نویسنده: محمد جواد زاهدی مازندرانی
سازمان های غیردولتی در بیشتر مواقع با اهدافی جذاب، انسان دوستانه و بدون چشمداشت مالی ایجاد می گردند و مؤسسات وابسته به این قبیل سازمان ها نیز با پشتکار و انگیزه بالا فعالیت خود را دنبال می نمایند. اما ممکن است این روند بنا به شرایطی با اختلال روبه رو شود. بدیهی است که توجه به موقع نسبت به دست اندازهایی که ممکن است یک سازمان غیردولتی در طی فعالیت خود با آن ها روبه رو شود، می تواند موجبات ابقای سالم، پایدار و کارآمد آن ها را در جامعه فراهم کند. با این حال توجه به عوامل بازدارنده رشد سازمان های غیردولتی برای آسیب شناسی گسترش این سازمان ها واجد اهمیت است. برخی از مهم ترین عواملی که می تواند مانع رشد طبیعی سازمان های غیردولتی گردد، از این قراراند:
1.مبهم و نامشخص بودن هدف یا هدف ها: بسیاری از سازمان های غیردولتی پس از مدتی فعالیت، آرام آرام از بستر هدف های تعیین شده در اساسنامه خویش فاصله گرفته و به حوزه هایی دیگر برای ادامه کار رو می آورند. شاید بتوان مهم ترین نقطه ضعف این شکل از عملکرد را سردرگمی اعضا، عدم وجود ضابطه در فعالیت های داخلی و همچنین کاهش اعتبار سازمان نزد ناظران خارجی (ملی و بین المللی) دانست. بدین ترتیب، تعیین هدف های واقعی و قابل دسترسی در ابتدای تأسیس سازمان و نظارت دائمی بر حرکت به سوی این هدف ها برای همه انواع سازمان های غیردولتی امری ضروری و اجتناب ناپذیر است.
2.عدم تنظیم برنامه های مدون برای رسیدن به هدف ها: بسیاری از سازمان های غیردولتی با آن که کار خود را با داشتن اهدافی قابل احترام شروع می کنند، اما در نهایت با مشکلات جدی روبه رو می شوند، زیرا آن ها برای رسیدن به هدف های خود اغلب برنامه های مدونی ندارند. به طور کلی می توان گفت که تنها سازمان هایی موفق خواهند شد که یک برنامه ریزی دقیق و عملیاتی برای ابعاد مختلف فعالیت خود انجام داده باشند.
3. عدم استفاده از نیروهای متخصص: بسیاری از سازمان های غیردولتی توسط نیروهای مشتاق و داوطلب تأسیس می شوند، اما خیلی از آن ها متخصص نیستند، یا همه تخصص های مورد نیاز سازمان خود را ندارند. بدیهی است چنانچه این عده از استخدام نیروهای متخصص نیز سر باز زنند، سازمان با مشکلات جدی روبه رو خواهد شد.
4.عدم استفاده صحیح از امکانات شبکه های ارتباطی نوین: برخی از سازمان های غیردولتی به علت تلاش بیش از اندازه برای مخفی نگه داشتن اطلاعات به دست آمده، تک روی و اعتماد نکردن به دیگران و به ویژه همکاری نکردن با سازمان های مشابه، خود را به صورتی طبیعی از مزایای ایجاد یک شبکه ارتباطی محروم می سازند، در صورتی که ایجاد و بالا بردن اتحادیه های منسجم با سایر سازمان های غیردولتی و یا افراد و گروه هایی در چارچوب تکنولوژی های ارتباطی نوین که در اکثر جوامع در دسترس است می توانند این سازمان ها را برای رسیدن به اهداف شان یاری کند و اطلاعات لازم برای انجام بهینه تر کارها را در اختیارشان قرار دهد.
5.ناتوانی در کسب نفوذ اجتماعی لازم: سازمانی که با انواع مشکلات که به برخی از آن ها نیز اشاره شد، روبه رو باشد توانایی نفوذ بر دیگران را نخواهند داشت و از کسب نفوذ اجتماعی لازم برای پیشبرد اهداف خود و ایجاد همدلی و همسویی گروه های هدف باز خواهد ماند.6.فقدان ابتکار و آفرینندگی: اغلب اجتماعات انسانی- خصوصاً در مواقعی که شرایط چندان مناسبی برای فعالیت خود نداشته و مشکلات پیچیده ای فراروی آن ها باشد- با خو گرفتن به وضعیت موجود و کنارگذاری تدریجی تمام آرمان های خود، آرام آرام از هر گونه اقدام جدید و ابتکاری دور شده و به حاشیه نشینی نظام های اجتماعی فراگیرتری محکوم می شوند.
نگاهی به فعالیت سازمان های غیردولتی موفق بازگوی آن است که این گونه سازمان ها در موقعیت های زمانی خاص، با وارد کردن ابتکارها و خلاقیت های نوین و مؤثر توانسته اند روحی تازه در کالبد فرسوده خود بدمند و حیاتی تازه در تشکیلات سازمانی و عملکرد خود ایجاد کنند. عدم توجه به ابتکارها و آفرینندگی سبب انحراف سازمان ها از اهداف اولیه شان می گردد و نیروهای سازماندهی شده در داخل سازمان به لحاظ این وضعیت آسیب شناختی به تدریج انگیزه های خود را فراموش خواهند کرد.
منبع مقاله :
زاهدی مازندرانی، محمد جواد؛ (1388) نقش سازمان های غیردولتی در توسعه پایدار، تهران: مازیار، چاپ اول