امر به معروف و نهى از منکر در انقلاب اسلامى ايران
در آن سال انقلابى رخ داد که تمامى اسباب سازمانهاى بزرگ جاسوسى دنيا و مراکز تحقيقاتى را در هم ريخت. انقلابى به رهبرى امام و حمايت روحانيت و اتحاد مردم مسلمان با اتکا به مکتب اسلام و شعارهاى کوبنده اسلامى پيروز شد. انقلابى که با تکيه بر تکنيک ايثار، جهاد، شهادت صف طاغوتيان را در هم کوبيد، انقلابى که نشانگر احياى اسلام ناب محمدى و گسترش حکومت عدل اسلامى در سراسر جهان و زمينهسازى ظهور منجى عالم بشريت است.
شهيد مطهرى در اين باره مىفرمايند: «انقلاب اسلامى ايران به اعتراف بسيارى از صاحبنظران، يک انقلاب مخصوص به خود است؛ يعنى براى آن نظيرى در دنيا نمىتوان پيدا کرد، انقلاب اسلامى يعنى راهى که هدف آن با اسلام و ارزشهاى اسلامى است و انقلاب و مبارزه صرفا براى برقرارى ارزشهاى اسلامى انجام مىگيرد.» (1)
جهانى بودن اسلام و کوشش در راه تحقق حاکميت آن درحد وسيعى متاثر از اصل امر به معروف و نهى از منکر بوده و معرفى و گسترش اسلام تاکنون نيز بىهيچ تحميل و فشار سياسي، براساس همين اصل صورت گرفته است و تاکنون نيز بر همين اساس وتوسط عموم مردم مسلمان بايستى صورت پذيرد.
همين مسئله و طبيعت انقلابى اسلام است که قرآن، تاسيس حکومت اسلامى را به عنوان دين نمونه و امت و حکومت الگو معرفى مىکنند:
«انا جعلناکم امه و سلطا ليکونوا شهدا على الناس و يکون الرسول عليکم شهيدا» (2) «مسلمانان در اجراى اين دو وظيفه بزرگ در عصر انقلاب پيامبر را اسوه و الگوى خود قرار دادند و مىدهند.»
«لقد کان لکم فى رسول الله اسوه حسنه» (3)
انقلاب اسلامى ايران خود يکى از ثمرات مهم و نتايج با ارزش اصل مسلم امر به معروف و نهى از منکر در جنبههاى سياسى و حکومتى آن است و براى حفظ و گسترش آن به همين اصل متمسک شده است.
سعى مسلمانان قبل و بعد از انقلاب و رشد و نمو اسلام ناب محمدى (صل الله عليه و آله و سلم) با بهرهگيرى از سنتهاى انقلابى آن نظير امر به معروف و نهى از منکر و آشنا نمودن ديگران با آن بوده است. و در واقع اجراى اين امر باعث برقرارى حکومت الهي، حمايت مستضعفين، استقلال و آزادي، مبارزه با استکبار، استبداد، استعمار و استثمار در بعد از انقلاب شده و اين امر کم و بيش در کشورهاى مسلمان ديگر تجلى کرده است. لذا براى تداوم انقلاب اسلامى و گسترش آن بايد عقايد سياسي، اجتماعى و احکام اسلامى به صحنه ظهور و عمل در آمده و تبليغ شود.
انقلاب اسلامى در پى تغيير سيستم سياسى طاغوت ارزشهاى غير اسلامى حاکم در جامعه آن روز بود و پيروزى آن به سه رکن مهم و اساسى مکتب اسلام، رهبرى ولايت فقيه و مردم استوار است و تداوم آن نيز با بقاى اين سه رکن خواهد بود.(4)
پاسخ به يک سوال
فريضه امر به معروف و نهى از منکر در صورتى که حکومت اسلامى نباشد حکمش چيست؟ چه کسى يا کسانى متولى اجراى آن هستند آن هم در امور سياسي؟
جواب: ائمه (عليهم السلام) اقامه حدود و برپايى احکام در بين مردم را (چه در زمانى که حکومت اسلامى باشد و چه در زمانى که حکومت به دست طاغوتيان اداره شود) رابه فقهاى شيعه تفويض کردهاند، بعد از آنکه از واجبى تعدى نکنند و از حدى تجاوز ننمايندو به شيعيان امر کردهاند که به يارى ومعاونت فقها در اين امر خطير بپردازند.
آيتالله سيدکاظم حائرى دراين بار چنين مىفرمايد: «محرز است که شارع مقدس به فوت شدن مصالح و از بين رفتن احکامى که اگر حکومت و سلطه اسلامى در کار نباشد فوت و مضمحل مىشود راضى نيست.» (5)
مرحوم شيخ صدوق روايت مىکند که اسحاق بن يعقوب نامهاى براى صاحب عصر و زمان مىنويسد و از حکم مشکلاتى که برايش پيش آمده سوال مىکند، در بخشى از اين توضيح که به خط شريف حضرت صادر و از طريق محمد بن عثمان عمرى ابلاغ مىشود آمده است: «و اما الحوادث الواقعه فارجعوا فيهاالى رواه حديثنا، فانهم حجتى عليکم و انا حجه الله عليکم» (6) «در حوادث واقع شده به راويان ما رجوع کنيد، زيرا آنان حجت من بر شما هستند و من حجت خدا بر آنان.»
اين نشان مىدهد که فقهاى شيعه غير از شان فتوا دادن نسبت به احکام شرعي، مرجع تعيين تکليف اشخاص در حوادث و مسائل اجتماعى و سياسى نيز هستند.
لذا اين مکتب بود که ندا مىداد: «انالله لا يغير بقوم حتى يغيروا ما بانفسهم»(7) و مردم را به تغيير در امور جامعه خود فرا مى خواند و در مرحله مبارزه نظام سياسى و ارزشهاى حاکم را زير سوال برده و آن را از مقبوليت عامه انداخت و براى دوران پيروزى و سازندگى طرح و برنامه ارائه داد و مردم را به دنبال خود کشاند. اهداف آرمانى انقلاب که توسط رهبر انقلاب اسلامى بيان مىشد ايجاد جامعه الگوى بود که احکام آن توسط شارع مقدس بيان شده بود، لذا انقلاب آورنده ايدئولوژى جديد نبود، بلکه احياگر روشها و سنتهاى ايدئولوژى اسلامى بود. اهداف انقلاب اسلامى همان اهداف انقلاب عاشورا است و الگوى خود را از آن جا گرفته است.
امام حسين (عليه السلام ) هنگام خروج از مدينه، در وصيتنامه معروفش خطاب به برادرش محمد حنفيه هدف خود را «امر به معروف و نهى از منکر براى اصلاح کار امت و عمل به سيره رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم) بيان داشته است» (8)
امام خمينى (قدس سره الشريف) هدف از نهضت اسلامى را چنين بيان مىکند: «ما براى آن نهضت کرديم که اسلام و قوانين اسلام، قرآن و قوانين اسلام، قرآن و قوانين قرآن در کشور ما حکومت کند.» (9)
بنابراين لازمه حکومت اسلام و قرآن وجود نظارت همگانى و فراگير مىباشد که همان امر به معروف و نهى از منکر مىباشد.
بحمدالله، اين دو وظيفه بعد از انقلاب در حد وسيعى متجلى شده است.
نظارت از طريق امر به معروف و نهى از منکر، عامه و همگانى است و قطع نظر از پست و مقام و موقعيت اجتماعى افراد مىباشد. پست و مقام هيچ شخص نمىتواند مانع از اعمال اين امر نسبت به او شود. در صورت مشاهده منکر از طرف يک مقام عالى سياسى يا نظامى و يا ... هر شخصى مىتواند، بلکه واجب است که بر عليه آن مقام اعتراض و او را وادار به ترک عمل کند. اين مصداقى از حکومت مردم بر خويش است که توسط امام و رهبر جامعه اسلامى هماهنگى يافته و هدايت مىشود (10.)
اينها امورى بود که زاييده اجراى امر به معروف و نهى از منکر در بعد از انقلاب است. چرا که در صورتى که افراد چنين به وظيفه خود عمل کنند، متخلفان از کردار خويش هراس خواهند داشت و نخواهند توانست با ارتکاب اعمال خلاف، ارزشهاى فاسد را تبليغ نمايند.
با به کار گرفتن امر به معروف و نهى از منکر در بعد از انقلاب در واقع جامعه به طور اتوماتيک و خودکار از طاغوت و فرهنگ طاغوت قبل از انقلاب فساد زدايى شد. عناصر فاسد و مفسد از محيط جامعه دفع شد و زمينه براى رشد عناصر سالم فراهم گرديد، چرا که مومنان و مسلمانان در انجام اين وظيفه از هرگونه سهلانگاري، اهمال کارى و رو دربايستى پرهيز کردند و مىکنند.
از ثمرات اجراى اين دو وظيفه در عصر انقلاب تشکيل قوه قضائيه به عنوان قوهاى مستقل که پشتيبان حقوق فردى و اجتماعى و مسئول تحقق بخشيدن به عدالت است همچنين قانون حمايت قضائى از بسيج و بسيارى از نهادهاى ديگر که ضامن اجراى امر به معروف و نهى از منکر مىباشد. (11)
به طور خلاصه درخشندگى اجراى اين دو امر بعد از عصر انقلاب در امور زير بيان مىشود:
ارزشگرايي، ظلم ستيزي، مبارزه با گناه، رعايت قانون و حقوق مردم، احترام به آراى مردم، احترام به مقدسات مذهبي، نظم و انضباط اجتماعي، مبارزه با فرهنگ انحرافى غرب، انهدام زمينههاى رشد فرهنگ باطل غرب، کمکهاى علمي، هنرى وفرهنگى ضرورى وسالم به دستگاههاى تبليغاتي، تشويق و تقويت هنرمندان متعهد، ارائه معارف دينى منطبق با زمان در تمامى ابعاد زندگى از سوى کارشناسان علوم دينى و ترويج آن به طور آزادانه و بدون هيچ گونه ترس و تقيه، ترويج فرهنگ برائت از کفار و مشرکين و منافقين، حضور زنان در صحنههاى علمى و آموزشى به منظور پاسخگويى به نياز بانوان، پيشنهاد و تذکر به مسئولين براى احياى معروفها و ارزشهاى اسلامي، ترويج فرهنگ تحصيل درحوزههاى علميه، ترويج فرهنگ اقتصاد اسلامى بر روابط اقتصادى و تجارى مردم و بازار، ترويج سنتهاى اسلامى و سالم در برابر ارزشهاى فاسد بيگانه، کمک به مستمندان، اقامه مجالس مربوط به شخصيتهاى دينى بويژه پيامبر و اهل بيت او، اقامه نماز جماعت به طور مستمر و منظم، نصب صندوق پيشنهادها از ناحيه مسئول اداره ملاقات هفتگى و يا ماهانه روسا با کارمندان و مراجعهکنندگان به منظور رسيدگى به امور آنها حضور در نماز جمعه، الگوگيرى و متابعت از حرکتهاى سياسى پيامبر و اهل بيت، تعليم و تحصيل، صيانت و دفاع از ارزشهاى انقلاب اسلامي، حضور در صحنههاى سرنوشتساز انقلاب اسلامي، مبارزه جدى با دشمنان قسم خورده اسلام بويژه آمريکا و اسرائيل و ...
امر به معروف و نهى از منکر وقتى با استقبال مردم روبهرو مىشود که کارگزاران در اقدام به معروف و نبرد با منکر در صف نخست قرار بگيرند که ما اين مسئله را در جريان بعد از انقلاب به خوبى مشاهده مىکنيم، براى همين امام على (عليه السلام) معتقد بود «بر کسى که خود را پيشواى مردم مىکند واجب است قبل از آموزش ديگران خود را آموزش دهد و تاديب عملى او بايد قبل از تاديب به زبانش باشد.»(12)
اسلام با واجب کردن امر و نهى و ولايت محدودى که در جلوگيرى از گناه براى مومنين نسبت به گنهکاران قرار داده است در عمل نوعى تشکيلات وسيع و سازندهاى را در همه جاى جامعه اسلامى به وجود آورده است و با پاداش بزرگى که بر انجام آن مقرر فرموده و تهديدى که بر ترک آن کرده است، تحقق اين وظيفه را تشخيص نموده است. (13)
قرآن کريم مىفرمايد: «و لتکن منکم امه يدعون الى الخير و يامرون بالمعروف و ينهون عن المنکر و اولئک هم المفلحون»(14) بايد گروهى از شما مسلمانان خلق را به خير و صلاح دعوت کنند، امر به نيکى نمايند و از کار بد نهى کنند اينان رستگارانند.
که در اين زمينه، امر به معروف و نهى از منکر در دايره حکومت اسلامى يعنى فضاسازى مناسب و فضاسازى ايجاد مراکز فرهنگي، ورزشي، توليد فيلمهاى مناسب، مراکز اطلاعرسانى انتشار مجلات در همه زمينهها راهکارهاى مهمى در ايجاد و برپايى اين فريضه مىباشد.
از راههاى جلوگيرى از سرايت گناه که در واقع تضمين کننده اين امر نيز مىباشد اين است که آمر و ناهى به شيوههاى امر و نهى آگاه باشند.
از اين مطلب دانسته مىشود که اين وظيفه علاوه بر اينکه يک وظيفه عمومى است، بلکه يک امر تخصصى است و نياز به کارشناسى علمي، رواني، اجتماعي، تبليغى و هنرى دارد.
آمرين به معروف و ناهيان از منکر بايد از دانشمندان و متفکران و مصلحان و دلسوزان جامعه باشند.اگر مشاهده مىکنيم که نهى از منکرها بىاثر است، گناه را تنها به گردن خلافکار نيندازيم؛ زيرا گاهى شيوههاى واحد براى دردهاى متنوع مثل نسخه واحد براى مرضهاى گوناگون است و شفابخش نخواهد بود. (15)
امام رضا (عليه السلام) در اين زمينه مىفرمايند: «من طلب الامر من وجهه لم يزل فان زل لم تحزله الحيله» (16) هر کس کارى را از شيوه خودش وارد شود لغزش پيدا نخواهد کرد و اگر لغزش رخ دهد حيلهها و شيطنتها او را خوار نخواهد کرد.»
آنچه که از اين روايت بر مىآيد اين است که براى هر معروف و منکرى از هر شخصى در هر مکان و زماني، شيوهاى خاص لازم است که اگر مراعات نشود، امکان دارد اثر منفى دهد و اگر مراعات شود بهترين راه براى جلوگيرى از سرايت گناه خواهد بود.
جا دارد که دراين جا تيمما و تبرکا به نمونهاى از شيوه بزرگان را با موارد معروف و منکر بيان کنم.
نقل مىکنند در آن زمانى که شهيد مدنى در روستاى (دره مراد بيک) همدان بود، احساس کرد که اين روستا به جهت داشتن آب و هوايى خوش مورد توجه افراد شرابخوار و زنان بىحجاب قرار گرفته است. وى اهالى روستا را برعليه آنها بسيج نموده و به دروازه روستا اين چنين نوشتهاى آويزان کرد که:
«ورود افراد شرابخوار و زنان بىحجاب ممنوع» (17)
اميد است تا بتوانيم با تحقق اين فريضه مقدس جامعهاى سالم و الهى به دور از هرگونه تنش و فسادگرايى داشته باشيم.
پىنوشتها:
1- مرتضي، مطهري، پيرامون انقلاب اسلامي، ص .57
2- البقره، .143
3- الاحزاب، .21
4- محسن، قرائتي، امر به معروف و نهى از منکر، ص .88
5- احمد، واعظي، حکومت ديني، ص .193
6- بابويه قمى (معروف به شيخ صدوق)، محمد بن على بن الحسن، کمال الدين، جلد 2، ص 483، باب 45، حديث .4
7- الرعد، .11
8- محمدباقر، مجلسي، بحار الانوار، جلد 44، ص .329
9- روحالله، الموسوى الخميني، صحيفه نور، جلد 8، ص .171
10- ابوالفضل، شکوري، فقه سياسي، جلد 1، ص .185
11- نمايندگى ولى فقيه در سپاه، امر به معروف و نهى از منکر، ص .36
12- نهج البلاغه، ص .480
13- محمدرضا، اکبري، تحليلى نوع از امر به معروف و نهى از منکر، ص .19
14- آل عمران، .104
15- محسن، قرائتي، امر به معروف و نهى از منکر، ص .80
16- محمدرضا، حکيمي، الحياه جلد 2، ص .349
17- حسن، موسوى خراساني، بايدها و نبايدها، ص .74