، فاطمه خادمی (2)، عشرت صادقی (3)
چكیده
این پژوهش در نظر دارد با واكاوی سیره علمی حضرت امام رضا (علیه السلام)، سبك آموزش آن حضرت را مورد بررسی قرار دهد؛ با این هدف كه در ترسیم الگویی برگرفته از سیره رضوی، در راستای بومی سازی علوم انسانی، گامی در حد فهم خود برداشته باشد. از آنجا كه بومی سازی علوم دانشگاهی به ویژه در رشتههای علوم انسانی امری اساسی در حفظ فرهنگ ملی است، مطالعه سبكهای تعلیم و تربیت امامان معصوم (علیهم السلام)، میتواند راهگشا باشد. پژوهش حاضر توصیفی بوده و به روش كیفی، با بهرهگیری از تحلیل گفتمان اسناد و مطالب نقل شده از حضرت امام رضا (علیه السلام) انجام گردیده است. آگاهیهای موردنیاز این پژوهش، با مطالعهی كتابها و مقالهها با تأكید بر عیون اخبارالرضا (علیه السلام) گردآوری شده است. نتیجهها نشان دهندهی آن است كه سیره رضوی در امر آموزش، با بهرهگیری از روش عقلانی و به كارگیری سبك مناظره، به موفقیتهای شگرفی در آموزش و ترویج احكام الهی، آن هم در دورانی كه بیان مسائل كلامی، عقلی و فلسفی پررونق بود، دست یافت و در شكوفایی استعدادها و پیشرفت علم و دانش، نقش بسزایی داشت. این میتواند الهام بخش ما در تهیه و تدوین الگویی بومی برایایجاد یك سبك آموزشی كارآمد باشد.كلیدواژهها: سیره رضوی، سبك آموزش، روش عقلانی، مناظره.
مقدمه
زندگی امامان معصوم (علیهم السلام) در تمامی ابعاد آن، برای پیروان راستین آن بزرگواران، میتواند الگویی برای انتخاب یك سبك زندگی كامل باشد. شناساندن جنبههای مختلف زندگی امامان شیعه به نسل امروز، وظیفه دینی و انسانی همه كسانی است كه به نوعی در ترویج و آموزشهای فرهنگی مشاركت داشته و یا مسئولیتی برعهده دارند. این در جامعه امروز ما كه حریم معنوی و انسانی در معرض یورش فرهنگهای مخرّب غیربومی و اسلامی قرار گرفته، بر بومی سازی دانش به ویژه در علوم انسانی تأكیدی خاص میشود، ضروری به نظر میرسد. این پژوهش در صدد بررسی سبك و سیره علمی حضرت رضا (علیه السلام)، به عنوان عالم آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) است؛ با این هدف كه با تحلیل گفتمان (4) مطالب نقل شده از آن حضرت و شناسایی مؤلفههای مهم در سبك آموزشی ایشان، به بازنمایی گوشهای از روش آموزشی آن حضرت پرداخته، در ترسیم یك روش علمی برای بومی سازی علوم انسانی در كشور، گامی برداشته باشد.دربارهی سیره رضوی، مقالهها و كتابهای بسیاری به رشته تحریر درآمده است، اما مطالعات اندكی به سیرهی علمی آن حضرت، توجه داشتهاند. سپنچی و همكاران (1390)، در پژوهشی با عنوان «اقناع و تغییر نگرش، جایگاه آن در سیره ارتباطی امامان معصوم (علیهم السلام)؛ با مروری بر مناظرات مكتوب حضرت امام رضا (علیه السلام) »، شیوه مناظرهای امام رضا (علیه السلام) را با رویكردی برون دینی بررسی كرده و در این راستا به تبیین نظریات مطرح در حوزهی ارتباطات انسانی با موضوع اقناع پرداختهاند. در این مطالعه، مواردی از شیوه مناظراتی امام رضا (علیه السلام)، بر اساس ماهیت پژوهش كه كاری تطبیقی در حوزهی نظریات اقناعی میباشد، مورد بررسی قرار گرفته است. مجیدی (1392)، در مقالهای با عنوان «تحلیل گفتمان مناظرههای امام رضا (علیه السلام) »، به این پرسشها پاسخ داده است كه از منظر تحلیل گفتمان، مناظرههای آن حضرت با دیگران چگونه تحلیل میشود؟ بهرهگیری از این روش، چه گوشههایی از منظر زبانی و موقعیت طرفهای گفت و گو میگشاید؟ ویژگیها و ظرفیتهای مناظرههای امام رضا (علیه السلام) به منزله شكلی از ارتباط كلامی و تبلیغ دینی چیست؟
بر اساس یافتههای این مطالعه، دقت در مناظرههای امام با نمایندگان ادیان و فرق دیگر با تمركز بر مقوله واژگان، چشم انداز، استعاره، انسجام تاریخی، نقل قول و تأكید ساختاری، نشان دهندهی این واقعیت است كه امام با وجود اثبات حقانیت و ابطال ادعاهای طرف مناظره، از منازعه اخلاقگریزِ گفتمانی، برحذر مانده و در كمال صراحت، دقت، ادب و احترام، این مناظرهها را به عرصهای برای اثبات امامت و خاتمیت پیامبر اسلام تبدیل كردهاند. یحیی میرحسینی و همكاران (1392)، نیز در مقالهای با عنوان «روشهای رویارویی امام رضا (علیه السلام) با پیروان ادیان، فرق و مذاهب اسلامی»، شیوههای مقابله امام رضا (علیه السلام) با فرق مختلف را مورد مطالعه قرار داده و به این نتیجه دست یافتهاند كه آن حضرت به عنوان بزرگترین اندیشمند اسلامی زمان خود و رهبری جریان فكری- مذهبی امامیه به رویارویی و موضعگیری در برابر اندیشههای التقاطی و الحادی پرداخته و برای این منظور در مرحله آغازین از روش مناظره و گفت وگو استفاده كرده و در مرحله دوم، باورهای انحرافی را مورد آسیب شناسی قرار داده است.
ابزار دیگری كه مورد استفادهی آن حضرت قرار میگرفت، تفسیر و تأویل نصوصی است كه ظاهر آنها باعث سوء برداشت شده بود. چهارمین ابزار كه از آن به سلاح تعبیر شده، دعا و راز و نیاز است. چنانچه هیچ یك از روشهای چهارگانه اثربخش نبودند، امام رضا (علیه السلام) به منظور انتشار نیافتن افكار التقاطی، به حصر اجتماعی روی میآوردند. در پژوهشی با عنوان «پایگاه علمی حضرت رضا (علیه السلام) در اصلاح و شكوفاسازی علوم دوران خود»، سبحانی نژاد و نوروزی (1388)، به بررسی حركتهای علمی شاخص امام رضا (علیه السلام) به منظور ساختدهی و زمینهسازی شكوفایی علمی جامعهی عصر خود و همچنین برخی از مهمترین مصداقهای عینی جلوه و تأثیرهای علمی امام رضا (علیه السلام) در آن عصر پرداخته و بهاین نتیجه رسیدهاند كه توجه و اهتمام به توسعهی علوم مختلف، ایجاد فضای علمی برای طرح اندیشههای مخالف، ترویج روش منطقی و عقلانی بحث و مناظره، تأسیس حوزههای علمی در بغداد، مدینه و كوفه و تألیفهای متعدد در حوزههای گوناگون از مهمترین راهبردهای علمی امام رضا (علیه السلام) بوده است. «روش مناظره علمی در سیره آموزشی امامان معصوم (علیهم السلام)؛ مطالعه موردی: مناظرات علمی امام رضا (علیه السلام) »، پژوهش دیگری بود كه توسط هاشمی اردكانی و همكاران (1387)، انجام گرفت. در این پژوهش الگوی عملی مناظره ارائه شده و روش مناظراتی آن حضرت به عنوان یك روش آموزشی اثربخش مورد بررسی قرار گرفته است.
پژوهش حاضر در نظر دارد، با تحلیل گفتمان مطالب نقل شده از حضرت رضا (علیه السلام)، مؤلفههای مهم سبك آموزشی آن حضرت را مورد شناسایی و واكاوی قرار دهد.
تحلیل گفتمان
واژه گفتمان (5) كه سابقه آن بنابر برخی منابع، به قرن چهاردهم میلادی برمیگردد، از واژه فرانسوی discours و لاتین discursus به معنای گفتوگو، محاوره، گفتار و از واژهی discursum/discurrer به معنای طفره رفتن، از سرباز كردن، تعلّل ورزیدن و... گرفته شده است. (6) اصطلاح تحلیل گفتمان كه در زبان فارسی به سخنكاوی، تحلیل كلام و تحلیل گفتار ترجمه شده است، نخستین بار در سال 1952 در مقاله یك زبان شناس معروف انگلیسی به نام زلیك هریس (7) به كار رفت. زلیك هریس به تحلیل گفتمان، نگاهی فقط صورتگرایانه و ساختارگرایانه دارد، دیدگاهی كه به جمله، شكل و صورت متن و نه به كاركرد آن توجه میكند. تئون آندریانوس ون دایك (8)، زبان شناس هلندی، یكی از مهمترین نظریهپردازان در این حوزه به شمار میرود. از دیگر صاحب نظرانی كه تحلیل گفتمان را از بعد روش مدنظر قرار دادهاند و در سطحهای متفاوتی از بررسیهای گفتمانی به آن توجه داشتهاند، میتوان به نورمان فركلاف (9) اشاره كرد.بعد از هریس، بسیاری از زبان شناسان، تحلیل گفتمان را در مقابل تحلیل متن به كاربردند. در نظر آنان، تحلیل گفتمان شامل تحلیل ساختار زبان گفتاری (مانند گفتوگوها و سخنرانیها) است؛ ولی تحلیل متن، شامل تحلیل ساختار زبان نوشتاری (مانند مقالهها، داستانها و گزارهها) میشود. این در حالی است كه برخی دیگر معتقدند، تحلیل گفتمان، هم تحلیل زبان محاورهای و هم تحلیل متون نوشتاری را دربرمیگیرد. وجه دیگری از تفاوت كه تحلیل محتوا را از تحلیل گفتمان، متمایز میسازد، مربوط به زمینههای روش شناختی میشود، بهاین معنا كه روش «تحلیل گفتمان» كیفی است، در حالی كه «تحلیل محتوا» یك روش كمی است و براساس اندازهگیری مقدار چیزی در یك نمونه سنجیده می شود. هدف تحلیل گفتمان عمدتاً تشریح دادههای كیفی است و نه دادههای كمّی. نكتهی دیگر آنكه تحلیل محتوا به طور عمده بر مبنای دادههای قابل مشاهده و محاسبهپذیری چون واژهها، عبارتها و جملهها مبتنی است، تحلیل گفتمان به ساختارهای معناشناختی توجه دارد و فرضها، ارتباطها، دلالتها و راهبردها را هم روشن میسازد. به دیگر سخن، در تحلیل گفتمان به جای شمارش و مقدارهای آماری با معناشناسی كاربردی متن سروكار داریم. در واقع، تحلیل گفتمان به عنوان یكی از الگوهای تحلیل كیفی، افقهای بسیار دورتری را دنبال میكند. (10)
نگاه ساختارگرایانه به گفتمان سبب میشود، برخلاف تحلیلهای سنتی زبان شناسانه، فقط به عناصر نحوی و لغوی تشكیل دهندهی جمله به عنوان عمدهترین مبنای تشریح معنا توجه نشود، بلكه عوامل بیرون از متن، یعنی بافت موقعیتی (11)، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، ارتباطی و غیره از اهمیت تعیین كنندهای برخوردار باشد.
امروزه تحلیل گفتمان، به عنوان روشی نوین برای پژوهش در متنهای ارتباطی، حاصل مطالعه زبان به عنوان یك پدیده اجتماعی یا رویكردی جامعه شناختی به مقوله زبان است و دلالت بر آن دارد كه متن، امری اجتماعی است؛ كه در خلال روابط اجتماعی و نه بیرون و مستقل از آن، تكوین مییابد. (12) مطالعه حاضر در نظر دارد، با ارائه تحلیل گفتمان سیره علمی امام رضا (علیه السلام) با توجه به متن اجتماعی كه آن گفتمانها در بستر آن صورت گرفته است، دریافتی دیگر از روش علمی آن حضرت ارائه دهد. از این رو، بجاست پیش از ورود به بحث، تأملی در شرایط اجتماعی و سیاسی كه آن حضرت در آن به سر میبرد، داشته باشیم. این نكتهها در فهم بهتر سبك و سیاق علمی آموزشی آن امام همام راهگشا خواهد بود.
شرایط اجتماعی و سیاسی دوران امام رضا (علیه السلام)
امامان معصوم (علیهم السلام)، به دلیل برخورداری از شخصیت نمونه و نفوذ معنوی كه بر مردم داشتند، برای خلفا و حاكمان زمان خود، خطر بزرگی به شمار میرفتند. از این رو هر یك به فراخور شرایط زمان خود، به نوعی برای منزوی ساختن این امامان دست به دسیسه و نیرنگ زده یا آنان را به شهادت رساندند. مأمون، از جمله خلفایی بود كه با توجه به شرایط علمی حاكم در دوره خود، با هدف زیر سؤال بردن توانمندی علمی امام رضا (علیه السلام) و خراب كردن وجههی آن حضرت، درصدد برآمد وی را با علما و زعمای مذاهب مختلف و دانشمندان مشهور، درگیر مناظرات علمی و مذهبی سازد. اصولاً خلفا و حكام، برای تحقق هدفهای سیاسی خود، دست به تشویق علمای عصر میزدند. با چنین شیوهای، بسیاری از نقشههای خویش را از طریق این دانشمندان عملی میساختند، ضمن آنكه خود را دوستدار علم و عالم نشان میدادند و دانشمندان را زیر سلطه خود درمیآوردند و هرگاه از ناحیه آنها احساس خطر میكردند، برای رهایی از دست آنان به هر وسیلهای متوسل میشدند. (13) مأمون با هدف فرونشاندن قیام علویان و جلب نظر آنان، امام رضا (علیه السلام) را از مدینه به جایگاه حكومت خود، كشید تا با نزدیك شدن به او، رفتارهای ظالمانهاش را مشروع جلوه دهد و با اعطای ولایتعهدی به آن حضرت، تنها علت قیامها و مخالفتهای علویان را كه مدعی غصب خلافت بودند، از میان بردارد، اما این خدعه با چهره موجّه امام و هیمنه علمی او به شكست كشید.مدت امامت امام رضا (علیه السلام)، حدود بیست سال بود كه ده سال اول آن با زمامداری هارون، پنج سال بعد با خلافت امین و پنج سال آخر با خلافت مأمون مصادف بود. در آن عصر، گرایش جامعه اسلامی و محافل علمی دینی به بحث و گفتوگو، نشان دهندهی راهیابی مباحث مختلف فلسفی و كلامی به حوزه محافل اسلامی و همچنین رشد روحیه كاوشگری در میان مسلمانان است. مهاجرتها و وجود ملیتهای مختلف در جغرافیای گسترده آن روز سرزمین اسلامی، امام را با تكثّر فِرق، مذهب، فكر و عقیده و بحران فكری ناشی از ورود ملل مختلف به سرزمین اسلام مواجه كرده بود.
از آنجا كه مأمون به ترجمه كتب فلسفی یونان دستور داده بود، به جهت اهدای جوایز به مترجمان، بسیاری از دانشمندان متوجه كتب فلسفه یونان شدند و آنها را به زبان عربی ترجمه كردند. به همین دلیل، شاید بتوان دورهی امام رضا (علیه السلام) را دورهی ترجمه متون عقلانی و فلسفی یونان به عربی و ورود تفكر فلسفه یونانی به جامعه اسلامی دانست، زیرا فلسفه یونان كه به طور عمده برگرفته از آرا و نظریات سقراط، افلاطون و ارسطو بود، وارد بحثهای آزاد میان ادیان و مذاهب شد و محافل علمی اسلامی را دستخوش تحرك در مباحثات علمی كرد. اگرچه برخی معتقدند، مأمون برای مقابله با افكار امامان (علیهم السلام) و حمله به مبانی اعتقادی مسلمانان، دست به این كار زد تا سرنوشت اسلام همچون مسیحیت دچار انحراف شود، اما به هر حال، این تحرك علمی، به شكل گیری شرایطی انجامید كه به دورهی«نهضت ترجمه» شهرت یافت. به این ترتیب، اگرچه زمینه مباحثات بین ادیان در جامعه اسلامی، از زمان امام صادق (علیه السلام) رو به گسترش نهاد، ولی در زمان هارون و مأمون و عباسی، به اوج خود رسید و بحثهای اعتقادی و كلامی و مناظرات علمی، رونقی مضاعف یافت. به سه دلیل اساسی، حضرت رضا (علیه السلام) در كانون این مباحثات قرار گرفت:
1- شبهههایی كه فتنه واقفیّه درباره امامت حضرت رضا (علیه السلام) مطرح میكرد.
2- هلاكت برمكیان، یكی از مهمترین دشمنان اهل بیت (علیهم السلام) در دستگاه هارون كه سبب شد فرصت مناسبی برای نشر آثار اهل بیت (علیهم السلام) فراهم شود.
3-ولایتعهدی امام رضا (علیه السلام) كه نگاهها را متوجه ایشان كرد، به ویژه آنكه مأمون عباسی با نیت ناتوان نشان دادن حضرت، مبادرت به برپایی مجالس بحث و مناظره با بزرگان ادیان و علمای مذاهب مختلف میكرد. این محافل نیز به نوبه خود، آن حضرت را كانون توجه علمی ساخته بود. این مناظرات، فرصتی شد تا میان این معارف و مذاهب بحث صورت گیرد و نقاط افتراق آنها مورد ارزیابی دو طرف واقع شود. در واقع، آن حضرت توانستند با بهرهگیری از موقعیت سیاسی به وجود آمده و فضای به ظاهر باز سیاسی، به بیان و انتشار فرهنگ اسلام دست بزنند.
روش تحقیق
روش پژوهش در این مطالعه، كیفی بوده و به شیوه تحلیل گفتمان، سبك آموزش را در سیره علمی امام رضا (علیه السلام) مورد بررسی قرار داده است. همان گونه كه اشاره شد، در تحلیل گفتمان، تحلیلگر در بررسی یك متن از خود متن فراتر میرود و وارد بافت یا زمینه متن میشود؛ یعنی از یك طرف، به روابط درون متن و از طرف دیگر، به بافتهای موقعیتی، اجتماعی، سیاسی و تاریخی متن میپردازد. اطلاعات موردنیاز این پژوهش به روش كتابخانهای گردآوری گشته، با تحلیل گفتمان موضوعهای نقل شده و مناظرههای آن حضرت با سران و پیروان مذاهب، به ویژه با استناد به متون كتاب عیون اخبارالرضا (علیه السلام)، به مطالعه سیره رضوی در امر آموزش پرداخته میشود.پرسش اصلی پژوهش
سیره رضوی در امر آموزش، با توجه به شرایط آن زمان، از چه مؤلفههایی برخوردار بود كه ترویج احكام اسلامی توسط آن حضرت را قرین موفقیت ساخت؟پرسشهای فرعی
1) ویژگیهای شخصیتی حضرت امام رضا (علیه السلام)، عامل مهمی در موفقیت سیره آموزشی آن حضرت به شمار میرود.2) اتخاذ روش عقلانی، با توجه به شرایط آن زمان، بهترین روش برای تبیین و پیشبرد آموزههای اسلامی بوده است.
3) استفاده از روش مناظره و بحثهای رویاروی، در جلب توجه اهل دانش و ترویج احكام اسلامی نقش خارق العادهای داشته است.
تحلیل یافتهها
فرضیه نخست:
ویژگیهای شخصیتی حضرت امام رضا (علیه السلام)، عامل مهمی در موفقیت سیره آموزشی آن حضرت بوده است.ویژگیهای شخصیتی امام رضا (علیه السلام)
امام رضا (علیه السلام)، از یك سو، به لحاظ ویژگیهای انسانی و اخلاقی و از سوی دیگر، به دلیل تسلط بسیار بالایی كه بر علومی مثل فلسفه، كلام، فقه، تفسیر، حدیث، نجوم و طب داشته، از شخصیت منحصر به فردی برخوردار بوده است. خصلتهای اخلاقی امام رضا (علیه السلام) به گونهای بود كه به ایشان نفوذ كلام میبخشید. برخورد مؤدبانه و محبت آمیز، لحن آرام، فصاحت و بلاغت ایشان در سخن گفتن، پرهیز از فخرفروشی (14)، اجتناب از خودرأیی (15)، صداقت و راستگویی، آزاداندیشی، سعه صدر، احترام به طرف مقابل در مباحث و گوش دادن به آنان بدون آنكه صحبتشان را قطع كند، حتی اگر موافق عقاید آنان نبود، خودداری از برخورد اهانتآمیز (16) و تشویق مردم به علم آموزی (17)، تنها برخی از ویژگیهای اخلاقی آن حضرت به شمار میروند. رعایت عدالت و انصاف در گفتار را از سوی آن حضرت میتوان در مناظره ایشان با عمران صابی دید. هنگامی كه عمران صابی برای پرسش از امام اجازه خواست، امام فرمود: بپرس، ولی انصاف داشته باش و از سخن باطل و ناحق بپرهیز (18). جعفر بن نعیم بن شاذان درباره ویژگیهای شخصیتی امام (علیه السلام) روایت كرده است: هرگز ندیدم حضرت رضا (علیه السلام) با كلامی در گفتارش، به كسی جفا و یا درشتی كند؛ و هیچگاه ندیدم سخن كسی را قطع كند، صبر میكرد تا طرف، سخنش تمام شود و بعد اگر لازم میدید، كلامی میگفت. (19) امام رضا (علیه السلام)، حلم و بردباری، علم و سكوت را از نشانههای فقیه دانستهاند (20) و همواره مردم را به آن دعوت میكردند. در توصیف خضوع ایشان نیز ذكر همین نكته بس كه فرمودند: هر كس به مسلمان فقیری طوری سلام كند كه با سلام بر ثروتمندان فرق كند، خداوند در قیامت، او را خشمگین ملاقات خواهد كرد. (21) روایت دیگری درباره منع ایشان از فخرفروشی وجود دارد كه توسط عبدالسلام بن صالح هروی نقل شده است. بر اساس این روایت، امام رضا (علیه السلام) فرمودند: هر كس مطلبی را بیاموزد تا با افراد نادان بحث و جدل كند، یا با علما فخرفروشی كند و جماعتی از مردم را به سوی خود، متوجه نماید، اهل جهنم است. (22) برخورداری از چنین خصلتهایی به امام، شخصیتی خارق العاده میبخشید.گذشته از این ویژگیها، امام به لحاظ پاكیزگی و آراستگی ظاهر، به گونهای نیكو و مناسب در اجتماع حضور مییافتند. معمر بن خلاد از آن حضرت نقل كرده است كه شایسته نیست انسان هیچ روز، عطر و بوی خوش را ترك كند، اگر هر روز برایش ممكن نیست، یك روز در میان عطر بزند و اگر این مقدار هم نمیتواند، در هر جمعه به این كار اهتمام ورزد و این كار را ترك نكند. (23) این ویژگیهای انسانی امام رضا (علیه السلام)، سبب گرایش و علاقهمندی مردم به هم صحبتی با ایشان از یك سو و نفوذ كلام آن حضرت از سوی دیگر میشد.
فرضیه دوم:
اتخاذ روش عقلانی، با توجه به شرایط آن زمان، بهترین روش برای تبیین و پیشبرد آموزههای اسلامی بوده است.سیره علمی امام رضا (علیه السلام)، با توجه به ویژگیهای اخلاقی و انسانی ایشان و نیز تسلط علمی آن حضرت و از سوی دیگر با توجه به شرایط اجتماعی و سیاسی آن دوره، از ویژگیهایی برخوردار بوده است كه برخی از مهمترین آنها عبارتاند از: استفاده از روش عقلی، اعتمادسازی مبتنی بر مستندات، اقناع و تكریم انسان.
استفاده از روش عقلی
رویّه اصولی حضرت رضا (علیه السلام)، برای هدایت مردم، تشویق آنان به تعقل و بحث و استدلال عقلی بود. در همین رابطه، ایشان همواره اصحاب و پیروان خود را از شتاب در پذیرش یا رد افكار و عقاید دیگر مكتبها برحذر میداشتند. حمدان دیوانی میگوید، امام فرمودند: دوست انسان، عقل او و دشمنش جهل اوست. (24) انتخاب شیوه مناظره برای بحث، خود به تنهایی میتواند مؤید این واقعیت باشد كه امام (علیه السلام) از شیوههای عقلانی برای پاسخ به شبهات و ابهامات استفاده میكرده است. با تأملی در مناظرات آن حضرت با مخالفان دین و مذهب و متكلمان اسلامی و غیراسلامی، بهاین نكته پی میبریم كه رویّهی وی در مناظرات، این نبود كه اعتقادات اسلام را مفروض بداند و آن را مبنایی برای بحث قرار دهد و یا بكوشد آن را به طرف مقابل تحمیل كند، بلكه از طریق استدلال عقلی و با محور قرار دادن مشتركات اعتقادی و دینی؛ و یا با استناد به موضوعهایی كه در كتاب آسمانی خود آنها - تورات، انجیل و... آمده بود، به بحث و مناظره میپرداخت. قوه استدلال آن حضرت به حدی محكم و قوی بود كه مخاطبان در برابر آن، توان خود را از دست میدادند و تسلیم مقام علمی او میشدند. دفاع عقلانی از دین در مناظرههای امام رضا (علیه السلام)، حكایت از جایگاه ارزشمند عقل و خرد در سیره رفتاری حضرت دارد. همه سخنان آن حضرت در اثبات ادعای خود، با اصل یا اصول منطقی همراه بوده است. به كارگیری روش عقلانی توسط امام رضا (علیه السلام)، از توصیههای الهی برای تعقل نشئت میگیرد؛ چرا كه قرآن هنگامی كه از آفرینش و مسائل اعتقادی سخن به میان میآورد، همگان را به تفكر و تعقل میخواند. گذشته از این، در دورهی عباسیان، گرایش عمومی اهل اندیشه در جامعه بر محور عقلگرایی قرار داشت و بازتاب این اندیشهها، مردم را نیز بهاین علوم متمایل ساخته بود. امام حتی فلسفه احكام را با دلایل عقلی تبیین میكردند (25)؛ به عنوان مثال، در مورد حرام بودن تغذیه گوشت خوك به دلایل اخلاقی و بهداشتی استناد مینمود. (26)امام رضا (علیه السلام) با اتخاذ روش عقلی در مباحثات و مناظرات خود، حركت علمی همراه با عقلانیتی را رهبری كرد كه تحول علمی عظیمی را در تاریخ اسلام پدید آورد و به این ترتیب، برخلاف میل مأمون، موقعیتهای تهدیدآمیز به فرصتی برای ترویج و تبلیغ دین اسلام و گفتمان ولایت تبدیل شد.
اعتمادسازی با تأكید بر مستندات
یك بحث اثربخش، مستلزم اعتمادسازی و جلب اطمینان طرف مقابل بهاین موضوع است كه آنچه گفته میشود، مستند و معتبر بوده، و با استناد به مواردی عنوان میشود كه مورد قبول آنهاست. امام رضا (علیه السلام)، از همین شیوه استفاده میكرد و با توجه به موضوع بحث و اعتقادهای طرف مناظره، سخنان خود را به منابع مورد قبول طرف مقابل مستند میساخت. ابن بابویه در عیون اخبارالرضا (علیه السلام) با ذكر مناظرهی امام با اهل ادیان دربارهی توحید، نشان میدهد كه امام رضا (علیه السلام)، مخاطب را مستقیم به منابع مورد وثوق (كتابهای آسمانی) آنها و یا گفتههای افراد مورد اطمینان آنان ارجاع میدادند (27)؛ به عنوان مثال، امام در مناظره با جاثلیق برای اثبات بشارت پیامبری حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، در آیین مسیح، به نقل قولی از یوحنای دیلمی میپردازد كه به اذعان جاثلیق، محبوب ترین شخص نزد مسیح بود. (28) در مناظرات درون دینی نیز امام (علیه السلام)، با اشرافی كه نسبت به آیات قرآن و روایات داشتند، با استناد بهاین منابع، با طرف مقابل به بحث میپرداختند. نمونههایی از این مناظرات در كتاب شیخ صدوق آمده است، از جمله مناظره آن حضرت با مأمون درباره تفاوت میان «عترت» و «امت» (29). بهاین ترتیب، امام (علیه السلام)، با مستندگویی سبب جلب اعتماد طرف مقابل به استدلالهای خود، میشد.اقناع
اقناع، از ابزارهای اساسی در ارتباطهای انسانی و به بیان بهتر، خاص ارتباطهای انسانی است. اقناع از طریق تغییر نگرشی كه در طرف مقابلایجاد میشود، شكل میگیرد. به بیان دیگر، اقناع فرایندی طبیعی، مستدل و عقلانی از یك سو و عاطفی و قلبی از سوی دیگر است؛ در آن از سادگی و یا ناتوانی ذهنی انسانها سوءاستفاده نشده، اندیشه یا پیام تحمیل نمیشود. اقناع، مستلزم بروز تغییر در ذهن آدمی، پذیرش به خواست، اندیشمندانه و درونی سازی است. (30) روشی كه امام رضا (علیه السلام) در بحثها و مناظرات از آن استفاده میكرد، مبتنی بر اقناع بود و برای این منظور، به سخنان طرف مقابل برای نزدیك شدن هر چه بیشتر به مخاطب و درك هرچه بهتر تجربه او، دقیق گوش فرامی داد. این ابزار به قدری كارآمد بود كه حتی برخی از طرفین مناظره در انتهای بحث، به دین اسلام میگرویدند. در یكی از این گفتوگوها و مناظرات، عمران صابی از عالمان و فیلسوفان معاصر امام، در پایان اسلام آورد. (31)امام (علیه السلام) گذشته از پاسخگویی در مناظرات غیردینی، در موارد بسیاری به پرسشهای مأمون پاسخ داده و او را چنان قانع كرده كه وادار به اعتراف به علم آن حضرت شده است. در این خصوص میتوان به موردی اشاره كرد كه پس از پاسخ حضرت رضا (علیه السلام) به پرسش مأمون دربارهی تناسخ و مسخ شدگان،دیده میشود و نشان میدهد كه چگونه مأمون، زبان به تحسین حضرت گشود و گفت: ای ابوالحسن! خداوند پس از تو مرا زنده نگذارد. به خدا سوگند، علم صحیح فقط نزد شما خاندان یافت میشود و دانش همه پدرانت، یكجا به تو رسیده است. (32)
به كارگیری روش اقناع در مباحث، با توجه به رونق علوم كلامی در آن دوران توجه علاقهمندان به علوم اسلامی را به خود جلب كرد؛ به گونهای كه حتی ورود امام (علیه السلام) به شهر نیشابور، یكی از پایتختهای علمی جهان اسلام در آن روزگار، میتواند به دلیل استقبال علمای اسلام از حدیثهای امام رضا (علیه السلام) باشد؛ حدیثهایی كه مبتنی بر عقلانیت و اقناع بود.
فرضیه سوم:
استفاده از روش مناظره و بحثهای رویاروی، در جلب توجه اهل دانش و ترویج احكام اسلامی نقش خارق العادهای داشته است.ایجاد مدرسه علمی امام رضا (علیه السلام) در مدینه، تألیف كتابهای اعتقادی و فقهی؛ و شركت در مجالس مناظره با فرقههای گوناگون، برخی از مهمترین تلاشهای آن حضرت در ترویج فرهنگ اسلامی و علوم قرآنی است؛ كه از میان آنها مناظرههای حضرت از اشتهار و تأثیرگذاری ویژه ای برخوردار است. سیره علمی ایشان در مناظرهها، واجد نكتههای ارزشمندی به لحاظ نوع رفتار و گفتار علمی است. مناظره به عنوان شیوهای كارآمد در بحث، از دیرباز مطرح بوده و اهمیت خود را تا به امروزه حفظ كرده است. معنای لغوی این واژه: نظیر كسی یا چیزی گردیدن، یكی را نظیر دیگری گردانیدن، با هم بحث كردن، مجادله و نزاع با همدیگر و بحث با یكدیگر در حقیقت و ماهیت چیزی (33). در مناظره دو طرف گفتوگو میكوشند با استفاده از مقدمات مسلم و پذیرفته شده از سوی طرف مقابل، به گونهای كه نقض آن دشوار باشد، مطلب خود را اثبات و در مواردی نیز برتری و فضیلت خود را بر دیگران ثابت كند. (34) مناظره، به عنوان یك ابزار اقناعی در تعاملات میان فردی، فضا و زمینه لازم را برای ارائه و طرح اندیشهها و دیدگاههای مختلف فراهم میآورد. امام رضا (علیه السلام)، زمانی به مقابله و مناظره با سران فرقههای مختلف درون دینی و برون دینی پرداختند كه بیشتر آنها با استفاده از فضای باز ایجاد شده توسط مأمون در حال تئوریزه كردن عقاید و تبلیغ باورهایشان بودند. (35) چنین شرایطی موجب گسترش انحرافها، التقاط و باورهای باطل در میان مسلمانان شده بود. (36)
اسامی دقیق مناظره كنندگان در هیچ كتابی ذكر نشده و نامهای جاثلیق، رأس الجالوت، هربذ و مانند آنها عنوان مقامهایی است كه آنها در دین خود، داشتهاند: به عنوان مثال جاثلیق مقام سراُسقفی مسیحیان در ایران بوده است. (37) اگرچه امام مناظرات بسیاری داشته، اما هفت مورد آنها از اهمیت بیشتری برخوردارند. شیخ صدوق، در عیون اخبارالرضا (علیه السلام)، مناظرات آن حضرت را آورده كه چهار مناظره مهم امام (علیه السلام) با سران و پیشوایان دیگر ادیان شامل موارد زیر بوده است: (38)
1) مناظره با جاثلیق، رئیس اسقفها و پیشوای عیسویان.
2) مناظره با رأس الجالوت (لقب دانشمند بزرگ یهودی).
3) مناظره با هربذ اكبر (لقب پیشوای بزرگ مذهب زردشتی).
4) مناظره با عمران صابی (بزرگ پیروان حضرت یحیی)
مأمون برای ایجاد شبهه در اذهان مردم نسبت به احكام و آموزههای دین اسلام و دور كردن آنان از امام رضا (علیه السلام)، مجالس بحث و مناظره برگزار میكرد و بزرگان ادیان، دانشمندان، فلاسفه و متكلمان بزرگ را برای مناظره با آن حضرت به این مجالس دعوت میكرد. پس از آنكه امام وارد مرو شد، فضل بن سهل وزیر مأمون، مأمور ترتیب دادن مناظرهای میان امام و بزرگان ادیان و دانشمندان شد. فضل بن سهل نیز جاثلیق- بزرگ مسیحیان، رأس الجالوت- بزرگ یهود، و سران صابئان- گروهی از اهل كتاب، و هربذ اكبر- بزرگ زردشتیان، و فیلسوفان و متكلمان را فراخواند و در مجلسی گردآورد. شرح این مناظره كه در عیون اخبارالرضا (علیه السلام) آمده است. (39) نشان دهندهی نیت شوم مأمون از برگزاری این جلسه و پشیمانی از انجام چنین كاری به دلیل موفقیت امام در این مناظره است؛ زیرا این مناظرات به جای اینكه سبب اخلال و اغتشاش فكری جامعه شود، باعث تقویت علمی علمای اسلام شد.
امام رضا (علیه السلام)، هرگز سكوت در برابر باورها و نظرگاههای دیگر مذاهب را روا نمیدانست، بلكه بر تعامل درست و احتجاج بر مبنای دیدگاههای خودشان معتقد بود. خصلتهای فردی و شخصیت علمی قوی آن حضرت، در مدیریت سبكی خاص (مناظره) در آموزش و ترویج علوم دینی و ایجاد تحرك و شكوفایی در علوم آن عصر، نقش بسزایی داشت. در میان امامان شیعه (علیهم السلام)، چهار تن فرصت نشر اسلام را یافتند؛ امام علی، امام باقر، امام جعفرصادق و امام رضا (علیهم السلام). اگرچه همهی امامان در نشر علوم كوشیدهاند، اما شرایط برای این چهار تن بیش از دیگران آماده بود. در این میان، بهترین دوره گفتوگوی ادیان، دورهی حضرت رضا (علیه السلام) بوده است و به همین دلیل، به عالم آل محمد اشتهار یافت. تسلط امام به ادیان و كتابهای آسمانی و نیز علومی مثل فلسفه، كلام، فقه، تفسیر، حدیث، نجوم و طب، به ایشان وجهه علمی منحصر به فردی بخشیده بود؛ به طوری كه كتاب آن حضرت، در امور پزشكی نیز از ویژگیهای خاصی برخوردار بود و سبب شد كه مأمون دستور دهد، آن را با طلا بنویسند. از این روی، این كتاب به رساله ذهبیه موسوم شد.
گذشته از اینها، امام رضا (علیه السلام) به همه لغات و زبانهای مردمان و ملتها آگاهی داشت و هر قومی را به زبان و گویش خودشان راهنمایی میكرد و با هركس به زبان خود او سخن میگفت (40)؛ امری كه اثربخشی مناظره را چندان میساخت و موجب شگفتی همگان میشد. این امر، امروزه در نظریههای ارتباطات، از منظر تأثیرگذاری منبع پیام برگیرنده پیام، از اهمیت خاصی برخوردار است. ارتباط بی واسطه زبانی میان دو طرف بحث، به دلیل انتقال فراز و فرودهای كلامی و لحن سخن گفتن، انتقال دهندهی بار عاطفی نیز خواهد بود كه به فهم دقیقتر بحث كمك میكند. این تسلط به زبان و علوم مختلف، تأثیری بس شگرف برطرف مناظره و شاهدان و حاضران در جلسه میگذاشت و حلّ بسیاری از مسائل و ابهامها را آسان میكرد. وجههی علمی امام به حدی بارز و آشكار بود كه حتی دشمنان را به اعتراف وامی داشت. از رجاء بن ضحّاك كه مأمون او را مأمور آوردن حضرت امام رضا (علیه السلام) به مرو كرده بود، نقل شده كه وقتی وی از این سفر بازگشت و مأمون را در جریان آنچه در این سفر از امام دیده بود، گذاشت، مأمون گفت: آری ای پسر ضحاك! این مرد بهترین خلق روی زمین و از همه علمش بیشتر و عبادتش افزونتر و درست و بجاتر است؛ پس آنچه دیدهای، برای هیچ كس بازگو مكن... (41) ابراهیم بن عباس میگفت: از وی (امام رضا (علیه السلام) آگاهتر در تاریخ، از ابتدای زمان تا روزگار خودش احدی را ندیدم و مأمون با پرسش از هر چیز، او را مرتب امتحان می كرد و او پاسخ درست میداد. (42)
بنابراین، تسلط علمی امام رضا (علیه السلام) را در كنار ویژگیهای رفتاری و گفتاری ایشان میتوان از عوامل مهم موفقیت آن حضرت در مناظرهها و مباحثاتی دانست كه به نیت خدشه دار كردن حیثیت علمی امام توسط مأمون برگزار میشد.
نتیجهگیری
در این مطالعه، سیره آموزشی امام رضا (علیه السلام)، با تحلیل گفتمان اسناد و مطالب منسوب به ایشان و با تأكید بر عیون اخبارالرضا (علیه السلام)، در ابعاد زیر مورد بررسی قرار گرفت:1) شرایط اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و علمی دوران امام رضا (علیه السلام)، با توجه به نقش زمینههای اجتماعی در تحلیل گفتمان؛
2) ویژگیهای فردی و اخلاقی امام (علیه السلام) و شخصیت علمی ایشان به عنوان یكی از عوامل تعیین كننده در سیره رضوی به طور عام و سیره آموزشی ایشان به طور خاص؛
3) ویژگیهای روش آموزشی مبتنی بر عقلانیت و اقناع امام رضا (علیه السلام)؛
4) ابزار آموزشی مبتنی بر مناظره و بحث در سبك آموزشی آن حضرت.
تحلیل گفتمان مطالب نقل شده از امام رضا (علیه السلام) نشان داد، موفقیت سیره رضوی در انتقال علوم و دانش، به سه عامل عمده بستگی داشته است كه در این مطالعه در قالب سه فرضیه، مطرح شد. نخستین عامل مرتبط به ویژگیهای فردی و شخصیتی امام رضا (علیه السلام) بود. ویژگیهای رفتاری و گفتاری حضرت و همچنین ظاهر پاكیزه و آراسته ایشان، مردم را نسبت به هم صحبتی با امام (علیه السلام) و حضور در مجالس بحث و مناظره علاقهمند میساخت؛ بنابراین، برای پویایی دانش و علم لازم است معلم نیز واجد خصلتهای انسانی و اخلاقی باشد و همراه با آن خود را به علوم موردنیاز زمان مجهز سازد. همانگونه كه در این مقاله اشاره شد، امام رضا (علیه السلام) از ویژگیهایی به لحاظ اخلاق فردی و اجتماعی برخوردار بود كه باید تأكید شود، برای داعیهداران فرهنگ و آموزش كشور ما دست نایافتنی نیست و با اندكی خودسازی و مراقبه میتوان به آن دست یافت.
از سوی دیگر، شرایط اجتماعی و سیاسی زمان امام (علیه السلام)، ایجاب میكرد كه ایشان برای ترویج و انتقال دانش خود از عقلانیت و روش اقناع بهره گیرد كهاین امر با توجه به امكاناتی كه موقعیت ولایتعهدی برای ایشان فراهم میآورد، ابزاری بسیار كارآمد بود. این امر نیز در نظام آموزشی ما از جایگاه بایسته برخوردار نیست و حتی در دانشگاهها از دانشجو انتظار میرود تا فقط آنچه را گفته میشود، به حافظه بسپارد. سرانجام آنكه استفاده امام (علیه السلام)، از مناظره برای انتقال آموزههای اسلامی در شرایطی كه مأمون برای ایجاد خدشه در وجهه امام (علیه السلام)، پیشوایان و سران ادیان مختلف را برای بحث با ایشان فرامی خواند، بهترین فرصت برای نشر دانستهها و دانش آن حضرت بود. این سبك آموزشی، در شرایط اجتماعی آن روز، از بوته امتحانی سخت سربلند بیرون آمد و سبب شد، یكی از پویاترین كانونهای شیعی در سرزمین خراسان پا بگیرد. باید توجه داشت كه این سبك در دنیای امروز نیز از اعتبار بالایی برخوردار است و به ویژه میتواند برای جامعه علمی ما الگویی مناسب باشد. سبك مبتنی بر مناظره، اقناع و عقلانیت، سبكی است كه امروزه نظام آموزش در كشور ما به ویژه در سطح دانشگاه، سخت به آن نیازمند است. طراحی الگویی بومی برای آموزش در سطحهای مختلف با الهام از این سبك میتواند نظام آموزشی ما را با ایجاد تحرك از طریق تضارب آرا، از حالت انفعال و ركود در برابر اندیشههای وارداتی به ویژه در علوم انسانی برهاند.
پینوشتها:
1. استادیار دانشگاه الزهراء (علیها السلام).
2. كارشناس ارشد مدیریت دانشگاه الزهراء (علیها السلام).
3. كارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه الزهراء (علیها السلام).
4. Discourse analysis
5. Discourse
6. بشیر، حسن، تحلیل گفتمان دریچهای برای كشف ناگفتهها، ص9.
7. Zellig Harris
8. Teun Adrianus van Dijk
9. Norman Fairclough
10. http://journalist 428. blogfa. com/post/182
11. context of situation
12. فرقانی، محمدمهدی، راه دراز گذار، ص60-62.
13. حسینی، جعفرمرتضی، زندگی سیاسی هشتمین امام (علیه السلام)، ص 204.
14. ابن بابویه، محمدبن علی، عیون اخبارالرضا (علیه السلام)، ج2، ص 263.
15. همان، ج2، ص 204.
16. همان، ج2، ص202.
17. همان، ج2، ص 155.
18. همان، ج1، ص 144.
19. همان، ج2، ص202.
20. همان، ج1، ص 229.
21. همان، ج2، ص 202.
22. همان، ج1، ص 269.
23. همان، ج1، ص 246.
24. همان، ج1، ص 229.
25. همان، ج2، ص 73-88
26. همان، ص 81.
27. همان، ج1، ص 132-153.
28. همان، ج1، ص 134.
29. همان، ص 202-214.
30. ساروخانی، باقر، «اقناع، غایت ارتباطات»، دو فصلنامه علوم اجتماعی، ش23، خرداد 1383، ص96.
31. ابن بابویه، همان، ج1، ص 151.
32. همان، ج2، ص 230.
33. دهخدا، علی اكبر، لغت نامه.
34. سپنجی، امیر عبدالرضا، مؤمن دوست، نفیسه، «اقناع و تغییر نگرش، جایگاه آن در سیره ارتباطی امامان معصوم (علیهم السلام)؛ مروری بر مناظرات مكتوب حضرت امام رضا (علیه السلام) »، دو فصلنامهی علمی پژوهشی دین و ارتباطات، ش2 (40)، سال 1390، ص 121-122.
35. میرحسینی، یحیی، كریمی، محمود، «روشهای رویارویی امام رضا (علیه السلام) با پیروان ادیان، فرق و مذاهب اسلامی»، فصلنامهی علمی- پژوهشی مطالعات فرهنگ ارتباطات، ش55، پاییز 1392، ص98.
36. درخشه، جلال، حسینی، فائق، سیاست و حكومت در سیرهی امام رضا (علیه السلام)، ص 189.
37. صادقیان، محمد، «نگاهی به شیوه مناظره امام رضا (علیه السلام) »، فصلنامه مشكوة، ش102، بهار 1387، ص 60-76.
38. ابن بابویه، همان، ج1، ص 132-153.
39. همان.
40. همان، ج2، ص 258.
41. همان، ج2، ص 201.
42. همان، ج2، ص 196.
- ابن بابویه، محمد بن علی، عیون اخبارالرضا (علیه السلام)، ترجمه محمد رحمتی شهرضا، 2ج، پیام علمدار، قم، 1391.
-بشیر، حسن، تحلیل گفتمان دریچهای برای كشف ناگفتهها، دانشگاه امام صادق (علیه السلام)، تهران، چاپ چهارم، 1385.
-درخشه، جلال، حسینی، فائق، سیاست و حكومت در سیره امام رضا (علیه السلام)، بنیاد فرهنگی امام رضا (علیه السلام)، تهران، 1391.
-دهخدا، علی اكبر، لغت نامه، 46ج، سیروس، تهران، بی تا.
- حسینی، جعفرمرتضی، زندگی سیاسی هشتمین امام (علیه السلام)، ترجمه سید خلیل خلیلیان، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، 1373.
-حكیمی، امیرمهدی، سیره امام رضا (علیه السلام)، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، چاپ هشتم، 1384.
-ساروخانی، باقر، «اقناع، غایت ارتباطات»، دو فصلنامه علوم اجتماعی، ش23، خرداد 1383، ص93-115.
-سبحانی نژاد، مهدی، نوروزی، محمد، «پایگاه علمی حضرت رضا (علیه السلام) در اصلاح و شكوفاسازی علوم دوران خود»، فصلنامه مشكوة، ش105، 1388، ص 52-30.
-سپنجی، امیر عبدالرضا؛ و مؤمن دوست، نفیسه، «اقناع و تغییر نگرش، جایگاه آن در سیره ارتباطی امامان معصوم (علیه السلام)؛ مروری بر مناظرات مكتوب حضرت امام رضا (علیه السلام) »، دو فصلنامه علمی پژوهشی دین و ارتباطات، سال 18، ش 2 (40)، 1390، ص 117-144.
-صادقیان، محمد، «نگاهی به شیوه مناظره امام رضا (علیه السلام) »، مشهد، فصلنامه مشكوة، ش102، بهار 1387، ص 60-76.
-فرقانی، محمدمهدی، راه دراز گذار، فرهنگ و اندیشه، تهران، 1382.
-مجیدی، حسن، «تحلیل گفتمان مناظرههای امام رضا (علیه السلام) »، فصلنامه فرهنگ رضوی، شماره2 (2)، 1392، ص 9-39.
-میرحسینی، یحیی، كریمی، محمود، «روشهای رویارویی امام رضا (علیه السلام) با پیروان ادیان، فرق و مذاهب اسلامی»، فصلنامه علمی- پژوهشی مطالعات فرهنگ ارتباطات، ش55، پاییز 1392، ص95-114.
-هاشمی اردكانی، سیدحسن، میرشاه جعفری، سیدابراهیم، «روش مناظره علمی در سیرهی آموزشی امامان معصوم (علیهم السلام)؛ مطالعهی موردی: مناظرات علمی امام رضا (علیه السلام) »، دو فصلنامه علمی- تخصصی تربیت اسلامی، سال سوم، ش7، 1387، ص 7-21.
-http://journalist 428. blogfa. com/post/182
منبع مقاله :
همایش ملی سبک زندگی رضوی (مقالات برگزیده)، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی، چاپ اول (1393).