صحاح سته

مسانید از لحاظ موضوعی طبقه‌بندی نشده بود و از طرفی احادیث ضعیف نیز در آنها به چشم می‌خورد. این مشکلات برخی محدثان را بر آن داشت که با دقت و وسواس بیشتر به جمع‌آوری احادیث و بررسی اسناد روایات بپردازند. بدین‌ترتیب در قرن
جمعه، 14 آبان 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
صحاح سته
 صحاح سته

 

نویسندگان:
رمضان رضایی و یدالله رفیعی



 

مسانید از لحاظ موضوعی طبقه‌بندی نشده بود و از طرفی احادیث ضعیف نیز در آنها به چشم می‌خورد. این مشکلات برخی محدثان را بر آن داشت که با دقت و وسواس بیشتر به جمع‌آوری احادیث و بررسی اسناد روایات بپردازند. بدین‌ترتیب در قرن سوم جوامع حدیثی‌ای تدوین شد که به صحاح سته مشهورند و اهل تسنن توجه بسیاری به آنها دارند.

1- صحیح بخاری:

ابوعبدالله محمد بن اسماعیل بخاری (194-256 ق) برای شنیدن حدیث به شهرهای گوناگون سفر کرد و سرانجام از میان ششصد هزار حدیث، کتابی را تدوین کرد و آن را صحیح نامید، زیرا همه روایات آن را صحیح می‌دانست. تدوین این کتاب شانزده سال طول کشیده (1) و حاوی 7563 حدیث و با حذف مکررات 2607 حدیث است. (2) اهل سنت این کتاب را بعد از قرآن صحیح‌ترین کتاب دانسته‌اند و به آن اعتماد فراوان دارند.

2- صحیح مسلم:

مسلم بن حجاج قشیری (204-261 ق) از کودکی علوم دینی می‌آموخت و برای شنیدن حدیث به شهرهای گوناگون سفر کرد و از شاگردان نزدیک بخاری بود. اهل سنت این کتاب را بعد از صحیح بخاری صحیح‌ترین کتاب جهان اسلام می‌دانند و روایاتی را که در صحیحین آمده باشد بدون بررسی سند، صحیح و حجت می‌دانند. صحیح مسلم حاوی 7275 حدیث است که با حذف مکررات بالغ بر 4000 حدیث می‌شود. (3)
این دو کتاب حاوی احادیثی در همه موضوعات کلامی، تفسیری، اخلاقی و فقهی بودند. صحاح دیگر اهل سنت عنوان «سنن» دارند و سنن اربعه نام گرفته‌اند. در اصطلاح حدیث اهل سنت، سنن کتابهایی‌اند که براساس ابواب فقهی تنظیم شده باشند. در تنظیم این کتاب‌ها نیز سند حدیث تا صحابه مشخص شده است.

3- سنن ابوداود سجستانی:

سلیمان بن اشعث معروف به ابوداود سجستانی (202-275 ق) برای استماع حدیث تقریباً به همه مناطق جهان اسلام از شرق تا غرب رفت و به ویژه در بغداد از احمد بن حنبل بهره فراوان برد. (4) کتاب سنن او بعد از صحیحین بیشترین اهمیت را دارد. این کتاب حاوی 5274 حدیث است. (5)

4- سنن ابن ماجه:

ابوعبدالله محمد بن یزید بن ماجه قزوینی (207/209-273 ق) نیز برای شنیدن حدیث به شهرهای بسیار سفر کرد و سرانجام در قزوین اقامت گزید و آنجا به تدریس و تألیف پرداخت. (6) سنن ابن ماجه 4341 حدیث دارد که 3000 حدیث آن در پنج کتاب دیگر آمده و از بقیه روایات فقط 428 حدیث را صحیح دانسته‌اند. (7)

5- سنن تِرمِذی:

تألیف محمد بن عیسی ترمذی (م 279 ق) است که برخلاف سنن دیگر، مطالب اعتقادی و تاریخی را نیز شامل می‌شود؛ به همین علت آن را به الجامع الصحیح نیز می‌شناسند. ترمذی در این کتاب در ذیل هر روایت به بررسی آن از لحاظ صحت و ضعف نیز پرداخته است. (8) این کتاب 3956 حدیث دارد. (9)

6- سنن نسایی:

ابوعبدالرحمان احمد بن شعیب نسایی (215-303 ق) در ابتدا کتابی شامل همه روایات منقول از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) تألیف کرده بود و هنگامی که آن را به امیر رمله تقدیم کرد، او از نسایی خواست فقط احادیث صحیح را از آن میان استخراج کند. نسایی نیز چنین کرد و کتاب خود را المجتبی من السنن نامید که به سنن نسابی معروف است، او کتابی نیز با نام الخصائص در فضایل امام علی (علیه السلام) نوشت و وقتی که شامیان از او خواستند در فضایل معاویه نیز کتابی بنویسد، خودداری کرد و در پی آن او را با ضرب و شتم از شام اخراج کردند. (10) برخی پژوهشگران حتی او را شیعه دانسته‌اند. (11) در کتاب او 5761 حدیث گردآوری شده است. (12)
در دوره‌های بعد، اهل سنت به شرح و استخراج اسانید و نوشتن ضمایمی بر صحاح سته مشغول شدند. از جمله استدراکات بر صحاح، الالزامات نوشته ابوالحسین علی بن عمر بن احمد معروف به دارقطنی (م 385 ق) است که در آن روایاتی را که طبق شرایط بخاری و مسلم صحیح بوده و در صحیحین نیامده جمع کرده است. کتاب دیگر، المستدرک علی الصحیحین اثر حاکم نیشابوری (م 405 ق) است. (13) ایشان همچنین به شناسایی احادیث ضعیف و بررسی جوامع حدیثی پرداختند و از این رهگذر آثار حدیثی فراوان تألیف کردند.

پی‌نوشت‌ها

1- ‌ابوعبدالله محمد بن اسماعیل البخاری، صحیح البخاری، بیروت: دار احیاء التراث العربی، 1422ق، ص16 ( به نقل از فؤاد سزگین) .
2- معارف، پیشین، ص138.
3- نصیری، پیشین، ص138.
4- دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ذیل «ابوداوود سجستانی»، (احمد پاکتچی).
5- نصیری، پیشین، ص151.
6- دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ذیل «ابن ماجه»، (احمد پاکتچی).
7- اکرم ضیاء العمری، تاریخ السنة المشرفة، بیروت: مؤسسة الرسالة، 1395 ق، ص245.
8- معارف، پیشین، ص148-149.
9- نصیری، پیشین، ص152.
10- معارف، پیشین، ص150.
11- در این باره و شواهد آن، نک: سید محسن امین العاملی، اعیان الشیعة، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، 1403 ق، ج2، ص601-603.
12- نصیری، پیشین، ص154.
13- همان، ص158.

منبع مقاله :
رضایی، رمضان؛ رفیعی، یدالله؛ (1393)، تاریخ علوم در اسلام (جلد اول)، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، چاپ اول

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.