چکیده
کشاورزی به عنوان یکی از بخشهای عمدهی اقتصادی در جامعهی ایران و دربرگیرندهی زندگی حداقل یک سوم از جمعیت کشورمان، و بخش اصلی تأمین کنندهی غذای جوامع شهری، جایگاه ویژهای دارد. نظام کشاورزی ایران، با مشکلات و محدودیتهای بسیاری روبهرو میباشد که به عنوان مانعی در راه توسعه پایدار بخش کشاورزی عمل میکنند. خرد شدن اراضی و غیر اقتصادی بودن قطعات زراعی، سیاستهای کلان رشدگرا و نه توسعهگرای دولت در بخش کشاورزی، پایین بودن سطح سواد کشاورزان، ضعف بنیهی مالی اغلب کشاورزان، نداشتن سرمایهی کافی برای سرمایهگذاری در امور زیربنایی و خطرپذیری بالای فعالیتهای مختلف کشاورزی و... از جمله موانع و محدودیتهای توسعهی بخش کشاورزی تلقی میگردد. با توجه به موانع یاد شده در ایجاد تحرک و پویایی در بخش کشاورزی، بخش تعاونی و به خصوص تعاونیهای تولید، ابزار مناسبی برای بهبود وضعیت کشاورزی هستند. تعاونیهای تولید در باز توزیع منافع حاصل از رشد بخش کشاورزی، ایجاد اشتغال پویا و مولد، توسعهی مشارکت مردمی در بخش کشاورزی، پایین آمدن ریسک سرمایهگذاری در بخش کشاورزی، کاهش هزینههای دولتی در تولید و... نقش مؤثر و منحصر به فردی ایفا میکنند. تحقیقات انجام شده در خصوص تعاونیها نشان میدهد در صورت اجرای بهینهی اصول شرکتهای تعاونی، بهرهوری سرمایه در شرکتهای تعاونی میتواند بسیار بالا باشد. در کشورهای در حال توسعهای همانند ایران، با توجه به کوچک بودن اکثر زمینهای کشاورزی و سطح پایین سواد و بضاعت مالی بیشتر کشاورزان، امکان اجرای روشهای کشاورزی علمی و مدرن در اغلب این زمینهای زراعی وجود ندارد. بهترین شیوهای که کارشناسان اقتصادی برای حل این مشکل و افزایش بهرهوری و تولید در بخش کشاورزی ایران ارائه نمودهاند، توسعه و تقویت تعاونیها در این بخش میباشد؛ هر چند که متأسفانه تعاونیها در ایران و همین طور در بخش کشاورزی ایران نتوانستهاند به اهدافی که برای آنها تعریف شده است، به طور کامل دست یابند. در این مقاله به دلایل اساسی آن و راهکارهای پیشنهاد شده تا حد امکان و با توجه به محدودیت مقاله اشاره میشود. همچنین این مقاله به بیان انواع نظامهای بهرهبرداری مبتنی بر تعاون و راهکارهای تقویت و گسترش نقش شرکتهای تعاونی در بخش روستایی و کشاورزی ایران بر پایهی توسعهی محلی و ناحیهای کشاورزان میپردازد. شیوهی گردآوری مطالب، از منابع وسیع کتابخانهای و اینترنتی میباشد که تجربهی سالها تحصیل، تدریس و مطالعهی نویسنده در زمینهی نقش شرکتهای تعاونی در توسعهی کشاورزی و روستایی در دانشگاهها و وزارت جهاد کشاورزی، در نوشتن آن یاری فراوانی نموده است.مقدمه
نظام کشاورزی ایران، با مشکلات و محدودیتهای بسیاری روبهرو میباشد که به عنوان مانعی در راه توسعه پایدار بخش کشاورزی عمل میکنند. خرد شدن اراضی و غیر اقتصادی بودن قطعات زراعی، سیاستهای کلان رشدگرا و نه توسعهگرای دولت در بخش کشاورزی، پایین بودن سطح سواد کشاورزان، ضعف بنیهی مالی اغلب کشاورزان، نداشتن سرمایهی کافی برای سرمایهگذاری در امور زیربنایی و خطرپذیری بالای فعالیتهای مختلف کشاورزی و... از جمله عواملی است که به عنوان موانع و محدودیتهای توسعهی بخش کشاورزی تلقی میگردد. (عبداللهی، 1372: 8-10؛ گل محمدی 1386: الف، ب، د) با توجه به موانع یاد شده در ایجاد تحرک و پویایی در بخش کشاورزی، بخش تعاونی (2) و به خصوص تعاونیهای تولید، (3) ابزار مناسبی برای بهبود وضعیت کشاورزی هستند. تعاونیهای تولید در باز توزیع منافع حاصل از رشد بخش کشاورزی، ایجاد اشتغال پویا و مولد، توسعهی مشارکت مردمی در بخش کشاورزی، پایین آمدن ریسک سرمایهگذاری در بخش کشاورزی، کاهش هزینههای دولتی در تولید و... نقش مؤثر و منحصر به فردی ایفا مینمایند. تحقیقات انجام شده در خصوص تعاونیها نشان میدهد در صورت اجرای بهینهی اصول شرکتهای تعاونی، بهرهوری سرمایه در شرکتهای تعاونی میتواند بسیار بالا باشد. (لهساییزاده، 1369، 1372، 1379؛ گل محمدی، 1386: الف، ب، ج)تعاونی تولید کشاورزی نوعی نظام بهرهبرداری مبتنی بر تعاون است که در آن بهرهبرداران با کشت یکپارچه و با حفظ مالکیت فردی، به تولید و زراعت جمعی میپردازند. این نظام در اوایل دههی 1350 بعد از اصلاحات ارضی در ایران با هدف افزایش تولید، یکپارچهسازی اراضی کشاورزی، انجام خدمات زیربنایی و استفادهی بهینه از نهادهای در دسترس شکل گرفت. براساس اطلاعات موجود وزارت جهاد کشاورزی، در حال حاضر حدود 1046 تعاونی تولید کشاورزی در کشور فعالیت دارند که در مجموع 4963 روستا را زیر پوشش دارند و تعداد اعضای آنها بالغ بر 278362 نفر است. (عبداللهی، 1377 الف: 47-53)
نقش تعاونیها در توسعهی ناحیهای و محلی روستاهای ایران
سیستم کشاورزی در اراضی خرده مالکی نیاز چندانی به مدیریت ندارد و تنها از طریق یکپارچه کردن امکانات کشاورزی در یک منطقه است که میتوان در آن اعمال مدیریت نمود. حال آنکه آنچه در این زمینه در میهن ما در سیستم کشاورزی قرار میگیرد - و بهتر است سیستم اجتماع و اقتصاد روستایی نامیده شود که این دو از یکدیگر تفکیکناپذیرند - خود به صورت سنتی مدیریتپذیر و حتی دارای نظام مدیریتی ظریف و پیچیدهای است و شاید علت اینکه جامعه علمی ما هنوز نتوانسته است تحولات علمی را به طور مطلوب در آن نظام وارد کند، عدم شناخت ظرافتها و پیچیدگیهای زندگی سنتی روستایی بوده است. یکی از برنامهها و سرمایهگذاریهای گذشتهی ما، گسترش برنامههای تعاون در شهر و روستا بود که متأسفانه توفیقی در انجام اهداف از پیش تعیین شده برای آنها نداشتند. علت عمدهی شاید این باشد که قواعد و مقررات آن تعاونیها در عمل، منطق با ویژگیهای رفتاری و فکری و حتی محیط جغرافیایی روستاهای ما نبود و در همهی ابعاد با تعاونیهای سنتی ما تفاوت داشت. لذا با وجود کوششهای فراوانی که برای توسعهی آن تعاونیها به عمل آمد - ادارات وسیعی با متخصصان بلند پایه و گنجینههای عظیمی از متون و تحقیقات تعاونی از نمونههای موفق جهان و ایجاد مؤسسات وسیع آموزش و تحقیقات تعاونی - باز هم تعاونیها نتوانستند جایگاه مناسبی در تنظیم رفتار متقابل انسانها در ایران باز کنند و در نتیجه شرکتهای تعاونی روستایی که در ابتدا به عنوان موتور حرکتی تحول روستا مورد بحث بود، به علت عدم انطباق با ویژگیهای جامعهی روستایی ما پیوسته تغییر شکل داد و از مغازههای تعاونی اولیه به فروشگاههای نفت و بانکهای تعاونی تبدیل شد و حتی بانکهای تعاونی روستایی نیز نتوانستند به نحو مطلوب در زندگی روستا مؤثر افتند و گسترش یابند.انواع بهرهبرداری مبتنی بر تولید تعاونی در سیستم کشاورزی ایران
واحدهای بهرهبرداری تعاونی به واحدهایی اطلاق میشود که چه در دورهی پیش از اصلاحات ارضی، چه در سالهای پس از آن تا انقلاب، و چه در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به صورت جمعی و به شکلی از اشکال تعاونی و اغلب با فشار یا حمایت دولت در روستاها تشکیل و به تولید کشاورزی پرداختهاند. سه شکل اساسی این واحدها را در روستاهای کشور به طور اجمالی در ذیل بررسی میکنیم:1. شرکتهای تعاونی کشاورزی
شرکتهای تعاونی کشاورزی، به مثابه یکی از انواع شرکتهای تعاونی، برای نخستین بار در سال 1325 در مراکز بخشها و با تشکیل صندوقهای تعاون شروع به کار کرد، اما مدت زیادی دوام نیاورد. پس از اصلاحات ارضی، دولت برای پر کردن جای خالی اربابها، روستاییان را با شرط داشتن مالکیت زمین زراعی در شرکتهای تعاونی روستایی جمع کرد. این شرکتها از سال 1351 به تدریج ادغام شدند و در سال 1352 ادغام آنها به پایان رسید. هدف از این کار تجمیع اراضی و یکپارچه کردن زمینها به منظور بالا بردن میزان عملکرد تولید در واحد سطح بود. نحوهی کار تولید زراعی در شرکتهای تعاونی، در عین حفظ مالکیت، جمعی و گروهی بود. امور زیربنایی شرکتها را دولت فراهم میکرد و وام و اعتبارات لازم را به شرکت میداد و از دادن وام به تک تک افراد خودداری میکرد. این شرکتهای تعاونی، همانند تمام شرکتهای تعاونی دیگر، توسط مدیر عامل و هیئت مدیره اداره میشد و محدودهی فعالیت آنها از 3 تا 15 روستا بود. هدف اساسی این شرکتها، به کارگیری روشهای جدید در تولید کشاورزی بود. از سال 1351 تا سال 1357 جمعاً 39 شرکت تعاونی در ایران تشکیل شد. در سطح شهرستانها اتحادیههایی از تعاونیهای تولید آن شهرستان ایجاد شده بود و اتحادیهی مرکزی تعاون روستایی که در تهران قرار داشت، جمع کنندهی تمام اتحادیههای تعاون روستایی شهرستانها محسوب میشد. در سالهای پس از انقلاب، با وجود کاهش 2 درصد از بهرههای وام شرکتهای تعاونی روستایی، 20 شرکت از 39 شرکت منحل شد و 19 شرکت به فعالیت خود ادامه داد. در این دوره، شرکتها و اتحادیهها در توزیع کالاها فعالیت داشتند، اما از نظر افزایش سطح تولید، رشد چشمگیری در عملکرد آنها وجود داشت. (عبداللهی، 1377 الف: 46-55؛ 1377 ب: 38-42)2. شرکتهای سهامی زراعی
شرکت سهامی زراعی، واحد تولیدی کشاورزی بودند که بر مبنای توسعهی مکانیزاسیون بنیان گذاشته شده بودند و از تجمیع زمینهای کشاورزان و خردهمالکان یک یا چند روستا تحت نظارت دولت به وجود میآمدند. شرط ایجاد این شرکتها در قانون، تمایل خود دهقانان و تقاضای کتبی آنان بود، لکن در عمل، دولت تعدادی از آبادترین روستاها را برای این کار انتخاب و خردهمالکان را مجبور به نوشتن تقاضا میکرد. به طور کلی، ورود به شرکتها سهامی زراعی برای دهقانان یک منطقه به ظاهر اختیاری و آزاد بود. وقتی 51 درصد از روستاییان به عضویت در این شرکتها رأی میدادند، ورود برای سایرین اجباری میشد. در شرایط گذشته، حتی ضرورت موافقت 51 درصد هم غالباً رعایت نمیشد. علاوه بر آن، روستاهایی که از زلزله، سیل و بلاهای دیگر آسیب میدیدند و همچنین برخی از موقوفات، جزو قلمرو این شرکتها قرار میگرفتند. در این شرکتها دهقانان باید حق استفادهی مطلق و دام از زمینهای خود را به شرکت واگذار میکردند و در مقابل، براساس ارزیابی مأموران دولتی، به آنها سهام شرکت داده و هر سال سود حاصل میان سهامداران تقسیم میشد. از آنجا که دولت این شرکتها را تشکیل میداد، سهامداران در مورد تصمیمات کلی شرکت نقشی نداشتند. شرکتهای سهامی زراعی معمولاً کارگر روزمزد میگرفتند و با استفاده از ماشینآلات کشاورزی زیر نظر مهندسان و تکنسینها، امور تولیدی را اداره میکردند.پس از پیروزی انقلاب، تعداد زیادی از شرکتهای سهامی زراعی منجل گردید و زمینهای آنها به صاحبان اصلی برگردانده شد و برخی از آنها به نحوی دیگر تحت نظارت دولت قرار گرفت. اطلاعات موجود نشان میدهد که تا سال 1357، جمعاً 93 شرکت سهامی زراعی در 851 روستا با مساحت 411 هزار هکتار و جمعیت 35 هزار نفر دایر شده بود. در بدو پیروزی انقلاب، 88 شرکت منحل و 5 شرکت ابقا شدند. دلایل عمدهای که موجب ابقای این 5 شرکت شد عبارت بودند از: تزریق سرمایه و صرف بودجههای چشمگیر عمرانی از طریق وزارت کشاورزی، وجود اراضی دولتی در آنها، وجود تأسیسات عمدهی سرمایهگذاری، سن بالای کشاورزان و ناتوانی آنها در ادارهی اراضی خود، و یا سایر تسهیلاتی که به نحوی در اختیار کشاورزان این شرکتها گذاشته شده بود. در سالهای اخیر سیاست دولت بر ابقا، احیا و ایجاد واحدهای سهامی زراعی قرار گرفته است. (عبداللهی، 1377 الف: 46-55؛ 1377 ب: 42-47)
3. مشاعهای تولیدی
تعاونی تولیدی مشاع یا «مشاع تولیدی» عبارت است از واحد مستقل کشاورزی که عدهای کشاورز در یک یا چند قطعه زمین مشخص با آب و سرمایه (اعم از وسایل کار و ابزار و...) متعلق به مشاع، به امور کشاورزی میپردازند؛ به طوری که عملیات عمومی زراعی - مانند شخم، کشت و نظایر آن - توسط وسایل عمومی تعاونی مشاع به صورت جمعی انجام میگیرد. واگذاری زمین به صورت مشاع، بدین معنی است که روستاییان به طور مشترک روی قطعه زمینی کار کنند و محصولش را به صورت تعاونی بردارند. مشاعهای تولیدی برای نخستین بار در سال 1358 و به دنبال شروع کار هیئتهای هفت نفرهی واگذاری زمین در جمهوری اسلامی ایران، در کشور تأسیس شدند و اهداف آنها عبارت بود از: 1. جلوگیری از قطعه قطعه شدن اراضی مزروعی؛ 2. ایجاد سهولت در عرضهی نهادهها و خدمات؛ 3. استفادهی بهتر از ابزار و آلات؛ 4. امکان سرمایهگذاری بیشتر برای تولید. تا سال 1364 حدود 11 هزار واحد مشاع در سراسر کشور تشکیل شده بود. (عبداللهی، 1377 الف: 46-55؛ 1377 ب: 36-37)اهداف تعاونیهای تولید روستایی در ایران
مهمترین اهداف شرکتهای تعاونی تولید در ایران را میتوان به این شرح برشمرد:1. حداکثر بهرهبرداری از منابع آب و خاک از طریق احداث شبکههای جدید آبیاری و تسطیح اراضی کشاورزی؛
2. آشنا ساختن اعضا با اصول و شیوههای صحیح کاشت، داشت و برداشت؛
3. استفادهی صحیح از وسایل و ماشین آلات کشاورزی؛
4. فراهم ساختن امکانات و تسهیلات بیشتر برای این بخش در توسعه و بهبود صنایع دستی؛
5. تبدیل فرآوردههای دامی و زراعی و گسترش فعالیتهای مفید غیر کشاورزی؛
6. توسعهی صنایع تبدیلی؛
7. بازاریابی و فروش محصولات کشاورزی اعضا؛
8. توسعهی بیمهی محصولات کشاورزی؛
9. استفادهی صحیح و بهینه از سموم و دیگر نهادههای کشاورزی؛
10. ایجاد بستری مناسب برای توسعهی مکانیزاسیون کشاورزی؛
11. تسهیل آموزشهای فنی و ارتقای سطح دانش اعضا؛
12. افزایش تولید و کاهش هزینههای اعضا؛
13. ارتقای دانش با فرهنگ و سطح زندگی اعضا؛
14. افزایش قدرت و توان مالی اعضا. (لهساییزاده، 1372: 120-150؛ 1379: 80-84)
تعاونیهای تولید روستایی، ابزاری مناسب در توسعهی ناحیهای و پایدار کشاورزی
توسعهی اجتماعات پایدار، رابطهی مستقیمی با توسعهی نواحی روستایی دارد. بدین منظور سازمان خواربار کشاورزی در این زمینه تأکید میورزد. تمرکززدایی از مؤسسات، نهادهای عمومی و سازمانهای کشاورزی و فعالیتهای غیر کشاورزی برای توسعهی پایدار روستایی مورد توجه است؛ زیرا سازمان مذکور بر این باور است که با این رویکرد میتوان به ازدیاد تولید مساعدت نمود. در نهایت اینکه این رویکرد به عدالت میانجامد؛ چرا که تعادلی در توزیع درآمد به صورت مساوی بین روستاییان ایجاد میشود. تعاونیهای روستایی منافع قابل توجهی برای کشاورزان دارند، صرفهجوییهای ناشی از مقیاس، کاهش هزینهها، ارتقا و افزایش تجارت سالم و خدماترسانی نوین، نمونههایی از این منافع میباشد. البته اشتباه است که تعاونی را به عنوان نوشدارو برای حل مشکلات در نظر بگیریم. در این راستا بنا بر دلایل ذیل، تعاونیهای تولید روستایی ابزاری مناسب برای توسعهی پایدار محسوب میشوند:- اهداف چندگانهی اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی را دنبال میکنند؛
- ابزار مناسبی برای همکاری و گردهمایی مردم میباشند که هر کدام از این دو مؤلفه در تسهیل حصول به توسعهی پایدار نقش مهمی ایفا میکنند؛ زیرا تعاونیها در انسجام و تقویت یکپارچگی مردم در مقابل بحرانهای اکولوژیک و محیطی بسیار مؤثر واقع میشوند. با همفکری مردم و با در اختیار گذاشتن آن، از تخریب محیط طبیعی جلوگیری به عمل میآید؛
- به دنبال منافع کوتاه مدت خود نیستند. لذا برای به دست آوردن سود بیشتر در زمان کمتر هیچ آسیبی را به محیط طبیعی وارد نمیکنند در حالی که بخش خصوصی هیچ موقع به منافع بلند مدت خود فکر نمیکند و خواهان رسیدن به سود بیشتر در مدت کمتر است. تعاونیها عمدتاً به برنامهریزی بلندمدت میپردازند. لذا منافع خود را در بلندمدت جستوجو میکنند؛
- در صرفهجوییهای منطقهای نقش بارزی دارند و زمینهی مناسبی را برای سرمایهگذاری بیشتر فراهم میکنند؛
- نابرابری و بیعدالتی را کاهش داده و به طور منصفانه توسعهی پایدار محیطی را ارتقا میدهند؛
- دموکراسی اقتصادی و تقویت گروههای حاشیهای را مدنظر داشته و به عنوان ابزار توسعهی پایدار، موجب ارتقای مسئولیتهای بخشی میشوند؛
- در اتحاد و بهم پیوستگی بخشهای عمومی، خصوصی، و محلی نقش ممتازی بازی میکنند؛
- توسعهی پایدار نتیجه و ماحصل مدیریت کارآمد است، که تمام عناصر و مؤلفههای توسعه را دارا میباشد؛ لذا برنامهریزی و برای خود مدیریت حساب شده دارد. تعاونیها همچنین امکانات سازمانی، ارتباطاتی، آموزشی و اطلاعاتی را به همراه دارند؛
- تعاونیها جزئی از جنبش و نهضت جهانی هستند که پیوند قوی با جنبشهای اجتماعی معاصر دارند. این جنبشها بر عناصر محیطی، آزادی زنان، دموکراسی، مؤلفههای توسعه، فقر و جلوگیری از جهانیسازی تأکید میورزند؛
- تعاونیها در صنایع با منشأ منابع طبیعی پایه فعال هستند، یعنی جایی که پایداری و توسعهی پایدار مسئلهای است که مورد توجه تعاونیها میباشد؛ زیرا تعاونیها ارتباط مستقیمی با توسعهی پایدار دارند؛
- تعاونیها با اجتماعات و جوامع محلی ارتباطی قوی دارند و میتوانند مشارکت سریع و پایدار آنها را در عملکردهای پایداری محیط زیست جلب کنند.
بدین ترتیب همان طوری که مشاهده میشود، تشکیل تعاونیها و ارائهی مدیریت مناسب قادر است ضمن تأمین منافع اعضا بستر مناسبی جهت توسعهی پایدار فراهم آورند. از آنجایی که تعاونیهای روستایی بیشترین ارتباط را با محیط پیرامون خود برقرار میسازند، تشکیل تعاونیهای روستایی در این زمینه میتوانند به تحقق توسعهی پایدار روستایی مساعدت نماید. (گل محمدی. 24 و 25 مهر 1387: 1-25؛ 1386: د، ذ، ر؛ (Golmohammadi, 2005, 2006, 2008; Nilsson, 2001: 330-340)
نتیجهگیری
سوابق تاریخی و آثار مشهود آن در جامعهی امروز، قویاً مؤید این نظریه است که مردم نیازمند تعاون هستند و لذا، زمینهی پذیرش مفاهیم و مضامین نو، و شیوههای مناسب و کارساز آن، در بستر فرهنگ جامعهی امروز مستعد است؛ زیرا تحولات اقتصادی و اجتماعی ناشی از گسترش علوم و تکنولوژیهای نوظهور هم همین ضرورت را ایجاب مینماید. سابقهی فعالیتهای مشارکتی و گرایش به تشکیل تعاونی به دوران بسیار دور برمیگردد؛ اما در یکصد سال اخیر فعالیتها در شرکتهای تعاونی و در قالب پیشرفته، هدفمند و سازمانیافته نمود پیدا کرده است. یکی از وجوه اساسی شرکتهای تعاونی که نشان از سازمانیافتگی، هدفمندی و نظم آنها دارد، غلبهی وجه مهم «برنامهریزی» در آنها است. به عبارت دیگر، هیچ فعالیت و اقدامی در شرکتهای تعاونی واقعی صورت نمیگیرد، مگر اینکه در چهارچوب یک «برنامهی» تنظیم شده جای داشته باشد. برنامه نیز معنای اصیل و واقعی به خود نمیگیرد مگر آنکه حاصل «اراده» و «مجالست» اعضای آن شرکت تعاونی باشد. (گل محمدی 24 و 25 مهر 1387: 27-8) کوچک بودن و پراکندگی قطعات اراضی، امکان استفادهی بهینه و مناسب از امکانات و تکنیکهای پیشرفته و ماشین آلات را محدود میکند و تجهیز زیرساختها و بهرهبرداری صحیح از منابع آب و خاک را مشکل و حتی غیر ممکن میسازد. از طرف دیگر، پایین بودن سطح اطلاعات و تکنولوژی نیروی انسانی غیر ماهر و کم سواد و قطعات غیر هندسی واحدهای بهرهبرداری مزید بر علت است و موجب تشدید محدودیتهای استفادهی مناسب از منابع آب و خاک میشود. از این رو بیتردید ایجاد و گسترش تعاونیهای تولید موجب یکپارچهسازی اراضی و تجهیز و نوسازی مزارع و افزایش بازده و عملکرد محصولات زراعی (از طریق امکان کاربرد سیستمهای نوین آبیاری، ماشین آلات کشاورزی مدرن، مدیریت یکپارچهی آفات و...) به صورتی غیرقابل انکار خواهد گردید.تعاونیهای تولید روستایی قادر به ایجاد تغییرات اساسی مجزا از روابط تولید و مبادلاتی مسلط در جامعه نیستند. آنها ممکن است که توسعهی نیروهای تولیدی را در جامعه تشویق نمایند، کنش متقابل بین تولید و مبادله را سهل نمایند، و نیروی کار را در جامعه پویاتر نمایند، اما تأسیس آنها در جامعه باید همگام با سایر بخشهای نظام اقتصادی - اجتماعی باشد. (لهساییزاده، 1379: 92) طبق گفتهی بانک جهانی، اهداف وسیع و گستردهی توسعهی روستایی عبارتاند از: رشد، فقرزدایی و مدیریت بهبود یافتهی منابع پایه طبیعی، توسعهی تکنولوژی و پذیرش سریع آن در سیستمهای تولید و فرآوری کشاورزی، عناصری کلیدی در دستیابی به این اهداف وسیع و گسترده بخشی میباشند. (The World Bank, 1996: 1) تجارب کشورهای موفق در زمینهی توسعهی روستایی و توسعه و انتقال تکنولوژیهای موفق به روستاییان، همگی حاکی از نقش کلیدی تعاونیها و مشارکتهای مردمی در دستیابی به موارد فوق در توسعهی روستایی میباشند. از موارد قابل ذکر میتوان به تعاونی لبنیات در ایالت آندرا پرادش هند و بانک گرامین در بنگلادش و تعاونی دیدار در بنگلادش (4) و پروژهی آبیاری ملی در فیلیپین (5) نام برد. بنا به گفتهی بانک جهانی، فقرزدایی از جوامع روستایی تنها با سازماندهی فقیران روستایی به ویژه در قالب تعاونیها که شکل عمدهی مارکتهای مردمی هستند، امکانپذیر میباشد. (The World Bank, 1994: 50-53)
تشکیل تعاونیهای روستایی موجب ارتقای سطح زندگی، درآمد، بهداشت، درآمد سرانه، بهرهوری مطلوب از منابع روستایی، جلوگیری از مهاجرت روستایی بیرویه و نگهداشت جمعیت و برقراری توازن میان توسعهی روستایی و شهری میشود. با توجه به نقشی که تعاونیها میتوانند در بهبود نظام بهرهبرداری و به تبع آن بهبود وضع درآمد، اشتغال، تأمین نیازهای اساسی، مشارکت روستاییان در تعیین سرنوشت اجتماعی و سیاسی خود و توزیع امکانات به طور مساوی به عهده داشته باشند، لازم به نظر میرسد که چالشهای فراروی تعاونیهای روستایی و نقش آنها در توسعهی مناطق روستایی مورد بحث و بررسی قرار گیرد و راهکارهای منطقی در بطن مطالب مطروحه ارائه گردد تا مورد استفادهی نهادهای ذیربط و سیاستگذاران کشور قرار گیرد. امید آنکه در روشها و سیاستهای خود به خصوص در زمینهی تعاونیهای روستایی تجدیدنظر نمایند تا توسعهی پایدار مناطق روستایی از ذهنیت به فعلیت برسد.
در کل، شرکتهای تعاونی به ویژه تعاونیهای تولیدی میتوانند با یکپارچه و متحد کردن کشاورزان، امکان استفاده از امکانات تکنولوژیهای جدید و بهینه، فنون مدیریت تولید در مراحل گوناگون کاشت، داشت، برداشت و بازاریابی و فرآوری و... را برای زارعان فراهم کنند و در بازار پر رقابت جهانی، امکان بقا و حتی توسعه و پیشرفت را برای کشاورزان فراهم کنند و به حفظ و ایجاد فرصتهای شغلی جدید و موجود کمک فراوانی نمایند. در پایان میتوان گفت که تعاونیهای روستایی منجر به بار نشستن بذر دموکراسی و مشارکت در محیط روستایی شده و به بهبود و افزایش دانش و ظرفیتهای روستاییان مخصوصاً اعضای تعاونیهای روستایی میانجامد. حتی تعاونیهای روستایی کمک میکند تا از دانش بومی در مناطق روستایی به طور نظاممند استفاده شود. همچنین تشکیل و گسترش تعاونیهای روستایی، راهی برای افزایش مقیاس کشت و زرع و افزایش کارآمدی نیروی انسانی از طریق تلاشهای گروهی روستاییان به منظور افزایش میزان محصولات در واحد سطح و نیز و کاهش هزینههای تولید و به حداکثر رساندن سود است. علاوه بر این، تعاونیهای روستایی منجر به اشتغالزایی، توزیع زیرساختهای روستایی و توزیع فضایی و جغرافیایی بازارها شده و فروش محصولات زراعی، خرید نهادهها و خدماترسانی بهینه به آنها را تسهیل کرده و موجب ارتقای درآمد اعضا میگردد. لذا استفادهی بهتر از منابع طبیعی رابطهی مستقیمی با گسترش تعاونیها در نواحی روستایی دارد. بدین منظور سازمان خواربار کشاورزی در این زمینه تأکید میورزد تا تمرکززدایی از مؤسسات، نهادهای عمومی و سازمانهای کشاورزی و فعالیتهای کشاورزی را برای توسعهی پایدار روستایی مورد توجه قرار دهد. با عنایت به مطالب یاد شده، شایسته است که زمینهی شکوفایی و به فعلیت رسیدن و تحقق توسعهی تعاونیهای روستایی در برنامههای توسعه لحاظ گردد و با اطلاعرسانی و ارتقای آگاهی روستاییان، آنان را به مشارکت در تعیین سرنوشت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی خود رهنمون شوند. همچنین کاهش تصدیگری دولت با بسترسازی مناسب جهت توسعهی تعاونیها به طور اعم و در تعاونیهای روستایی به طور اخص، به تقلیل هزینهی دولت و عدم بوروکراسی اداری منجر شده و به توسعهی ملّی مساعدت مینماید که در این میان، توسعهی ملی، بیشتر از توسعهی پایدار روستایی متأثر میگردد. (گل محمدی، 1386: الف، ب، ج، د، ر؛ Golmohammadi, 2005, 2006, 2008; Nilsson, 2001: 330-340
پیشنهاداتی برای تقویت نقش و جایگاه تعاونیهای تولید در توسعهی ناحیهای کشاورزی
1. تدوین مقررات و قوانین مبتنی بر ویژگیهای بومی برای انتخاب ارکان تعاونی، هیئت مدیره، مدیر عامل، بازرسان و سایر ارکان آن که نقش اصلی و کلیدی در موفقیت این نهاد اجتماعی دارند.2. تدوین منشور اخلاقی در تعاونی، تشویق اعضاء و ارکان تعاونی به پایبندی به ارزشهای اخلاقی و حرمت نهادن به آن، که تحقق این امر بدون وجود قانون مکتوب در این زمینه امکانپذیر نیست و تمام تلاشها برای استقرار و استمرار اصول اخلاقی در تعاونیها بینتیجه خواهد ماند.
3. ارزیابی مستمر عملکرد تعاونی. ارکان تعاونی با استفاده از شاخصهایی شفاف و مناسب، باید به طور مستمر ارزیابی شوند. در صورتی که عملکرد فرد مثبت نباشد لازم است نخست علت آن شناسایی شود. ممکن است ناکارآمدی به دلیل عدم علاقه و تخصص باشد؛ ممکن است فرد ناخواسته دست به اقدامات نامناسب اخلاقی بزند؛ ممکن است به لحاظ روحی و روانی توانایی ارتباط مستمر با مردم و پذیرش این موقعیت را نداشته باشد.
4. حیطهی وظایف و اختیارات تعاونیها باید گستردهتر شود. در واقع باید امکان اعمال برخی از مقررات و قوانین در سطح روستاها را داشته باشند. یعنی تعاونی تولید در روستا باید جایگاهی قابل قبول در تصمیمگیریهای روستایی به خصوص در حوزهی مسائل کشاورزی و منابع طبیعی داشته باشد. بدیهی است نهادهای روستایی و محلی هم باید موظف به پاسخگویی در این رابطه باشند. به زبان سادهتر تصمیمات تعاونی زمین گذاشته نشود.
5. ضرورت مشارکت در سطوح محلی و روستایی تبیین شود. هرچند بخش قابل توجهی از جامعه ضرورت مشارکت در تصمیمگیریها فارغ از جنبههای رقابتی (انتخاب شوراها، مجلس و...) را درک نمودهاند اما در سطوح میانی و پایینتر جامعه به ویژه در جامعهی روستایی هنوز ضعفهای اساسی در خصوص مشارکت مردم وجود دارد. مردم آنگونه که شایسته است به نقش مشارکت و تأثیر آن در جنبههای مختلف زندگی روزمرهی خود واقف نیستند. بر این اساس به جای اینکه به تعاونی کمک کنند و با آن در زمینههای مختلف مشارکت نمایند تا بتوانند مسائل بیشتری را حل کند، از آن انتظارات بالایی دارند و حل مسائل کشاورزی و تولیدی خود را از تعاونی خواستارند، در حالی که تعاونی مال آنهاست و خود باید آن را تقویت نمایند. ضروری است مردم در زمینههای مختلف مشارکت، تعاون، فلسفه، اصول و... در معرض آموزش قرار گیرند. باید با برگزاری کلاسهای آموزشی و توجیهی، ذهن و فکر روستاییان را به سمت و سوی مشارکت فعال سوق داد.
6. دولت در مراحل اولیهی شکلگیری تعاونی، با برنامهی مدون متناسب با شرایط محلی نسبت به تأمین سرمایهی اولیه چه به صورت یارانهای با به صورت ارائهی تسهیلات با سود کم اقدام نماید. بدیهی است حمایت از تعاونیها باید در سقف زمانی مشخص صورت گیرد تا از وابستگی آنها به دولت جلوگیری شود.
7. ضروری است قبل از تشکیل تعاونی، با بهرهگیری از روشهای ترویجی و سازوکار انتقال نوآوری به جامعهی روستایی به شیوهی علمی، بستر مناسب ایجاد گردد. بدیهی است مکانیابی تعاونیها براساس شاخصهای علمی ضرورت تام دارد؛ تعاونی باید در منطقهای تشکیل شود که به لحاظ فرهنگی، اجتماعی، کشاورزی و منابع طبیعی قابلیت پذیرش این نظام بهرهبرداری را داشته باشد. سپس مردم طی برنامهی منظم، با فلسفهی تعاونی، عناصر و کارکردهای آن آشنا شوند. در این مورد میتوان با بهرهگیری از دانش متخصصان ترویج، برنامهای مدون تدوین نمود.
8. تعاونیهای تولید مبتنی بر اصولی هستند که تقریباً با اصول حاکم بر سایر تعاونیها در بخشهای مختلف یکی است. بدون شک تعاونی زمانی میتواند در چارچوب اهداف خود حرکت کند که به اصول و مبانی تعاونی که در اساسنامه ذکر شده است، پایبند باشد. تشکیل منظم جلسات در هر شرایط، رعایت مقررات در تشکیل جلسات به ویژه حضور اعضا، ارائهی گزارشهای مالی در هر سال مالی، شرح دقیق وظایف اعضا، مدیران عامل، هیئتمدیره و سایر ارکان تعاونی و... از جمله مواردی است که رعایت آنها میتواند زمینه و فرصت لازم را برای سایر فعالیتها و اقدامات فراهم سازد.
9. ضروری است با توجه به شرایط بومی و محلی، راههای کسب درآمد برای تعاونیها بررسی گردد. ایجاد واجدهای کوچک نیمه صنعتی، واگذاری عاملیت توزیع نهادهها و تأسیس واحدهای ارائهی خدمات آموزشی ترویجی، نوسازی وسایل و اجازهی آنها و... از عواملی است که میتواند به افزایش درآمد تعاونیها منجر شود.
10. توجه به آموزش در تعاونیها، راهبردی است که غالب تهدیدها را خنثی میکند و قابلیت بهرهگیری از فرصتها را به شدت افزایش میدهد. آموزش مسائل حقوقی، استفاده از ظرفیتهای قوانین برای استفادهی بهتر از شرایط موجود را فراهم میکند. آموزش مشارکت، تعاون و... منجر به حضور معنی دار اعضا در تصمیمگیریها میشود. با آموزش میتوان تفکر خلاق در تعاونیها را افزایش و آنها را از روزمرگی رهایی بخشید. به این ترتیب برای توسعهی نظام تعاونی در بخش کشاورزی، تدوین برنامهی جامع آموزش به صورت مستمر ضروری است. در حال حاضر ارکان تعاونی از نبود آموزش رنج میبرند. ارکان مختلف تعاونیهای تولید در زمینههای مختلف حسابداری، مالی، فنی و تخصصی، مشارکت، مدیریت، رهبری و... نیاز به آموزش دارند. برای موفقیت تعاونیهای کشاورزی مدیران تعاونیها باید در معرض آموزشهای مختلف به ویژه دورههای مالی، اصول تعاون، مدیریت و... قرار گیرند.
11. دولت جز نقش نظارتی، به مرور دخالت خود را در مسائل اجرایی تعاونیها کاهش دهد.
12. ارائهی خدمات متنوع به مردم از طرف تعاونی، به شرط آنکه وظیفهی مستمر آن تلقی نشود، میتواند زمینهی گرایش مردم را به این نظام بهرهبرداری بیشتر کند. لازم است نگاه مردم به تعاونی - در حال حاضر نگاهی دولتی است و وظیفهی ارائهی خدمات دارد - تغییر کند. تعاونی باید بتواند بدون گرایش مطلق به دولت، خدمات خود را به مردم تنوع و شدت بخشد. باید شرایطی فراهم نمود که تعاونی بتواند بخشی از مشکلات روزمرهی روستاییان مانند مراجعهی مستمر به شهر، مراجعه به دستگاههای اداری و موارد مشابه را حل کند. به عبارت دیگر، مردم باید به تعاونی، به دید حلقهی مفقوده و فعالی نگاه کنند که میتواند بسیاری از مشکلات آنها را حل کند.
پینوشتها:
1. عضو هیئت علمی دانشگاه آزادد اسلامی واحد بیرجند.
2. Cooperative
3. Rural Production Cooperative
4. Grameen Bank: فعالیتهای تعاونی روستایی در بنگلادش از طریق این نهاد صورت میپذیرد.
(The World Bank, 1994: 42)
5. The Deedar Cooperative Village Development Society
الف. منابع فارسی
1. رفیعپور، فرامرز. (1378). آناتومی جامعه، مقدمهای بر جامعهشناسی کاربردی. تهران. شرکت سهامی انتشار. چاپ اول.
2. شوماخر، ای. اف. (1372). کوچک زیباست: اقتصاد با ابعاد انسانی. تهران. انتشارات سروش. چاپ سوم.
3. عبداللهی، محمد. (1377 الف). نظامهای بهرهبرداری کشاورزی در ایران؛ توصیف و تبیین وضعیت گذشته و حال و آینده. تهران. وزارت کشاورزی. معاونت امور نظام بهرهبرداری. دفتر طراحی نظام بهرهبرداری.
4.ــــ . (1377 ب) نظامهای بهرهبرداری؛ مطالعهی تطبیقی نظامهای بهرهبرداری کشاورزی و ارزشیابی عملکرد آنها به منظور شناخت انواع و ویژگیهای نظامهای بهرهبرداری مناسب در ایران. معاونت امور نظام بهرهبرداری. دفتر طراحی نظام بهرهبرداری.
5. گل محمدی، فرهود. (12 و 11 دی ماه 1386). ذ) «تفکر سیستم در توسعهی پایدار روستایی و کشاورزی کشورهای موفق (آموزههایی برای ایران)». دومین همایش ملی توسعهی روستایی. دانشگاه تهران. مؤسسهی توسعهی روستایی ایران. صفحه 203.
6.ــــ . (24 و 25 مهر 1387). ارائهی مقاله به صورت پوستر تحت عنوان: «نقش تعاونیها در اشتغالزایی در بخش کشاورزی در شرایط جهانی شدن نظام اقتصادی ایران». همایش ملی تعاون و کارآفرینی. وزارت تعاون و دانشکدهی کارآفرینی دانشگاه تهران. سالن علامه طباطبائی. چاپ در کتاب چکیدهی مقالات همایش ملی تعاون و کارآفرینی. مرکز چاپ و انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی واحد ورامین. پیشوا. صفحهی 119.
7. ــــ . (25 و 26 مهر 1386). الف) «کشاورزی پایدار و اُرگانیک و عوامل مورد نیاز در دستیابی به آن در ایران؛ وضعیتها و مشکلات. دومین همایش ملی کشاورزی بومشناختی ایران. دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان. مقالهی سخنرانی. چاپ در کتاب چکیدهی مقالات همایش. صفحهی 278. چاپ متن کامل مقاله در CD مقالات برگزیدهی همایش، همراه با گواهینامهی ارائهی سخنرانی مقاله.
8. ـــــ . (1386/6/29). ر - رسالهی دکترا تحت عنوان: «تدوین الگوی سیستماتیک کارکردی ترویج برای دستیابی به توسعه پایدار کشاورزی». دانشگاه آزاد اسلامی. واحد علوم و تحقیقات تهران.
9. ـــــ . (3 و 4 دی ماه 1387). «توسعهی پایدار کشاورزی در ایران و نقش تعاونیها». اولین همایش ملی توسعهی فعالیتهای اقتصادی. سازمان مرکزی دانشگاه پیام نور. تهران. چاپ در کتاب چکیدهی مقالات همایش. صفحهی 121. چاپ کامل مقاله در CD مجموعه مقالات همایش.
10. ـــــ . (1387/4/5). «مبانی فرهنگی - اجتماعی - سیاسی لازم برای مشارکت مردم در قالب تعاونیها». ارائهی مقالهی سخنرانی در همایش تعاون و اندیشههای اقتصادی شهید بهشتی. چاپ متن کامل مقاله در CD مجموعه مقالات همایش. ادارهی کل تعاون خراسان جنوبی.
11. ـــــ . (8 و 1386/12/7). ج - «آموزش کارآفرینی و توسعهی تعاونیها، لازمهی اساسی اشتغالزایی دانش آموختگان آموزش عالی کشاورزی در شرایط پیوستن ایران به سازمان تجارت جهانی». ارائه شده در اولین کنفرانس ملی کارآفرینی، خلاقیت و سازمانهای آینده (کارآفرینی محور توسعه). تهران. هتل المپیک. چاپ مقاله در CD مجموعه مقالات همایش.
12.ــــ . (اسفند 1386). ز - «اشتغال دانش آموختگان آموزش عالی کشاورزی در شرایط جهانی شدن اقتصاد در ایران: وضعیتها، مشکلات و راهکارها». ارائه شده در همایش ملی آموزش عالی و کارآفرینی؛ گذشته، حال، آینده. دانشگاه سمنان. چاپ در کتاب چکیدهی مقالات همایش. صص 21-23.
13.ـــــ . (دی 1386). ب - «بررسی عوامل مورد نیاز در دستیابی به توسعهی پایدار کشاورزی؛ وضعیت، مشکلها و راهکارها». مجلهی علمی - پژوهشی علوم کشاورزی. دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران. ویژهنامهی شمارهی 2. سال 13 صص 313-327.
14.ـــــ . (1383). «انتقال تکنولوژی مناسب در روستا». ماهنامهی علمی، اجتماعی، اقتصادی جهاد. شمارهی 262. سال 24. فروردین و اردیبهشت.
15.ــــ . (مهر و آبان 1386). د - «آموزش کارآفرینی و توسعهی تعاونیها، دو راهکار اساسی اشتغالزایی دانشآموختگان کشاورزی در شرایط جهانی شدن اقتصاد در ایران». تهران. وزارت جهاد کشاورزی. دو ماهنامهی علمی - ترویجی جهاد، سال 27. شمارهی 279. صص 194-225.
16. لهساییزاده، عبدالعلی. (1369). تحولات اجتماعی در روستاهای ایران. شیراز. انتشارات نوید.
17.ـــــ . (1372). جامعهشناسی کشاورزی. تهران. انتشارات اطلاعات.
18.ـــــ . (1379). جامعهشناسی توسعهی روستایی. شیراز. نشر زر. چاپ اول.
19.ـــــ . (1365). «مشارکت به عنوان یک روش علمی توسعه در کشورهای پیرامون». مجموعه مقالات کنفرانس مشارکت. تهران. دفتر مرکزی جهاد سازندگی.
20. وال، آورم بن دیوید. (1374). برنامهریزی توسعهی نواحی روستایی؛ اصول، رهیافتها و ابزارهای تجزیه و تحلیل اقتصادی. ترجمهی عباس رحیمی. تهران. وزارت جهاد سازندگی. سلسله انتشارات روستا و توسعه. شمارهی 21.
21. وزارت جهاد کشاورزی. (1382). واژهها و مفاهیم مورد استفاده در نظامهای بهرهبرداری کشاورزی. تهران. وزارت جهاد کشاورزی. چاپ اول.
ب. منابع انگلیسی
Golmohammadi, Farhood. (15-19 JUNE 2008). "Agricultural Extension System for Sustainable Development in Iran; Situations and Problems". Accepted for oral Presentation IN: AGRICULTURAL EXTENSION 2008 Conference - "AGREX 08". Published Abstract in book of "AGREX 08" - Page: 17. Will be published in Proceedings of "AGREX 08"..Centre for Extension,
Entrepreneurship Advancement (APEEC),University Putra Malaysia
2. Golmohammadi, Farhood and et.al "Systematic Functional Pattern of Extension in accessing to Sustainable Agriculture Development in Iran". Oral paper accepted for Presentation, in: International Conference on: Information Systems in Sustainable Agriculture, Agro environment and Food Technology (HAICTA 2006). IN: University of Thessaly, School of Agricultural Sciences .GREECE. Published in the Proceeding. PP. 641-652 & 21-24. SEP. 2006
3. Golmohammadi, Farhood. (3-5 NOVEMBER 2005). "The Communication Process in Agricultural Extension: A Viewpoint regarding sustainable Development". Oral paper presented in: hope 2005. International conference on alcohol/ drug abuse, hiv/ aids, environment, population, human rights. Mumbai, India. Published in the abstracts book, will be published in the proceedings
4. Nilsson, Jerker. (2001). Organizational principles for co-operative firms.
Scand. J. Mgmt. 17 (2001) 329-356
5. The World Bank, (1996). Agricultural Extension and Research: Achievements and Problems in National Systems. Available on line: www. World Bank. Org/ html/ oed /15828. ht
6. The World Bank, (1994). Poverty Alleviation through Agricultural
Projects. An edi policy .second edition. Washington D.C.
7. Webster, Merriam. (1995). Webster's New Collegiate Dictionary. U. S. A. G. & C. Merriam company
منبع مقاله :
جمعی از نویسندگان؛ (1392)، مجموعه مقالات نخستین همایش ملی الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت جلد پنجم - کمیسیون تخصصی ابعاد و شاخصها، تهران: سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ اول.