سازمان های غیردولتی و اعطا کنندگان کمک

اصطلاح اعطا کنندگان کمک (دونر) عموماً در مورد سازمان های غیردولتی بین المللی کشورهای شمال به کار برده می شود که به سازمان های غیردولتی در کشورهای در حال توسعه از لحاظ مالی و فنی کمک می کنند. این سازمان...
دوشنبه، 11 خرداد 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
سازمان های غیردولتی و اعطا کنندگان کمک
 سازمان های غیردولتی و اعطا کنندگان کمک

 

نویسنده: محمد جواد زاهدی مازندرانی




 

اصطلاح اعطا کنندگان کمک (دونر) عموماً در مورد سازمان های غیردولتی بین المللی کشورهای شمال به کار برده می شود که به سازمان های غیردولتی در کشورهای در حال توسعه از لحاظ مالی و فنی کمک می کنند. این سازمان ها معمولاً منابع خود را از دولت یا سایر اعطا کنندگان در کشورهای اصلی (مبدأ) دریافت می کنند. آن ها این کمک ها را از طریق سازمان های غیردولتی کشورهای جنوب یا به ندرت به صورت مستقیم به کشورهای درحال توسعه، سازمان های ریشه دار مردمی (1) یا مردم نیازمند هدایت می کنند.
در چند دهه گذشته، گسترش فعالیت های سازمان های غیردولتی جنوب ملاحظات جدیدی را برای روابط بین سازمان های غیردولتی بین المللی و سازمان های غیردولتی کشورهای جنوب فراهم آورده است. به دنبال راه اندازی و بازسازی اقتصادی و تدوین و بکارگیری سیاست های تعدیل، سازمان های غیردولتی بین المللی از فعالیت ها و ساختار سازمان های غیردولتی حمایت کردند و آن ها را در مقایسه با گذشته مورد تشویق و حمایت بیشتری قرار دادند.
آژانس های اعطا کننده کمک به دلیل کیفیت بهتر، تأثیرگذاری، کارآمدی و راه مبتکرانه که سازمان های غیردولتی جنوب در اجرای پروژه ها به کار می برند، رغبت بیشتری برای کار با این سازمان ها دارند. اعطا کنندگان اطمینان کامل دارند که در این راه سرمایه گذاری برای سازمان های غیردولتی جنوب به نفع منتفع شوندگان مورد نظر خواهد بود.
اساساً، هدف سازمان های غیردولتی کشورهای جنوب در فرایند توسعه بیشتر بر ارتقاء ظرفیت مردم استوار است تا ارائه خدمات یا اجرای سریع تر پروژه ها. همزمان سازمان های غیردولتی بین المللی نسبت به ایجاد ظرفیت که وقت بیشتر و اغلب نامحسوسی را می طلبد، به سرعت عمل توجه دارند. این تناقض برای هر دو طرف مسائلی را فراهم کرده است. سازمان های غیردولتی سعی در حفظ هویت و انجام بهینه مسئولیت خود در قبال مردم توجه دارند و در عین حال باید رضایت سازمان های غیردولتی بین المللی به مثابه اعطا کنندگان کمک را نیز برای استمرار کمک های مالی کسب نمایند (Hulme and Edwards 1992).

بسیاری بر این باورند که رابطه بین سازمان های غیردولتی بین المللی (دونرها) و سازمان های غیردولتی کشورهای جنوب باید بر اساس احترام متقابل و مشارکت ثمربخش باشد. این گروه ها به سازمان های غیردولتی بین المللی به عنوان سازمان های حمایتی می نگرند که دارای فعالیت هایی طرفدارانه برای مشخص کردن سیاست های ملی در کشورهای در حال توسعه به منظور تسهیل و ارتقاء فعالیت های ناشی از سازمان های محلی اند. نکته دیگر این که سازمان های غیردولتی کشورهای جنوب نباید به اعطا کنندگان کمک بیش از اندازه مورد نیاز نزدیک شوند. آن ها بحث می کنند که نفوذ اعطا کنندگان کمک (دونرها) بر سازمان های غیردولتی کشورهای جنوب بیش از نفوذ این سازمان ها بر اعطا کنندگان کمک است و اعطا کنندگان کمک یعنی سازمان های غیردولتی بین المللی به طور نسبی دارای قدرت بیشتری برای شکل دادن به فعالیت های سازمان های غیردولتی کشورهای جنوب هستند و در نتیجه این رابطه نارابر ممکن است در مواردی منافع ملی سازمان های غیردولتی جنوب را به مخاطره اندازد.

در واقع وقتی سازمان های غیردولتی جنوب با اعطا کنندگان کمک کار می کنند، باید بپذیرند که با آن ها در یک رابطه و شراکت نابرابر قرار دارند و نمی توانند به طورجدی بر رفتار اعطا کنندگان کمک نفوذ داشته باشند. تجربه نشان می دهد که حمایت و کمک مالی که به عنوان هدیه رایگان تصور شود، گاهی به هدیه مشروط بدل می شود (هنکن، استراناند، 1997). در فرایند رقابت برای کسب و جذب کمک های مالی، سازمان های غیردولتی کشورهای جنوب مجبور به پذیرش روش های عملیاتی اعطا کنندگان کمک (دونرها) هستند در حالی که فرهنگ سازمانی و سایر ویژگی های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی حاکم بر محیط کار و فعالیت سازمان های غیردولتی جنوب الزامات خاصی را اقتضا می کند که رعایت آن ها برای دوام فعالیت این سازمان ها ضروری است. این رابطه با تعریف متعارف مشارکت متقابل مطابقت ندارد، بلکه اساساً به گونه ای تنظیم شده است که با هدف ها و خواسته های اعطا کنندگان کمک پاسخ دهد و در این راستا اغلب الزامات محیط فعالیت سازمان های غیردولتی محلی نادیده گرفته می شود. اعطا کنندگان اغلب ناصبورتر از آن هستند که انتظار دراز مدت را برای حصول نتیجه دلخواه تحمیل کنند. بنابراین آن ها برای تخصیص منابع اغلب به توسعه ظرفیت توجه کافی نداشته و بلکه صرفاً به تأمین هدف های ابتدایی و اولیه مورد نظر علاقه مندی نشان می دهند.
نکته مهم دیگر در رابطه سازمان های غیردولتی بین المللی و سازمان های غیردولتی کشورهای جنوب آن است که آیا سازمان های غیردولتی کشورهای جنوب، سازمان های مردمی و مردم فقیر با پیشینه فرهنگی، اجتماعی و سیاسی مختلف را دارند یا نه. در مقابل افزایش تعداد سازمان های غیردولتی در کشورهای جنوب برای اعطا کنندگان کمک مشکلات زیادی را در زمینه پیدا کردن شرکاء مناسب برای انجام فعالیت های توسعه ای مورد نظر ایجاد می کند. این موقعیت تازه ممکن است به رشد گروهی از سازمان های غیردولتی فرصت طلب کمک کند که اصولاً منافع خود را در ارتباط با اعطاکنندگان کمک تعریف می کنند نه در انجام فعالیت هایی که بر طبق اساسنامه به عهده دارند. چنین سازمان هایی ممکن است بدون توجه به مردم فقیر و بی توجه به نیازهای محرومان کمک مالی دریافت نموده و این منابع مالی را نیز اغلب بدون توجه به اهداف و فعالیت های مورد انتظار هزینه کنند. این موقعیت ممکن است موجب نوعی انحصار برای ارتقاء مقیاس سازمان های غیردولتی شود و این امر به نوبه خود برای رشد سازمان های غیردولتی جدید و کوچک تر مشکلاتی ایجاد کند.

پی‌نوشت‌:

1.grassroots organization

منبع مقاله :
زاهدی مازندرانی، محمد جواد؛ (1388) نقش سازمان های غیردولتی در توسعه پایدار، تهران: مازیار، چاپ اول



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط