چکیده
اماکن و آثار مذهبی، تاریخ مجسم اسلام و بیانگر پیشرفت تمدن اسلامی میباشند. این آثار، تجلیگاه معماری، خطاطی، نقاشی و دیگر هنرهای مسلمانان در طول تاریخاند؛ و علاوه بر اینکه بهترین مواضع گردشگری فرهنگی هستند، یکی از راههای انتقال فرهنگ غنی اسلام به نسلهای بعدی مسلمانان به شمار میروند و میتوانند مایهی درسآموزی از زندگانی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و مسلمانان صدر اسلام قرار گیرند، از این رو حفظ آنها در هر جای جهان، صیانت از اصالت، هویت اسلامی و تمدن دینی خواهد بود.مقدمه
امروزه برخی از فرقهها با دلایل بیاساس، قصد تخریب آثار و اماکن اسلامی را دارند، در حالی که این آثار، نشان تمدن، اصالت و تاریخ امت اسلامی میباشند، و بخش عمدهای از فرهنگ و علوم مسلمانان و همچنین هنرهای مختلف آنها، در همین مکانها متجلی شده است، از این رو لازم است در این باره روشنگری شده و جوانب مسئله مورد توجه قرار گیرد. در این نوشته به برخی از تأثیرات این مکانها در انعکاس تمدن اسلامی اشاره خواهد شد.کلیات و تبیین مفاهیم
اماکن و آثار دینی
در این نوشته، اماکن و آثار مذهبی به هر جایی که به دین، آموزهها و تاریخ مسلمانان ربطی داشته باشد، از قبیل: مساجد، زیارتگاهها، بیوت پیامبران (علیهمالسلام)، ائمه (علیهمالسلام) و صحابه، و مکانهایی که در آنها یاد خدا میشود و همچنین آثار باقی مانده از بزرگان دین، مثل عصا، شمشیر و کتابهای صدر اسلام، اطلاق میگردد.معنای تمدن
تمدن در لغت به معنای شهرنشینی و خوگرفتن به آن است، (2) اما در اصطلاح جامعهشناسی، تعاریف گوناگونی از آن شده است.ویل دورانت، تمدن را چنین تعریف میکند: «تمدن به شکل کلی آن، عبارت از نظمی اجتماعی است که در نتیجهی وجود آن، خلاقیت فرهنگی امکانپذیر میشود و جریان پیدا میکند. در تمدن، چهار رکن اساسی وجود دارد که عبارتاند از: پیشبینی و احتیاط در امور اقتصادی، سازمان سیاسی و سنن اخلاقی و کوشش در راه معرفت و بسط هنر.» (3) ابنخلدون، از دانشمندان بزرگ اسلامی؛ اجتماع و تعاون، وجود دولت و قانون و نظم را از ارکان مهم تمدن دانسته است. (4) برخی نیز گفتهاند: «تمدن، حاصل تعالی فرهنگ و پذیرش نظم اجتماعی است، یعنی خروج از مرحله بادیهنشینی و گام نهادن در شاهراه نهادینه شدن امور اجتماعی.» (5)
رابطه دین و تمدن
در قرآن، واژهی «مدینه» 14 مرتبه، آن هم با «ال» تعریف؛ یعنی به صورت «المدینه» به کار رفته است و «قریه»، 60 مرتبه در شکلهای معرفه، نکره، مفرد، تثنیه و جمع دیده میشود. در اصطلاح قرآنی، آبادیهای روی زمین - چه بزرگ و چه کوچک - قریه هستند، مگر جایی که افراد صالح و مؤمن در آن باشند. معنای مدنیّتی که مقتضای فطرت توحیدی است، شهرنشینی در برابر روستانشینی نیست، زیرا انسان مادی، اگر در شهر هم به سر برد، از حضارت و تمدّن اصیل محروم است؛ کما اینکه انسان الهی اگر در روستا هم زندگی کند، از تمدن ناب فطرت برخوردار میباشد. (6)دستاورد انبیای الهی و دینهای آسمانی در جهت تمدنسازی برای بشریت، از دیدگاه دانشمندان غربی امری انکارناپذیر و قطعی است. ویل دورانت، توینبی سمز کلر، گوستاولوبون، کریشنان و بسیاری از جامعهشناسان بزرگ غرب، پیامبران الهی را در تمدنسازی، پیشگامترین انسانها، (7) و مذهب را اولین عامل در به وجود آوردن نظم تمدن، دانستهاند. (8) کریشنان، دین را باطن و اساس تمدن میداند که چونان روح در کالبد سازمان اجتماعی است. چنانکه روح مایه حیات جسم است، دین نیز اساس تمدن است. (9) ویل دورانت منظمترین سازمانها و سودمندترین تشکیلات را مدیون دین میداند. (10) پس دین و گزینههای مربوط به آن، از جمله: علوم، آموزهها و فرهنگهای دینی، و اماکن و آثار مربوط به دین، اثر منحصر به فردی در پیشرفت تمدن بشری دارند.
لزوم حفظ آثار و اماکن تاریخی از نظر قرآن
با مراجعه به قرآن کریم روشن میشود که امتهای پیشین به حفظ و صیانت از آثار پیامبران خود اهتمام میورزیدند و به آن تبرک میجستند، همانند صندوقی که در آن مواریث خاندان موسی (علیهالسلام) و هارون (علیهالسلام) قرار داشت و آن را در نبردها حمل میکردند تا از طریق تبرک به آن بر دشمن پیروز گردند. خداوند متعال در این زمینه میفرماید: (قَالَ لَهُمْ نَبِیُّهُمْ إِنَّ آیَةَ مُلْكِهِ أَن یَأْتِیَكُمُ التَّابُوتُ فِیهِ سَكِینَةٌ مِن رَبِّكُمْ وَبَقِیَّةٌ مِمَّا تَرَكَ آلُ مُوسَى وَآلُ هَارُونَ) (11) و پیامبرشان به آنها گفت: نشانه حکومت او این است که صندوق عهد را به سوی شما خواهد آورد [همان صندوقی که] در آن آرامشی از پروردگار شما و یادگارهای خاندان موسی و خاندان هارون قرار دارد.مفسرین گفتهاند: «در داخل تابوت عصای حضرت موسی (علیهالسلام) و الواح آن حضرت و عمامه و قبای هارون، بود.» (12) خداوند متعال با ذکر این جریان، نگهداری آثار موسی (علیهالسلام) و هارون (علیهالسلام) را تأیید کرده است. و معلوم است که حفظ آثار پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) بالاتر از آنهاست.
همچنین در آیه شریفه (فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَیُذْكَرَ فِیهَا اسْمُهُ) (13) خداوند متعال خانههایی را ذکر میکند که با بیوت دیگر فرق دارد و خداوند مقام این بیوت را رفیع گردانده است. در ذیل این آیه مفسرین نوشتهاند: «وقتی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) این آیه را در مسجد تلاوت کرد، فردی برخاست و پرسید: مقصود از این خانهها چیست؟ پیامبر گرامی (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: خانههای پیامبران؛ در این موقع ابوبکر برخاست و به خانه علی و زهرا (علیهاالسلام) اشاره کرد و گفت: ای پیامبر خدا! این خانه از همین خانههاست که خدا رخصت بر رفعت و منزلت آن داده است؟ حضرت فرمود: آری، بلکه از برترین آنها است». (14) و همچنین آیه (قُل سِیرُوا فِی الْأَرْضِ ثُمَّ انظُرُوا كَیْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِینَ) (15) و آیات دیگر نیز به لزوم حفظ آثار گذشتگان اشاره دارد و با دیدن این مکانها، حقایقی برای انسان کشف میشود. این آیات نشان میدهند که آثار و خانههای پیامبران و صالحان، اعتبار خاصّی دارند و پیداست که این منزلت ارتباط به جنبه مادی و خشت و گل آنها ندارد؛ بلکه این ارزش به علت انسانهای والایی است که در آن جا سکونت گزیدهاند.
سیره مسلمانان در حفظ آثار دینی
از زمان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، حفظ آثار آن حضرت و تبرک به آن مرسوم بوده است، مثلاً «عتبان بن مالک» از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) درخواست کرد که در خانهاش نماز گزارند، تا او بتواند آنجا را مصلای خود قرار دهد، و پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) پذیرفتند. (16) این نشان میدهد که حتی محل نماز خواندن پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) دارای اهمیت و فضیلت است و تا هر زمان که وجود داشته باشد، نماز خواندن در آن، بهتر از مکانهای معمولی است. بعد از رحلت ایشان نیز صحابه سعی داشتند آثار آن حضرت، مانند: لباس، (17) انگشتر (18)، آلات جنگی (19) و حتی موی ایشان (20) را حفظ کنند.همچنین مکانهایی که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در آن حضور داشتند، برای صحابه دارای اهمیت ویژهای بود، در میان صحابه «ابن عمر» به پیگیری آثار و محافظت از آن، مشهور است و «ابنتیمیه» میگوید:
از امام احمد دربارهی حکم فردی سؤال شد که به این مشاهد میرود، او جواب داد که «ابن عمر» مکانهای حرکت پیامبر را پی میگرفت، در مسیرهایی که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) رفته بود، میرفت، اگرچه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بدون قصد خاصی در آن مسیر رفته بودند.
بخاری در صحیح از موسی بن عقبه نقل کرده که گفت:
سالم بن عبدالله را دیدم که به دنبال مکانهایی در مسیر بود و در آن مناطق نماز میگزارد و میگفت که پدرش در آن مکانها نماز میگزارده و پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را دیده است که در آن مکانها نماز میخوانده است و موسی گفته است که «ابن عمر» در آن اماکن نماز میخوانده است. (21)
سیاحت در کشورهایی که قبور انبیا و اولیا (علیهمالسلام) قرار دارد، نشان میدهد که پیروان پیامبران به حفظ قبور و ساختن بناهای مجلّل بر روی آنها، اهتمام خاصی میورزیدند، و سپاه اسلام نیز هنگام فتح شامات دست به تخریب قبور پیامبران نزدند، بلکه خادمان آنها را در مأموریت خود ابقا کردند. از این رو این بناها تا امروز محفوظ مانده و برای مسلمانان، بلکه برای تمام موحدّان جهان جاذبه خاصی دارد. اگر ساختن بنا بر قبور انبیا و اولیا نشانه شرک بود، جا داشت فاتحان منصوب از سوی خلفا، آن مکانها را تخریب کنند. کتب تاریخی و سفرنامهها، گواه وجود صدها آرامگاه و مرقد با شکوه در سرزمین وحی و کشورهای اسلامی است.
ابنجبیر اندلسی جهانگرد معروف اواخر قرن ششم، در سفرنامهاش مشاهد انبیا و صالحان و ائمه اهل بیت (علیهمالسلام) را در مصر، مکه، مدینه، عراق و شام به تفصیل بیان داشته و ویژگیهای روضه ائمه بقیع (علیهمالسلام) و ضریح آنها را، بیان کرده است. (22) اینها همه، بیانگر سیره مسلمانان - اعم از شیعه و سنی - در اهمیت دادن و حفظ اماکن و آثار باقی مانده از دوران صدر اسلام است.
ویژگیهای تمدن
با توجه به تعاریف تمدن، و ملاکهایی که برای تمدن، از سوی دانشمندان بیان شده است، میتوان گفت: تمدن مجموعهای از دستاوردهای بشری است که در طول تاریخ به وجود آمده و از عناصر مختلف تشکیل شده و به وسیلهی ارکان متعددی پایدار و رونقپذیر است. برخی از ارکان و ویژگیهای مهم یک تمدن عبارت است از:وجود نظم اجتماعی در یک جامعه، وجود سازمانهای سیاسی و اقتصادی برای تأمین رفاه و امنیت جامعه، پیشرفت علوم، خداباوری و دینمداری، وجود سنن اخلاقی و عدالت اجتماعی، هنر، تعاون و آزادی.
اماکن مذهبی، هر کدام نشانگر بخشی از تمدن اسلام هستند؛ بعضی، بیانگر وجود نهادهای سیاسی و اقتصادی در صدر اسلام هستند و برخی اماکن فرهنگ غنی و عدالت محور اسلام و حاکم بودن اخلاق در جامعه اسلامی را نشان میدهند، و عدهای یادآور اعتقادات و خردورزی جوامع اسلامی، و بعضی نشان دهندهی پیشرفت هنرهای بشری همراه با معنویت و خدامحوری میباشند. در ادامه به تفصیل در این باره بحث خواهد شد.
رابطه آثار و اماکن با تمدن اسلامی
یکی از شاخصههایی که در یک جامعه، اصالت و تمدن آن جامعه را نشان میدهد، اماکن و آثار باقی مانده از تمدن آن جامعه میباشد، این آثار از جهات متعدد میتوانند نشان قدمت و اصالت یک تمدن باشند، به برخی از این جهات اشاره میکنیم:1. اماکن مذهبی، تجلیگاه تاریخ اسلامی
آثاری که در نقاط مختلف روی زمین از دورانهای قدیم باقی ماندهی اسناد گویای تاریخ هستند، که انسانها از آنها، بیش از تاریخ مدوّن بهرهمند میشوند: این آثار اشکال و نقوش روح و تفکرات و قدرت و عظمت و حقارت اقوام را به ما نشان میدهند، در صورتی که تاریخ مدون فقط حوادث وقوع یافته و عکسهای بیروح آنها را مجسم میکند. کاخهای ویرانه ستمگران، و بناهای شگفتانگیز اهرام مصر و برج بابل و کاخهای کسری و آثار تمدن قوم سبأ و صدها مانند آن که در جهان پراکندهاند، هر یک در عین خاموشی، هزار زبان دارند و سخنها میگویند، (23) و واقعیت تاریخیِ وجود آنها را بیان میکنند. به همین سبب قرآن به سیر در مناطقی که اقوام قبلی در آن زیست میکردند و به بلایای الهی دچار شدهاند تأکید دارد. و بقایای اماکن و اثرات آنهاست که اهمیتشان را بالا برده و وجودشان را منعکس کرده است.حفظ تاریخ گذشتگان و صیانت از میراث فرهنگی نیاکان، نشانگر تمدن یک جامعه است که امروزه در جوامع مختلف، اجازه نمیدهند حتی یک اثر کوچک از آثار تمدنشان از بین برود. تمدن اسلامی تنها تمدن پیشتاز عصر خویش بود که مسلمانان در پرتو تعالیم آسمانی، آن را پیریزی کردند. شکوفایی این تمدن در قرن چهارم و پنجم هجری قمری به اوج رسید و به گفتهی محققان غربی، نفوذ آن از طریق اندلس و جنگهای صلیبی به اروپا، یکی از مهمترین علل شکوفایی و رنسانس غرب در قرون اخیر به شمار میرود. آثار و بناهای مربوط به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و یاران باوفای او جزئی از میراث عمومی این تمدن بزرگ میباشد. تخریب این آثار، نشانه انحطاط فکری و بیتوجهی به سازندگان و بنیانگذاران تاریخ و تمدن و از همه مهمتر، عامل رکود انگیزههای فکری و اعتقادی و نابودی استعدادهای درخشان در جامعه بشری میگردد. (24)
اگر آثار تاریخی اسلام، که نشانگر تاریخ و تمدن اسلام هستند؛ از بین بروند، احتمال دارد واقعیتهایی از تاریخ اسلام از یاد رفته و عدهای آن وقایع را انکار کنند. چنانکه قبلاً همین مسئله دربارهی قوم سبأ اتفاق افتاده بود، تا اینکه آثارشان را دانشمندان کشف کردند. (25) همچنین در برههای از زمان عدهای به جهت فقدان آثار حضرت عیسی (علیهالسلام)، در وجود آن حضرت شک کردند. ویل دورانت، مورخ آمریکایی در کتاب «تاریخ تمدن» تاریخچه دویست سال تشکیک در حضرت مسیح (علیهالسلام) را آورده است. اما مسلمانان در طول تاریخ خود از این جهت، سربلند هستند که ما بزرگانی داریم که بعد از گذشت قرنها، قبورشان برای ما معلوم است. (26) و برخی از آثارشان در بین ما موجود میباشد. به عبارت دیگر میتوان از اماکن و آثار اسلامی، تعبیر به «تاریخ مجسم اسلام» کرد. که هر کدام از آنها، یادآور حقیقت تاریخی مسلمانان میباشند، مثل: مساجدِ قبا، ذوالقبلتین، مباهله، ستونهای مسجد نبوی، مناطق جنگهای پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، و مقابر شهدای اسلام، بیوت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، قبور موجود در قبرستان بقیع، محل شهدای فخ، باغ فدک و سقیفه بنیساعده و مساجد معروف در شهرهای اسلامی، مشاهد مشرفه مانند: کربلا و مشهد الرضا (علیهالسلام) و... هر کدام گویای گوشهای از تاریخ اسلام هستند.
2. نقش اماکن مذهبی، در فرهنگ و عقاید اسلامی
محققان دربارهی فرق بین فرهنگ و تمدن، مطالبی گفتهاند:1. تمدن بیشتر جنبه علمی، عینی، فنی و اطلاعاتی دارد ولی فرهنگ بیشتر جنبه ذهنی و معنوی. موضوعاتی چون فلسفه، حکمت، ادبیات و اعتقادات مذهبی و غیرمذهبی در قلمرو فرهنگ قرار میگیرند. 2. تمدن بیشتر جنبه اجتماعی و فرهنگ بیشتر جنبه فردی دارد. (27)
همچنان که اماکن و آثار گذشتگان نشان از تمدن جامعه اسلامی میباشد، همین اماکن، به ویژه اماکن مقدس مذهبی، در نشان دادن و انتقال فرهنگ و عقاید اسلامی، به جامعه امروزی نیز مؤثر است. برخی از کاربردهای آثار و اماکن مذهبی در فرهنگ اسلامی، عبارتند از:
الف) اماکن اسلامی، معرّف فرهنگ اسلامی
اماکن و آثار اسلامی، میتوانند در هر عصری معرّف فرهنگ قرون قبلی باشند، و آثار عصر نبوی با این نگاه، اهمیت ویژهای پیدا میکنند؛ چون مبیّن فرهنگ اسلامی آن عصر میباشد. برای نمونه؛ آثار کتابتی که از قرون اولیه اسلام به جا مانده است؛ معرّف فرهنگ علم دوستی مسلمانان است. همچنین آثار هنری، پیشرفت فنون و هنر در بین آنها را نشان میدهد. برخی از اماکن که یادآور حوادث خاصی در تاریخ اسلام هستند، بر فرهنگهای اجتماعی مسلمانان دلالت دارند، مثل: محل جنگهای احد و خندق و خیبر، که فرهنگ شهامت و شهادت و دفاع از دین را در بین مسلمانان معرفی میکند، و مساجد و معابد متعدد، فرهنگ عبادت را یادآور میشود. دیگر آثار و اماکن، هر کدام میتوانند نشانگر گوشهای از فرهنگ ناب اسلامی، بر پایه توحید، باشند.این اماکن، همانطور که فرهنگنما هستند، میتوانند فرهنگ آفرین هم باشند؛ به این معنا که با انتقال فرهنگ نسلهای قبلی مسلمانان به نسلهای بعدی، یکی از عوامل بقای فرهنگ اسلامی محسوب شوند.
ب) آثار اسلامی، یادآور اخلاق و رفتار پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و مسلمانان
پشتوانه هر یک از آثار و اماکن تاریخی مذهبی، جریانی تاریخی است، که میتواند مایه درس برای دیگران باشد. در این زمینه آثار پیامبر اسلامی (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت ایشان (علیهمالسلام)، که معصوم از گناه میباشند، مایه هدایت و راهنمایی نسلهای آینده خواهد بود. برخی از این آثار عبرتآموز عبارتند از:1. خانهها و محل زندگی ساده پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) که متأسفانه از بین رفتهاند، میتوانست از محرکهای قوی برای ترغیب به فرهنگ ساده زیستی باشد، چنان که در تاریخ آمده است: وقتی که ولید بن عبدالملک بن عمر بن عبدالعزیز، کارگزار خود در مدینه، دستور داد تا برای گسترش مسجد، خانههای زنان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را خراب کند، در آن روز مردم به سبب ویرانی خانههای پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بسیار گریه کردند. عمران بن ابیانس میگوید:
در مسجد رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بودم، گروهی از صحابه از جمله: ابوسلمه بن عبدالرحمان، ابوامامه بن سهل و خارجه بن زید را دیدم که به شدت میگریستند تا این که محاسن آنها پر از اشک شد و ابو امامه میگفت: «لیتها ترکت حتی یقصر الناس من البنیان ویروا ما رضی الله عزوجل لنبیه (صلی الله علیه و آله و سلم) و مفاتیح الدنیا بیده.» (28)
کاش این حجرهها ویران نمیشد تا مردم میدیدند که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در حالی که همه دنیا به دستش بود، به همین اندازه راضی شده بود سعید بن مسیب میگفت:
والله لوددت أنهم لو ترکوها علی حالها، ینشأ ناس من أهل المدینة و یقدم القادم من الأفق فیری ما اکتفی به رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) فی حیاته، فیکون ذلک مما یزهد الناس فی التکاثر و الفخر. (29)
ای کاش اینها را خراب نمیکردند تا مردم مدینه و دیگر شهرها زهد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را میدیدند و باعث ترغیب به زهد و دوری از تفاخر میشدند. چنانکه از زبان این صحابه و تابعی نیز نقل شده، وجود آثار و بیوت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و اماکن مربوط به تاریخ ایشان، یادآور رفتار و کردار پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و موجب ترغیب مسلمانان عصرهای بعدی به تبعیت از ایشان میباشد؛ از این رو این اماکن یکی از راههای انتقال فرهنگ و اخلاق عصر نبوی (صلی الله علیه و آله و سلم) به نسلهای بعدی است.
2. محل عبادات پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت (علیهمالسلام) و صحابه، که هر کدام یادآور لزوم ارتباط با خالق یکتا میباشند، شخص با دیدن مکانهایی مانند، اسطوانه تهجد در مسجد النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) و محل عبادت حضرت علی (علیهالسلام) در مسجد کوفه و عبادتگاههایی که به دیگران منسوب است، میفهمد که فرهنگ ارتباط با خدا، باید در زندگی جریان داشته باشد.
3. محل غزوات و قبور شهدای راه اسلام، مانند: منطقه احد و قبور شهدای احد منطقه شهدای فخ و کربلای معلا؛ مشاهده این مکانها یادآور وجوب دفاع از حق و مقابله با باطل میباشد، و رفتار برخی از صحابه در جانفشانی و حمایت از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در غزوات آن حضرت و دفاع از اهل بیت ایشان (علیهمالسلام) در کربلا و همچنین فرار برخی دیگر و انحراف آنها از طریق حق، همه این درسها در مشاهده این آثار میتواند به نسلهای بعد منتقل گردد.
ج) اماکن مذهبی، یادآور و اعتقادات اسلامی
از کارکردهای مهم اماکن و آثار مذهبی، تذکر اعتقادات اسلامی برای بیننده است. این کارکرد در مورد مواضع مناسک حج کاملاً مشهود است، که برای متنبهان سرشار از تذکر توحید و نبوت و معاد میباشند.رمی جمرات، قربانی کردن در منا به یاد ذبح نفس و طواف خانه کعبه، نشان توحید و نفی شرک؛ مقام ابراهیم، حجر اسماعیل، آب زمرم و سعی، یادآور نبوت انبیای الهی؛ و حضور در عرفات و مشعر، یادآور روز محشر میباشد. علاوه بر این اماکن، آثار زمان پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز میتواند انسان را به اعتقادات حقه متذکر کند. از جمله این آثار میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1. قبر شریف نبوی (صلی الله علیه و آله و سلم):
که هر بینندهای را به یاد رسالت و نبوت ایشان و عظمت مقام آن حضرت، نزد خداوند متعال و خُلق عظیم و قرآن کریم و آموزههای دین اسلام میاندازد.2. قبور ائمه اهل بیت (علیهمالسلام) در بقیع:
که یادآور لزوم مودت اهل بیت (علیهمالسلام) طبق آیه (قُل لاَ أَسْأَلُكُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَى) (30) و تأکید پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بر تبعیت از ایشان در حدیث ثقلین که فرمود: «انی تارک فیکم الثقلین، کتاب الله و أهل بیتی و انهما لن یتفرقا حتی یردا علی الحوض» (31) میباشد.3. محل مسجد ضرار:
یادآور لزوم شناخت دشمن و توطئههای او و پرهیز از افتادن در دام نفاق است؛4. غار حرا:
یادآور نزول فرشته وحی و حقانیت نبوت و نزول وحی میباشد.5. مسجد ذوالقبلتین:
نماد تغییر قبله مسلمانان است.6. مسجد رد الشمس:
یادآور و معجزه باهره پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) میباشد.علاوه بر این مثالها، بقیهی آثار و اماکن نیز شخص زائر را به اعتقادات اسلامی متذکر میکند و این مشاهده، تأثیری بالاتر از گفتن و شنیدن و خواندن این اعتقادات دارد.
ه. مشاهده اماکن و آثار تاریخی، راهی برای فهم قرآن و روایات
وجود آثار قرون گذشته مسلمانان، به ویژه آثار عصر رسالت، در فهم آیات قرآن و شأن نزولشان و همچنین در درک احادیث نبوی (صلی الله علیه و آله و سلم) تأثیر زیادی دارد. حدیث و سیره شریف نبوی، گاهی آمیخته به اسامی مکانها و اعلام جغرافیایی و غیره است که با تاریخ و تمدن اسلام در ارتباطند و در مواردی چنان پیوند تنگاتنگی با گذشته فرهنگی این آیین پاک و پیروانش پیدا کردهاند که ذکر هر کدام از آنها، یادآور حوادث سرنوشتسازی است. از این رو، شناخت این مکانها، به لحاظ تاریخی و موقعیت جغرافیایی گذشتهی آنها، به شناخت گذشتهی مسلمانان و تاریخ و تمدنشان و همچنین به درک و فهم یک آیه یا حدیث یا دستور اسلامی، کمک زیادی میکند. (32)برای مثال، قرآن مجید داستان «قوم سبأ» را در آیاتی آورده است، و مدتها بود که مورخان جهان از وجود چنین قوم و تمدنی اظهار بیاطلاعی میکردند. آنها قبل از اکتشافات جدید، نامی از سلسله ملوک سبأ و تمدن عظیمشان نمیبردند، و «سبأ» را فقط شخص فرضی میدانستند که پدر مؤسس دولت «حمیر» بود، در حالی که در قرآن یک سوره به نام این قوم است و به یکی از مظاهر تمدنشان که بنای سد تاریخی مارب است، اشاره میکند، اما پس از کشف آثار تاریخی این قوم در یمن، عقیده دانشمندان دگرگون شد. عده معدودی از باستانشناسان بخاطر علاقه شدیدی که به کشف اسرار آثار سبأ داشتند به قلب شهر «مارب» و نواحی آن توانستند وارد شوند، و از آثار و نقوش فراوان بر روی سنگها نمونهبرداری کنند، و از آن پس گروههایی پیاپی در قرن 19 میلادی به آن جا راه یافتند، و آثار گرانبهایی، با خود به اروپا بردند، و از مجموعه این نقوش و خطوط و آثار دیگر که به هزار عدد میرسید به جزئیات تمدن این قوم و حتی تاریخ بنای سد مارب پی بردند، و برای غربیان ثابت شد که آنچه قرآن در این زمینه بیان کرده، یک افسانه نیست، بلکه یک واقعیت تاریخی است که آنها از آن بیخبر بودند؛ و توانستهاند نقشههایی را از این سد عظیم و محل عبور آب و مجاری باغستانهای سمت چپ و راست و سایر ویژگیهای آن تنظیم کنند. (33)
اگر آثار تاریخی اسلام، و اماکنی که نشانگر تاریخ و تمدن آن هستند، از بین بروند، احتمال دارد واقعیتهایی از تاریخ اسلام نیز هم چون مسئله قوم سبأ شده و عدهای اتفاق افتادن آن را انکار کنند. از این رو حفظ این اماکن، حفظ تاریخ و تمدن اسلام میباشد.
3. اماکن مذهبی، نشان دهندهی نظام اداری پیشرفته اسلام
داشتن قوانین متقن و نظام اداری و سیاسی مشخص در اداره جامعه، یکی از شاخصههای پیشرفت تمدن است، اسلام از لحاظ قانون، عالیترین قوانین را برای اداره جامعه بیان کرده است، چون این قوانین، از طرف خالق انسان طراحی شده و او را از لحاظ فردی و اجتماعی به کمالی شایسته سوق میدهد. در عصر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) که جوامع گوناگون دارای نظام اداری ناقصی بودند، به ویژه در جزیرةالعرب که غیر از قبیلهگرایی و استبداد بزرگان قوم، نظامی برای اداره معقول جامعه نداشتند، رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) با هجرت به مدینه و تشکیل حکومت اسلامی، جامعه تازه تشکیل یافته را - که بیشتر افرادش قبل از آن زمان، دشمن هم بودند - به طوری اداره کردند که جامعه ای پر از صمیمیت و نشاط به وجود آمد، و با وجود مشکلات زیاد، افراد آن، احساس خوشبختی و سعادت میکردند. برخی از ارکان نظام اداری جامعه آن روز را میتوان از آثار به جا مانده از صدر اسلام فهمید. برای نمونه به مسجد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و مسجد کوفه اشاره میکنیم که در آن زمان مرکز حکومت و کارهای اداری جامعه اسلامی بودند. ستونهای متعدد در مسجد نبوی (صلی الله علیه و آله و سلم) هر کدام نشانگر گوشهای از کارهای حکومتیاند. برای مثال:استوانه حَرَس یا محرّس: (34)
که امام علی (علیهالسلام) در کنار این ستون مینشستند و از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نگاهبانی میکردند. این ستون نشان داشتن نیروی تأمین امنیت در حکومت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) میباشد (معادل وزارت دفاع امروزی)استوانه وفود:
یکی از کارهای جاری رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، ملاقات با سران قبیلهها برای آشنا ساختن آنها با اسلام و یا مذاکرات سیاسی بود. آن حضرت محلی را در مسجد به این امر اختصاص داده بود و همیشه در همان مکان، هیئتها را به حضور میپذیرفت. محل این ملاقاتها در کنار ستونی از ستونهای مسجد بود که بعدها به نام اسطوانة الوفود معروف شد و اکنون نیز همین نام را دارد. (معادل وزارت خارجه امروزی)استوانه حنانه:
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در آغاز و زمانی که هنوز منبر ساخته نشده بود، بر تنه درخت خرمایی تکیه میکرد و برای مردم آیات نازل شده را میخواند و دینشان را تعلیم میداد. نوشتهاند، زمانی که برای آن حضرت منبر ساخته شد و برای سخن گفتن روی منبر قرار گرفت، از این درخت نالهای شبیه ناله شتر برخاست. این ستون نشانگر این است که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) برای آموزش افراد، مکان مشخصی را قرار داده بودند. (معادل وزارت آموزش و پرورش امروزی)استوانه مُخلّقه:
خَلوق به معنای عطر است و مُخَلقه به معنای معطر. استوانه مخلّقه ستونی است که بر آن عود مینهادند و فضای مسجد معطر میشد. این مکان نیز بیانگر این است که در حکومت آن حضرت بر بهداشت نیز توجه میشد؛ به ویژه بهداشت اماکن عمومی (معادل وزارت بهداشت امروزی)استوانه سریر:
یکی دیگر از ستونهای مسجد، محلی بود که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) ایام اعتکاف را در آن جا به سر میبرد. اصحاب در آن جا برگهایی از درخت خرما پهن میکردند تا رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) روی آن استراحت کند. این محل که در کنار همین اسطوانة السریر قرار داشته، به عنوان جایی که تختخواب رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بوده، شناخته شده است. این ستون نیز اهمیت عبادت، مخصوصاً عبادات جمعی را میرساند که عامل مهمی در تربیت افراد میباشد. (معادل وزارت ارشاد امروزی)مأذنهی بلال:
که محل اذان گفتن بلال، و همچنین مکانی برای اطلاعرسانی مردم بود. هنگامی که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) میخواستند مردم را برای امر مهمی در مسجد جمع کنند از همین مکان برای دعوت مردم استفاده میشد (معادل وزارت ارتباطات و صدا و سیمای امروزی)صُفّه:
یادآور جانفشانی گروهی از مسلمانان است که خانه و کاشانهای نداشتند؛ در جلوی مسجد، روی سکو مینشستند، و مسلمانان دیگر هر قدر که میتوانستند برای این فقیران غذا و پوشاک میآوردند. (معادل مؤسسات خیریه امروزی)همچنین در حکومت خلفا و حضرت علی (علیهالسلام) نیز به تبعیت از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) همین نظامِ اداری وجود داشت و در اثر گسترش جامعه اسلامی، این نظام، توسعه یافته بود. مثلاً مرکز حکومت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) که در کوفه بود و مسجد آن، محل اداره جامعه به حساب میآمد، آثار و اماکن باقی مانده از آن دوران در این مسجد، نیز نشانگر بخشی از این نظام میباشد. از جمله: مکانی که به «رحبة امیرالمؤمنین» مشهور است، که آن حضرت قبل از نماز در آن جا مینشستند و به سؤالات مردم جواب میدادند. و مکانی که به «دکة القضاء» معروف است، که محل قضاوت در حکومت ایشان بود و یادآور قضاوتهای شگفت ایشان میباشد. (معادل قوهی قضائیه امروزی)
اماکن و آثار باقی مانده از حکومتهای اسلامی، هر کدام گوشهای از پیشرفت تمدن در این جامعه را نشان میدهد که هر کسی با مشاهده آنها به قوت نظام اداری اسلامی پی میبرد، و از طرفی الگویی برای جوامع اسلامی آینده به حساب میآید.
4. اماکن مذهبی، منعکس کننده هنرهای اسلامی
هنر پدیدهای است که از دیرباز فکر انسان را به خود مشغول داشته است. هنر در جنبههای مختلف زندگی انسان شکل گرفته است، اما مانند هر پدیدهی دیگری که در ارتباط با زندگی انسانی قرار میگیرد، برای ثبات و دوامش به تکامل احتیاج دارد. «تکامل یک هنر، براساس محرکهای دنیوی و دینی صورت میگیرد» اسلام با آیینها و قوانین خود یکی از قویترین محرّکهای دینی برای پیشرفت هنر محسوب میشود. بناهای مذهبی همچون مساجد و مزارات از مراکز مهم خلق آثار هنری شمرده شدهاند. زیارتگاهها و مساجد با کارکردهای هنری مفاهیم اسلامی را با زبان هنر، تصویر و رنگ به دیگران منتقل میکنند. کاشیکاریها، آجر چینیها، گچبریها، آیینهکاریها، نقاشی، حکاکی، کندهکاری و... همگی زبان گویای هنر، برای بیان فرهنگ و تمدن اسلامی هستند. (35)هنر اسلامی همان هنر قدسی است که پیام الهی را به بشر منتقل میکند، زنده نگه داشتن آرمانهای والا، حیات و ارتباط بشر با خدا در روزگار مرگ ارزشها، هدفمند ساختن زندگی در مقابل پوچانگاری، الحاد و دور شدن از خدا، از جمله پیامها و کارکردهای معنوی هنر اسلامی است، که در اماکن مقدس خودنمایی میکند. هنر اسلامی در جهان معاصر، کارکردهای ارزشمند و شگفتآوری دارد، نمایاندن زشتیها، کژیها و بیدارسازی جامعه و عبرتآموزی به انسانها برای تصحیح مسیر حرکت و شیوه زندگی، هدایت فرد و جامعه به سوی رستگاری و کمال، آموزش جامعه و کمک به ارتقای فرهنگ و آگاهی افراد، درس بزرگواری، عزت نفس، ایثار، عفو، برابری و مبارزه برای عدالت، از جمله مواردی است که با واسطهی بهرهگیری از هنر اسلامی میتوان به آنها پرداخته و تأثیرات مستقیم و غیرمستقیمش را نیز در سطح جامعه شاهد بود. (36) محل ظهور این هنر با این همه کارکرد، فقط اماکن مقدس از جمله مساجد و مشاهد مشرفه میباشد. از جمله هنرهایی که در اماکن و آثار اسلامی بروز پیدا کرده، میتوان به هنرهای ذیل اشاره کرد:
الف) معماری اسلامی در اماکن
هنر معماری اسلامی برگرفته از زبان قرآن است و غنای تمدن اسلام را به بهرهگیری از روح معنویت نشان میدهد. این امر به گونهای است که اعتقاد به توحید و ایمان به تعالیم اسلام به عنوان اندیشه زیباییشناسی دین اسلام در معماری اسلامی تجلی مییابد.هنرمندان، بین معماری و هنر معماری تفاوت قائل شده، و آنها را دو مفهوم مجزا دانستهاند. در معماری ساخت و ساز در راستای انجام وظیفه اجتماعی و خدمترسانی است. مانند: ساختن اماکن مسکونی، عبادتی و یا تحصیلی. اما در هنر معماری تأکید بر استفاده از شاهکارهای هنری و دستاوردهای تزئینی بر روی دیوارها، سقف، ستونها، پنجرهها و درهاست و حتی باغها و حوضها نیز به گونهای با هنر معماری ترکیب میشوند تا تأثیرگذاری بنا بر بیننده بیشتر شود. از این رو در هنر معماری اسلامی، در قرون مختلف، بیشتر از آیات قرآن، به عنوان برجستهترین ابتکارات هنر اسلامی مورد استفاده قرار میگرفت. نوشتههایی از آیات قرآن بر روی سقفها، دیوارها و یا ستونها استفاده و به شکل خاصی تزئین میشد. از برجستهترین و قدیمیترین خطوط زیبایی که با هنر معماری اسلامی تزئین شده، داخل قبة الصخره است که آیات قرآن با خط کوفی نوشته و با موزاییک تزئین شده است.
مساجد و بناهای مذهبی در معماری اسلامی، همواره نقطه به اوج رسیدن این هنر بودهاند. جنبههای ساختمانی و نوآوری در فضاهای مساجد و مشاهده مشرفه، ایجاد قوسها، تاقبندیها، گنبد و حتی مقرنس به عنوان یک تزئین حجمی و سه بعدی، از نشانههای اوج این هنر در اماکن مقدس میباشد. (37)
هنر معماری اسلامی، علاوه بر این که به عنوان یک هنر مطرح است، پشتوانه علمی داشته و از مقیاسهای دقیق ریاضیات و هندسه در این هنر بسیار استفاده میشود. به همین جهت، مکانهایی که در طول قرون متمادی به وسیلهی هنرمندان مسلمان، مزیّن به این هنر متعالی شدهاند، هم نشانگر اوج هنر این افراد میباشند و هم بیانگر رواج علوم مختلف از جمله ریاضیات و هندسه هستند؛ این مسئله اهمیت این مکانهای مقدس را از حیث انعکاس تمدن مسلمانان، بیشتر میکند.
الف. 1. نمونهای از تجلیگاههای هنر معماری اسلامی
یکی از قدیمیترین بناهای اسلامی که هنر معماری در آن تجلی یافته، مسجد جامع دمشق است که بین سالهای 87 تا 96 هجری در روزگار ولید بن عبدالملک به جای پرستشگاه ژوپیتر (خدای خدایان روم) ساخته شد. ولید برای بنای این مسجد، دوازده هزار استاد هنرمند از روم به دمشق آورد. آنها نیز دیوارهای مسجد را با کاشیهای رنگارنگ و گلها و بوتهها و رنگآمیزیهای بدیع، تزئین کردند. این مسجد هنوز برپاست و از باشکوهترین ساختمانهای اسلامی به شمار میآید. (38)بناهای مهمی که در قرن اول هجری ساخته شد، از جمله: مسجد اموی در دمشق، مسجد عمروعاص در قاهره، مسجد قیروان در تونس و قبة الصخره در اورشلیم، از هنر معماری فاخری برخوردارند، همچنین ساختمان بزرگترین مسجد جهان، یعنی مسجد قرطبه در اسپانیا، که در آغاز کار امویان اندلس در سالهای آخر عمر عبدالرحمان (172 ق.) آغاز شد و به تدریج حدودش وسعت یافت و بر ساختمانهای آن افزوده شد. (39)
در دوره خلفای فاطمی نیز کار معماری در مصر رونق گرفت و در قرن پنجم هجری گنبدسازی به سبک ایرانی در آن جا معمول گشت. همراه با ساختمان مساجد، هنرهای تزئینی، به ویژه کاشیسازی و مقرنس کاری پیشرفت کرد. در این میان، معماری اسلامی در اسپانیا به گونهای دیگر بارور شد. کاخ عظیم الحمرا در غرناطه (اواسط قرن هفتم هجری) با حیاطها و تالارهای باشکوه و نیز گچبریها، کاشیها و مقرنسهای بینظیر، نمونهای از بناهای اسلامی در اسپانیاست. البته پس از پایان حکومت مسلمانان بر اسپانیا (897 ق) نفوذ هنر اسلامی همچنان در آن جا باقی ماند. (40) این هنر در تاریخ اسلام با پیشرفتهایی همراه بوده و هر دوره سبکهای جدیدی داشته، که بناهای معماری اخیر جامع این سبکها میباشند.
الف. 2. اماکن مقدس، ارتباط دهنده هنرهای نسلهای اسلامی
سیر تکوین هنر و معماری اسلامی در طی دورههای مختلف و تطور زمانی، در اماکن مذهبی و مشاهد بزرگان دین ظهور پیدا کرده است. بسیاری از مساجد تاریخی جهان اسلام در ابتدای ساخت بسیار ساده بودند، اما در طی سالیان متمادی انواعی از هنرهای جدید که برخاسته از قریحهی ذاتی هنرمندان مسلمان بود، در این مساجد شکل گرفت و تکامل یافت. این مکانها وحدتی بین آثار و هنر گذشتگان طی نسلهای متمادی قبل و بعد ایجاد کردهاند، که گسستی در این زمینه در آن دیده نمیشود. تمامی سبکها و قالبهای مختلف هنری در مساجد، که با اصل اسلام و ارزشهای الهی همراه بودهاند. رشد یافتهاند، معماران مسلمان با ذوق و سلیقه سرشار، این اماکن را با شیوهی جدیدی احداث کرده و در این زمینه دست به نوآوریهای کمنظیری زدند که اکنون، مساجد تاریخی از زیباترین جاذبههای فرهنگی جهان هستند. یعنی میتوان تطور هنر معماری را در طول قرون گذشته، در اماکن مقدس و آثار به جا مانده از آنها مشاهده کرد. و این یکی از کارکردهای هنری و تاریخی این بناها میباشد.ب) خطاطی
چنان که تاریخ به ما گزارش کرده، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) از نخستین روز نزول قرآن به مسئله کتابت قرآن توجه کامل داشته است، عدهای از اصحاب را به عنوان «کاتبان وحی» به این کار مأمور کرده بودند. هرگاه آیه یا سورهای نازل میشد، یکی از کاتبان را احضار کرده، آیات را بر او املاء میکرد. این تأکید پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بر کتابت وحی، و همچنین آیاتی از قرآن که بر اهمیت نوشتن تصریح میکردند، مانند: (الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ) (41) و آیه (ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ) (42) باعث شد که مسلمانان به کتابت، به ویژه کتابت قرآن روی آورند. ساکنان شبه جزیره عربستان، با دو نوع خط آشنایی داشتند:1. خط کوفی:
که از برجستهترین خوشنویسان این نوع خط، حضرت علی (علیهالسلام) بود. در آن زمان، نگارش با این خط بیشتر معمول بود و تا اوائل قرن پنجم، اقبال عمومی از این خط ادامه داشت.2. خط نسخ:
هر چند این نوع خط در زمان رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) کاربرد داشته و آن حضرت معمولاً در نامهنگاریهایش از این خط استفاده میکرده است؛ از اوائل قرن پنجم به بعد، استفاده از این خط، گسترش یافت و دیگر خط کوفی از رقابت با آن عاجز ماند. در زمان حیات پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) قرآن را بیشتر با خط کوفی و سایر متون را با خط نسخ مینگاشتند. (43) همچنین ائمه اهل البیت (علیهالسلام) نیز هر کدام در کتابت قرآن، تلاش کرده و نسخههایی از خط مبارکشان در موزهها و کتابخانههای معتبر دنیا موجود است، (44) که هر کدام از این آثار، علاوه بر ارزش معنوی، نشانگر پیشرفت مسلمانان در هنر خطاطی میباشد.در قرون بعدی، این هنر با معماری آمیخته شده و در اماکن مقدس خودنمایی کرد، که غالباً در این اماکن، آیات قرآن با خط زیبا بر روی دیوارها و سقفها نقش میبست، و در مناطق اهل سنت، اسامی پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و خلفاء و ائمه (علیهمالسلام) را مینوشتند و در اماکن مقدس شیعه، مثل مساجد و مشاهد اسامی پنج تن آل کسا و امامان دوازدهگانه را با هنر معماری و خطاطی بر روی دیوارها حک میکردند. چنین هنرنماییهایی که در مساجد قدیمی شهرهای مختلف جهان قابل مشاهده است، این مکانها را به مواضع نمایش تمدن اسلامی در باب هنر معماری و خطاطی تبدیل کرده است.
ج) نقاشی
در شریعت مقدس اسلام، از نقاشی تصویر جانداران و ساختن مجسمهشان، نهی شده است. از این رو مجسمهسازی و نقاشی جانداران از شغلهای حرام یا مکروه بشمار میروند. چنان که در کتب فقهی شیعه (45) و اهل سنت (46) وارد شده، و در کتب روایی نیز روایاتی از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت (علیهمالسلام) در این باره آمده است. (47)نقاشی نیز مانند خطاطی، زمانی که با معماری آمیخته میشود، اثرات بدیعی را در اماکن مقدس خلق میکند که ناشی از روح ایمان به مبدأ و معاد میباشد. بر اثر تأکیدهای پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه (علیهمالسلام) بر پرهیز از نقاشی جانداران و مجسمهسازی، یکی از ویژگیهای معماری اسلامی، چه در مساجد و چه در بناهای دیگر، پرهیز از شکلها و مجسمههای انسان و حیوانات است و معمولاً به جای آنها از نقاشی گل و گیاه و اشیای بیجان در تزئین دیوارهای مساجد و مدارس و خانهها، و حتی لباسها و فرشها استفاده شده است، و این نشانی از هویت اسلامی نقاش و معمار دارد.
تفاوت اصلی نقاشی اسلامی و نقاشی غربی این است که در غرب به سبب ماهیت شمایلانگارانه هنر مسیحی، نقاشی نقش محوری داشته است و جالب این که، سیر حرکت این هنر تأثیرگذار در غرب به سمت انسان بوده است نه توحید «این هنر مبدل به آینهای شده است که قبل از هر چیز دیگر، عمق و ژرفای روح انسان غربی و نیز گرایشهای جدیدی را که در جامعه غربی در حال ظهور بودهاند، منعکس میسازد، هنر غربی حول محوری به نام بشر میچرخد و هیچگاه چشمانش را به افقی بالاتر باز نمیکند، (48) اما در هنر نقاشی اسلامی، اعتقادات اسلامی، در نظر گرفته شده و براساس توحید سیر میکند و انسان را به سوی خدا سوق میدهد.
هنر نقاشی اسلامی، آمیخته با هنر معماری و خطاطی، در بناهای فاخر قرون مختلف اسلام، قابل مشاهده است و نماد پیشرفت مسلمانان در هنر، با مبانی توحیدی میباشد؛ به طوری که میتوان اماکن مقدس را معرّف فنون اسلامی در قرون گذشته دانست.
5. اماکن مذهبی، مواضع گردشگری فرهنگی
جهانگردی نیز از ویژگیهای مهم تمدن است که هم با آموزش دانشها و تبادل دیدگاهها و هم با رشد اقتصادی و امنیت اجتماعی در پیوند است. هجرت وقتی تمدنساز است که با هدف و انگیزهای عالی همراه باشد. دریافت آثار پیشینیان و بهرهوری از آنها، با هجرت و گردشگری هدفمند، ممکن میشود. اماکن مذهبی بهترین مکان برای نشر فرهنگ اسلام و آشنایی مسلمانان و دیگران با تاریخ اسلام است، که قران نیز بر این نوع گردشگری تأکید دارد.5. الف) توصیه قرآن به گردشگری
دیدن ویرانهی کاخهای ستمگران، بناهای شگفتانگیز اهرام مصر، برج بابل، آثار تمدن قوم سبأ و صدها مانند آن که در جهان پراکندهاند، تأثیر عمیقی در انسانها دارد و آنها را به عبرت گرفتن از عاقبت ظالمان و صالحان وادار میکند، به همین سبب، شاعران نکتهسنج، هنگامی که در برابر این آثار قرار میگرفتند، تکان شدیدی در روح خود احساس کرده و اشعار شورانگیزی میسرودند. (49)از این رو قرآن مجید دستور میدهد که مسلمانان در روی زمین به سیر و سیاحت بپردازند و آثار گذشتگان را دیده و از آن عبرت گیرند. اهمیت جهانگردی در اسلام زیاد است، اما نه مانند توریستهای هوسران امروز؛ بلکه برای بررسی سرنوشت پیشینیان و مشاهده آثار عظمت خداوند در نقاط مختلف جهان، و این همان چیزی است که قرآن نام آن را «سیر فی الارض» گذارده و طی آیات متعددی به آن دستور داده است، از جمله:
1. (قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا كَیْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُجْرِمِینَ) (50): بگو بروید در روی زمین گردش کنید سپس بنگرید عاقبت و سرانجام گناهکاران چگونه بوده است.
2. (قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا كَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ) (51) بگو در زمین سیر کنید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را به وجود آورده است.
3. (أَفَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ یَعْقِلُونَ بِهَا...) (52) و آیات دیگر
طبق این آیه، این نوع سیر در زمین، قلب را دانا، چشم را بینا و گوش را شنوا میگرداند، و از خمودی و جمود، رهایی میبخشد. (53) با توجه به این آیات اهمیت گردشگری معنوی و فرهنگی در قرآن فهمیده میشود.
5. ب) دیدن آثار گذشتگان، هدف گردشگری در قرآن
چنانکه در آیات مذکور آمده است، از مهمترین اهداف سیر در زمین براساس قرآن، دیدن آثار گذشتگان است. این مطلب، اهمیت حفظ اماکن و آثار گذشتگان را میرساند. آثار و مقامات انبیاء (علیهمالسلام) بهترین مواضع برای تذکر زندگی توحیدی ایشان میباشد، به ویژه دیدن آثار و اماکنی که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در آنها حضور داشتهاند، میتواند عالیترین هدف برای مسلمانان، در راستای عمل به آیات قرآن باشد، چون با دیدن آثار ایشان، از زندگی ساده و الهی آن حضرت درس گرفته و اعتقاداتشان به دین مقدس اسلام تقویت میشود.در دین اسلام نیز رفتن به مقامات انبیا و صالحان؛ یعنی مکانهایی که در آن جا اقامت داشته یا خدا را پرستیدهاند، ولی آن را به عنوان مسجد انتخاب نکردهاند، دو قول از علمای معروف در این باره وارد شده است:
1. عدهای از این کار نهی کرده و گفتهاند: نمیتوان به قصد عبادت، به آن مناطق رفت، مگر اینکه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) چنین قصدی کرده باشد؛ همانگونه که ایشان در مقام ابراهیم (علیهالسلام) قصد نماز کرد، اما به انگیزهی یادآوری تاریخ پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و عبرتگیری از زندگی ایشان قطعاً اشکالی ندارد.
2. قول بیشتر علمای اسلام، جایز بودن این عمل است، چنانکه از ابنعمر نقل شده که، شایسته میدانست رفتن به اماکنی را که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در آن مناطق رفته بود حتی اگر این امر اتفاقی و بدون قصد باشد. (54) سندی خواتیمی میگوید از ابوعبدالله سؤال کردیم که حکم فردی که به این اماکن برود چیست؟ گفت: بنابر حدیث عتبان بن مالک که از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) درخواست کرد تا در خانهاش نماز گزارند، تا او بتواند آنجا را مصلای خود قرار دهد (55) و بنابر عمل ابنعمر که مواقف و آثار پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را دنبال میکرد؛ اشکالی ندارد اما مردم در این امر زیادهروی میکنند. (56) افراط مردم با آگاهی بخشیدن آنها از بین میرود، نه با تخریب آثار انبیاء (علیهمالسلام).
5. ج) نقش اماکن مذهبی در رواج گردشگری فرهنگی
اماکن و آثار تاریخی مذهبی موجود در کشورهای اسلامی، میتواند جاذبهای باشد برای گردشگران مسلمان و غیر مسلمان، و از این فرصت، میتوان برای تبلیغ دین و معرفی فرهنگ والای اسلام استفاده کرد. از جمله مزایای وجود اماکن و آثار مذهبی، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:1. رونق اقتصادی جامعه مسلمانان، که یکی از ارکان پیشرفت تمدن میباشد.
2. استفاده فرهنگی، که مسلمانان میتوانند با استفاده از این اماکن، فرهنگشان را به غیر مسلمانان معرفی کرده و آنها را با تاریخ و رسومات مسلمانان آشنا کنند.
3. تبلیغات دینی، که میتوان در این مکانها، حقانیت دین اسلام و تعالیم آن را به گوش دیگران رساند.
وجود اماکن مذهبی در یک شهر، زمینه خوبی برای جذب گردشگر و فعالیتهای اقتصادی و فرهنگی و حتی سیاسی را فراهم میآورد که هر کدام از آنها در پیشرفت فرهنگ و تمدن جامعه نقشی اساسی دارند.
6. شکوفایی و انحطاط تمدن اسلامی
محققان برای شکوفایی هر تمدنی، عوامل مختلفی را شمردهاند، از جمله: ساختار مناسب اجتماعی، سازمان فعال اقتصادی، توسعه رفاه عمومی و گسترش عدالت و... از جمله علل شکوفایی تمدنها، تعقل و خردگرایی در جامعه میباشد. (57) در مقابل یکی از علتهای انحطاط تمدنها، جمود فکری و خردگریزی در جوامع، به ویژه دولتهاست. بنابراین شکوفایی و انحطاط تمدنها از جمله تمدن اسلامی در دورانهای گذشته، محصول جریانهای فکری متعددی بوده است. برخی اندیشمندان دلایل و ریشههای افول فرهنگ و تفکر اسلامی را به دوره خلافت متوکل عباسی نسبت دادهاند. این خلیفه برخلاف خلفای قبل از خود، که تمایلات معتزلی، یعنی عقلگرایی داشتند، تفکر خردگریزی داشته، (58) و از این رو با انجام کارهای غیرعاقلانه، زمینههای انحطاط تمدن جامعه اسلامی را فراهم کرد. یکی از مصادیق عقلگریزی که امروزه وهابیت دچارش هستند، تخریب آثار گذشتگان و اماکن تاریخی جهان اسلام میباشد که مقدمهی افول تمدن، بلکه باعث از بین رفتن آن میشود؛ در حالی که این کار برخلاف رویه عقلای عالم میباشد، چرا که هر کسی سعی دارد آثار تاریخ و اصالت و هویت خود را حفظ کند.اگر گفته شود که بعضی از مردم در این اماکن برای عبادت خدا شریک قائل میشوند و دور آن طواف میکنند یا به آن نخ میبندند و قربانی میکنند و نوشته در آن جا میافکنند؛ باید پاسخ داد: این اعمال از روی جهل انجام میگیرد، چرا که این افراد ایمان به خدا داشته و اقرار به توحید میکنند، ولی در عمل دچار خطا شدهاند. آنها باید راهنمایی شوند و این امور نباید منجر به بیتوجهی به این آثار تاریخی و از بین بردنشان شود و چنین دلایلی حجتهای بیاساسی است که نزد علما و عقلا غیرقابل قبول میباشند؛ زیرا میتوان مسائل عارضیِ غیر صحیح را با ممانعت و مراقبت و امر به معروف و نهی از منکر از بین برد. در کنار ارشاد، باید آثار را حفظ کرد و برای حفظ اصالتش و ادای امانتی که جزئی از تاریخ بزرگ امت اسلام و تاریخ پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) محسوب میشود، توجه به خرج داد.
نتیجه
آثار و اماکن مقدس اسلامی در هر جای جهان، معرف تاریخ امت اسلامی هستند، و متعلق به یک کشور و گروه خاصی نمیباشند، این آثار نشانگر پیشرفت تمدن اسلامی و تجلیگاه تاریخ اسلام و مواضع بروز هنر مسلمانان در طول قرون متمادی میباشند، و از عوامل معرفی و انتقال فرهنگ اصیل دینی به حساب میآیند، از این رو بر مسلمانان در هر جای جهان لازم است، در حفظ این آثار تلاش کرده و با فرق ضالهای که به بهانههای واهی قصد از بین بردن تمدن عظیم اسلامی را دارند مقابله کردند.پینوشتها
1. پژوهشگر مؤسسه تحقیقاتی دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهمالسلام).
2. رضا مهیار، فرهنگ ابجدی عربی فارسی، ص 258.
3. ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج 1، ص 3.
4. ابنخلدون، مقدمه تاریخ، ص 217-218.
5. علی اکبر ولایتی، فرهنگ و تمدن اسلامی، ص 19.
6. عبدالله جوادی آملی، سرچشمه اندیشه، ج 5، ص 241.
7. آرتور توینبی، تمدنی در بوته آزمایش، ترجمه صابری، ص 22 و 207.
8. فخرالدین حجازی، نقش پیامبران در تمدن انسان، ص 25.
9. همان، ص 57.
10. همان، ص 58.
11. بقره، آیه 248.
12. جلالالدین سیوطی، الدر المنثور، ج 1، ص 758.
13. نور، آیه 36.
14. همان، ج 6، ص 203.
15. انعام، آیه 11.
16. بخاری، صحیح البخاری، ج 1، ص 92، ح 425، کتاب الصلوة باب المساجد فی البیوت.
17. مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج 6، ص 139، ح 5530، کتاب اللباس و الزینة، باب تحریم استعمال اناء الذهب.
18. فیروزآبادی، المغانم المطابه فی معالم طابه، ص 26.
19. بخاری، همان، ج 5، ص 81، ح 3998، کتاب المغازی، بعد از باب شهود الملائکة بدرا.
20. مسلم بن حجاج، همان، ج 7، ص 79، کتاب الفضائل، باب قرب النبی من الناس.
21. ابنتیمیه، اقتضاء الصراط المستقیم، ج 2، ص 271-272.
22. ابنجبیر، رحلة ابنجبیر، ص 155.
23. ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 3، ص 103.
24. علی اصغر رضوانی، رفتار وهابیان با مسلمانان، ص 112.
25. ناصر مکارم شیرازی، همان، ج 18، ص 69.
26. جعفر سبحانی، آیین وهابیت، ص 51.
27. فاطمه جان احمدی، تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، ص 43.
28. ابننجار، الدرة الثمینة فی اخبار المدینه، ص 91.
29. همان.
30. شوری، آیه 23.
31. حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج 3، ص 160، ح 4711.
32. محمد محمد حسن شراب، فرهنگ اعلام جغرافیایی - تاریخی در حدیث و سیره نبوی، ص 9.
33. ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 18، ص 69.
34. وجه تسمیه ستونها به این نامها در کتاب وفاء الوفاء، ج 2، ص 39-46 آمده است.
35. مرکز تحقیقات حج، مجموعه مقالات هماندیشی زیارت، ج 2، ص 963.
36. «هنر اسلامی، در حاشیه یا در متن»، مجله مسجد، شماره 117، ص 64.
37. محمدعلی موظف رستمی، آئین مسجد، ج 3، ص 82.
38. جرجی زیدان، تاریخ التمدن الاسلامی، ج 5، ص 623.
39. زهرا اسلامیفرد، تاریخ فرهنگ و تمدن اسلام، ص 151.
40. علی اصغر حلبی، تاریخ تمدن اسلام، ص 355.
41. علق، آیه 4.
42. قلم، آیه 1.
43. سید محمدباقر حجتی، پژوهشی در تاریخ قرآن کریم، ص 212.
44. برای اطلاع از کتابخانهها و موزههایی که نسخههای قرآن به خط ائمه (علیهمالسلام) در آنها نگهداری میشوند، مراجعه شود به: سیدعلی نقی میرحسینی «نقش اهل بیت (علیهمالسلام) در نگارش قرآن»، مجله فرهنگ کوثر، پاییز 1384، ش 63.
45. شیخ مرتضی انصاری، کتاب المکاسب، ج 1، ص 183.
46. عبدالرحمن بن محمد عوض جزیری، الفقه علی المذاهب الأربعة، ج 2، ص 39.
47. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج 6، ص 526، باب تزویق البیوت.
48. مصطفی نوروزی، «نقش معنا در نقاشی و معماری اسلامی»، پگاه حوزه، بهمن 1387، ش 57، ص 60.
49. مانند «خاقانی» که در قصیده معروف خود، به هنگام اشک ریختن در برابر ایوان مدائن میگوید:
بر دیده من خندی کاینجا ز چه میگرید؟ *** خندند بر آن دیده کاینجا نشود گریان!
50. نمل، آیه 69.
51. عنکبوت، آیه 20.
52. حج، آیه 46.
53. ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 3، ص 104.
54. ابنتیمیه، اقتضاء الصراط المستقیم، ج 2، ص 271.
55. بخاری، صحیح البخاری، ج 1، ص 92، ح 425، کتاب الصلوة، باب المساجد فی البیوت.
56. ابنتیمیه، همان، ص 271-272.
57. فاطمه جان احمدی، تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، ص 31.
58. علی اکبر ولایتی، فرهنگ و تمدن اسلامی، ص 157.
1. ابننجار، محمد بن محمود بن حسن، الدرة الثمینة فی أخبار المدینة، تحقیق حسین محمدعلی شکری، شرکة دارالأرقم [بیتا].
2. ابنتیمیه، اقتضاء الصراط المستقیم لمخالفة أصحاب الجحیم، تحقیق: ناصر عبدالکریم العقل، چاپ هفتم: دارعالم الکتب، بیروت، 1419 ق.
3. ابنجبیر، محمد بن أحمد، رحلة ابنجبیر، دار و مکتبة الهلال، بیروت [بیتا].
4. ابنخلدون، مقدمه تاریخ، دارالمکتبة الهلال، بیروت 1996 م.
5. اسلامیفرد، زهرا، تاریخ فرهنگ و تمدن اسلام، چاپ اول: دفتر نشر معارف، قم 1389.
6. انصاری، مرتضی، کتاب المکاسب، تحقیق لجنة تراث الشیخ الأعظم، چاپ اول: المؤتمر العالمی الشیخ الأنصاری، قم 1415 ق.
7. بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، تحقیق محمد زهیر بن ناصر الناصر، دار طوق النجاة، 1422 ق.
8. توینبی آرتور، تمدنی در بوته آزمایش، ترجمه صابری، چاپ اول: امیرکبیر، تهران 1353.
9. جان احمدی، فاطمه، تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، چاپ اول: دفتر نشر معارف، قم 1386.
10. جزیری، عبدالرحمن بن محمد عوض، الفقه علی المذاهب الأربعة، چاپ دوم: دارالکتب العلمیة، بیروت 1424 ق.
11. جوادی آملی، عبدالله، سرچشمه اندیشه، نشر اسراء، قم [بیتا].
12. جورجی زیدان، تاریخ التمدن الاسلامی، دار مکتبه الحیاه، بیروت [بیتا].
13. حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، تحقیق مصطفی عبدالقادر عطا، چاپ اول: دارالکتب العلمیة، بیروت 1411 ق.
14. حجازی، فخرالدین، نقش پیامبران در تمدن انسان، چاپ اول: نشر بعثت، تهران 1349.
15. حجتی، سید محمدباقر، پژوهشی در تاریخ قرآن کریم، چاپ نهم، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران 1375.
16. حلبی، علی اصغر، تاریخ تمدن اسلام (بررسیهایی چند در فرهنگ و علوم عقلی اسلامی)، چاپ دوم: اساطیر، تهران 1372 ش.
17. رضوانی، علی اصغر، رفتار وهابیان با مسلمانان، چاپ اول: نشر مشعر، تهران 1390.
18. سبحانی جعفر، آیین وهابیت، چاپ اول: نشر مشعر، تهران 1364.
19. سمهودی، علی بن عبدالله بن أحمد حسنی شافعی، وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفی، چاپ اول: دار الکتب العلمیه، بیروت 1419 ق.
20. سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر جلالالدین، الدر المنثور، دارالفکر، بیروت [بیتا].
21. شراب، محمد محمد حسن، فرهنگ اعلام جغرافیایی - تاریخی در حدیث و سیره نبوی، تحقیق محمدباقر بهبودی، چاپ اول: نشر مشعر، تهران 1383.
22. فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، المغانم المطابه فی معالم طابه، تحقیق حمد الجاسر، چاپ اول: دارالیمامه، ریاض 1389 ق.
23. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، دارالکتب الإسلامیة، تهران 1365 ش.
24. مجله پگاه حوزه، شماره 57، بهمن 1387.
25. مجله فرهنگ کوثر، شماره 63، پاییز 1384.
26. مجله مسجد، شماره 117، شهریور 1386.
27. مرکز تحقیقات حج، مجموعه مقالات هماندیشی زیارت، چاپ اول: نشر مشعر، تهران 1387.
28. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، چاپ اول: دارالکتب الإسلامیة، تهران 1374.
29. مهیار، رضا، فرهنگ ابجدی عربی فارسی، چاپ دوم: نشر اسلامی، تهران 1375.
30. موظف رستمی، محمدعلی، آیین مسجد، انتشارات گویه، تهران 1381 ش.
31. نیشابوری، مسلم بن حجاج بن مسلم، صحیح مسلم، دارالجیل، بیروت [بیتا].
32. ولایتی، علی اکبر، فرهنگ و تمدن اسلامی، دفتر نشر معارف، تهران [بیتا].
33. ویل دورانت، تاریخ تمدن، ترجمه احمد آرام، چاپ چهارم: انتشارات انقلاب اسلامی، تهران 1372 ش.
منبع مقاله :
به کوشش مهدی فرمانیان، (1393)، کنگره جهانی جریان های افراطی و تکفیری از دیدگاه اسلام، قم: دارالإعلام لمدرسة اهل البیت، چاپ اول