خاورشناسان و نسخ

شرق شناسان نیز مانند پیشنیانشان نسخ را بهانه‌ای برای شبهه افکنی در قرآن کریم قرار داده‌اند و آن را دلیلی بر تحریف در این کتاب نورانی گرفته‌اند و در این مورد از روایات ساختگی و دروغ، داستان‌های خرافی، اسرائیلیات و
چهارشنبه، 27 خرداد 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
خاورشناسان و نسخ
 خاورشناسان و نسخ

 

نویسنده: سیدعبدالرسول حسینی زاده




 

شرق شناسان نیز مانند پیشنیانشان نسخ را بهانه‌ای برای شبهه افکنی در قرآن کریم قرار داده‌اند و آن را دلیلی بر تحریف در این کتاب نورانی گرفته‌اند و در این مورد از روایات ساختگی و دروغ، داستان‌های خرافی، اسرائیلیات و اندیشه‌های سستِ برخی از نویسندگان در تفسیر و ناسخ و منسوخ کمک گرفته‌اند و آن را وسیله‌ای برای تشکیک در‌ این کتاب عزیز قرار داده‌اند.
پیش‌تر در تعریف اصطلاحیِ نسخ گفته شد، هرچند ظاهر نسخ برداشتن حکم است، ولی حقیقت آن اعلان پایان حکم است.
دانشمندان جهان اسلام همگی به اتفاق به کارگیریِ این واژه را درباره‌ی خداوند همراه با نوعی تجوّز و مسامحه می‌دانند و کسی از آنان نسخ را به معنای تغییر رأی و امثال آن تفسیر نکرده است، ولی گروهی از خاورشناسان درباره‌ی نسخ از تعبیراتی نظیر «الله یغیّر رأیه؛ خدا رأی و نظرش را عوض می‌کند» یا «ما یأتی به الله الیوم یُلغیه غداً؛ خداوند امروز چیزی می‌آورد و فردا آن را لغو می‌کند» استفاده کرده‌اند. (1)
اشکال هایی که آن‌ها به بهانه‌ی نسخ بر قرآن گرفته‌اند چیز تازه‌ای نیست، بلکه عمدتاً با آب و رنگ دادن به اشکال‌های اسلافشان، سعی در ایجاد شبهه افکنی در قرآن کریم کرده‌اند. یکی از نویسندگان مسیحی در این باره می‌نویسد: «از عیب هایی که مخصوص دین اسلام است مسئله‌ی ناسخ و منسوخ است. هرکس قرآن و تفاسیرش را بررسی کند می‌بیند ناسخ و منسوخ در آن فراوان است؛ به گونه‌ای که هیچ سوره‌ای از آن از ناسخ و منسوخ خالی نیست و این باعث تشویش ذهن و اضطراب فکر است. زیرا هر کس بخواهد قرآن را مطالعه کند در سرگردانی و حیرت می‌ماند و تمییز بین آیاتی که می‌توان به آن عمل کرد و آیاتی که عمل به آن روا نیست بر وی دشوار است.» (2)
همان گونه که ملاحظه می‌شود، این مبلّغ مسیحی برای رسیدن به اهداف سیاسی اش در این جا سه ادعای دروغ را مطرح می‌کند:
الف) نسخ از ویژگی‌های اسلام است؛ در حالی که پیش‌تر بیان شد موارد نسخ در عهد جدید و قدیم فراوان است.
ب) نسخ در قرآن فراوان است و هیچ سوره ای در قرآن خالی از آن نیست.
این ادعا نیز بر پایه‌ی برخی نوشته‌های قدما (که مفهوم نسخ را به معنای گسترده به کار برده‌اند) و برخی دیگر از نویسندگان سطحی نگر طرح شده است و فاصله‌ی زیادی با حقیقت دارد و موارد نسخ در قرآن از شماره‌ی انگشتان دست کمتر است.
ج) تمییز بین ناسخ و منسوخ در قرآن مشکل است؛ در حالی که این مطلب برای اهل فن و متخصصین پیچیده نیست.
در این جا فهرست وار به طرح برخی از اشکال‌های مستشرقان درباره‌ی نسخ می‌پردازیم:
1. در قرآن تناقض وجود دارد و آیات ناسخ و منسوخ گواه بر آن است.
در پاسخ می‌گوییم: در تناقض هشت وحدت شرط است که از آن جمله وحدت در زمان است؛ در حالی که ظرف زمانیِ حکم ناسخ و منسوخ یکی نیست.
2. برخی دیگر این شبهه را با بیان دیگری طرح کرده‌اند و آن این که: تناقض در قرآن ثابت است، چون نسخ عقلاً جایز نیست و شرعاً واقع نشده است، زیرا مستلزم یکی از دو محال است:
الف) بدا، زیرا احکام الهی بر اساس مصلحت است؛ بنابراین، اگر حکمی که نسخ شده است به سبب کشف مصلحتی می‌باشد که پیش تر، ناسخ علم به آن نداشته است لازمه‌ی آن جهل اوست که خداوند از آن منزّه است.
ب) عبث و بیهودگی، زیرا اگر با وجود مصلحت در «حکم منسوخ» نسخ شود، لازمه‌ی آن عبث و بیهودگی است. (3)
در جواب می‌گوییم اوامر الهی بر دو گونه است:
1. اوامر امتحانی: در نسخ آن‌ها هیچ یک از دو منع فوق لازم نمی آید، زیرا با گذشت زمانِ آزمایش هدف از تشریع آن پایان می‌یابد و با نسخ آن نه جهل لازم می‌آید و نه عبث.
2. اوامر حقیقی: در این گونه تکالیف نیز لازمه‌ی نسخ یکی از دو منع فوق نیست، زیرا احکام بر اساس مصالح و مفاسد تشریع می‌شود و مصالح و مفاسد با گذشت زمان و مقتضیات قابل تغییر است.
برای همین، نسخ احکام در ادیان الهی بر پایه‌ی مصالحی است که از روز اول بر خداوند آشکار بوده است هرچند بر بندگان پنهان بوده است. (4)
3. تحریم شراب در برنامه‌های پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نبود، حتی در آیه‌ی 67 نحل از شراب ستایش شده است و آن را از آیات الهی شمرده است، ولی به تدریج که آثار مستی در جامعه ظاهر شد، وی را وادار به تحریم شراب کرد. (5)
در جواب می‌گوییم: احکام الهی بر اساس مصالح و مفاسد است که با گذشت زمان و تغییر مقتضیات، امکان تغییر آن‌ها وجود دارد و اگر در بعضی از احکام اسلام تدرج در تشریع دیده می‌شود، بر همین اصل استوار است و این مطلب از نکات قوت احکام نورانی اسلام است. اما این که حرمت شراب در برنامه‌های پیامبر عظیم الشأن اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) نبود، گزافه گویی است. بر فرض خمر را از محرماتی بدانیم که تدریجاً تشریع شده است، فلسفه‌ی آن با توجه به خاستگاه دین مبین اسلام بر هیچ عاقلی پوشیده نیست و اتفاقاً آیه‌ی 67 نحل که مستشکل ادعا می‌کند شراب در آن ستایش شده است به روشنی به حرمت آن اشاره دارد، زیرا آن را در مقابل رزق حسن قرار داده است. (6)
4. قرآن ادعای جاودانگی دارد و هر چیزی که ابدی است باید ثابت و پایدار باشد؛ پس چگونه قرآن نسخ شده است؟ (7) در جواب باید گفت: نسخ چند حکم جزئی منافاتی با ابدیت قرآن ندارد.

پی‌نوشت‌ها:

1. محمد خلیفه، الاستشراق و القرآن العظیم، ترجمه‌ی مروان عبدالصبور شاهین، ص 168.
2. الهدایة، ص 155 بنا به نقل: محمد جواد بلاغی، الهدی الی دین المصطفی، ج1، ص 241.
3. محمد خلیفه، همان، ص 168 و عبدالعظیم ابراهیم محمد مرطعی، افترائات المستشرقین علی الاسلام عرض و نقد، ص 21.
4. شیخ فؤاد کاظم مقدادی، الاسلام وشبهات المستشرقین، ص 252-253.
5. همان، ص 259.
6. ر. ک: تفسیرالمیزان، ج12، ص 290 و التفسیرالکبیر، فخر رازی، ج20، ص 71.
7. محمد خلیفه، همان، ص 169.

منبع مقاله :
حسینی زاده، سیدعبدالرسول؛ (1390)، بررسی تطبیقی نسخ در قرآن کریم، قم: مؤسسه بوستان کتاب، چاپ اول



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط