانهي مرکزي (يا در ميان ساير اشخاص) برميگزيند.
مدير عامل صندوق به حکم وظيفهاي که دارد عضو هيأت مديرهي صندوق تلقي ميگردد و سمت دبيري هيأت را برعهده ميگيرد. بنابر ضرورت، مدير عامل ميتواند يک يا چند معاون در اختيار داشته باشد.
درآمدهاي مالي صندوقهاي وقف
- سهميهاي که توسط کميتهي طرحها در دبيرخانهي مرکزي از محل بودجهي صندوقها به هر صندوق اختصاص مييابد. بودجهي صندوقها از موقوفات خيريهي عمومي و ديگر درآمدهاي دبيرخانهي مرکزي تهيه ميشود و سهميهها را رئيس هيأت امناي امور وقف (وزير اوقاف) تعيين ميکند.
- درآمدهايي که خود صندوق از طريق ارائهي فعاليتها و خدمات خويش بدست ميآورد.
- هدايا، اموال موقوفه طبق وصيتها و کمکهاي داوطلبانه که تعارضي با نوع کارهاي وقفي و اهداف صندوق ندارند.
- درآمد کمکهايي که از سوي بيگانگان به صندوقهاي وقف تقديم ميشود، اطلاع و موافقت کميتهي برنامهريزي دبير خانهي مرکزي اوقاف براي دريافت کمکها ضروري است.
- وقف نمودن براي خود صندوقها جايز نيست، بلکه بايد وقف براي اهداف و مقاصد اين نهادها صورت پذيرد.
روابط صندوقهاي وقف
رابطه با دبير خانهي مرکزي اوقاف
رابطه با سازمانهاي دولتي
رابطهي جمعيتها و سازمانهاي خيريه
رابطهي ميان صندوقهاي وقف
تجربه، مطالعهي پديدهها و مشکلات و نيز طرح پيشنهادها براي حل معضلات ميباشد.
آيين نامهي صندوقها و مقررات آنها
نظام نامهي صندوقهاي وقف
آيين نامهي اجرايي نظام نامهي صندوقهاي وقف
صندوقهاي وقف موجود و فعال
1. صندوق وقف معلولان و گروههاي خاص؛
2. صندوق وقف و فرهنگ و انديشه؛
3. صندوق وقف قرآن کريم و علوم قرآني؛
4. صندوق وقف توسعهي علمي (با اهتمام نسبت به مسائل علمي، تربيتي و آموزشي) ؛
5. صندوق وقف حمايت از خانواده؛
6. صندوق وقف حمايت از محيط زيست؛
7. صندوق وقف توسعهي بهداشتي؛
8. صندوق وقف مساجد؛
9. صندوق وقف دبيرخانهي مرکزي اوقاف؛
10. صندوق وقف کويت براي همياري اسلامي (جهت همکاريها و کمکهاي برون مرزي) ؛
11. صندوق ملي وقف براي توسعهي اجتماعي (با اهتمام نسبت به برنامههاي اجتماعي و توسعهي دروني جامعه در مناطق مسکوني) .
طرحهاي وقف
تجربهي وقف در کويت در جريان حرکت کنوني خويش، ايجاد و اجراي طرحهاي وقفي گوناگوني را در زمينههاي مختلف شاهد است. دراينجا به منظور راهنمايي و الگوبرداري به پارهاي از آنها اشاره ميکنيم:
- طرح وقفي کويت براي انجام مطالعات اسلامي در زمينههاي توسعه به نام طرح وقف نهوض؛
- طرح حمايت از پيشهوران و اقدامکنندگان به گشايش طرحهاي کوچک به نام طرح توليدکنندگان و کسبه؛
- طرح مرکز کويت، ويژه مطالعات امنيت و ايمني (طرح امنيت افراد و گروهها) - طرح حمايت از کارهاي داوطلبانه به نام وقف وقت؛
- طرح بيتالسعادة (طرحي است که حمايت از خانوادههاي جوان و پيشگيري از مواجه شدن آنها با مشکلات را مدنظر دارد.) ؛
- طرح حمايت از ايتام و بيسرپرستان؛
- طرح جويندگان دانش (در حمايت از دانشآموزان و دانشجويان نيازمند) ؛
- طرح ارتقا و اعتلاي معلمان؛
- طرح شهر پيشاهنگان؛
- طرح فرهنگي سندباد (مرکز فرهنگي کودکان) ؛
- طرح دانستنيها براي همه (طرح کمک به ارتباط رايانهاي کتابخانههاي عمومي و آموزشگاهي) ؛
- طرح جلسات حفظ قرآن کريم؛
- طرح مسابقهي بزرگ کويت براي حفظ و قرائت قرآن مجيد؛
- طرح احيا و بازسازي مساجد کهن (که جنبهي ميراث فرهنگي دارند) ؛
- طرح اسکان امام جماعت مساجد؛
- طرح سيستم رايانهاي مديريت اوقاف به نام اوس؛
- طرح مرکز درمان گوشهگيري کويت (به منظور حمايت از کودکان مبتلا به بيماري Autism) ؛
- طرح مرکز بازآموزي و توانبخشي معلولان.
به طور کلي ميتوان ويژگيهاي مشترک و عمومي ساختار طرحهاي وقفي را بدين گونه خلاصه کرد:
- مسؤوليت طرحها توسط مؤسسات فعال در بخش وقف و يا ساير مؤسسات مربوطه ميباشد
- انديشهي پروژه بايد با اهداف راهبردي دبيرخانهي مرکزي اوقاف و سياستهاي کلي آن هماهنگ باشد.
- طرح بايد اهدافي را تحقق ببخشد که نيازي واقعي از نيازهاي جامعه را برطرف سازد و کاري نوين به کارهاي داوطلبانه بيفزايد.
- طرح بايد نموداري کلي که بيانگر عوامل و عناصر تشکيلدهندهي آن باشد و نيز برنامههايي اجرايي داشته باشد تا پيشبينيهاي اجرا، تدارک مالي و انجام فعاليتها تسهيل گردد.
- بايد نقشهي کار بوضوح براي طرفهاي سهيم در طرح ترسيم شود. طرفهاي سهيم از قبيل وقفکنندگان و مؤسسات دولتي و مردمي و بخش خصوصي؛
- مديريت طرح بايد پويا و شفاف باشد؛
- طرح بايد اعتبار مالي مستقلي داشته باشد.
تجربهي سرمايه گذاري داراييهاي وقف
سرمايه گذاري اموال موقوفه پيش از تأسيس دبيرخانهي مرکزي اوقاف
در حقيقت، وضعيت بخش وقف در جامعهي کويت تا پيش از تأسيس دبيرخانهي مرکزي اوقاف در سال 1993 م، بيانگر آن است که مديريت به کارگيري و سرمايهگذاري موقوفات، به طور کلي پايبند شيوهي سنتي يعني اجارهدهي درازمدت بوده است. به مرور زمان محدودهي شيوههاي به کارگيري و سرمايهگذاري داراييها و درآمدهاي وقفي وسيعتر شد و شاهد ظهر شيوههاي مثبت و مؤثر گرديد.
سطح پايين درآمد و بهرهوري اوقاف در گذشته باعث پايين ماندن توان مشارکت اوقاف در حل مشکلات اجتماعي شد.
اين موضوع، خود يکي از دلايل مهم و عوامل مؤثري بود که مسؤولان امور را به انديشيدن و بازنگري در تشکيلات و ساماندهي وقف و قرار دادن آن در نقطهي جهشي جديد متناسب با پيشرفتهاي روز واداشت و بدينسان دبيرخانهي مرکزي اوقاف در سال 1993 به وجود آمد.
سياست سرمايه گذاري داراييهاي وقفي توسط دبيرخانهي مرکزي اوقاف
1. وجود چارچوب شرعي و رعايت آن در سرمايهگذاري موقوفات؛
2. ايجاد تحول روشهاي سرمايهگذاري اموال وقف و توسعهي اعيان موقوفه؛
3. تحقق بخشيدن تعادل بين استانداردهاي بهرهوري مالي و ارزشهاي توسعه در سرمايهگذاري موقوفات.
بر اساس آنچه که ذکر شد استراتژي سرمايهگذاري داراييهاي وقفي در کويت به اين صورت بيان گرديد.
«پاسداري از اصل موقوفات، توسعهي سرمايهها و داراييهاي آنها و تقويت توان گسترش درآمدهاي وقف بر اساس اصول شرعي سرمايهگذاري».
استراتژي ياد شده، در اين اهداف کلي سرمايهگذاري وقفي مطرح و معنا شد:
- پاسداري از اصل موقوفات؛
- بالا بردن سرمايههاي وقفي؛
- حمايت از ارزش اصل موقوفات در برابر نوسانات اقتصادي احتمالي؛
- گسترش توان توسعه درآمدها؛
- انتخاب راهها و ابزارهاي مشروع در سرمايهگذاري به گونهاي که با احکام و اصول اسلامي منافاتي نداشته باشند.
- تأکيد بر موفقيتآميز در آوردن روشهاي شرعي سرمايه گذاري در فعاليتهاي اقتصادي جامعه.
استراتژي دبيرخانه مرکزي، راه رسيدن به اهداف فوق را به اين سياستها و راهکارها منوط ساخته است:
- سياستهاي کلي سرمايهگذاري؛
- راهکارهاي ويژهي ايجاد توازن در سرمايهگذاري در رشتهها و شيوههاي مختلف؛
- راهکارهاي ويژه سرمايهگذاري.
- همچنين در رابطه با استراتژي سرمايهگذاري، ضوابطي تعيين گرديد که مديريت سرمايهگذاري ملزم به رعايت آنها شده است. اين ضوابط عبارتند از:
- ضوابط شرعي در سرمايهگذاري موقوفات؛
- ضوابط مالي و تخصص سرمايهگذاري؛
- ضوابط سرمايهگذاري در طرحهاي موجود؛
- ضوابط مربوط به درآمدها؛
- ضوابط بنيادي در مديريت سرمايهگذاري؛
- ضوابط حسابداري در سرمايهگذاري؛
آمار فعاليتهاي مالي دبيرخانهي مرکزي اوقاف
- رشد درآمد خالص سرمايهگذاريهاي وقفي به بيش از 10/1 ميليون دينار کويتي (33/33 ميليون دلار) رسيده است.
- رشد هزينهي فعاليتها و طرحهاي ويژه کارهاي توسعهگرايانه وقفي بالغ بر 4 ميليون دينار کويتي (13/2 ميليون دلار) گشته است.
- نوآوري در شيوههاي شرعي سرمايهگذاري و روشهاي تأمين اعتبار مالي طرحهاي سرمايهگذاري؛
- بازسازي و کاربري مجدد موقوفات به تناسب بازار سرمايهگذاري روز؛
- بررسي مخاطرات سرمايهگذاري در هريک از طرحها و پيشنهادهاي کاري به طور جداگانه؛
- تحقق بخشيدن به دستاوردهاي عملي دربخش سرمايهگذاري دبيرخانهي مرکزي اوقاف، از جملهي بارزترين اين دستاوردها: تأسيس شرکتهايي در زمينههاي مختلف، تجديد کاربري موقوفاتي که از رده خارج شده بودند، به کارگيري نقدينگي در سرمايهگذاري کوتاه مدت، و مشارکت در مديريت سرمايهگذاريهاي ديگران.
سرمايه گذاري وقفي بينالمللي
ساختار و نهاد عمومي دبيرخانهي مرکزي اوقاف
ويژگي و سرشت نهادساز بخش وقف
- تلاشها و اقدامات وقفي، جزو عبادات ميباشند.
- کار وقف را نميتوان جز به منظور انتفاع جامعه و يا فرد انجام داد.
- موقوفات امانتهايي هستند که در اختيار کارگزاران قرار ميگيرند.
- تبليغ و گسترش شيوهي وقف خود تأکيدي بر اسلامي
بودن موجوديت نهادساز جامعه.
- کار وقفي کاري است که در آن جنبهي مردمي و داوطلبانه با جنبهي رسمي در هم ميآميزد.
- در اين کار ضرورت دارد که علاوه بر جنبهي داوطلبانه، جنبهي تخصصي و حرفهاي لازم نيز باشد.
- بين هدف کار وقفي داوطلبانه با اهداف جامعهي در توسعه همخواني و رابطه وجود دارد.
- وقف باعث ميگردد که حداقل پشتوانهي مالي لازم در بعضي از زمينههاي مهم توسعهي اجتماعي تأمين ود.
- وقف يکي از انواع مؤثر تأمين اجتماعي است.
- وقف شايستگي آن را دارد که بخشهايي را که توسط دستگاههاي دولتي يا مؤسسات ملي و خصوصي پوشسش داده نميشوند پوشش دهد. علاوه بر اين، سرشت نهادينه وقف ميتواند هماهنگي و همپوشاني لازم را در بين مؤسسات هر سه بخش مذکور فراهم سازد و فعاليت آنها را به هم مرتبط نمايد.
نظر به ويژگيهاي کار وقفي و دستاوردهاي جديد تمدن بشري و با توجه به جهت گيريهاي نوين علم سازماندهي و مديريت، تجربهي دبيرخانهي مرکزي اوقاف کويت بيانگر اين است که چند اصل و ديدگاه فلسفي مهم اساس سازماندهي و مديريت مؤسسات وقفي را تشکيل ميدهد که مهمترين آنها عبارتند از:
- پايبندي به روشهاي راهبردي در برنامهريزي فعاليتهاي وقفي؛
- تأکيد بر وظيفهي خدمات عمومي در ساختار تشکيلات؛
- جلب حمايت داوطلبانه و واقفان نسبت به طرحهاي وقفي از راه مشارکت دادن آنها در نهادها و تشکيلات وقفي؛
- سادگي ساختار تشکيلاتي و نهادهاي اداري و انعطافپذيري آن؛
- وجود سيستم نظارت مؤثر و بيپيرايه؛
- وجود توازن در تقسيم وظايف و اختيارات بين ضرورتهاي ابتکاري کارگزاران و ضرورتهاي نظارتي بر آنها؛
- جدا بودن مديريت بهرهوري از اصل موقوفات از مديريت برنامههاي خدماتي وقف؛
- فعال و مؤثر بودن روابط تشکيلاتي و روان بودن فرايند کارهاي اداري.
شبکهي مؤسسات وقفي در کشور کويت
بلکه در حقيقت اين کار توسط شبکهاي از مؤسسات ذيربط به اين شرح انجام ميگردد:
1. دبيرخانهي مرکزي اوقاف؛ اين مؤسسه مرکز رسمي و نمايندهي دولت در نظارت بر بخش اوقاف است. روابط ميان نهادهاي وابسته به دبيرخانه و روابط آنها با ساير نهادهاي موجود در جامعه توسط اين مؤسسه تنظيم ميگردد.
2. صندوقهاي ويژه و تخصصي در بخش اوقاف؛ گونه و قالبي تشکيلاتي و نوين در کار وقف است که در پارهاي از کشورها (و از جمله در کويت) پياده و اجرا شده است. عمدهي کار در تأسيس صندوقها تأکيد بر اهداف خاصي در وقف است مانند: وقف به منظور حمايت از مساجد، وقف براي تقويت جايگاه قرآن کريم و يا گسترش آموزش و يا حمايت از محيط زيست، خانواده و غيره. براي هر يک از اين صندوقها تشکيلاتي سازماني بهوجود ميآيد که پيگيري اهداف صندوق در احياي سنت وقف را بر عهده ميگيرد و اين کار را با جلب موقوفات جديد براي همان زمينهي کاري اختصاصي دنبال ميکند. تشکيلات صندوق همچنين بر نحوهي هزينه کردن و توزيع درآمد آن نظارت دارد و اين نظارت را با طرحها و برنامههاي ويژهي خود و يا با تأمين مالي برنامههايي که اجرايشان را بر عهده ميگيرد اعمال ميکند.
3. مؤسسات وقفي توسعهي جامعه؛ در زمينهي ايجاد و فعاليت اين مؤسسات، کشور کويت تجربهي خود را از سال 1996 با تأسيس (صندوق ملي وقف براي توسعهي جامعه) آغاز کرد. اين صندوق هم اکنون حمايت از کارهاي وقفي توسعهاي را در مناطق مسکوني مختلف عهدهدار شده است و از تشکيلات وقفي محلي در آنجاها نيز حمايت مينمايد.
4. طرحهاي وقفي؛ نهادهايي هستند که دبيرخانهي مرکزي اوقاف، فعاليتهاي خدماتي عمدهي خود را از طريق آنها به اجرا درميآورد. تنوع فعاليتها و اهداف کاري اين طرحها به اندازهي تنوع زمينههاي فعاليت صندوقهاست. اين پروژهها به عنوان واسطه با عملکردي نهادينه، بخش اوقاف را با ساير بخشهاي دولتي و مردمي پيوند ميدهد.
5. سازمان سرمايهگذاري اوقاف؛ مؤسسهاي که با تغيير و تحول ايجاد شد، تا بتواند الگويي نوين در تجربهي سرمايهگذاري اموال وقف، در زمينههاي متنوع و با روشهاي گوناگون باشد.
6. نظارت بر اوقاف؛ اين نظارت ميتواند فردي باشد و نيز ميتواند در مورد موقوقات بزرگ تشکيلاتي صورت بگيرد. در هر حال اين نظارت - چه فردي چه تشکيلاتي - هم در مورد فعاليت وقفي و هم در مورد روابط با ساير مؤسسات وقفي و غيروقفي بايد روشي نهادينه و سامانيافته داشته باشد و در نهايت زير نظر ادارهي مرکزي دولتي مسؤول مديريت وقف در کشور و ساير دستگاههايي که قانون معين ساخته است صورت گيرد. اين موضوع سؤالي را در ذهن پديد ميآورد و آن اينکه آيا زمان آن نرسيده است که قوانيني براي تعيين شکلهاي قانوني وقف و جايگاه دقيق موقوفات بر مبناي حجم و ارزش آنها يا بر مبناي معيارهايي ديگر تدوين گردد.
شبکهي روابط عمومي دبيرخانهي مرکزي اوقاف
روابط درون مرزي
- روابط تشکيلاتي دبيرخانه بر مبناي هرم تشکيلات دولت (برنامهي سازماني) ؛
- روابط دبيرخانه با ساير دواير دولتي بر اساس فعاليتهاي مربوط به وقف.
2. روابط با طرفها (اشخاص و نهادها) ي خصوصي يا ملي
اين روابط بر مبناي ضوابطي صورت ميگيرد که اهم آنها عبارتند از:
- کارهاي داوطلبانه و خيريه از درون ملت سرچشمه ميگيرد و دبيرخانه بايد تلاش نمايد که اين وضع ادامه يابد.
- دبيرخانه يک نهاد هماهنگ کننده و ياري دهنده است و جايگزين هيچکس نميخواهد، باشد.
- فعاليتهايي که طرفهاي خصوصي يا ملي انجام ميدهند در صورت هم جهت بودن با اهداف دبيرخانهي مرکزي، از حمايت اين دبيرخانه برخوردار ميشوند.
- بعضي از اعضاي جمعيتهاي خيريهي فعال ميتوانند در هيأت مديرههاي صندوقهاي وقف عضويت داشته باشند.
- سعي در رشد تمايل مؤسسات بخش خصوصي جهت مشارکت در کارهاي داوطلبانه و خيريه و نيکوکاري با اهدافي توسعه گرايانه؛
- سرمايهگذاري مشترک با مؤسسات مختلف بازار مالي به شرط رعايت احکام شرع توسط اين مؤسسات.
روابط برون مرزي دبيرخانهي مرکزي اوقاف
- نشان دادن چهرهي تمدن اسلامي کويت در خارج از مرزهاي آن؛
- به دست آوردن پشتيباني بينالمللي از تجربهي احياي وقف در کويت؛
- همکاري فني و تبادل تجارب و اطلاعات با کشورهاي مختلف اسلامي و مؤسسات بينالمللي و مراکز علمي جهان در زمينهي وقف و ارتقا و بالندگي نقش توسعهاي آن.
- زمينهسازي براي ايجاد سازمانها يا تشکيلاتي هماهنگ کننده براي پيشبرد جنبش جهاني وقف؛
- ايجاد چارچوبهاي هماهنگ به منظور گسترش و توسعهي سرمايهگذاريهاي وقفي برون مرزي با مشارکت طرفهاي بينالمللي.
همچنين روابط برون مرزي دبيرخانهي مرکزي اوقاف کويت گونههاي مختلفي در اين زمينه دارد که عبارتند از:
1. روابط خارجي دو جانبه با نهادهاي دولتي مسؤول اوقاف و امور اسلامي در کشورهاي عربي و اسلامي؛
2. روابط خارجي با مؤسسات منطقهاي و سازمانهاي بينالمللي؛
3. روابط برون مرزي در زمينهي طرحهاي وقفي؛
4. روابط برون مرزي در زمينهي سرمايهگذاريهاي وقفي؛
5. روابط خارجي با پژوهشگران و مؤسسات علمي.
برنامه ريزي در بخش وقف
برنامه ريزي راهبردي براي اوقاف
1. مباني و اصول راهبردي در برنامهريزيها؛ اين اصول و مباني، در واقع منابع تعيين راهبردهاي دبيرخانه هستند و مهمترين آنها بدين شرح است: مباني شرعي حاکم بر وقف، مباني راهبردي استراتژي کشور کويت، ويژگيهاي فرهنگي مردم کويت و شرايط جامعه و مشکلات پيش روي آن در توسعه، توانها و امکانات انساني و مادي اين کشور، و ويژگيهاي مرحلهي کنوني و بالاخره چشماندازهاي آينده.
2. روش تعيين اهداف و مقاصد راهبردي؛ اين روش داراي دو جنبهي اصلي است: يکي جنبهي نهادي و اجتماعي آن است و ديگري جنبهي فني و تخصصي آن. جنبهي نهادي و اجتماعي اين روش بدين معناست که اهداف و استراتژي انتخابي بايد متناسب با جامعه و نهادهاي آن باشد و در ميان مردم امري شناخته شده تلقي شود. استراتژي با اين وصف، موضوعي بيگانه و غيرقابل پيروي از سوي مردم
به حساب نميآيد. بعد دوم يا جنبهي فني استراتژي، موردي است که به شيوههاي فني و حرفهاي برنامهريزي استراتژيک برميگردد و آن را به صورت يک راهبرد آشنا و متناسب با مقتضيات عصر حاضر در ميآورد.
3. ضوابط و چارچوب برنامهريزي راهبردي در دبيرخانه؛ به مسائلي اطلاق ميشود که برنامهريز نميتواند در تعيين استراتژي آنها را ناديده بگيرد يا به فراموشي بسپارد. در عرصه ي وقف چهار نوع ضابطه وجود دارد: شرعي، دولتي، اجتماعي و اقتصادي.
4. ضوابط برقراري رابطه بين برنامهريزي راهبردي درمسائل وقف و راهکارهاي ايجاد اشتغال در شبکهي مؤسسات وقفي. بر مبناي اين ضوابط ميبايست تأييد و همنوايي جامعه و نمايندگان آن در تشکيلات وقف نسبت به برنامهي توسعهگرايانهي وقف جلب شود.
5. رابطهي بين برنامهريزي راهبردي دبيرخانه و برنامههاي اجرايي دواير دولتي. بر اين اساس تأييد و همنوايي سازمانهاي دولتي ذيربط نسبت به برنامهي توسعهگرايانهي وقف جلب ميگردد و اين سازمانها تشويق بدان ميشوند که پروژههاي وقف را به اجرا درآورند يا در انجام آنها سهيم گردند.
مسؤوليت برنامه ريزي در مديريت نهادهاي وقف
برنامهريزي در نهاد مرکزي ناظر بر امور وقف (دبيرخانهي مرکزي اوقاف) هم ضرورت پايبندي به سيستمهاي دولتي طراحي پروژهها و برنامهها را مدنظر دارد و هم نياز به انعطاف در تعيين حجم فعاليتها بر مبناي ميزان همکاري مردمي را پيشرو دارد. برنامهريزي در وقف به ضرورت تلاش براي جلب هرچه بيشتر حمايتهاي مردمي و دولتي نسبت به طرحهاي نهادهاي وقف اهميت ميدهد و از سوي ديگر نياز به آن دارد که بر دادهها و اطلاعات مبتني بر مطالعات عيني واقعيات و ميزان همکاري و حمايت مردم نسبت به نهادهاي وقفي تکيه کند. علاوه بر اينها در برنامهريزيهاي وقف ميبايست اصل (شورا) در اتخاذ تصميمات برنامهاي رعايت شود ضمنا ضرورت دارد که صلاحيت قانوني همهي شيوههاي کاري و برنامههاي موجود در طرحهاي وقف محرز گردد.
پژوهشهاي علمي و برنامه ريزي جهت ايجاد تحول در بخش وقف
در اينجاست که نياز به استفاده از پيوند دادن پژوهشهاي علمي با کارهاي برنامهريزي شده در عرصهي وقف و نياز به پارهاي حمايتها از برنامههاي علمي و مؤسسات ذيربط در چارچوب طرحهاي تخصيص بودجه در بخش وقف روشن ميشود.
ملاکهاي برنامه ريزي و ميانگينهاي اجرا
پايههاي تشکيلاتي دبيرخانهي مرکزي اوقاف
هماهنگي تکامل دبيرخانه با بخشهاي ديگر جامعه
مباني ساختار تشکيلاتي دبيرخانهي مرکزي اوقاف
و تفويض اختيارات در سطح دواير خودگردان، ارزيابي مستمر کارهاي انجام شده روانسازي کارها و مبنا قرار دادن قانون و شاخصهاي تعيين شده براي انجام کار و تعيين کنندهي املاکهاي خدمت.
زمينههاي اصلي در مديريت وقف
- زمينهي برنامهريزي براي بخش وقف و مطالعات و پژوهشهاي مرتبط با آن؛
- زمينهي جهتدهي و نظارت بر شبکهي مؤسسات وقفي و ايجاد هماهنگي بين عناصر تشکيل دهندهي آن؛
- زمينهي برنامهيهاي توسعه و خدمات تخصصي که از محل درآمدهاي وقفي برايشان هزينه ميشود.
- زمينهي طرحهاي وقفي؛
- زمينهي تبليغ و ترويج براي برنامهها و طرحهاي وقفي؛
- زمينه سرمايهگذاري داراييهاي وقفي؛
- زمينهي مديريت امور کارکنان و داوطلبان شاغل يا همکار در مؤسسات وقفي؛
- زمينهي مديريت امور مالي وقف.
ساماندهي اطلاعات
مديريت اجرايي
مسؤولان اجرا در تشويق و تحرک بخشي دستگاههاي زيرنظر خويش، اصل را بر نوآوري و ابتکار قرار ميدهند.
- در پيش گرفتن شيوهي مديريتي که توازني بين جمعي بودن بحث و بررسي، و فردي بودن تصميم را برقرار ميکند.
- حضور هميشگي مديران اجرايي در بين کارکنان و ارائه الگوهاي از خود به آنان؛
- فراهم ساختن بيشترين ميزان تماس و هماهنگي بين واحدهاي مختلف اجرايي و سطوح مختلف سازماني؛
- تکيه و تأکيد بر تکنولوژي مدرن اداري تا حد ممکن؛
- تضمين محرمانه بودن اطلاعات مربوط به اعيان وقف و بعضي از گروههاي اجتماعي دريافت کنندهي کمک از محل درآمدهاي اوقاف؛
- استفادهي روز افزون از قوانين و آييننامهها در عرصههاي مختلف کار اجرايي اوقاف؛
- ايجاد چارچوب فرهنگي واحد و منسجم در مؤسسات وقف؛
- در پيش گرفتن بالاترين سطح تماس و رابطه با مؤسسات دولتي ارگانهاي مردمي.
نظارت
انواع نظارت و ابعاد و ويژگيهاي آنها عبارتند از: نظارت دروني و خود کنترلي، شرعي، مردمي، دولتي، حقوقي، و حسابرسي مالي.
مديريت پرسنلي
1. تأکيد بر ضرورت ايجاد کادري از کارکنان متخصص و کاردان که قادر به تسلط بر کارهاي تخصصي در زمينههاي مختلف باشند.
2. بسيج کردن و به کار گرفتن نيروهاي داوطلب؛ شايستگي و توانايي نهادهاي مسؤول کارهاي وقف در اين است که بتوانند تلفيقي از کمکهاي داوطلبانه (وقف و کمک مالي) از يک سو و انجام کارهاي داوطلبانه و همياري از سوي ديگر به وجود آورند. بر همين اساس انديشهي »وقف وقت« در دبيرخانهي مرکزي مطرح شد و مورد توجه قرار گرفت.
دبير خانه اميدوار است که با کمک طرح »وقف وقت« تحولي در پديدهي کارهاي داوطلبانه و همياري ايجاد کند.
3. توجه به ارتقاي توان حرفهاي کارکنان به گونهاي که توانشان با پويايي کار وقف و ويژگي اهداف و سرشت نهادي اين کار سازگار و متناسب گردد.
4. برتري سيستم حقوق و پاداش به گونهاي که آميختهاي از سيستم خدمات کارمندي، فعاليت خيريه و سرمايهگذاري وقفي باشد.
تحکيم ارزشهاي مشترک
قوانين و سيستمها و رويههاي تدوين شده
پايههاي علمي کارهاي نهادي و سازماني
- گردآوري و ايجاد ادبيات علمي لازم جهت تقويت کار نهادي و سازماني در دبيرخانه مرکزي اوقاف؛
- گردآوري و ايجاد ادبيات علمي لازم در زمينههاي کارهاي خيريهي نيکوکاري و توسعه و کارهاي داوطلبانه و همياري؛
- محافظت از دستاوردها و فعاليتها و کارهاي انجام شده؛
- جلب توجه و تشويق پژوهشگران و نويسندگان براي بررسي و عرضهي فرهنگ وقف در همهي ابعاد آن؛
- ايجاد يک هستهي روشمند براي آموزش فرهنگ وقف به مردم در همهي سطوح اجتماعي و آموزشي.
و اما دربارهي روشهايي که دبيرخانهي مرکزي اوقاف کويت در تقويت پايههاي علمي کارهاي نهادي در پيش ميگيرد عبارتند از:
مستند سازي اسناد و رويههاي کارهاي درون مؤسسه، ترتيب دادن ديدارهاي علمي، همکاري با پژوهشگران و مطالعه کنندگان، اجرا و تشويق کارهاي پژوهشي و مطالعاتي، ترجمه از انگليسي به عربي و بالعکس و انجام توافقهاي علمي براي همکاري با مؤسسات فرهنگي و تحقيقاتي.
تبليغات وقفي (کار رسانهاي)
- جايگاه وقف در اسلام به عنوان سنتي ديرينه که داراي بازدهي و فوايد توسعهاي براي جامعهي اسلامي است.
- قابليت وقف در وارد شدن به زمينههاي متعدد توسعه که در اين رابطه هيچ چيز فعاليت وقفي را محدود نميکند اگر اهداف و روشها شرعي باشند.
- احترام گذاشتن به انديشهي مردم و پيامگيران تبليغات پيامگير تبليغ و بيدار کردن عزم آنها در سازندگي و توسعه با روشهاي نوين و به دور از شيوههاي کهن وعظ و خطابه؛
- برجسته کردن امتياز وقف از طريق بيان آميختگي ارزشهاي ديني و مدني آن در تحول جامعه؛
- معرفي کار وقفي به عنوان يکي از راهکارهاي آميختن کار دولتي با کار مردمي.
اهداف تبيلغاتي و فعاليت رسانهاي وقف را ميتوان چنين خلاصه کرد:
بالا بردن آگاهيهاي مردم دربارهي وقف، عرضهي حجم مناسبي از اطلاعات صحيح در اين مورد به عامهي مردم، پيرايش مفهوم وقف در اذهان از شائبههايي که موجب کاهش تمايل مردم به وقف شده است و برطرف کردن شبهات نابجا در اين رابطه، دعوت عموم به ايجاد موقوفات جديد متناسب به نيازهاي جديد جامعه، فراهم ساختن همکاري و پشتيباني مؤسسات مختلف دولتي و ملي نسبت به طرحهاي وقفي، تشويق مردم به انتخاب شيوهي وقف به عنوان يکي از شيوههاي موجود و پايدار در تأمين مالي طرحهاي نيکوکارانه و توسعهگرايانه و سهيم کردن ديگران در تقويت وقف به عنوان پديدهي کار دولتي - مردمي.
وقف و تجديد نظر در ساختار تشکيلات دولتي
- بخش وقف ميتواند مقدار زيادي از کارهاي مربوط به خدمات و فعاليتهاي توسعه را که از اهداف دولت است بر عهده گيرد.
- بخش وقف ميتواند پارهاي از برنامههاي نهادهاي دولتي را از طريق تأمين مالي طرحهايشان تقويت کند.
- بخش وقف اين اممکان را به دولت ميدهد که انجام بعضي از کارهاي خود را به مؤسسات وقفي واگذار نمايد.
- وقف ميتواند تأمين مالي پروژههاي زيربنايي را بر عهده گيرد.
- وقف ممکن است پروژههايي را به اجرا در آورد يا در آنها سهيم گردد که به بهبود شرايط رشد اقتصادي کمک نمايد.
- جهتدهي پارهاي از سرمايهگذاريهاي وقف به نفع اجراي سياست خصوصي سازي امري امکان پذير است.
- وقف ميتواند به طور مؤثر در برطرف کردن اثرات نامطلوب و جانبي خصوصي سازي در عرصههاي اقتصادي و اجتماعي سهيم باشد.
هماهنگي بين المللي در عرصهي اوقاف اسلامي
مهمترين ويژگيهاي تجربهي وقف در کويت
دليل اين موفقيت به نحوهي شکلگيري دبيرخانهي مرکزي اوقاف کويت بازميگردد. اين دبيرخانه حاصل تصميمي ناگهاني و شتابزده نبوده است، بلکه حاصل تحقق بخشيدن به برنامههاي راهبردي مؤسسات اسلامي طي سالهاي 1995 -1990 که هدف آن احياي وقف و بازگرداندن نقش اجتماعي آن طرحريزي شده بود. تجاوز کور و ظالمانهي عراق در سال 1990 راه را بر اجراي اين طرح بست، ليکن خداوند متعال به روزهاي مصيبتبار کويت پايان داد. اوضاع به روال عادي بازگشت و تنها سه سال پس از حوادث جنگ، دبيرخانهي مرکزي اوقاف کويت کار خود را آغاز نمود.
اگر بخواهيم توضيحي در مورد دستاوردهاي تجربهي احياي وقف در کويت ارائه دهيم ميتوانيم به طور خلاصه ويژگيهاي اصلي اين تجربه را بازگوييم. اين ويژگيها خود سبب عمدهي دستاوردهاست. چکيدهي گزارش اين تجربه را ميتوان با ذکر ويژگيها خود سبب عمدهي دستاوردهاست. چکيدهي گزارش اين تجربه را ميتوان با ذکر ويژگيهاي آن بدين ترتيب برشمرد:
1. فشردگي و فراوان دستاوردها در امر نهادسازي و سازماندهي؛
2. حالت استمرار و پويايي در کار؛
3. هدف اصلي تغيير و تحول بود.
4. نوآوري و ابتکار؛
5. ايجاد تعادل بين اصولگرايي و نوگرايي؛
6. رعايت تعادل بين شجاعت و عقلانيت در تغيير و تحول؛
7. پذيرش سيستم نهادي و سازماني توسط کارکنان؛
8. تأکيد بر محتواي نهادگرايي و نه قالبهاي نهادينه؛
9. تقويت پايههاي علمي؛
10. در پيش گرفتن روش مستندسازي؛
11. انعطاف پذيري در کار اجرايي؛
12. تأکيد بر تخصص؛
13. تأکيد بر ارزشهاي مشترک کارکنان.
منبع: ميراث جاويدان
معرفي سايت مرتبط با اين مقاله
تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله