مصاحبه اختصاصي با: دکتر عبدالمجيد طرابلسي وزير اوقاف سوريه
وقف در کشورهاي اسلامي جايگاه ويژهاي دارد و هر يک از دولتها به نوعي سعي در گسترش آن دارند، بهمنظور آگاهي از جايگاه وقف در کشورهاي اسلامي مصاحبهاي با وزير اوقاف سوريه آقاي دکتر عبدالمجيد طرابلسي انجام دادهايم که در پي ميآيد.
وقف در اسلام به عنوان يک نهاد فقهي و حقوقي همواره پشتوانه اقتصادي اهداف اسلامي بوده است، لطفا ديدگاه خود را در اين باره بيان فرماييد؟
کليه مذاهب اسلامي، وقف را پشتوانه اجتنابناپذير اقتصاد ملي و اقتصاد اسلامي دانسته و هدف اصلي وقف را تحقق منافع عمومي و تأمين آسايش جامعه و بهبود سطح زندگي مردم و بازسازي و توسعه مساجد و حمايت از مبلغان و ائمه مساجد و گسترش آموزش علوم فقهي و مذهبي و گشايش مدارس حفظ و آموزش تلاوت قرآنکريم و علاوه بر اينها، اهتمام به امور کشاورزي و صنعتي و بازرگاني ميشمارند. اين امر نشان ميدهد که ميدان فعاليت وقف بسيار گسترده و پردامنه است و منحصر به فعاليتهاي نيکوکاري و احسانخواهي نميشود؛ بلکه در عمق رويدادهاي اقتصادي جامعه ريشه دارد.
آيا براي وقف فلسفه سياسي و اجتماعي نيز قائل هستيد؟ واقعيت اين مسأله را در سير تاريخ چگونه ميبينيد؟
بيان فلسفه سياسي و اجتماعي وقف، اين تفکر را روشنتر ميکند که هدف وقف، ترسيم خطمشي صحيح جامعه و تعيين زمينه حرکت و نهضت آن و حضور مؤثر در فعاليتهاي اجتماعي دولت اسلامي است.
عدهاي گمان ميکردند که وقف، صرفا يک موضوع مذهبي است و هيچ فلسفه، خاصي ندارد. اين اشتباه محض ناشي از درک نکردن مفهوم وقف است؛ چرا که احکام اسلام شمولي و کلي است و منحصر به بخش معيني نميباشد. از ارکان اين تشريح مبين، حبس اموال و املاک و وقف آن جهت مصارف نيکوکاري و خدمات اجتماعي است. براي تثبيت اين مفهوم، حضرت رسول اکرم (ص) سرزمين «بيـرحاء» را بـه عنـوان اولين موقوفه در اسلام قرار داد؛ سپـس خليـفـه دوم باغـات «سواد العراق» را جهت حمايت از لشگريان اسلام و استفاده از درآمد آن براي فتوحات اسلامي به حبس و وقف درآورد. اگر به تاريخ ممتد حکومت اسلامي نگاهي گذرا داشته باشيم، درمييابيم که وقـف همـواره در تمـامي فعاليتهـاي عمومـي جامعه، نقش داشته و از درآمد آن براي بهبود آمـوزش و پـرورش و کمـک به مستمندان و نيازمندان و بيماران و سالمندان و حتـي براي حـمايـت و حفـاظت از جانوران نيز استفاده ميشده است؛ بدين معني که بسياري از وزارتخانههاي فعـلي؛ مانند آمـوزش و پـرورش و آموزشعالي و بهداري و کـار و امور اجتمـاعي و اقتصـاد و غيره از درآمدهاي سرشـار و فـراوان موقـوفات اسلامي اداره و گردانده ميشد.
از ديرباز تاکنون، موقوفات نقش سازنده و موثر خود را در جامعه اسلامي ايفا ميکند و اين در شرايطي است که تباهي و تحريفهاي سهمگيني در جهان عرب و اسلام به آن وارد شده و ميزان حضور آن، در قالب يک وزارتخانه مخصوص با همين اسم منحصر گرديده است.
مباني وقف و خاستگاه اوقاف را تشريح فرماييد؟
شايد بسيار مفيد باشد که به مباني ديني وقف و ارکان آن آشنا شويم که عبارتند از:
1ـ اعتماد بر ايمان مطلق به خداوند متعال و پيامبران و کتب آسماني و فرشتگان و روز معاد و قضا و قدر.
2ـ تکيه بر کارهاي نيک و تعاون و همياري (تعاونوا عليالبرّ والتقوي)
3ـ اعتماد وقف به مفهوم صدقه جاريه در اسلام.
4ـ استفاده از اهل اخوت خالصانه اسلامي.
5 ـ گسترش بخشهاي اقتصادي و اجتماعي و تربيتي و علمي در جامعه.
در همه موارد فوق، واقف با وجدان بيدار و آگاهي و ايمان قطعي به پاداش الهي و کسب رضاي خداوند و قبول او اقدام به وقف املاک و مستغلات ميکند، و مومنين براي تقرّب به پروردگار، زمينها و ملک خويش را به عنوان زاد و توشه قيامت به خدا تقديم ميدارند. (و تزوّدوا فانّ خير الزاد التقوي)
يکي از موضوعاتي که درباره بسياري از مسائل ديني خصوصا وقف مطرح است، نقش تحولات زمان و مکان در آن است. عمل به بسياري از وقفنامهها گاهي نقض غرض خير واقف است و گاهي اصلاً قابل عمل نيست. نظر شما درباره اين مسأله چيست؟
سخن گفتن از وقف، ناخودآگاه ما را به سخن درباره شرايط واقف ميکشاند؛ فردي که مال يا زمينش را در راه خدا وقف و حبس کرد تا در مورد معيني مانند مسجد يا مدرسه يا دستگيري از فقرا يا طرحهاي خيريه مصرف گردد. نميتوان اين شرطها را تغيير داد و بايد به بندبند آن ملزم شد و عمل کرد. بايد زمينه ارتکاب فعل حرام مسدود گردد و نهادي که نظارت و سرپرستي بر وقف را به عهده دارد، همانگونه که فقها تعيين کردهاند موقعيت وقف و شرايط واقف را رعايت و موبهمو عمل کند؛ چرا که «المشروطة شرطا کالمعروف عرفا» (موارد شرط شده، مانند عرف و آييننامه عمل ميشود.) به همين منظور، ثبت اوقاف در سازمان ثبت املاک و اسناد يا محاضر رسمي، امري ضروري است، تا کليه شرايط و قيدوبندهاي واقف ثبت شود و دقيقا به مفاد آن عمل گردد، و دادگاه و محاکم شرع نيز وظيفه نظارت بر اجراي دقيق آن را داشته باشد.
قبلاً اوقاف بر دو صورت بود: يکي اوقاف «ذريه» دومي اوقاف «خيريه» که اوقاف ذريه مخصوص اولاد و فرزندان و ذريه انسان است. اين حالت در سوريه از سال 1328 لغو خواهد شد و املاک و موارد با همکاري محاکم شرع تصفيه شد؛ اما در اوقاف خيريه به محض تثبيت آن در سازمان ثبت املاک، کار نظارت وزارت اوقاف و انجام تعهدات وقفي آغاز ميشود.
نگهداري و حفاظت از آثار ملي ـ مذهبي يکي از مهمترين پيوندهاي تاريخي قومي است، براي نگهداري از ميراث تاريخي مسلمين، چه راهحلها و توصيههايي داريد و چه خطراتي را در بين راه ميبينيد؟
شکي نيست که موقوفات در جايجاي جهان پهناور اسلام پراکنده هستند و نگهداري آنها و توسعه درآمدهاي حاصله، از وظايف مسؤولان و سرپرستان وقف؛ بويژه وزارت اوقاف ميباشد، و ناگفته پيداست که بسياري از موقوفات، امروزه به صورت اماکن باستاني و مراکز فرهنگي و کتابخانههاي عمومي درآمدهاند و حرکت پيشرفت و ترقي مملکت را به پيش ميبرند. بايد از اين ميراث فرهنگي عظيم حمايت کرد و اگر اين موقوفات به صورت مساجد تاريخي و مراکز فکري و فرهنگي هستند، بايد به صورت مستمر بازسازي شوند و همگام با زمان، از آن محافظت شود تا در جهت شکوفايي سياحت و فرهنگ و اقتصادي مملکت مؤثر باشند.
امروزه بسياري از کشورهاي اسلامي، مجازات سختي براي افرادي که به موقوفات، تعدّي و تجاوز کنند در نظر گرفتهاند و ميکوشند تا اماکن وقفي، خالي از هر گونه دستبرد و سوءاستفاده و طبق وقفنامه و شرايط واقف و صرفا براي رضاي خداوند بماند.
ديدگاه شما نسبت به جهاني شدن وقف در ميان مسلمين چيست و کشورهاي اسلامي چگونه ميتوانند از اين طريق با يکديگر ارتباط و همکاري کنند؟
نظريه کلي درباره وقف، جهاني بودن آن است که بر اساس وسعت و گسترش منافع مسلمانان جهت يابد؛ مثلاً «اگر در اندلس و صقليه يک دانشگاه علمي وقف شده، منافع آن قطعا شامل همه مسلمانان جهان شده است، پس سزاوار است که مسلمانان دستبهدست همديگر بدهند و بکوشند تا موقوفات بزرگ و کوچک احيا شود و فوايد آن فراگير و شامل همه مسلمين گردد.
تفاوتها و شباهتهاي وقف با نهادهايي مانند «تراست» که در جوامع غربي و غيراسلامي اين وظيفه را به عهده دارند در چه ميبينيد. آيا ميتوان از تجربيات اين نهادها در حوزه وقف بهره جست؟
از آنجائي که مسلمانان از ثمرههاي وقف استفاده ميکنند؛ لذا ديد کلي اين است که از اين طريق، رضاي خداوند منان جلب شود؛ اما تشکيلات و مؤسسات غربي که نام برديد، هدفشان استثمار بشر و سوددهي کامل است و هيچگاه منافع مردم و دولت يا مستضعفان را در نظر نميگيرند و تنها هدفشان گسترش ثروت سرمايهداران است، لذا انگيزه و اهداف وقف در اسلام با اين کارتلها و تراستها تفاوت ريشهاي دارد و قابل قياس نيست.
نظر خود را در مورد ترويج و تبليغ فرهنگ وقف و سنت ميراثگذاري در قالب وقف بيان فرماييد و براي مجله ا بخواهد اين وظيفه را به عهده گيرد چه ويژگيهايي قائل هستيد؟
اکنون که به ابعاد گسترده وقف در حکومت اسلامي و به نقش آن در پشتيباني از ساير نهادها آشنا شديم بايد مردم را به اين اصل اسلامي تشويق و ترغيب کنيم تا سرمايههاي خود را در جهت منافع جامعه اسلامي و اعتلاي فرهنگ اسلام و حمايت از سپاهان اسلام وقف کنند؛ چرا که اين تجربه قبلاً امتحان شده و راه هموار است تا مجددا آزمايش شود و بار ديگر شاهد عظمت و مجد اسلام شويم.
وزارت اوقاف سوريه با درک اين مفاهيم در راه گسترش وقف و ميراثگذاري، گامهاي مؤثري برداشته و اکنون در سازندگي کشور و آبادي و نهضت عمراني آن سهيم است و از حمايت رياستجمهوري برخوردار است. مجله نهج الاسلام ارگان اين وزارتخانه است و ميکوشد تا مفاهيم وقف و اصول شرع مبين را به سبک نوين و معاصر ارائه دهد و براي مشکلات امروز بشر با تکيه بر مفاهيم والاي اسلامي، راهحل نشان دهد و فردايي بهتر براي انسان و ميهن و امت اسلامي بسازد.
منبع: ميراث جاويدان
وقف در اسلام به عنوان يک نهاد فقهي و حقوقي همواره پشتوانه اقتصادي اهداف اسلامي بوده است، لطفا ديدگاه خود را در اين باره بيان فرماييد؟
کليه مذاهب اسلامي، وقف را پشتوانه اجتنابناپذير اقتصاد ملي و اقتصاد اسلامي دانسته و هدف اصلي وقف را تحقق منافع عمومي و تأمين آسايش جامعه و بهبود سطح زندگي مردم و بازسازي و توسعه مساجد و حمايت از مبلغان و ائمه مساجد و گسترش آموزش علوم فقهي و مذهبي و گشايش مدارس حفظ و آموزش تلاوت قرآنکريم و علاوه بر اينها، اهتمام به امور کشاورزي و صنعتي و بازرگاني ميشمارند. اين امر نشان ميدهد که ميدان فعاليت وقف بسيار گسترده و پردامنه است و منحصر به فعاليتهاي نيکوکاري و احسانخواهي نميشود؛ بلکه در عمق رويدادهاي اقتصادي جامعه ريشه دارد.
آيا براي وقف فلسفه سياسي و اجتماعي نيز قائل هستيد؟ واقعيت اين مسأله را در سير تاريخ چگونه ميبينيد؟
بيان فلسفه سياسي و اجتماعي وقف، اين تفکر را روشنتر ميکند که هدف وقف، ترسيم خطمشي صحيح جامعه و تعيين زمينه حرکت و نهضت آن و حضور مؤثر در فعاليتهاي اجتماعي دولت اسلامي است.
عدهاي گمان ميکردند که وقف، صرفا يک موضوع مذهبي است و هيچ فلسفه، خاصي ندارد. اين اشتباه محض ناشي از درک نکردن مفهوم وقف است؛ چرا که احکام اسلام شمولي و کلي است و منحصر به بخش معيني نميباشد. از ارکان اين تشريح مبين، حبس اموال و املاک و وقف آن جهت مصارف نيکوکاري و خدمات اجتماعي است. براي تثبيت اين مفهوم، حضرت رسول اکرم (ص) سرزمين «بيـرحاء» را بـه عنـوان اولين موقوفه در اسلام قرار داد؛ سپـس خليـفـه دوم باغـات «سواد العراق» را جهت حمايت از لشگريان اسلام و استفاده از درآمد آن براي فتوحات اسلامي به حبس و وقف درآورد. اگر به تاريخ ممتد حکومت اسلامي نگاهي گذرا داشته باشيم، درمييابيم که وقـف همـواره در تمـامي فعاليتهـاي عمومـي جامعه، نقش داشته و از درآمد آن براي بهبود آمـوزش و پـرورش و کمـک به مستمندان و نيازمندان و بيماران و سالمندان و حتـي براي حـمايـت و حفـاظت از جانوران نيز استفاده ميشده است؛ بدين معني که بسياري از وزارتخانههاي فعـلي؛ مانند آمـوزش و پـرورش و آموزشعالي و بهداري و کـار و امور اجتمـاعي و اقتصـاد و غيره از درآمدهاي سرشـار و فـراوان موقـوفات اسلامي اداره و گردانده ميشد.
از ديرباز تاکنون، موقوفات نقش سازنده و موثر خود را در جامعه اسلامي ايفا ميکند و اين در شرايطي است که تباهي و تحريفهاي سهمگيني در جهان عرب و اسلام به آن وارد شده و ميزان حضور آن، در قالب يک وزارتخانه مخصوص با همين اسم منحصر گرديده است.
مباني وقف و خاستگاه اوقاف را تشريح فرماييد؟
شايد بسيار مفيد باشد که به مباني ديني وقف و ارکان آن آشنا شويم که عبارتند از:
1ـ اعتماد بر ايمان مطلق به خداوند متعال و پيامبران و کتب آسماني و فرشتگان و روز معاد و قضا و قدر.
2ـ تکيه بر کارهاي نيک و تعاون و همياري (تعاونوا عليالبرّ والتقوي)
3ـ اعتماد وقف به مفهوم صدقه جاريه در اسلام.
4ـ استفاده از اهل اخوت خالصانه اسلامي.
5 ـ گسترش بخشهاي اقتصادي و اجتماعي و تربيتي و علمي در جامعه.
در همه موارد فوق، واقف با وجدان بيدار و آگاهي و ايمان قطعي به پاداش الهي و کسب رضاي خداوند و قبول او اقدام به وقف املاک و مستغلات ميکند، و مومنين براي تقرّب به پروردگار، زمينها و ملک خويش را به عنوان زاد و توشه قيامت به خدا تقديم ميدارند. (و تزوّدوا فانّ خير الزاد التقوي)
يکي از موضوعاتي که درباره بسياري از مسائل ديني خصوصا وقف مطرح است، نقش تحولات زمان و مکان در آن است. عمل به بسياري از وقفنامهها گاهي نقض غرض خير واقف است و گاهي اصلاً قابل عمل نيست. نظر شما درباره اين مسأله چيست؟
سخن گفتن از وقف، ناخودآگاه ما را به سخن درباره شرايط واقف ميکشاند؛ فردي که مال يا زمينش را در راه خدا وقف و حبس کرد تا در مورد معيني مانند مسجد يا مدرسه يا دستگيري از فقرا يا طرحهاي خيريه مصرف گردد. نميتوان اين شرطها را تغيير داد و بايد به بندبند آن ملزم شد و عمل کرد. بايد زمينه ارتکاب فعل حرام مسدود گردد و نهادي که نظارت و سرپرستي بر وقف را به عهده دارد، همانگونه که فقها تعيين کردهاند موقعيت وقف و شرايط واقف را رعايت و موبهمو عمل کند؛ چرا که «المشروطة شرطا کالمعروف عرفا» (موارد شرط شده، مانند عرف و آييننامه عمل ميشود.) به همين منظور، ثبت اوقاف در سازمان ثبت املاک و اسناد يا محاضر رسمي، امري ضروري است، تا کليه شرايط و قيدوبندهاي واقف ثبت شود و دقيقا به مفاد آن عمل گردد، و دادگاه و محاکم شرع نيز وظيفه نظارت بر اجراي دقيق آن را داشته باشد.
قبلاً اوقاف بر دو صورت بود: يکي اوقاف «ذريه» دومي اوقاف «خيريه» که اوقاف ذريه مخصوص اولاد و فرزندان و ذريه انسان است. اين حالت در سوريه از سال 1328 لغو خواهد شد و املاک و موارد با همکاري محاکم شرع تصفيه شد؛ اما در اوقاف خيريه به محض تثبيت آن در سازمان ثبت املاک، کار نظارت وزارت اوقاف و انجام تعهدات وقفي آغاز ميشود.
نگهداري و حفاظت از آثار ملي ـ مذهبي يکي از مهمترين پيوندهاي تاريخي قومي است، براي نگهداري از ميراث تاريخي مسلمين، چه راهحلها و توصيههايي داريد و چه خطراتي را در بين راه ميبينيد؟
شکي نيست که موقوفات در جايجاي جهان پهناور اسلام پراکنده هستند و نگهداري آنها و توسعه درآمدهاي حاصله، از وظايف مسؤولان و سرپرستان وقف؛ بويژه وزارت اوقاف ميباشد، و ناگفته پيداست که بسياري از موقوفات، امروزه به صورت اماکن باستاني و مراکز فرهنگي و کتابخانههاي عمومي درآمدهاند و حرکت پيشرفت و ترقي مملکت را به پيش ميبرند. بايد از اين ميراث فرهنگي عظيم حمايت کرد و اگر اين موقوفات به صورت مساجد تاريخي و مراکز فکري و فرهنگي هستند، بايد به صورت مستمر بازسازي شوند و همگام با زمان، از آن محافظت شود تا در جهت شکوفايي سياحت و فرهنگ و اقتصادي مملکت مؤثر باشند.
امروزه بسياري از کشورهاي اسلامي، مجازات سختي براي افرادي که به موقوفات، تعدّي و تجاوز کنند در نظر گرفتهاند و ميکوشند تا اماکن وقفي، خالي از هر گونه دستبرد و سوءاستفاده و طبق وقفنامه و شرايط واقف و صرفا براي رضاي خداوند بماند.
ديدگاه شما نسبت به جهاني شدن وقف در ميان مسلمين چيست و کشورهاي اسلامي چگونه ميتوانند از اين طريق با يکديگر ارتباط و همکاري کنند؟
نظريه کلي درباره وقف، جهاني بودن آن است که بر اساس وسعت و گسترش منافع مسلمانان جهت يابد؛ مثلاً «اگر در اندلس و صقليه يک دانشگاه علمي وقف شده، منافع آن قطعا شامل همه مسلمانان جهان شده است، پس سزاوار است که مسلمانان دستبهدست همديگر بدهند و بکوشند تا موقوفات بزرگ و کوچک احيا شود و فوايد آن فراگير و شامل همه مسلمين گردد.
تفاوتها و شباهتهاي وقف با نهادهايي مانند «تراست» که در جوامع غربي و غيراسلامي اين وظيفه را به عهده دارند در چه ميبينيد. آيا ميتوان از تجربيات اين نهادها در حوزه وقف بهره جست؟
از آنجائي که مسلمانان از ثمرههاي وقف استفاده ميکنند؛ لذا ديد کلي اين است که از اين طريق، رضاي خداوند منان جلب شود؛ اما تشکيلات و مؤسسات غربي که نام برديد، هدفشان استثمار بشر و سوددهي کامل است و هيچگاه منافع مردم و دولت يا مستضعفان را در نظر نميگيرند و تنها هدفشان گسترش ثروت سرمايهداران است، لذا انگيزه و اهداف وقف در اسلام با اين کارتلها و تراستها تفاوت ريشهاي دارد و قابل قياس نيست.
نظر خود را در مورد ترويج و تبليغ فرهنگ وقف و سنت ميراثگذاري در قالب وقف بيان فرماييد و براي مجله ا بخواهد اين وظيفه را به عهده گيرد چه ويژگيهايي قائل هستيد؟
اکنون که به ابعاد گسترده وقف در حکومت اسلامي و به نقش آن در پشتيباني از ساير نهادها آشنا شديم بايد مردم را به اين اصل اسلامي تشويق و ترغيب کنيم تا سرمايههاي خود را در جهت منافع جامعه اسلامي و اعتلاي فرهنگ اسلام و حمايت از سپاهان اسلام وقف کنند؛ چرا که اين تجربه قبلاً امتحان شده و راه هموار است تا مجددا آزمايش شود و بار ديگر شاهد عظمت و مجد اسلام شويم.
وزارت اوقاف سوريه با درک اين مفاهيم در راه گسترش وقف و ميراثگذاري، گامهاي مؤثري برداشته و اکنون در سازندگي کشور و آبادي و نهضت عمراني آن سهيم است و از حمايت رياستجمهوري برخوردار است. مجله نهج الاسلام ارگان اين وزارتخانه است و ميکوشد تا مفاهيم وقف و اصول شرع مبين را به سبک نوين و معاصر ارائه دهد و براي مشکلات امروز بشر با تکيه بر مفاهيم والاي اسلامي، راهحل نشان دهد و فردايي بهتر براي انسان و ميهن و امت اسلامي بسازد.
منبع: ميراث جاويدان