سودای سركوى تو

در سرى نيست كه سوداى سر كوى تو نيست دل سودازده را جز هوس روى تو نيست سينه غمزده‌اى نيست كه بى روى و ريا هدف تير كمانخانه ابروى تو نيست
پنجشنبه، 10 تير 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
سودای سركوى تو

سودای سركوى تو

شاعر: غروى اصفهانى

در سرى نيست كه سوداى سر كوى تو نيست

دل سودازده را جز هوس روى تو نيست

سينه غمزده‌اى نيست كه بى روى و ريا

هدف تير كمانخانه ابروى تو نيست

جگرى نيست كه از سوز غمت نيست كباب

يا دلى تشنه لعل لب دلجوى تو نيست

عارفان را ز كمند تو گريزى نبوَد

دام اين سلسله جز حلقه گيسوى تو نيست

نسخه دفتر حسن تو، كتابى ست مبين

ور بوَد نكته سربسته، به جز موى تو نيست

ماه تابنده بود، بنده آن نور جبين

مهر رخشنده به جز غفرّه نيكوى تو نيست

خضر عمرى ست كه سرگشته كوى تو بود

چشمه نوش، به جز قطره‌اى از جوى تو نيست

نيست شهرى كه ز آشوب تو، غوغايى نيست

محفلى نيست كه شورى ز هياهوى تو نيست



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.