ظهور سازمان های غیردولتی

فعالیت های سازمان های داوطلب ریشه در روزگارانی دارد که مردم داوطلب، به طور مستقیم یا غیرمستقیم وابسته و یا غیر وابسته به دولت بودند و در سایه اقتدار و آمریت دولت ایده ها، مذاهب و فلسفه های خود را ارتقاء می دادند. در
پنجشنبه، 7 خرداد 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ظهور سازمان های غیردولتی
 ظهور سازمان های غیردولتی

 

نویسنده: محمد جواد زاهدی مازندرانی




 

فعالیت های سازمان های داوطلب ریشه در روزگارانی دارد که مردم داوطلب، به طور مستقیم یا غیرمستقیم وابسته و یا غیر وابسته به دولت بودند و در سایه اقتدار و آمریت دولت ایده ها، مذاهب و فلسفه های خود را ارتقاء می دادند. در متن چنین روابطی در دوره ای که موسوم به دوره استعماری است گروه های داوطلب غربی عمدتاً مذهبی (مسیسونرها) آغاز به اکتشاف مرزها و جوامع جدید کردند. این گروه ها، اغلب به عنوان پیشتازان قدرت های استعماری جدید کار می کردند و احتمالاً شرایط مطلوبی را برای گسترش مستعمرات مهیا کردند. علاوه بر آن گروه های خیریه و امداد بسیاری در سرتاسر جهان وجود داشتند که به مردم نیازمند کمک می کردند. تنها در دهه های اخیر است که مفهوم جدیدی از سازمان های داوطلب وسیعاً به عنوان وسیله پیشبرد «توسعه» به کار گرفته شد. برای نخستین بار سازمان ملل مفهوم سازمان های غیردولتی (NGOها) را در معنی جدید رسماً در سال 1949 به کار برد (Fernado and Heston,1997) ناتوانی دولت ها در اغلب کشورهای در حال توسعه، در ربع آخر قرن بیستم ( و خصوصاً در سال های 1970 و 1980) برای فراهم آوری شرایط لازم و تسهیل گری در فرایند توسعه و پیشرفت رفاه توده های مردم، توجه بیشتری را به سازمان های غیردولتی به عنوان بدیلی برای کارگزاری های دولتی موجب شد. بسیاری از مردم و آژانس های کمک کننده (Doners) معتقدند که سازمان های غیردولتی دارای مزیت نسبی نسبت به آژانس های دولتی، که اغلب از لحاظ اقتصادی ناکارآمد و از لحاظ سازمانی غیر قابل انعطاف و وسیعاً فساد برانگیز ارزیابی می شوند، به شمار می آیند. سازمان های غیر دولتی می توانند دارای ویژگی هایی باشند که به آن ها مزیت های نسبی قابل توجهی ورای دولت بدهد ( به نقل از Yazdani,2003).
به دلایل یاد شده از دهه 1970 به بعد استفاده از قابلیت های سازمان های غیردولتی در فرایند عملیاتی کردن توسعه مورد توجه جدی قرار گرفت و به نظر می رسد که به همین دلایل از نخستین دهه قرن 21 احتمالاً شاهد گسترش نفوذ و تعداد بیشتر سازمان های غیردولتی هستیم. اخیراً تعداد سازمان های غیر دولتی در کشورهای جنوب و شمال افزایش یافته است. بر خلاف این گسترش تعداد NGOهای فعال در کشورهای شمال و جنوب به طور دقیق مشخص نیست. سازمان توسعه همکاری اقتصادی (OECD) اطلاعاتی را در مورد 2790 سازمان غیردولتی توسعه ثبت شده انتشار داده است. بر طبق این آمار، در کشورهای OECD در سال 1993، این سازمان ها افزایشی در حدود 680 واحد نسبت به سال 1980 داشته است. همچنین برآورد شده است که تعداد سازمان های غیردولتی بین المللی به 28900 واحد در سال 1993 افزایش یافته است و تعداد آن ها در کشورهای جنوب در همین دوره به 50000 واحد رسیده است (Streeten 1997, Un, HDR 1994 در همان).
بدون شک سازمان های غیردولتی محصول شرایط تاریخی خاصی هستند. امروزه آن ها عاملان و حامیان با نفوذ و مؤثر فرایند توسعه در کشورهای در حال توسعه هستند.گسترش سریع سازمان های غیردولتی خود مهم ترین نشانه اهمیت فزاینده آن ها در شکل دادن به تحولات به وقوع پیوسته در الگوهای توسعه و معرف نقش تعیین کننده آن ها در تاریخ آینده توسعه است. تاریخ دراز مدت سازمان های غیردولتی نشان دهنده دامنه وسیع فعالیت ها کوشش های آن ها در بخش خدمات رفاهی است که درست جایی است که منابع دولت ها محدود بوده یا دست کم قابلیت هدایت چنین فعالیت هایی را نداشته است. گو آن که امروزه نسبت به گذشته تفاوت مهم موجود در این زمینه آن است که سازمان های غیردولتی به عنوان کانال ترجیحی برای بخش خدماتی و نشانه اهمیت یابی فزاینده حوزه عمومی و نهادمند شدن مشارکت بوده و بنابراین بدیلی آگاهانه و مؤثر برای دولت ها به ویژه در عرصه به کارگیری الگوها و اجرایی کردن پروژه های توسعه ای هستند (Hulm and Edwards,1997).
منبع مقاله :
زاهدی مازندرانی، محمد جواد؛ (1388) نقش سازمان های غیردولتی در توسعه پایدار، تهران: مازیار، چاپ اول



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط