عربستان سعودی و پیدایش طالبان

پس از عقب نشینی كامل نیروهای نظامی اتحاد جماهیر شوروی از افغانستان، نگرانی عربستان سعودی از گسترش كفر كمونیستی در این كشور برطرف شد و بر همین اساس می‌توان نتیجه گرفت كه مداخله‌های عربستان سعودی در امور
شنبه، 28 فروردين 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
عربستان سعودی و پیدایش طالبان

 عربستان سعودی و پیدایش طالبان
 

 

نویسنده: محمد سرافراز




 

پس از عقب نشینی كامل نیروهای نظامی اتحاد جماهیر شوروی از افغانستان، نگرانی عربستان سعودی از گسترش كفر كمونیستی در این كشور برطرف شد و بر همین اساس می‌توان نتیجه گرفت كه مداخله‌های عربستان سعودی در امور افغانستان از آن زمان به بعد بر پایه‌ی سیاست تهاجمی بود؛ زیرا زمانی كه مجاهدین افغان در كابل به قدرت رسیدند، عربستان سعودی در ابتدا از حزب اسلامی به رهبری گلبدین حكمتیار حمایت كرد، به این امید كه این حزب بتواند حكومت مجاهدین را سرنگون كند. اما این حمایت آشكار عربستان سعودی از حكمتیار كه در طول سال 1992م.، ادامه یافت، نتیجه‌ای نداشت.
مجله‌ی Middle East در شماره‌ی ماه ژوئن خود در این زمینه نوشت: «عربستان سعودی در طول سال گذشته دو میلیارد دلار هزینه كرد كه بیشترین سهم از این مبلغ به حكمتیار اختصاص یافت.» (1)
پس از آنكه آمریكا و پاكستان سیاست خود را در قبال افغانستان تغییر دادند و به حمایت از طالبان رو آوردند، دولت عربستان سعودی نیز هم زمان سیاست خود را تغییر داد. اما سؤالی كه در اینجا به ذهن خطور می‌كند این است كه چرا عربستان سعودی از جنبش طالبان حمایت كرد.

1.انگیزه‌ی مذهبی

اهداف یا انگیزه‌های ایدئولوژیك حكومت عربستان سعودی از انگیزه‌های سیاسی این كشور در حمایت از جنبش طالبان با اهمیت‌تر است؛ زیرا درك مداخله‌های عربستان سعودی در امور افغانستان بدون در نظر گرفتن نقش این كشور و ادعاهای آن در خصوص داشتن نقش محوریت در جهان اسلام، امكان پذیر نیست.
از آنجا كه ایدئولوژی حاكم بر عربستان سعودی، یعنی وهابیت با مذاهب چهارگانه‌ی اهل سنت یعنی: شافعی، مالكی، حنفی و حنبلی تفاوت دارد و با مذهب تشیع در تضاد است، برای گسترش در جهان اسلام با محدودیت جدی مواجه است.
اما از آنجا كه حكومت عربستان سعودی از امكانات گسترده مالی به واسطه‌ی داشتن ثروت نفت، برخوردار بود، توانست به پیشرفت‌هایی در زمینه‌ی تحقق اهداف مذكور خود دست یابد. پر واضح است كه پادشاهان و فرمانروایان سعودی بدون حمایت علمای دینی وهابی قادر به ایفای نقش در تشكیل جنبش طالبان نبودند. شورای علمای سعودی از موضع ضد شیعی- ایرانی طالبان، آگاهی داشت.
بنابراین وقتی شاهزادگان سعودی جانبداری خود را از جنبش طالبان آشكار كردند، شورای علمای عربستان از خط مشی آنها حمایت كرد.
اگر به تمایل عربستان سعودی به حضور مؤثر ایدئولوژیك در افغانستان توجه شود، رقابت پنهان عربستان را با ایران شیعی متوجه می‌شویم، یعنی در واقع ایستادن در برابر مذهب تشیع یكی از انگیزه‌های حضور عربستان در افغانستان بود.
لذا می‌توان نتیجه گرفت كه ایالات متحده‌ی آمریكا و پاكستان از ایدئولوژی وهابی عربستان سعودی برای جلوگیری از گسترش ایدئولوژی انقلابی-شیعی ایران كمك گرفتند؛ زیرا عربستان سعودی خود را ام القرای جهان اسلام می‌دانست، اما پیروزی انقلاب اسلامی ایران، ام القرا بودن عربستان را با سؤالات جدی مواجه ساخت.
در طول حكومت اشغالگران شوروی در افغانستان، هیچ اختلاف جدی بین ایران و عربستان سعودی وجود نداشت و دو كشور از مجاهدان افغان در برابر اشغالگری شوروی كمونیستی برای آزادی افغانستان حمایت می‌كردند. اما اختلاف بین دو كشور زمانی ظاهر شد كه كابل تحت سیطره‌ی حكومت مجاهدین قرار گرفت. شاید می‌شد جنگ با اتحاد جماهیر شوروی را جهاد مسلمانان بر ضد كفار توصیف كرد، اما جنگ داخلی بین افغانها این خصوصیت را نداشت و به همین علت عده‌ای پیش بینی می‌كردند كه این جنگ از نظر ایدئولوژیك به این شكل توجیه شده است كه حكومت افغانستان به دست عده‌ای از قوم تاجیك افتاده است كه به زبان فارسی تكلم می‌كنند و شیعیان هزاره از نفوذ گسترده‌ای در این حكومت برخوردار هستند و كشورهایی چون روسیه، ایران و هند از آنها حمایت می‌كنند، به همین علت باید بر ضد اینها جهاد كرد.
از نظر ایدئولوژیك كاملاً روشن بود كه چنین مفهوم گسترش یافته‌ای از جهاد مورد تأیید علمای طراز اول اهل سنت قرار نمی‌گیرد. به هر حال، این مسئله به جبهه بندی منطقه‌ای و بین المللی در قبال مسائل افغانستان كمك كرد و می‌توان برآیند این جبهه بندی را در شكل گیری و ظهور جنبش طالبان و حمایت آشكار خارجی از این جنبش مشاهده كرد.

2.حمایت مالی از مدارس دینی پاكستان

حمایت مالی عربستان سعودی از مدارس دینی یكی از راه‌های نفوذ این كشور در جهان اسلام و جذب گروه‌های متعددی از روحانیون بود. عربستان از طریق بذل و بخشش‌های كلان در پاكستان، موفق شد در این كشور مدارس دینی و مساجد متعدد احداث كند.
بی‌شك، عربستان سعودی تمایلی ندارد اطلاعاتی از هزینه‌های خود در این زمینه ارائه كند.
طلاب افغان كه در مدارس دینی پاكستان تأسیس شده با پول عربستان درس می‌خواندند، به جریان سیاسی معروف به طالبان تبدیل شدند و حتی بعد از ظهور طالبان حمایت مالی عربستان در این زمینه همچنان ادامه یافت و این امر را به صراحت می‌توان ملاحظه كرد.
یكی از محققان افغان در این زمینه می‌نویسد:
«با هماهنگی ارتش پاكستان، به ویژه سرویس امنیتی «آی اس آی»، رایزنی‌های عربستان سعودی، با محوریت CIA «سیا» و با حمایت مالی امارات متحده‌ی عربی، در سال 1994 آنها گرد هم جمع شدند و مذاكراتی برای ایجاد تشكلی قوی به رهبری ملاعمر برای حضور در صحنه‌ی سیاسی و نظامی افغانستان آغاز كرده و هیأت حاكمه آمریكا از طریق CIA به تقسیم كار میان متحدان استراتژیك خود در منطقه برای ایجاد و تقویت طالبان پرداخت. مسئولیت سازماندهی و حمایت تسلیحاتی و تقویت بنیه‌ی نظامی طالبان به دولت پاكستان سپرده شد و مسئولیت تداركات مالی و تأمین هزینه‌های اقتصادی طالبان به كشورهای عربستان سعودی و امارات متحده عربی واگذار شد.» (2)
خانم بی‌نظیر بوتو كه جنبش طالبان در زمان نخست وزیری او ظاهر شد، زمانی كه در معرض انتقادات شدید محافل سیاسی و اطلاع رسانی پاكستان قرار گرفت،- برای دفاع از خود- مسائل پنهان دیگر كشورهایی را كه در تشكیل و ظهور جنبش طالبان نقش داشتند، افشا كرد و در این زمینه گفت: «پاكستان، آمریكا، بریتانیا و عربستان سعودی به صورت مشترك در تشكیل و ظهور طالبان نقش داشتند.» (3) این اعتراف‌ها از زبان شخص اول حكومت پاكستان، دلیل محكم بر ایفای نقش این چهار كشور در سازماندهی و تشكیل جنبش طالبان است.
احمد رشید، محقق و روزنامه نگار پاكستانی نیز چنین عقیده‌ای دارد. به عقیده‌ی وی بعد از سفر محرمانه‌ی شاهزاده تركی فیصل، رئیس سازمان اطلاعات عربستان سعودی، به پاكستان و دیدار با مسئولان پاكستانی در ژوئن سال 1996م.، عربستان سعودی به مهم‌ترین حامی مالی جنبش طالبان تبدیل شد. (4)

3.انگیزه‌ی سیاسی عربستان سعودی

برخی از تحلیل گران عقیده دارند كه عربستان سعودی عامل اصلی شكل گیری سازمان‌های سیاسی و نظامی عربی است و فعالیت‌های این كشور در این زمینه در پاكستان و افغانستان به اوج رسید و مهم‌ترین این سازمان‌ها عبارت‌اند از «مكتب خدمت» و «القاعده» كه توانستند جریان سیاسی و نظامی برای افغان‌های عرب به وجود آورند و این جریان پشتوانه‌ی اصلی جنبش طالبان محسوب می‌شود.
«مكتب خدمت» سازمانی وهابی است كه در دهه‌ی هشتاد از قرن گذشته برای نشر و ترویج فكر و ایده‌ی وهابیت در پاكستان تأسیس شد. این سازمان خدمات و تسهیلات زیادی به جنگجویان افغان و سازمان‌های عربی كه می‌خواستند برای جنگ با نظام كمونیستی كابل به افغانستان بروند، ارائه كرد. این سازمان به رهبری شخصی فلسطینی به نام شیخ عبدالله عزّام تأسیس شد. این شخص همچنین مدیر دفترهای «انجمن جهان اسلام» و «اخوان المسلمین» در شهر پیشاور پاكستان بود و كمك‌های اهدایی سازمان اطلاعات و هلال احمر عربستان سعودی و كمك‌های مساجد را جمع آوری می‌كرد. «مكتب خدمت» به تدریج به تشكیلاتی قوی و برخوردار از پشتوانه‌ی مالی مناسب تبدیل شد و بعد از كشته شدن عبدالله عزّام بر اثر انفجار بمب در سال 1989 در شهر پیشاور، فعالیت‌های خود را تحت حمایت و پشتیبانی اسامه بن لادن (5)، دوست عزّام و رهبر سازمان القاعده، ادامه داد.
حضور شمار زیادی از اتباع عربستان سعودی در میدان جهاد بر ضد اتحاد جماهیر شوروی و نیز حضور سایر نیروهای دارای اصالت عربی در این میدان، ایجاب كرد كه فرماندهی برای این نیروها از میان نزدیكان خانواده‌ی سعودی برگزیده شود. بر همین اساس، سازمان اطلاعات «آی اس آی» پاكستان از شاهزاده تركی فیصل، رئیس سرویس اطلاعات سعودی، خواست كه یكی از افراد آل سعود را به عنوان فرمانده نیروهای نظامی عربستان در افغانستان تعیین كند، اما شاهزاده تركی فیصل نتوانست یكی از شاهزادگان سعودی را مجبور كند كه به افغانستان برود و وارد جبهه‌های جنگ شود، وی توانست اسامه بن لادن، یكی از ثروتمندان بزرگ عربستان و نزدیك به آل سعود را به این منظور به پاكستان دعوت و او را به فرماندهی نیروهای نظامی عربی در افغانستان منصوب كند. (6)
بن لادن پس از عهده دار شدن این سمت، سازمان «القاعده الانصار» (7) را برای كمك به جوانان عرب كه می‌خواستند برای مشاركت در جنگ بر ضد شوروی به افغانستان بروند، تأسیس كرد.
در حد فاصل بین سال‌های 1990 تا 1996م.، بن لادن پاكستان را به مقصد عربستان سعودی ترك كرد و از آنجا به سودان رفت، اما پس از آنكه از سودان طرد شد، بار دیگر با كمك اطلاعات ارتش پاكستان «آی اس آی» به این كشور بازگشت و درنهایت به افغانستان رفت.
وی پس از بازگشت به افغانستان و استقرار در شهر جلال آباد، مبارزان عرب را كه در جنگ بر ضد كمونیسم شركت كرده بودند، گرد هم جمع و آنها را برای كمك به طالبان بسیج كرد و آنها در جنگ طالبان بر ضد مجاهدین شركت كردند. كمك بن لادن به طالبان در همین حد خلاصه نشد و وی با هزینه كردن مبالغ كلان نقش قابل توجهی در خریدن فرماندهان و رهبران سیاسی و نظامی مجاهدین ایفا كرد و این امر به پیشرفت سریع جنبش طالبان به حساب دشمنان این جنبش، كمك كرد. حضور بن لادن در كنار طالبان باعث تحقق منافع پاكستان می‌شد؛ زیرا وی علاوه بر تأمین بخشی از هزینه‌ی طالبان، به پاكستان كمك می‌كرد تا این گونه وانمود كند كه هیچ دخالتی در امور داخلی افغانستان ندارد.
وجود مجاهدین عرب در افغانستان از مخالفت جهت گیری‌های عقیدتی آنها با جبهه‌ی شمال افغانستان حكایت می‌كند. بن لادن (8) از طالبان در اشغال جلال آباد در سپتامبر سال 1996 حمایت و نقش اساسی در زمینه‌ی عقیدتی-سیاسی و حمایت مالی از این جنبش تحت نظارت پاكستان ایفا كرد.

پی‌نوشت‌ها:

1.Middle East,June,1992
2.سجادی، سید عبدالقیوم، جامعه شناسی سیاسی افغانستان (قوم، مذهب و حكومت). قم: انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه‌ی علمیه، 1380، ص 262.
3.رادیو بی بی سی، مصاحبه با بی‌نظیر بوتو، 14 اكتبر 1996م.
4.رشید، احمد. «پاكستان و طالبان» در افغانستان، طالبان و سیاست‌های جهانی (مذكور)، ص115.
5.اسامه بن لادن، عبدالله عزّام را رهبر عقیدتی خود می داند و از طریق او با مجاهدین افغان آشنا شد و كمك‌های بسیاری به آنها كرد.
6.رشید، احمد. طالبان، اسلام، نفت و بازی بزرگ (مذكور)، ص206.
7.سازمان «القاعده‌ی الانصار» مراكز متعددی برای جذب اعراب و آموزش نظامی آنها و بعد اعزام آنها به افغانستان تأسیس كرد و «بیت الانصار»، «بیت المجاهدین» و «بیت الشباب» از جمله این مراكز بود. این سه مركز از مراكز مهم نظامی محسوب می‌شود كه مبارزان را آموزش می‌دادند و به افغانستان اعزام می‌كردند.
8.فدوی، عبدالقیوم. اسامه بن لادن و ماجراها. كابل: انتشارات مفاخر، چاپ اول، ص43.

منبع مقاله :
سرافراز، محمد، (1390)، جنبش طالبان از ظهور تا افول، تهران، انتشارات سروش



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط