نویسنده: نعمت الله فاضلی
کتاب یکی از صورتهای فرهنگی مهم در تاریخ فرهنگی انسان است. کتاب در نتیجه پیدایش خط، الفبا و سپس کتابت ایجاد شد و با پیدایش و اختراع چاپ توسعه یافت. باستانشناسان دستنوشتههایی در 5200 سال پیش در منطقه بینالنهرین و جنوب عراق کشف کردهاند. مردم این منطقه که ساکنان ایران بزرگ بودند با اختراع یک نوع خط یا تصویرنگاری و علایم نوشتاری برای انتقال ایده و اندیشههای خود به دیگران، آنها را بر روی لوحهای سفالین و گلی حک کردهاند. این لوحهای سفالین احتمالاً نخستین کتابهایی است که انسان آنها را تألیف و منتشر ساخته است. از خرابههای شهرهای باستانی سومریان چنین برمیآید که سومریان در حدود 2700 سال پیش از میلاد، کتابخانههای شخصی، مذهبی و دولتی برپا کرده بودند. مشهور است که کتابخانه «تلو» مجموعهای متجاوز از 30000 لوحه گلین داشته است. تمدن سومریان از 3500 سال پیش از میلاد پا گرفت و در عهد طلایی «اور» شکوفا شد.
کتاب از آن روزگار تاکنون، سرنوشت پرفراز و نشیبی در ایران داشته است. رجبی در کتاب مروری کوتاه بر تاریخ کتاب در ایران (1390) نشان میدهد که ایرانیان باستان نوشتههای خود را بر روی سنگ کنده کاری میکردند، یا بر روی الواح گلی زرین و سیمین مینوشتند و گاهی نیز از پوست دباغی شده گاو استفاده میکردند. از نخستین قرون اسلامی صنعت کاغذسازی- که ماده اصلی کتاب بود- در بسیاری از شهرهای ایران رواج یافت. در دوره صفوی کتابخانههای ارزشمند و باشکوهی پدید آمد و دوره قاجار نیز با ورود صنعت چاپ به ایران و رواج کتابهای چاپ سنگی در کشور مصادف بود. (رجبی، 1390)
مهدی محسنیانراد در کتاب ایران در چهار کهکشان ارتباطی (1384)، روایت تاریخی دقیقی از نظام ارتباطات در ایران عرضه میکند. براساس روایت او، ایرانیان از دوره داریوش هخامنشی یک نظام ارتباطی پیچیده و پیشرفته داشتهاند، در دوره اشکانیان موفق میشوند چاپ را توسط مانی ابداع نمایند. وی مینویسد که ایران در عصر داریوش به علت حوادث دوره کمبوجیه و وسعت بزرگ سرزمین، نیازمند یک سیستم ارتباطی بسیار سریع و کاربردی میشود. داریوش با ایجاد شبکهای از برجهای مخابراتی نوری که با دو نوع آتش رنگی کار میکرده است و ابداع الفبایی 36 حرفی برای استفاده در این برجها، توانسته به نوعی اولین سیستم تلگرافی تاریخ را در عصر خود 2500 سال پیش، ایجاد نموده و امپراطوری عظیم هخامنشی را بیش از پنجاه سال اداره کند. این سیستم عملاً ایران را از فضای شفاهی فراتر برده و به جهان جدید وارد کرده است. این سیستم در پی ضعف هخامنشیان آرام آرام از هم پاشیده و فراموش شده است، هرچند در طی قرون بعدی شواهدی از استفادههای مقطعی از این روش به صورت غیرمتمرکز دیده شده است. دستگاه دیوانی داریوش چنان گسترده بوده است که فقط بخشی از آمار بایگانی آن که متعلق به یک دوره شش ماهه بوده و در محوطه تخت جمشید کشف شده (همان الواح معروف هخامنشی که دانشگاه شیکاگو پس نمیدهد)، خود شامل سی هزار لوح گلی است که باید به این مجموعه بسیاری اسناد بر پاپیروس و پوست را که در گذر ایام نابود شده است، نیز اضافه کرد.
محسنیانراد استدلال میکند که براساس تحقیقات و مدارک موجود، ایرانیان در دوره اشکانیان، با ظهور مانی که مبدع آیینی تازه بوده و تبلیغات مذهبی و آیینی او بر تصویر و نوشته متکی بوده است، نیازمند توسعه ارتباطات میشوند. پس در آن زمان «نوع خاصی از چاپ» به صورت ابتدایی در سرزمینی که آن زمان جزء ایران بوده، ولی امروز آسیای میانه (خوارزم، ماوراء النهر) نام دارد، شکل گرفته است. همچنین در آن زمان در پی ممنوعیت آیین مانویت در ایران و کشتار و نابودی پیروان این آیین نوعی کاغذ (برخلاف ادعای چین که خود را در قرون یازده یا سیزده مبدع کاغذ میداند) و پاپیروس مصری، توسط مانویان به چین منتقل و پایه تحولی در تاریخ و فرهنگ چین میشود. در این انتقال، مانویان عقاید و دستاوردهایشان را به چین و اروپا هم میبرند و تا بیش از هفتصد سال بر این دو منطقه اثر میگذارند.
در دوره اسلامی نیز ایران مرکز علمی و فرهنگی جهان میشود که برای عرضه این علوم و فرهنگ، شبکه وسیعی از وراقان (کاغذسازان، کاغذفروشان، کتاب فروشان، صحافان، رونویسان یا تکثیرگران) به کمک صدها کتابخانه و صنعت گران دیگر که مورد حمایت شدید حاکمان بودهاند، اوج تمدن و فرهنگ ایرانی و اسلامی را بنیان مینهند. به اعتقاد محسنیانراد، هجوم اقوام ترک و مغول این تمدن و فرهنگ مکتوب را نابود میسازد، تا اینکه زمان صفویه ایرانیان مجدداً در تلاش برای چاپ کتاب اقدام میکنند. در سال 1640 میلادی در دوره صفویه، بازرگانی ارمنی که از ارامنه ساکن آمستردام بود، دستگاه چاپی را با حروف ارمنی خریداری و به جلفای اصفهان وارد کرد. به دنبال آن، عدهای از بزرگان و پادشاهان صفوی به فکر ایجاد چاپخانه با حروف فارسی و عربی افتادند که پس از چندی به فراموشی سپرده شد (ر.ک محسنیانراد، 1384). براساس مدارک موجود نخستین کتابی که در خود ایران چاپ شده زبور داوود یا ساغموس است که در 1638/1047 به زبان و خط ارمنی در 572 صفحه در جلفای اصفهان و به دست کشیشان ارمنی به چاپ رسیده است. (آذرنگ، 1378)
به روایت محمدحسن رجبی در دوره صفویه، تولید و انتشار کتاب با روشهای دستی رواج داشت و کتابخانههای بزرگی در این دوره شکل گرفت. تاریخ کتاب در ایران را میتوان تا آستانه انقلاب مشروطه که آستانه ورود ایران به دنیای مدرن است، دوره پیشامدرن دانست. اگرچه ایران چندی قبل از وقوع انقلاب مشروطیت در سال 1285 پا به دنیای مدرن گذاشت و ایرانیان از دهههای نخست قرن سیزدهم صنعت چاپ را در کشور خود گسترش دادند، تا وقوع انقلاب مشروطه کتاب همچنان بخشی از فرهنگ عمومی جامعه ایران نیست. در این دوره تاریخی طولانی، کتابهای متعددی تألیف و منتشر میشود. این دوره فراز و نشیبهای مختلفی دارد. در کل میتوان ویژگیهای این دوره را چنین برشمرد:
1- در دوران پیشامدرن کتاب یک ابزار یا رساله انتقال معانی در گسترهای بسیار محدود بود. در این دوران، کتاب عمدتاً توسط نخبگان نوشته میشد و مخاطب با خوانندگان کتاب نیز همه از نخبگان جامعه بودند. در این دوره تعداد افراد باسواد اندک بود. در نتیجه مطالعه کتاب به گروههای اجتماعی محدودی مانند نخبگان سیاسی، درباریان، روحانیان و ثروتمندان یا اعیان و اشراف محدود میشد. در چنین شرایطی طبیعتاً مباحث و موضوعاتی که در دنیای کتاب عرضه میشد، متناسب با نیازها و علایق نخبگان مذکور بود. توده مردم اساساً از کتاب به مثابه ابزاری برای تولید و انتقال فرهنگ استفاده نمیکردند. برای این توده به جای کتاب، آیینها و مناسک شایده عمدهترین رسانه تولید و انتقال فرهنگ بود.
2- در دوران پیشامدرن، کتاب عمدتاً «معنای قدسی و متافیزیکی» داشت. از آنجایی که جامعه پیشامدرن مذهب و اندیشه متافیزیکی روح فرهنگ را شکل میداد، تمام چیزهایی که در جامعه پیشامدرن وجود داشت به کمک روح مذهبی و متافیزیکی معنای خود را پیدا میکرد. کتاب شاید بیش از تمام عناصر و مقولات دیگر زندگی انسان پیشامدرن، روح مذهبی داشت؛ زیرا کتاب از زمان پیدایش ادیان الهی به عنوان رسانه اصلی انتقال پیام خدا به انسان بود. متون مقدس و کتابهای دینی، نه تنها به طور مستقیم در بردارنده پیامهای الهی بودند، بلکه این کتابها بازتاب یا رزونانس ویژهای برای کلیت معنای کتاب در زندگی بشر داشتند.
البته این سخن به معنای آن نیست که در طول تاریخ پیشامدرن، کتابها حامل و حاوی اندیشههای غیردینی نبودهاند. بسیاری از اندیشمندان ملحد و لا ادری کتابهای متعددی را نوشتهاند، اما این کتابها تأثیری به معنای کلی کتاب در جامعه انسان پیشامدرن نداشت؛ زیرا کتابهای مقدس مانند تورات، انجیل و قرآن از نفوذ و تأثیرگذاری فرهنگی و قدرتمندی برخوردار بودند که هیچ متن دیگری نمیتوانست معنای کتاب را خارج از نیروی رزونانس این آثار تحت الشعاع قرار دهد.
قدسی بودن معنای کتاب در جهان پیشامدرن، پیامدهای گوناگون برای کتاب داشت. از جمله اینکه در تمام طول تاریخ زندگی بشر، از پیدایش ادیان الهی تا به امروز، وجود کتاب به مثابه امری فرهنگی هرگز در معرض چالش و نقد قرار نگرفته است. جامعهی متمدنی را نمیشناسیم که کتاب را از فرهنگ خود حذف کرده باشد. به نوعی میتوان اذعان داشت کتاب، دانش، حکمت و عقلانیت به مثابه واژگان مترادف و هم معنای فرهنگی برای همه فرهنگهای متمدن بودهاند.
پیامد فرهنگی دیگر قدسی بودن معنای کتاب در جامعه پیشامدرن این است که کتابها در دنیای پیشامدرن عمدتاً به مثابه رسانههای مذهبی، حاملان و ناقلان معناهای دینی و متافیزیکی بودند. آثار مکتوب پیشامدرن حتی زمانی که درباره مقولات زمینی مانند دامپروری، کشاورزی، صنایع پزشکی، یا امور اقتصادی هستند، همچنان نوعی لحن یا طنین مذهبی دارند. شیوه نگارش، صحنه آرایی، تزیین و چاپ کتابها همواره به نوعی روح مذهب را در خود داشته است.
3- یکی از مهمترین ویژگیهای کتاب در جامعه پیشامدرن، محدود بودن قلمرو موضوعی کتابها است. اساساً دانش انسانی در فرایندی تاریخی و تدریجی شکل گرفته و روی هم انباشته شده است. تا قبل از دنیای مدرن، روند تولید و تراکم دانش بسیار کند بوده است. امروز دانش انسان هر پنج سال دو برابر میشود. به عبارت دیگر، هر پنج سال یکبار به اندازه کل دانشی که انسان در تاریخ خود کسب کرده است، به آن افزوده میشود، اما اگر به پانصد سال پیش بازگردیم، سرعت تولید دانش و انقلابهای علمی آن قدر کند بود که حتی در هر صد سال یکبار نیز تولید دانش دو برابر نمیشد. طبیعتاً در چنین شرایطی تولید کتاب که وابستگی به تولید دانش دارد، بسیار کند بوده است.
علاوه بر این، از لحاظ فناوری نیز تا پیش از پیدایش صنعت چاپ در قرن 15، امکان تولید انبوه کتاب وجود نداشت. کتابها در گذشته با فناوریهای ساده و ابتدایی فقط در تعداد نسخههای محدود امکان تولید داشتند. همچنین در جامعه پیشامدرن، تعداد افراد باسواد اندک بود. در این صورت قلمرو محدود کتاب در محدودههای کوچکی از زندگی اجتماعی قرار میگرفت. البته این سخن به معنای پایین بودن اهمیت فرهنگ کتاب نیست؛ زیرا کتاب به عنوان رسانهای که خداوند، پیام خود را از طریق آن در اختیار بشر قرار داده است و این پیام برنامه زندگی انسان را که همان دین باشد در برمیگیرد، طبعاً جایگاه والایی در کلیت فرهنگ داشت.
4- علاوه بر نکاتی که گفتیم، کتاب در جامعه پیشامدرن از نظر اقتصادی فاقد نقش و اهمیتی جدی بود؛ اگرچه در گذشته عدهای به عنوان کاتب، نویسنده، وراق، صحاف، کتاب دار و دیگر مشاغل مربوط به کتاب و کتابخوانی یا فرهنگ کتاب فعالیت میکردند، در مجموع به دلیل محدود بودن چاپ و نشر، کتاب از اهمیت تجاری بسیار ناچیزی برخوردار بود. در گذشته بازار کتاب بیش از آنکه نوعی حرفه و صنعت پر رونق باشد، بازاری کوچک و محدود به گروه کمشمار نخبگان میشد. از این رو در تمام دوران پیشامدرن، کتاب هرگز نوعی کالا شناخته نمیشد، بلکه مانند آثار هنری نوعی اثر یکتا و منحصر به فرد بود. از این نظر کتاب صنعتی ذی قیمت و ارزشمند شناخته میشد، اما این قیمت و ارزش بیش از آنکه جنبه پولی و بازاری داشته باشد، ارزش معنوی و فرهنگی داشت. اگر بخواهیم مجموعه ویژگیهایی را برای کتاب در جامعه پیشامدرن خلاصه کنیم، باید بگوییم کتاب در جامعه پیشامدرن به رغم اهمیت قدسیای که داشت و به رغم اینکه مهمترین رسانه تولید و انتقال اندیشههای علمی و دانش رسمی بود، در زندگی روزمره انسان پیشامدرن و فضاهای اجتماعی و فرهنگی آن جایگاه چندانی نداشت.
منبع مقاله :
فاضلی، نعمتالله، (1392) تاریخ فرهنگی ایران مدرن: گفتارهایی در زمینه تحولات گفتمانی ایران امروز از منظر مطالعات فرهنگی، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، چاپ اول