تضمین یک گردش بی دغدغه
موفقیت و رشد پایدار گردشگری در گرو عملکرد مناسب چرخه گردشگری و عناصر متعددی است که روی هم رفته سیستم گردشگری را تشکیل می دهند. این مؤلفه ها هر یک در سیستم مذکور اهمیت خاصی داشته و با سایر مؤلفه ها ارتباط تنگاتنگی دارند. یکی از مهم ترین این فاکتور ها که رونق و توسعه گردشگری در گرو آن است، « امنیت گردشگران و مقصدهای گردشگری» است. ناپایداری جریانات سیاسی داخلی برخی کشور ها همچون اوضاع کنونی سری لانکا، پاکستان، عراق، افغانستان و غیره به علاوه جنگ بین المللی علیه تروریسم باعث کاهش و رکود گردشگری در بسیاری از کشورهای جهان شده است. با رکود و کاهش مسافرت به دنبال جنگ خلیج فارس و پس از آن حوادث ۱۱ سپتامبر، متخصصان بازاریابی و دولت ها تلاش زیادی کردند تا دوباره امنیت را به مقاصد گردشگری باز گردانند. برخی کشور ها با به کارگیری اقدامات مناسب توانستند در فرودگاه ها، هواپیما ها و مقاصد گردشگری، آرامش و امنیت نسبی که در طول چند سال گذشته از بین رفته بود را باز گردانند و گردشگران را به بازدید مجدد ترغیب نمایند.
امنیت در حالت عمومی در برگیرنده امنیت جانی و مالی مسافران و گردشگران است که از وظایف اولیه و اساسی دولت ها محسوب می گردد. دولت ها موظف هستند که امنیت گردشگران بین المللی که وارد مرزهای یک کشور می شوند را تأمین نمایند و برای این کار از هیچ تلاشی دریغ نورزند. توجه به موضوع امنیت گردشگران در قالب بیمه جانی و مالی آنان و با همت پلیس های گردشگری امکان پذیر است و در صورتی که هر اتفاقی برای آنان بیفتد دولت ها طبق بند ۴ ماده یک کد اخلاق گردشگری موظفند سلامتی و امنیت گردشگران را تا زمانی که در مقصد هستند، تضمین کنند. آنان باید نسبت به بیمه گردشگران، دادن اطلاعات درست، حفاظت و کمک به آنان در هنگام وقوع بحران و حادثه اقدامات لازم و فوری را انجام دهند و در این زمینه پاسخگو باشند. همچنین در بند ۴ ماده ۶ همان کد اخلاق و رفتار گردشگری وظیفه دولت ها دانسته شده که در مواقع بحران و یا زمانی که حادثه ای برای یک شهروند پیش آید سریع اقدامات لازم را برای انتقال به مکان امن و کمک به وی انجام دهند. بنابراین با توجه به کدهای اخلاق جهانی جهانگردی، کنوانسیون های بین المللی در رابطه با حقوق بشر و همچنین قوانین و مقررات ملی کشورها، امنیت گردشگران باید به طور کامل تأمین و تضمین شود و در صورت بروز هر گونه حوادث باید خسارت تعیین شده را بپردازند. (سازمان جهانی جهانگردی، ۱۹۹۸ )
همین طور وجود صنعت گردشگری در یک منطقه و تردد گردشگران در یک مقصد موجب بوجود آمدن امنیت می شود اما این قضیه همیشه صادق نیست، چون در برخی مواقع وجود پدیده گردشگری و رفت و آمد گردشگران باعث نا امنی شده است. با این وجود صنعت گردشگری و مقوله امنیت ارتباط تنگاتنگی با هم دارند. یعنی اگر امنیت نباشد، صنعت گردشگری نیز عرض اندام نخواهد کرد. پس باید در برنامه ریزی ها این ارتباط تنگاتنگ را مورد توجه ویژه قرار داد.
برای روشن شدن مطلب به ذکر یک مورد می پردازیم. کشور لبنان به عنوان یکی از زیباترین کشورهای خاورمیانه یک مقصد دیدنی برای گردشگران اروپایی محسوب می شود و توانست در سال ۲۰۰۴ و ۲۰۰۵ به ترتیب ۱/۲۷۸۰۰۰ و ۱/۱۴۰۰۰۰ نفر گردشگر خارجی را جذب کند. اما با وقوع جنگ ۳۳ روزه با اسرائیل صنعت گردشگری این کشور دچار رکود و آسیب جدی شد به طوری که تعداد گردشگران ورودی به این کشور در سال ۲۰۰۶ با کاهش ۶/۸ درصدی به ۱/۰۶۴۰۰۰ نفر رسید. متولیان گردشگری این کشور پس از جنگ گزارش دادند که هتل های این کشور خالی از مسافر شده و بسیاری از تأسیسات و امکانات گردشگری بر اثر اصابت گلوله و بمب بشدت تخریب شدند.
اکنون لبنان با تلاش مضاعف درصدد بازسازی تأسیسات گردشگری و تلاش در جهت بازگرداندن امنیت به منطقه است تا بدین وسیله گردشگران با آرامش خاطر به دیدن این کشور بیایند.
تجربه های تلخ دیگر که صدمات جبران ناپذیری بر صنعت گردشگری جهان وارد کرد حوادث تروریستی یازده سپتامبر بود که طی آن برج های دو قلوی آمریکا در آتش سوختند و بزرگترین لطمه را بر فعالیتهای جهانگردی و صنایع وابسته وارد کرد. با زیر سؤال رفتن امنیت گردشگری در بزرگترین مقصد گردشگری جهان، نیویورک، مسافران از ترس و وحشت دیگر حاضر نمی شدند سوار هواپیما شوند و امنیت در این وسیله نقلیه سریع السیر زیر سؤال رفت. شرکت هواپیمایی سوئیس ایر اعلام ورشکستگی کرد، خطوط هوایی بسیاری از کشورهای جهان به دلیل کمبود مسافر پروازهای خود را لغو کردند و تا حد ورشکستگی پیش رفتند و نیروهای انسانی خود را تعدیل کردند.
در سال ۲۰۰۱ صنعت گردشگری بسیاری از کشورهای جهان آسیب جدی دید و تعداد زیادی از گردشگران بین المللی سفرهای کوتاه مدت و درون منطقه ای را به جای سفرهای طولانی ترجیح دادند.
فعالیتهای تروریستی سازمان یافته تری بعد از یازده سپتامبر دامنگیر مقصدهای دیگر گردشگری دنیا شد. در روز ۱۲ اکتبر ۲۰۰۲ بمب گذاری تروریستی دیگری در یک مکان مشهور به نام کوتا در جزیره بالی، یکی از مهم ترین و عمده ترین مقاصد توریستی آسیای جنوب شرقی، صنعت گردشگری اندونزی را دچار رکود کرد و بسیاری از گردشگران داخلی و خارجی را به کام مرگ کشاند و تلفات مالی زیادی به بار آورد. در یکم اکتبر سال ۲۰۰۵ دوباره بمب گذاری بالی تکرار شد. این بار بمب های کار گذاشته شده در یک سالن غذا خوری در یک مرکز خرید عمومی ۲۲ نفر تلفات داد و بیش از ۱۲۰ نفر دیگر مجروح شدند.
همچنین در همان سال حوادث تروریستی دیگری در شهر جاکارتا پایتخت اندونزی اتفاق افتاد. این مجموعه اتفاقات باعث شد که کشور اندونزی بسیاری از گردشگران بین المللی خود را از دست دهد و برای بازیابی امنیت به کشور هزینه های گزافی بپردازد. حملات تروریستی دیگری در آوریل ۲۰۰۲ در جزیره ژبرا در تونس بسیاری از گردشگران را به کام مرگ کشاند.
در مومبای هند ۱۱ جولای ۲۰۰۶ در یکی از مناطق شلوغ و پر تردد هفت بمب تروریستی منفجر شد که بیش از ۲۰۰ نفر کشته و ۷۰۰ نفر مصدوم شدند.
همین طور در ۷ جولای سال ۲۰۰۵ بمب گذاری متروی لندن گزارش شد که تأثیر منفی زیادی بر صنعت گردشگری بسیاری از کشور ها گذاشت. علاوه بر بمب گذاری مترو، شیوع بیماری جنون گاوی در سال ۲۰۰۰ و ۲۰۰۱ در چند منطقه بریتانیا صنعت گردشگری این کشور را تحت تأثیر منفی قرار داد.
همان طور که فعالیت های تروریستی، جنگ و کودتاهای داخلی، قاچاق انسان و مواد مخدر، آدم ربایی و غیره تهدید عمده برای گردشگری محسوب می شوند، بلایای طبیعی نظیر زلزله، توفان، سونامی، بهمن، بیماری های واگیردار همچون سارس، مالاریا و آنفلوآنزای مرغی و غیره در کاهش امنیت یک منطقه تأثیر زیادی داشته و به نوبه خود صنعت گردشگری مناطق مختلف جهان را دچار رکود کرده و رشد و آهنگ توسعه گردشگری را در برخی مناطق متوقف، کند و یا کاهش داده است.
در ۱۶ نوامبر ۲۰۰۲ یک سال بعد از حوادث تروریستی ۱۱ سپتامبر، حادثه تلخ دیگری دامنگیر صنعت گردشگری این بار نیز در شرق آسیا شد. بیماری سارس (بیماری حاد تنفسی) در شهر Foshan استان Guangdong چین شایع شد. این بیماری مسری قابلیت انتشار در مسیرهای پروازی بین المللی را دارد. طبق آمار و اطلاعات سازمان بهداشت جهانی ۸۱۰۰ مورد به این بیماری مبتلا شدند که ۹۱۶ نفر فوت کردند. هر چند که تعداد تلفات این بیماری به نسبت کم بود اما تأثیر عمده ای بر مسافرت و جهانگردی گذاشت. اثرات اقتصادی این پدیده بر کشور مالزی - که فقط ۵ مورد گزارش شده بود- بسیار سنگین بود. صنعت گردشگری مالزی که دومین منبع درآمد ارزی کشور بعد از صنایع بود بشدت از بیماری سارس آسیب دید. گردشگری ۷/۸ درصد GDP این کشور را در سال ۲۰۰۲ تشکیل می داد که با شیوع این بیماری در شرق و جنوب شرق آسیا تحت تأثیر قرار گرفت و منجر به لغو تور ها و رزرو هتل ها گردید. بر اساس اطلاعات منتشر شده از طرف شورای اقتصاد ملی مالزی گردشگران ورودی به مالزی ۳۰ درصد کاهش یافته و نرخ اشغال هتل ها در سراسر کشور به ۳۰ تا ۵۰ درصد در مقایسه با سال قبل کاهش و تا آخر ماه آوریل همان دوره رزرو بلیت هواپیما ۴۰ درصد کاهش یافت. بدین ترتیب کشورهای آسیای شرق و جنوب شرق ناامن تلقی شدند و گردشگران برنامه های سفر خود را به نفع کشورهای اروپایی تغییر دادند.
در سال های بعد بیماری مالاریا و آنفلوآنزای مرغی نیز اثرات منفی بعدی بر صنعت گردشگری وارد کردند. بیماری آنفلوآنزای مرغی نیز در کشورهای مختلف جهان شایع شد و گردشگران از رفتن به مناطقی که نشانه های بیماری آنفلوآنزا دیده می شد، خودداری می کردند.
علاوه بر بیماری، این بار بلایای طبیعی بر صنعت گردشگری مستولی شد. به گفته آقای فرانسسکو فرانجیالی، دبیر کل سازمان جهانی جهانگردی بزرگترین و پرتأثیر ترین حادثه ای که تاکنون در تاریخ جهانگردی به وقوع پیوسته سونامی سال ۲۰۰۴ در اقیانوس هند بود. این زلزله مهیب در قعر اقیانوس و در سواحل سوماترای اندونزی به وقوع پیوست و امواج آن ۱۴ کشور را در اقیانوس هند دربر گرفت و بیش از ۲۳۰۰۰۰ نفر تلفات و ۱/۷ میلیون نفر بی خانمان شدند. مدارس، بیمارستان ها، زیرساختها، هتل ها، روستا ها و کلیه تأسیساتی که در مسیر این سونامی مهیب بود کاملاً تخریب و از بین رفتند.
در این زمان مردم کشورهای تایلند، مالدیو، هند، سری لانکا و غیره مشغول گذراندن تعطیلات کریسمس بودند. گفته می شود این زمان فصل اوج گردشگری محسوب می شد و گردشگران از کشورهای مختلف برای گذراندن تعطیلات کریسمس به این مناطق آمده بودند. اندونزی و تایلند بیشترین صدمه را دیدند و صنعت گردشگری این کشور ها به شدت به رکود رسید. در تایلند علاوه بر زیان های مالی تعداد کشته شدگان به بیش از ۸۲۰۰ نفر رسید که ۲۴۳۶ نفر را گردشگران خارجی از ۳۶ کشور مختلف دنیا تشکیل می داد. در مناطق توریستی تایلند نرخ اشغال هتل ها به سرعت کاهش یافت و در برخی مقاصد توریستی این نرخ تک رقمی شد!
طبق آماری که وزارت گردشگری تایلند منتشر کرد نرخ اشغال هتل در ۹ ماه اول حادثه به کمتر از ۴۰ درصد رسید اما اقدامات لازم برای بازیابی پایداری گردشگری، امنیت گردشگران و حمایت از آنها صورت گرفت. یکی از اقدامات وزارت گردشگری این کشور برای بازگرداندن امنیت به کشور دعوت از روزنامه نگاران و اصحاب مطبوعات بود تا با تهیه فیلم و گزارش منطقه را امن جلوه دهند.
یکی دیگر از بلایای طبیعی مؤثر بر صنعت گردشگری جهان توفان کاترینا در ۲۹ آگوست ۲۰۰۵ در شهر نیواورلئان در ایالت لویسیانا آمریکا بود که صدمات جبران ناپذیری بر سیستم سد شهری وارد کرد. این منطقه مقصدی توریستی با مشهوریت جهانی است و مرکزی برای میراث هنری و فرهنگی است. این منطقه سالانه بین ۸/۵ تا ۱۰ میلیون گردشگر را جذب و تقریباً ۸۰۰ هزار شغل ایجاد می کرد و جهانگردی دومین صنعت بزرگ منطقه بود.
با وقوع این توفان سهمگین رودخانه می سی سی پی در نقاطی از شهر که ارتفاع پائین بود فوران کرد و تقریباً ۸۰ درصد از شهر زیر آب رفت. بسیاری از گردشگران در این شهر از بین رفتند و تعدادی نیز منطقه را ترک کردند و بسیاری از تأسیسات و امکانات گردشگری این منطقه نابود شده و از بین رفت، به طوری که صنعت گردشگری در همان سال به شدت کاهش پیدا کرد.
از دیگر بلایای طبیعی که اثرات و تلفات جانی و مالی فراوانی در بر داشت می توان به زلزله مهیب و مهلک بم سال ۱۳۸۲ در ایران اشاره کرد که بیش از ۶۰۰ هزار نفر را به کام مرگ کشاند. بر اثر این زلزله
« ارگ تاریخی بم» یکی از مهم ترین جاذبه های گردشگری ایران دچار آسیب فراوان شد.
گردشگری صنعت شکننده است و صدمه ای که توسط یک بحران به وجود می آید ممکن است برای اقتصاد ملی موانع و مشکلاتی ایجاد کند و اثرات نامطلوب اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بر جای گذارد. بنابراین باید در مدیریت بحران گردشگری به این نکته توجه داشت و تا حد ممکن تلاش کرد که اثرات منفی بحران را کاهش و در بازگرداندن اوضاع به حالت عادی سعی مضاعف کرد.
همان طور که گفته شد گروگانگیری، قاچاق انسان، رکود طولانی اقتصادی و جنگ طولانی عراق و افغانستان با آمریکا و متحدانش تقاضای مسافرت و گردشگری را برای مدت کوتاهی کاهش داد و جهان برای مدتی ناامن شد. با وجود این جهش مسافرت همگانی نباید کمتر برآورد شود. چون تجربه نشان داده که هر زمان یک تهدید ناگهانی پشت سر گذاشته شود، بی میلی مردم به مسافرت به سرعت از بین می رود و دوباره رونق گردشگری آغاز می شود. روند رو به رشد و سیر صعودی تردد گردشگران در سال ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷ گواه این مدعا است.
امنیت در حالت عمومی در برگیرنده امنیت جانی و مالی مسافران و گردشگران است که از وظایف اولیه و اساسی دولت ها محسوب می گردد. دولت ها موظف هستند که امنیت گردشگران بین المللی که وارد مرزهای یک کشور می شوند را تأمین نمایند و برای این کار از هیچ تلاشی دریغ نورزند. توجه به موضوع امنیت گردشگران در قالب بیمه جانی و مالی آنان و با همت پلیس های گردشگری امکان پذیر است و در صورتی که هر اتفاقی برای آنان بیفتد دولت ها طبق بند ۴ ماده یک کد اخلاق گردشگری موظفند سلامتی و امنیت گردشگران را تا زمانی که در مقصد هستند، تضمین کنند. آنان باید نسبت به بیمه گردشگران، دادن اطلاعات درست، حفاظت و کمک به آنان در هنگام وقوع بحران و حادثه اقدامات لازم و فوری را انجام دهند و در این زمینه پاسخگو باشند. همچنین در بند ۴ ماده ۶ همان کد اخلاق و رفتار گردشگری وظیفه دولت ها دانسته شده که در مواقع بحران و یا زمانی که حادثه ای برای یک شهروند پیش آید سریع اقدامات لازم را برای انتقال به مکان امن و کمک به وی انجام دهند. بنابراین با توجه به کدهای اخلاق جهانی جهانگردی، کنوانسیون های بین المللی در رابطه با حقوق بشر و همچنین قوانین و مقررات ملی کشورها، امنیت گردشگران باید به طور کامل تأمین و تضمین شود و در صورت بروز هر گونه حوادث باید خسارت تعیین شده را بپردازند. (سازمان جهانی جهانگردی، ۱۹۹۸ )
امنیت در صنعت گردشگری
همین طور وجود صنعت گردشگری در یک منطقه و تردد گردشگران در یک مقصد موجب بوجود آمدن امنیت می شود اما این قضیه همیشه صادق نیست، چون در برخی مواقع وجود پدیده گردشگری و رفت و آمد گردشگران باعث نا امنی شده است. با این وجود صنعت گردشگری و مقوله امنیت ارتباط تنگاتنگی با هم دارند. یعنی اگر امنیت نباشد، صنعت گردشگری نیز عرض اندام نخواهد کرد. پس باید در برنامه ریزی ها این ارتباط تنگاتنگ را مورد توجه ویژه قرار داد.
برای روشن شدن مطلب به ذکر یک مورد می پردازیم. کشور لبنان به عنوان یکی از زیباترین کشورهای خاورمیانه یک مقصد دیدنی برای گردشگران اروپایی محسوب می شود و توانست در سال ۲۰۰۴ و ۲۰۰۵ به ترتیب ۱/۲۷۸۰۰۰ و ۱/۱۴۰۰۰۰ نفر گردشگر خارجی را جذب کند. اما با وقوع جنگ ۳۳ روزه با اسرائیل صنعت گردشگری این کشور دچار رکود و آسیب جدی شد به طوری که تعداد گردشگران ورودی به این کشور در سال ۲۰۰۶ با کاهش ۶/۸ درصدی به ۱/۰۶۴۰۰۰ نفر رسید. متولیان گردشگری این کشور پس از جنگ گزارش دادند که هتل های این کشور خالی از مسافر شده و بسیاری از تأسیسات و امکانات گردشگری بر اثر اصابت گلوله و بمب بشدت تخریب شدند.
اکنون لبنان با تلاش مضاعف درصدد بازسازی تأسیسات گردشگری و تلاش در جهت بازگرداندن امنیت به منطقه است تا بدین وسیله گردشگران با آرامش خاطر به دیدن این کشور بیایند.
تجربه های تلخ دیگر که صدمات جبران ناپذیری بر صنعت گردشگری جهان وارد کرد حوادث تروریستی یازده سپتامبر بود که طی آن برج های دو قلوی آمریکا در آتش سوختند و بزرگترین لطمه را بر فعالیتهای جهانگردی و صنایع وابسته وارد کرد. با زیر سؤال رفتن امنیت گردشگری در بزرگترین مقصد گردشگری جهان، نیویورک، مسافران از ترس و وحشت دیگر حاضر نمی شدند سوار هواپیما شوند و امنیت در این وسیله نقلیه سریع السیر زیر سؤال رفت. شرکت هواپیمایی سوئیس ایر اعلام ورشکستگی کرد، خطوط هوایی بسیاری از کشورهای جهان به دلیل کمبود مسافر پروازهای خود را لغو کردند و تا حد ورشکستگی پیش رفتند و نیروهای انسانی خود را تعدیل کردند.
در سال ۲۰۰۱ صنعت گردشگری بسیاری از کشورهای جهان آسیب جدی دید و تعداد زیادی از گردشگران بین المللی سفرهای کوتاه مدت و درون منطقه ای را به جای سفرهای طولانی ترجیح دادند.
فعالیتهای تروریستی سازمان یافته تری بعد از یازده سپتامبر دامنگیر مقصدهای دیگر گردشگری دنیا شد. در روز ۱۲ اکتبر ۲۰۰۲ بمب گذاری تروریستی دیگری در یک مکان مشهور به نام کوتا در جزیره بالی، یکی از مهم ترین و عمده ترین مقاصد توریستی آسیای جنوب شرقی، صنعت گردشگری اندونزی را دچار رکود کرد و بسیاری از گردشگران داخلی و خارجی را به کام مرگ کشاند و تلفات مالی زیادی به بار آورد. در یکم اکتبر سال ۲۰۰۵ دوباره بمب گذاری بالی تکرار شد. این بار بمب های کار گذاشته شده در یک سالن غذا خوری در یک مرکز خرید عمومی ۲۲ نفر تلفات داد و بیش از ۱۲۰ نفر دیگر مجروح شدند.
همچنین در همان سال حوادث تروریستی دیگری در شهر جاکارتا پایتخت اندونزی اتفاق افتاد. این مجموعه اتفاقات باعث شد که کشور اندونزی بسیاری از گردشگران بین المللی خود را از دست دهد و برای بازیابی امنیت به کشور هزینه های گزافی بپردازد. حملات تروریستی دیگری در آوریل ۲۰۰۲ در جزیره ژبرا در تونس بسیاری از گردشگران را به کام مرگ کشاند.
در مومبای هند ۱۱ جولای ۲۰۰۶ در یکی از مناطق شلوغ و پر تردد هفت بمب تروریستی منفجر شد که بیش از ۲۰۰ نفر کشته و ۷۰۰ نفر مصدوم شدند.
همین طور در ۷ جولای سال ۲۰۰۵ بمب گذاری متروی لندن گزارش شد که تأثیر منفی زیادی بر صنعت گردشگری بسیاری از کشور ها گذاشت. علاوه بر بمب گذاری مترو، شیوع بیماری جنون گاوی در سال ۲۰۰۰ و ۲۰۰۱ در چند منطقه بریتانیا صنعت گردشگری این کشور را تحت تأثیر منفی قرار داد.
همان طور که فعالیت های تروریستی، جنگ و کودتاهای داخلی، قاچاق انسان و مواد مخدر، آدم ربایی و غیره تهدید عمده برای گردشگری محسوب می شوند، بلایای طبیعی نظیر زلزله، توفان، سونامی، بهمن، بیماری های واگیردار همچون سارس، مالاریا و آنفلوآنزای مرغی و غیره در کاهش امنیت یک منطقه تأثیر زیادی داشته و به نوبه خود صنعت گردشگری مناطق مختلف جهان را دچار رکود کرده و رشد و آهنگ توسعه گردشگری را در برخی مناطق متوقف، کند و یا کاهش داده است.
در ۱۶ نوامبر ۲۰۰۲ یک سال بعد از حوادث تروریستی ۱۱ سپتامبر، حادثه تلخ دیگری دامنگیر صنعت گردشگری این بار نیز در شرق آسیا شد. بیماری سارس (بیماری حاد تنفسی) در شهر Foshan استان Guangdong چین شایع شد. این بیماری مسری قابلیت انتشار در مسیرهای پروازی بین المللی را دارد. طبق آمار و اطلاعات سازمان بهداشت جهانی ۸۱۰۰ مورد به این بیماری مبتلا شدند که ۹۱۶ نفر فوت کردند. هر چند که تعداد تلفات این بیماری به نسبت کم بود اما تأثیر عمده ای بر مسافرت و جهانگردی گذاشت. اثرات اقتصادی این پدیده بر کشور مالزی - که فقط ۵ مورد گزارش شده بود- بسیار سنگین بود. صنعت گردشگری مالزی که دومین منبع درآمد ارزی کشور بعد از صنایع بود بشدت از بیماری سارس آسیب دید. گردشگری ۷/۸ درصد GDP این کشور را در سال ۲۰۰۲ تشکیل می داد که با شیوع این بیماری در شرق و جنوب شرق آسیا تحت تأثیر قرار گرفت و منجر به لغو تور ها و رزرو هتل ها گردید. بر اساس اطلاعات منتشر شده از طرف شورای اقتصاد ملی مالزی گردشگران ورودی به مالزی ۳۰ درصد کاهش یافته و نرخ اشغال هتل ها در سراسر کشور به ۳۰ تا ۵۰ درصد در مقایسه با سال قبل کاهش و تا آخر ماه آوریل همان دوره رزرو بلیت هواپیما ۴۰ درصد کاهش یافت. بدین ترتیب کشورهای آسیای شرق و جنوب شرق ناامن تلقی شدند و گردشگران برنامه های سفر خود را به نفع کشورهای اروپایی تغییر دادند.
در سال های بعد بیماری مالاریا و آنفلوآنزای مرغی نیز اثرات منفی بعدی بر صنعت گردشگری وارد کردند. بیماری آنفلوآنزای مرغی نیز در کشورهای مختلف جهان شایع شد و گردشگران از رفتن به مناطقی که نشانه های بیماری آنفلوآنزا دیده می شد، خودداری می کردند.
علاوه بر بیماری، این بار بلایای طبیعی بر صنعت گردشگری مستولی شد. به گفته آقای فرانسسکو فرانجیالی، دبیر کل سازمان جهانی جهانگردی بزرگترین و پرتأثیر ترین حادثه ای که تاکنون در تاریخ جهانگردی به وقوع پیوسته سونامی سال ۲۰۰۴ در اقیانوس هند بود. این زلزله مهیب در قعر اقیانوس و در سواحل سوماترای اندونزی به وقوع پیوست و امواج آن ۱۴ کشور را در اقیانوس هند دربر گرفت و بیش از ۲۳۰۰۰۰ نفر تلفات و ۱/۷ میلیون نفر بی خانمان شدند. مدارس، بیمارستان ها، زیرساختها، هتل ها، روستا ها و کلیه تأسیساتی که در مسیر این سونامی مهیب بود کاملاً تخریب و از بین رفتند.
در این زمان مردم کشورهای تایلند، مالدیو، هند، سری لانکا و غیره مشغول گذراندن تعطیلات کریسمس بودند. گفته می شود این زمان فصل اوج گردشگری محسوب می شد و گردشگران از کشورهای مختلف برای گذراندن تعطیلات کریسمس به این مناطق آمده بودند. اندونزی و تایلند بیشترین صدمه را دیدند و صنعت گردشگری این کشور ها به شدت به رکود رسید. در تایلند علاوه بر زیان های مالی تعداد کشته شدگان به بیش از ۸۲۰۰ نفر رسید که ۲۴۳۶ نفر را گردشگران خارجی از ۳۶ کشور مختلف دنیا تشکیل می داد. در مناطق توریستی تایلند نرخ اشغال هتل ها به سرعت کاهش یافت و در برخی مقاصد توریستی این نرخ تک رقمی شد!
طبق آماری که وزارت گردشگری تایلند منتشر کرد نرخ اشغال هتل در ۹ ماه اول حادثه به کمتر از ۴۰ درصد رسید اما اقدامات لازم برای بازیابی پایداری گردشگری، امنیت گردشگران و حمایت از آنها صورت گرفت. یکی از اقدامات وزارت گردشگری این کشور برای بازگرداندن امنیت به کشور دعوت از روزنامه نگاران و اصحاب مطبوعات بود تا با تهیه فیلم و گزارش منطقه را امن جلوه دهند.
یکی دیگر از بلایای طبیعی مؤثر بر صنعت گردشگری جهان توفان کاترینا در ۲۹ آگوست ۲۰۰۵ در شهر نیواورلئان در ایالت لویسیانا آمریکا بود که صدمات جبران ناپذیری بر سیستم سد شهری وارد کرد. این منطقه مقصدی توریستی با مشهوریت جهانی است و مرکزی برای میراث هنری و فرهنگی است. این منطقه سالانه بین ۸/۵ تا ۱۰ میلیون گردشگر را جذب و تقریباً ۸۰۰ هزار شغل ایجاد می کرد و جهانگردی دومین صنعت بزرگ منطقه بود.
با وقوع این توفان سهمگین رودخانه می سی سی پی در نقاطی از شهر که ارتفاع پائین بود فوران کرد و تقریباً ۸۰ درصد از شهر زیر آب رفت. بسیاری از گردشگران در این شهر از بین رفتند و تعدادی نیز منطقه را ترک کردند و بسیاری از تأسیسات و امکانات گردشگری این منطقه نابود شده و از بین رفت، به طوری که صنعت گردشگری در همان سال به شدت کاهش پیدا کرد.
از دیگر بلایای طبیعی که اثرات و تلفات جانی و مالی فراوانی در بر داشت می توان به زلزله مهیب و مهلک بم سال ۱۳۸۲ در ایران اشاره کرد که بیش از ۶۰۰ هزار نفر را به کام مرگ کشاند. بر اثر این زلزله
« ارگ تاریخی بم» یکی از مهم ترین جاذبه های گردشگری ایران دچار آسیب فراوان شد.
گردشگری صنعت شکننده است و صدمه ای که توسط یک بحران به وجود می آید ممکن است برای اقتصاد ملی موانع و مشکلاتی ایجاد کند و اثرات نامطلوب اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بر جای گذارد. بنابراین باید در مدیریت بحران گردشگری به این نکته توجه داشت و تا حد ممکن تلاش کرد که اثرات منفی بحران را کاهش و در بازگرداندن اوضاع به حالت عادی سعی مضاعف کرد.
همان طور که گفته شد گروگانگیری، قاچاق انسان، رکود طولانی اقتصادی و جنگ طولانی عراق و افغانستان با آمریکا و متحدانش تقاضای مسافرت و گردشگری را برای مدت کوتاهی کاهش داد و جهان برای مدتی ناامن شد. با وجود این جهش مسافرت همگانی نباید کمتر برآورد شود. چون تجربه نشان داده که هر زمان یک تهدید ناگهانی پشت سر گذاشته شود، بی میلی مردم به مسافرت به سرعت از بین می رود و دوباره رونق گردشگری آغاز می شود. روند رو به رشد و سیر صعودی تردد گردشگران در سال ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷ گواه این مدعا است.