تاریخچه روز جهانگردی:
در سال 1964 از طرف سازمان ملل و براساس پيشنهاد كنفرانس بينالمللي ترانسپورت و جهانگردي آن سازمان در رُم تعريفي براي جهانگردي به تصويب رسيد كه بدين شرح است: فرآيندي كه شخص يا گروهي به منظور تفريح، بازديد از نقاط ديدني، معالجه، مطالعه، تجارت، ورزش و يا زيارت به كشوري غير از كشوري كه در آن اقامت دارند، سفر كنند؛ مشروط براينكه حداقل مدّت اقامت آنها از 24 ساعت كمتر و از شش ماه بيشتر نباشد.[1]
تلاش در جهت كاهش وابستگي اقتصادي كشور به در آمدهاي نفتي و استفاده بهينه از منابع طبيعي كشور از اهداف اساسي برنامههاي توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي است. اين أَمر مستلزم گسترش ساير فعاليتهاي ارزآور مانند جهانگردي و ايرانگردي است.[2]
اصطلاح جهانگرد(Tourist) از قرن نوزدهم معمول شد. در آن زمان اشرافزادگان فرانسه براي تكميل تحصيلات خود، اقدام به مسافرت مينمودند که به آنها توريست گفته می شد؛ بعدها در فرانسه اين اصطلاح در مورد كساني به كار رفت كه براي سرگرمي و وقت گذراني و گردش به فرانسه سفر ميكردند. به مرور زمان با تعميم بيشتر به كساني اطلاق شد كه اصولاً به منظور وقتگذراني و گردش به سفر ميرفتند. از همان زمان توريسم و توريست به مسافريني گفته شد كه هدف آنها استراحت، گردش، سرگرمي و آشنايي با مردم بود؛ نه كسب درآمد و اشتغال به كار. در زبان فارسي دو واژۀ جهانگردي و جهانگرد، جاي توريسم و توریست را گرفت.
توسعۀ جهانگردي و پيشرفت آن زمانی شروع شد كه از يك سو قوانين و مقرارتي در زمينه حق مرخّصي براي كارمندان و كارگران به مرحلۀ اجراء در آمد و از طرف ديگر بالا رفتن سطح زندگاني مردم در كشورهاي صنعتي، امكان مسافرت را ايجاد كرد. اين دو عامل همراه با حسّ كنجكاوي آنان نسبت به وضع زندگي و پيشرفت ساير ملل بود كه به توسعۀ جهانگردي كمك شاياني كرد. علاوه بر اينها افكار روشنفكران در مورد بهبود بخشيدن به وضع كلّي اجتماعي خود و ضرورت دوري از محيط كار و فشارها و ناراحتيهاي عصبي ناشي از تكامل و توسعۀ صنعتي و اشاعۀ زندگي ماشيني، همگي باعث شد كه جهانگردي به عنوان يك پديدۀ اجتماعي مورد توجه قرار گيرد.[3]
1- جهانگردي تفريحي؛ افراد يا دستههايي را شامل ميشود كه با هدف تفريح، استراحت، گذراندن تعطيلات از سرزمين خود به سفر ميروند.
2- جهانگردي درماني؛ شامل افرادي ميشود كه براي استفاده از تغييرات آب و هوا، با هدف پزشكي و درماني و استفاده از آبهاي معدني، اقدام به مسافرت ميكنند.
3- جهانگردي فرهنگي؛ که در آن افراد براي آشنايي با فرهنگ و هنر و آداب و رسوم ملل مختلف، آثار تاريخي و مطالعۀ علمي، اقدام به سفر ميكنند.
4- جهانگردي مذهبی؛ هدف از این نوع جهانگردی زیارت اماکن مقدسه، بازدید از اماکن مذهبی مثل مساجد و کلیساها و معابد قدیمی، شرکت در مراسم عبادی و ...
5- جهانگردي ورزشي؛ كه هر نوع مسافرتي را كه به منظور فعاليتهاي ورزشي انجام می گیرد، شامل ميشود؛ مانند كوهنوردي، شكار، شركت در مسابقات و تماشاي مسابقات و...
6- جهانگردي تجاري؛ مثل مسافرتهايي كه افراد براي شركت در بازارها و نمايشگاهاي كالا و صنايع تأسيسات كارخانهاي و نظاير آن انجام ميدهند.
7- جهانگردي سياسي؛ مسافرت به منظور شركت در جشنهاي بينالمللي و مراسم خاص و كنگرهها و كنفرانسها را جهانگردي سياسي ميگويند.
جهانگردي، گسترش افقهاي انديشۀ ساكنان كشورهاي مقصد را از راه تغيير نگرش بومی و كاهش پيشداوريهای با خصلت ملّي را ميسّر ميسازد. جهانگردي از نظر فرهنگي گسترش فرهنگهاي منطقهاي، هنرهاي مردمي، و گنجينهها را امكانپذير ميسازد.
در حقيقت فوائد ناشي از فراگيري مهارتها، آشنايي با عقايد جديد يا نحوه و سطح زندگي جديد، لزوماً به معناي فراموش شدن نحوۀ زندگي سنتّي نيست كه بعضي از منتقدين ذكر كردهاند، بلكه با نظارت و برنامهريزي و چارچوب صحيح و مقرّرات آگاهانه و حفاظت از محيط زيست ميتوان حداكثر استفاده را از اين صنعت برد.[5]
در مواردي كه برنامهريزيهاي جهانگردي مبتني بر مطالعات و بررسيهاي قبلي بوده است، نتيجه مطالعات غالباً نشان داده كه سرمايهگذاران مطلع، سرمايهگذاري در صنعت جهانگردي را مرجّح بر ساير سرمايه گذاريها تشخيص دادهاند.
به طور كلّي برخي از تأثيرات مثبت جهانگردي در كشورها عبارت است از:
1) صدور كالا از طريق خريد و رهآوردهاي جهانگردي توسط سياحان؛
2) ايجاد خدمات مختلف براي استفاده جهانگردان؛
3) توسعه و پيشرفت انواع تأسيسات جهانگردي و صنايع وابسته؛
4) توسعه و پيشرفت آژانسهاي مسافرتي؛
5) توسعه و پيشرفت وسائل حمل و نقل؛
6) استفاده از درآمد ناشي از سرمايه گذاريهاي خارجي؛
7) توسعه راهها و فرودگاهها؛
8) ايجاد مؤسسات و مراكز حفظ و نگهداري آثار باستاني و تاريخي؛
9) توسعه مؤسسات ديگر وابسته به صنعت جهانگردي؛
10) به وجود آمدن جاذبههاي مختلف جهانگردي.[6]
تلاش در جهت كاهش وابستگي اقتصادي كشور به در آمدهاي نفتي و استفاده بهينه از منابع طبيعي كشور از اهداف اساسي برنامههاي توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي است. اين أَمر مستلزم گسترش ساير فعاليتهاي ارزآور مانند جهانگردي و ايرانگردي است.[2]
زمينۀ تاريخي جهانگردي:
اصطلاح جهانگرد(Tourist) از قرن نوزدهم معمول شد. در آن زمان اشرافزادگان فرانسه براي تكميل تحصيلات خود، اقدام به مسافرت مينمودند که به آنها توريست گفته می شد؛ بعدها در فرانسه اين اصطلاح در مورد كساني به كار رفت كه براي سرگرمي و وقت گذراني و گردش به فرانسه سفر ميكردند. به مرور زمان با تعميم بيشتر به كساني اطلاق شد كه اصولاً به منظور وقتگذراني و گردش به سفر ميرفتند. از همان زمان توريسم و توريست به مسافريني گفته شد كه هدف آنها استراحت، گردش، سرگرمي و آشنايي با مردم بود؛ نه كسب درآمد و اشتغال به كار. در زبان فارسي دو واژۀ جهانگردي و جهانگرد، جاي توريسم و توریست را گرفت.
توسعۀ جهانگردي و پيشرفت آن زمانی شروع شد كه از يك سو قوانين و مقرارتي در زمينه حق مرخّصي براي كارمندان و كارگران به مرحلۀ اجراء در آمد و از طرف ديگر بالا رفتن سطح زندگاني مردم در كشورهاي صنعتي، امكان مسافرت را ايجاد كرد. اين دو عامل همراه با حسّ كنجكاوي آنان نسبت به وضع زندگي و پيشرفت ساير ملل بود كه به توسعۀ جهانگردي كمك شاياني كرد. علاوه بر اينها افكار روشنفكران در مورد بهبود بخشيدن به وضع كلّي اجتماعي خود و ضرورت دوري از محيط كار و فشارها و ناراحتيهاي عصبي ناشي از تكامل و توسعۀ صنعتي و اشاعۀ زندگي ماشيني، همگي باعث شد كه جهانگردي به عنوان يك پديدۀ اجتماعي مورد توجه قرار گيرد.[3]
انواع جهانگردي:
1- جهانگردي تفريحي؛ افراد يا دستههايي را شامل ميشود كه با هدف تفريح، استراحت، گذراندن تعطيلات از سرزمين خود به سفر ميروند.
2- جهانگردي درماني؛ شامل افرادي ميشود كه براي استفاده از تغييرات آب و هوا، با هدف پزشكي و درماني و استفاده از آبهاي معدني، اقدام به مسافرت ميكنند.
3- جهانگردي فرهنگي؛ که در آن افراد براي آشنايي با فرهنگ و هنر و آداب و رسوم ملل مختلف، آثار تاريخي و مطالعۀ علمي، اقدام به سفر ميكنند.
4- جهانگردي مذهبی؛ هدف از این نوع جهانگردی زیارت اماکن مقدسه، بازدید از اماکن مذهبی مثل مساجد و کلیساها و معابد قدیمی، شرکت در مراسم عبادی و ...
5- جهانگردي ورزشي؛ كه هر نوع مسافرتي را كه به منظور فعاليتهاي ورزشي انجام می گیرد، شامل ميشود؛ مانند كوهنوردي، شكار، شركت در مسابقات و تماشاي مسابقات و...
6- جهانگردي تجاري؛ مثل مسافرتهايي كه افراد براي شركت در بازارها و نمايشگاهاي كالا و صنايع تأسيسات كارخانهاي و نظاير آن انجام ميدهند.
7- جهانگردي سياسي؛ مسافرت به منظور شركت در جشنهاي بينالمللي و مراسم خاص و كنگرهها و كنفرانسها را جهانگردي سياسي ميگويند.
توسعۀ جهانگردي براي رشد اقتصادي و اجتماعي:
آسيبشناسي جهانگردي از چشم انداز منتقدان:
چشماندازهاي مثبت به جهانگردي:
جهانگردي، گسترش افقهاي انديشۀ ساكنان كشورهاي مقصد را از راه تغيير نگرش بومی و كاهش پيشداوريهای با خصلت ملّي را ميسّر ميسازد. جهانگردي از نظر فرهنگي گسترش فرهنگهاي منطقهاي، هنرهاي مردمي، و گنجينهها را امكانپذير ميسازد.
در حقيقت فوائد ناشي از فراگيري مهارتها، آشنايي با عقايد جديد يا نحوه و سطح زندگي جديد، لزوماً به معناي فراموش شدن نحوۀ زندگي سنتّي نيست كه بعضي از منتقدين ذكر كردهاند، بلكه با نظارت و برنامهريزي و چارچوب صحيح و مقرّرات آگاهانه و حفاظت از محيط زيست ميتوان حداكثر استفاده را از اين صنعت برد.[5]
در مواردي كه برنامهريزيهاي جهانگردي مبتني بر مطالعات و بررسيهاي قبلي بوده است، نتيجه مطالعات غالباً نشان داده كه سرمايهگذاران مطلع، سرمايهگذاري در صنعت جهانگردي را مرجّح بر ساير سرمايه گذاريها تشخيص دادهاند.
به طور كلّي برخي از تأثيرات مثبت جهانگردي در كشورها عبارت است از:
1) صدور كالا از طريق خريد و رهآوردهاي جهانگردي توسط سياحان؛
2) ايجاد خدمات مختلف براي استفاده جهانگردان؛
3) توسعه و پيشرفت انواع تأسيسات جهانگردي و صنايع وابسته؛
4) توسعه و پيشرفت آژانسهاي مسافرتي؛
5) توسعه و پيشرفت وسائل حمل و نقل؛
6) استفاده از درآمد ناشي از سرمايه گذاريهاي خارجي؛
7) توسعه راهها و فرودگاهها؛
8) ايجاد مؤسسات و مراكز حفظ و نگهداري آثار باستاني و تاريخي؛
9) توسعه مؤسسات ديگر وابسته به صنعت جهانگردي؛
10) به وجود آمدن جاذبههاي مختلف جهانگردي.[6]
پي نوشت :
[1]. ديبائي، پرويز؛ شناخت جهانگردي، تهران، انتشارات دانشگاه علامّه، 1371، چاپ اوّل، ص 14.
[2]. آشه، فرانسوا؛ جهانگردي: شركتهاي فرا مليتّي و هويّت فرهنگي، شفيع خاني، تهران، سلمان، 1379، چاپ اوّل، ص 1.
[3]. فيضبخش، هوشنگ؛ صنعت جهانگردي در ايران و جهان، تهران، مدرسۀ عالي، ص 3.
[4]. فيضبخش، هوشنگ؛ صنعت جهانگردي در ايران و جهان، تهران، مدرسۀ عالي، صص 58 – 57.
[5]. لانكوار، روبر؛ جامعهشناسي جهانگردي و مسافرت، محلاّتي، تهران، انتشارات دانشگاه شهيد بهشتي، 1381، چاپ اوّل، ص 94 - 93.
[6]. فيضبخش، هوشنگ؛ صنعت جهانگردي در ايران و جهان، تهران، مدرسۀ عالي، صص61 – 56.