با تأکید بر تفکر جغرافیای کاربردی و آمایش سرزمین

بررسی ویژگی‌ها و توان‌های جغرافیایی ایران در تدوین الگوی بومی پیشرفته

آنچه امروزه به عنوان کشور ایران در مفهوم سیاسی بر روی نقشه‌های جغرافیایی مشخص می‌شود، بخشی از سرزمین کوهستانی و مرتفعی است که فلات ایران نام دارد. این فلات کوهستانی که در جنوب غربی آسیا قرار دارد، با توجه به جهت و
شنبه، 30 بهمن 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
بررسی ویژگی‌ها و توان‌های جغرافیایی ایران در تدوین الگوی بومی پیشرفته
 بررسی ویژگی‌ها و توان‌های جغرافیایی ایران در تدوین الگوی بومی پیشرفته

 

نویسندگان:
حمید بخشی (3) منیره‌سادات شیرازی (4)

 

با تأکید بر تفکر جغرافیای کاربردی (1) و آمایش سرزمین (2)

چکیده

آنچه امروزه به عنوان کشور ایران در مفهوم سیاسی بر روی نقشه‌های جغرافیایی مشخص می‌شود، بخشی از سرزمین کوهستانی و مرتفعی است که فلات ایران نام دارد. این فلات کوهستانی که در جنوب غربی آسیا قرار دارد، با توجه به جهت و ارتفاع کوه‌های آن، خصوصیات جغرافیایی بارزی را ارائه می‌دهد که نه تنها در چشم‌انداز طبیعی، بلکه در منظر معیشتی و زیستی آن نیز تأثیرات چشمگیری برجای گذاشته است. در شکل‌گیری پیکره‌ی
جغرافیایی ایران، علاوه بر حدود و موقع جغرافیایی، موقعیت نسبی ایران نیز نقش برجسته‌ای دارد. ایران کشوری است که در میان کانون‌های تمدنی باستان و قدیمی بشریت واقع شده است و هرچند که خود از کانون‌های تمدنی باستان به شمار می‌رود، لیکن آمیزش و اختلاط اجتناب‌ناپذیر حاصل از مناسبات میان مراکز واقع در غرب و شرق و یا شمال شرق و شمال غرب ایران، در شکل‌گیری امروزی آن به عنوان یک پیکره‌ی جغرافیایی، بی تأثیر نبوده است.
پیکره‌ی جغرافیایی ایران که بارزترین خصیصه‌ی آن چشم‌انداز کوهستانی آن می‌باشد، در کل خود، وحدت چشمگیری به عنوان یک سرزمین کوهستانی و مرتفع دارد. این وحدت تحت تأثیر عوامل جغرافیایی دیگر از قبیل ارتفاع و موقع جغرافیایی و یا شکل زمین و... به محیط‌های متنوعی تقسیم می‌شود که به نوبه‌ی خود یکی دیگر از ویژگی‌های طبیعی ایران به شمار می‌آید. بدون تردید این پیکره‌ی متنوع جغرافیایی شرایط محیطی متفاوتی را برای استقرار و معاش انسان عرضه می‌کند و بدین‌ترتیب مناظر معیشتی موجود در سرزمین، بستر برخورد و آمیزش اقوام گوناگون در طول تاریخ شده، که اثرات آن در ساخت امروزی پیکره‌ی جغرافیایی ایران، چه در زمینه‌های طبیعی و چه در زمینه‌های اجتماعی، دینی، فرهنگی، مذهبی، زبانی و نژادی و قومی به خوبی قابل مشاهده است. شناخت ویژگی‌ها و خصوصیات ناشی از شرایط طبیعی و حوزه‌ی عملکرد اثرات آن در استقرار و معیشت انسانی موجود در فلات ایران، راهنمای بسی مهمی در ارزیابی بنیادی توان‌های محیط طبیعی، اجتماعی و اقتصادی بوده و همواره در تمامی برنامه‌های کلان و خرد کشور بخش قابل توجهی از آن مطالعات و برنامه‌ها را به خود معطوف داشته است. از این رو، در این مقاله تلاش می‌شود تا با نگاهی کلان به ویژگی‌ها و توان‌های جغرافیایی سرزمین ایران در تدوین الگوی بومی توسعه و پیشرفت (5) به ویژه در راستای آمایش سرزمینی یا همان تنظیم ارتباط مناسب بین انسان، فضا و فعالیت با تکیه بر توسعه‌ی پایدار پرداخته شود.
طبیعت بستر زندگی آدمی و گهواره‌ی حیات و بقای اوست. اگر اندکی پرده‌های غفلت را کنار زده و واقعیت‌ها را مشاهده کنیم به روشنی درمی‌یابیم که همه چیز ما از طبیعت، در طبیعت و وابسته به طبیعت است.
امام رضا (علیه السلام)، رساله الذهبیه

طرح مسئله

برداشت جغرافیایی از محیط، مفهوم خاص خود را دارد؛ محیط جغرافیایی پهنه و بستری است که مجموعه‌ی زیستی نقش حیاتی خود را در آن ایفا می‌کند و همه جا توان زیستی یکسانی ندارد. قدرت عمل برخی عوامل تغییردهنده‌ی آن شدید و برخی کند است. دامنه‌ی تغییرات نیز به تناسب زمان، نسبی است. محیط جغرافیایی خصلت پویایی دارد و به دلیل این خصوصیت دینامیکی، تغییرات و درک علت آن نیز حائز اهمیت فراوان است. در مطالعات جغرافیایی، توان‌های محیطی (6) در طول زمان و پهنه‌ی مکان بررسی می‌شوند. از این رو، محیط جغرافیایی به صورت مجموعه‌ی کامل و متشکل از عناصر متفاوت مورد مطالعه قرار می‌گیرد. در جغرافیای سرزمین، مفهوم محیط نه فقط در معنای طبیعی آن بلکه در معنای اجتماعی و اقتصادی نیز مورد نظر است. این فراگیری به اقتضای ذات و جوهره‌ی این علم در بُعد تاریخی و تکامل جدید آن است. بدیهی است که با گذشت زمان نقش انسان در محیط تقویت شده و قدرت نفوذ وی برای دخل و تصرف در محیط طبیعی بیشتر می‌شود. برقراری یک رابطه‌ی عقلایی و سنجیده میان انسان و محیط در تمامی زمینه‌ها که مجموعاً محیط اجتماعی و اقتصادی وی را نیز شکل می‌دهند، فلسفه‌ی تهیه‌ی طرح‌های جامع در مقیاس سرزمین را توجیه می‌کند. بنابراین می‌توان گفت که محیط جغرافیایی شامل اشکال محیطی زیر است:

الف. محیط طبیعی

مراد از محیط طبیعی، ساختی از پیکربندی فضاست که ویژگی‌های خصلتی آن تحت تأثیر دخل و تصرف انسانی به وجود نیامده باشند. محیط طبیعی دربرگیرنده‌ی مجموعه عناصر و عواملی است که یا مستقیماً خود منشأ اثر هستند و یا اینکه در زنجیره‌ی ارتباطی اثرات، نقش مؤثری ایفا می‌کنند. تفاوت‌های موجود در محیط طبیعی و تنوع آن از عواملی نظیر موقعیت جغرافیایی، موقع ریاضی، ارتفاع از سطح دریا و یا دوری و نزدیکی بدان، ساختمان زمین شناسی، شرایط آب و هوایی و شکل زمین، جهت و جریان آب‌ها، جنس خاک و رویش گیاهی تبعیت می‌کند. محیط طبیعی ایران نیز به تبعیت از گوناگونی عوامل فوق از تنوع خاصی برخوردار است. بدیهی است که در چنین بستر و پیکر متنوعی، فرهنگ و معیشت‌های گوناگونی پرورش و تکوین یافته‌اند که شناخت آنها برای اعمال مدیریت صحیح و سنجیده‌ی انسان در محیط، لازمه‌ی هرگونه حرکت اندیشیده از طرف انسان است.

ب. محیط اجتماعی- فرهنگی

محیط اجتماعی- فرهنگی عبارت از شکل و شیوه‌ی تجمع گروه‌های انسانی است که به صورت سازمان معین در محیط طبیعی استقرار یافته‌اند. محیط اجتماعی دربرگیرنده‌ی ارزش‌ها و معیارهایی است که روابط و مناسبات میان گروه‌های انسانی براساس آن تعیین می‌شوند. سازمان‌یابی فضایی محیط اجتماعی، هم از محیط طبیعی متأثر می‌شود و هم بر آن اثر می‌گذارد. روابط موجود میان گروه‌های اجتماعی، الگوهای پیچیده و درهمی دارند که شناخت آنها یکی از زمینه‌های لازم برای اعمال مدیریت صحیح در محیط است. بدیهی است که مسائلی جمعیت با بار کیفی و کمّی خود از مبانی اساسی بررسی محیط اجتماعی بوده و به عنوان یک توان، حائز اهمیت فراوانی است.

ج. محیط اقتصادی

ایفای نقش معیشتی گروه‌های اجتماعی در بستر محیط و چگونگی سازمان‌یابی فضایی این نقش معیشتی، محیط اقتصادی را به وجود می‌آورد. به عبارت دیگر محیط اقتصادی، حاصل تلاقی و برخورد معیشتی محیط‌های اجتماعی و طبیعی با یکدیگر است. توان‌های محیط طبیعی به تناسب تنوع خود محیط اقتصادی را به وجود می‌آورند. روابط موجود میان انسان و محیط برای ایفای نقش‌های اساسی معیشت، چشم‌انداز محیط طبیعی را تحت تأثیر نیروی خلاقیت و ابتکار انسان متحول ساخته و توان‌های بالقوه‌ی آن را به بالفعل تبدیل می‌کند. حاصل این فعلی و انفعالات، پیدایش منظر جدیدی از سیمای محیط است که بار اقتصادی داشته و محیط اقتصادی را تشکیل می‌دهد. (رهنمائی، 1371: 2-4)
همگان می‌دانند که کشور ایران دارای تنوع جغرافیایی فراوانی است. دایره‌ی این تنوع جغرافیایی را در گوناگونی‌های طبیعی تا انسانی آن می‌توان به راحتی مشاهده کرد. اقوام مختلف ایرانی به زبان‌های متفاوت در گوشه و کنار آن تکلم کرده و مذاهب متفاوت در کنار هم و با صلح و آرامش زندگی می‌کنند. تفاوت‌های جغرافیایی موجود در محیط هر یک از اقوام ایرانی، موجب شکل‌گیری معیشت‌ها، آداب و سنن و ارزش‌های گوناگون در یک وحدت سرزمینی به نام ایران شده است. به لحاظ طبیعی، سلسله جبال سر به فلک کشیده‌ی البرز با ارتفاع بیش از 5700 متر، درست در کنار جلگه‌ی ساحلی دریای مازندران، جایی که ده‌ها متر از سطح دریاهای آزاد پایین‌تر است قرار دارد. در داخل فلات ایران، مناطق کوهستانی اطراف، شوره‌زارهای مرکزی را از هر طرف محاصره کرده‌اند. با کمترین مسافت از جنگل‌های سرسبز شمال یا زاگرس به سرزمین‌های استپی نیمه‌بیابانی و حتی بیابانی می‌رسیم.
شاید بتوان گفت که ایران به واسطه‌ی جغرافیای خاص خود، مظهر تجلی تنوعات اجتماعی- فرهنگی و تنوعات معیشتی - اقتصادی است که به لحاظ بررسی‌های جغرافیایی از نمونه‌های بی‌نظیر سرزمینی در جهان محسوب می‌گردد.
در این سرزمین در جهت شناخت و بهره‌برداری مناسب از محیط و ساماندهی بین مناسبات انسان، فضا و فعالیت برنامه‌ها و طرح‌های مختلفی اجرا شده است که دارای سوابق طولانی می‌باشد.
در حال حاضر، کشور ما دارای سابقه‌ای بیش از شصت ساله در برنامه‌ریزی عمرانی می‌باشد. تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، کشور ما 5 برنامه‌ی عمرانی را تجربه کرد. اولین بار در سال 1325 دولت وقت ایران با تشکیل «کمیسیون برنامه» که بعدها به سازمان برنامه و بودجه تبدیل شد، توجه خود را به برنامه‌ریزی نشان داد. در واقع، تدوین برنامه‌های توسعه در ایران از سال 1326 آغاز و ایران در سال 1327 رسماً دارای برنامه گردید. بعد از انقلاب اسلامی ایران نیز شاهد اجرای 4 برنامه توسعه‌ی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بوده‌ایم و در حال حاضر نیز در مرحله‌ی بررسی و اجرای برنامه‌ی پنجم هستیم. در پرتو این برنامه‌های کلان ملی، برنامه‌های مختلفی در مقیاس‌های گوناگون محلی و منطقه‌ای نیز در قالب طرح‌های گوناگون سرزمینی اجرا شده است.
اگر چه شاید سوابق تهیه‌ی طرح‌های جامع برای سطوح مختلف سرزمینی در ایران اگر هم تاکنون نتایج ملموس و مطلوبی به بار نیاورده باشند، حداقل تجربه‌ی تاریخی قابل توجه و پرباری در زمینه‌ی خود بر جای گذاشته است. نگاهی گذرا به تهیه‌ی طرح‌های تهیه شده، ما را به نکات ضعف و قوت کارهای انجام شده بیشتر آشنا کرده و علاوه بر آن توانایی و ناتوانی‌ها و واقع‌گرایی و پندارگرایی‌ها موجود در تصورات را بهتر و بیشتر به ما می‌نمایاند.
در ارزیابی کلی طرح‌های تهیه شده در ایران، دو نکته‌ی قابل توجه به چشم می‌خورند: نخست اینکه الگوهای ارائه شده از نظر متدولوژی عمدتاً از کشورهایی گرفته شده‌اند که سطح کلی تکنیک و امکانات ابزاری آنها به همراه نظام اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و همچنین شرایط محیط طبیعی حاکم در آنها با ایران بسیار متفاوت است. هر چند که اقتباس الگویی برای الهام گرفتن و ارائه‌ی راه بهتر در نفس خود، کاری سازنده است لیکن لازمه‌ی اساسی آن تطبیق و هماهنگ‌سازی این الگوها با شرایط حاکم در محیط جدید است، تا از این طریق بتوان کارایی را در حد مطلوبی افزایش داد. تجدید‌نظری که به لحاظ نظری در بعد از انقلاب اسلامی در تهیه‌ی طرح‌ها و برنامه‌ها صورت گرفته و یا در حال انجام است ناشی از همین نکته یعنی ضرورت تطبیق الگوها با محیط جغرافیایی ایران است.
اما نکته‌ی دوم که در ارتباطی تنگاتنگ با نکته‌ی اول قرار دارد، همانا ضعف شناخت بنیادی از ایران به ویژه از دید کشورشناسی جغرافیایی در مفهوم عام آن است. به بیانی ساده، آن الگوهای چشمگیر و مطلوب تهیه شده که شاید بر کارایی و بهینه بودن بالقوه آن تردیدی نباشد، در بستری باید پیاده شوند که از ظرفیت تحمل ساخت فیزیکی، توان‌های طبیعی و بنیادهای اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی آن فقط اطلاع اندکی در دست است.
ضرورت انجام یک مطالعه‌ی حتی‌المقدور جامع جغرافیایی از محیط طبیعی ایران به عنوان بستر و شناخت خصوصیات عناصر و عوامل تشکیل دهنده‌ی این محیط، هدفی است که بخش جغرافیایی این مطالعات آن را دنبال می‌کند. تردیدی نیست که تهیه‌ی طرح جامعِ سرزمینی مانند ایران، با گستردگی وسیع و تنوع شدید محیطی در ابعاد طبیعی، اجتماعی و اقتصادی آن به یک شناخت پایه‌ای از جغرافیای سرزمین هم نیاز دارد.
از این رو درک این نکته ما در مسیر هرگونه توسعه و پیشرفت در مقیاس ملّی، نیازمند شناخت جامع و کامل از جغرافیای سرزمین خود که مشتمل بر شناخت از محیط طبیعی، اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی یا فعالیت است، ضرورتی انکارناپذیر می‌یابد. در همین راستا، نگارنده در این مقاله تلاش می‌کند تا علاوه بر برشمردن برخی از ویژگی‌های سرزمینی ایران، راه‌های مناسبی را در زمینه‌ی شناخت بهتر سرزمینی و چگونگی بهره‌برداری بهتر و بیشتر در راستای حفظ و حراست منابع ملی و سرزمینی ارائه نماید و با بهره‌گیری از جغرافیای کاربردی در راستای تفکر آمایش دقیق سرزمینی، زمینه‌های تحقق توسعه و پیشرفت را با هدف برقراری عدالت مکانی و رفع تباینات مکانی محقق نماید.

چارچوب نظری

پیرو مطالبی که در طرح مسئله این مقاله آمده است و در راستای شناخت جغرافیایی از سرزمین ایران، ما نیازمند یک جغرافیای کاربردی توأم با مؤلفه‌ی ارزش‌های متکی بر نظام خلقت هستیم. جغرافیایی که از یکسو دارای کالبدی کاربردی، متعهد و پرثمر و از سوی دیگر دارای نظامی ارزش‌گرا مبتنی بر نظام خلقت و در جست‌وجوی عدالت و برابری برای همه‌ی ساکنان یک سرزمین باشد و یا به بیانی دیگر جغرافیایی که برای انسان مسکون در یک سرزمین منافع مادی و معنوی را توأمان به ارمغان آورد. از این رو، توجه به اندیشه‌های مبتنی بر خاصه‌ها و توقعات ملى و ارزش‌های پسندیده‌ی محلی در این موضوع ضرورت می‌یابد؛ چرا که این مهم نیازمند توجه و بازخوانی دقیق مفاهیم ارزشی، اخلاقی و انسان‌گرا در بطن علوم الهی و پژوهش‌های بنیادی در افکار بزرگان علوم دینی و اندیشه‌های متفکران علوم گوناگون این سرزمین در طی اعصار و قرن‌ها در دستیابی به یک زندگی مناسب برای ساکنان ایران است. تمامی این موارد خود نیازمند انجام مطالعات عمیق در بهره‌گیری از داشته‌های علمی مبتنی بر دانش بومی و ملی است که همزمان با آن نیازمند به شناخت داشته‌ها و تجربیات سایر کشورهای جهان در این خصوصی می‌باشد. علاوه بر این موارد ما نیازمند بهره‌گیری از علوم جدید و نوین در زمینه‌ی شناخت جغرافیایی از سرزمین‌مان هستیم. از این رو ضرورت توجه به موارد مذکور و تبیین یک نگاه جغرافیایی جدید در عرصه‌ی سرزمین، ایران اجتناب‌نایذیر است. در پرتو توجه به این ضرورت‌هاست که می‌توانیم بر پایه‌ی یک شناخت کامل و جامع جغرافیایی از سرزمین ایران، به توسعه و پیشرفت کشور امید دوچندان داشت.
در ادامه نگاهی به برخی از مفاهیم و چارچوب‌های نظری در زمینه‌ی جغرافیای کاربردی خواهیم داشت؛ جغرافیایی که بتواند ما را در دستیابی به آرمان‌های سرزمینی در مسیر توسعه و پیشرفت یاری رساند:

الف. تعریف‌های متداول از جغرافیای کاربردی

در دو دهه‌ی اخیر جغرافیدانان معروف جهان، هر یک به نحوی تعاریف و مفاهیم جغرافیای کاربردی را به کار گرفته‌اند. آنچه در زیر می‌آید، انتخابی از همه‌ی این تعاریف و مفاهیم است:
- جغرافیای کاربردی، جغرافیدان با مسائلی که عملاً مطرح است روبه‌رو می‌شود. او نه تنها وضع موجود را بررسی می‌کند بلکه جغرافیای آینده را نیز در نظام خاصی ارائه می‌دهد اصولاً آینده‌نگری وظیفه‌ی مهم جغرافیای کاربردی است.
- جغرافیای کاربردی، برخورد علمی با مشکلات و مسائل ویژه است.
- جغرافیای کاربردی، حل مسائل علمی در قلمرو جغرافیاست.
- جغرافیای کاربردی، کاربرد علمی تحقیقات جغرافیایی در برآورد نیازهای ملّی، اجتماعی، اقتصادی، نظامی و از همه مهم‌تر در برنامه‌ریزی‌های ناحیه‌ای و فیزیکی است.
- جغرافیای کاربردی، به کارگیری روش‌ها و تکنیک‌های جغرافیایی در تحلیل مسائل مهم نظیر عقب‌ماندگی کشورها و نواحی، اضافه جمعیت، استفاده از زمین در شهر و روستا است.
اهداف اصلی جغرافیای کاربردی به عنوان یک شاخه‌ی علمی، ارائه‌ی مسیرهای منطقی در بهره‌گیری از منابع طبیعی و انسانی، جلوگیری از منابع محیطی و سرانجام توسعه‌ی مطلوب جامعه‌ی انسانی است. چنین می‌نماید که جغرافیای کاربردی ارتباط نزدیکی با برنامه‌ریزی دارد. (شکوئی، 1377: 45-47)
با بیان موارد مذکور، شناختی کلی از جغرافیای کاربردی و مفاهیم آن پیدا می‌کنیم، اما باید یادآور شد که این موارد به نوعی دیدگاه‌های جغرافیدانان غیرایرانی را بیان می‌دارد و ما در مسیر ایجاد یک جغرافیای کاربردی بومی، نیازمند اندیشه‌های جدید مبتنی بر آرمان‌ها و ارزش‌های بومی (ایرانی - اسلامی) هستیم تا بتوانیم با تکیه بر آنها تعریف جدیدی از جغرافیای کاربردی که بتواند در جهت شناخت توان‌ها و رفع کاستی‌های سرزمینی حرکت نماید، ارائه نماییم.

ب. قلمرو مفاهیم جغرافیای کاربردی جغرافیای کاربردی،

به عنوان یک شاخه‌ی علمی، جهت‌گیری در مسائل مهم جامعه‌ی بشری دارد. این مسائل با گذشت زمان، شدت و ویرانگری خود را افزایش می‌دهند. از این رو عمل متقابل انسان و محیط و یا برخورد انسان و محیط، در کانون توجه جغرافیای کاربردی قرار دارد. در جهان امروز فشار بر روی منابع طبیعی روزافزون است، انسان بی محابا و شتاب‌زده منابع طبیعی را مصرف می‌کند و چه بسا که در بهره‌گیری از منابع طبیعی بیشتر راه تخریب می‌پیماید. درحالی که جغرافیای کاربردی به ما می‌آموزد که با محیط طبیعی باید با ظرافت و مهارت عملی شود. در جغرافیای کاربردی، حفاظت محیط زیست به مفهوم عدم بهره‌برداری از منابع طبیعی نیست بلکه استفاده‌ی منطقی و متعادل از محیط طبیعی است. پس جغرافیای کاربردی، بهره‌گیری از منابع محیطی را بدون تخریب مطرح می‌کند تا نواحی جغرافیایی برای مدت‌های طولانی و نسل‌های آتی نیز قابل استفاده گردد و در آن از گرسنگی، فقر و مرض اثری نباشد. چنین می‌نماید که میدان عمل جغرافیایی کاربردی، مسائل مهم مکان‌های جغرافیایی است. از این رو، جغرافیدانان در تحقیقات جغرافیای کاربردی بیش از سایر محققان به عدالت اجتماعی می‌اندیشند تا در فضاهای جغرافیایی، همه‌ی گروه‌های جامعه به نیازهای اساسی و امنیت اجتماعی دست یابند. (همان، 48 و 49)

ج. جغرافیای کاربردی و توسعه‌ی بدون تخریب (توجه به توسعه‌ی پایدار)

جغرافیا در بطن خود حاوی ارزش‌هایی می‌باشد که مطلوب انسان‌ها بوده است؛ زیرا حیات و زندگی بشر بر آنها مبتنی و متکی است. فضا، آب، خاک، اقلیم مناسب، هوا و غیره بنیادهای زیستی انسان را تشکیل می‌دهند. وجود منابع طبیعی، کانی‌ها و فلزات، انرژی و غیره برای زندگی بشر و گروه‌های انسانی ضروری می‌باشند. مکان‌های جغرافیایی دارای موقعیت و محتوای ویژه‌ای هستند که به صورت ارزش‌های درک شده از سوی ملت‌ها، دولت‌ها و گروه‌های بشری در می‌آیند و مطلوبیت خاصی پیدا می‌کنند و در آنها منافعی جست و جو کرده و برای خود تعریف می‌کنند. به طور کلی جغرافیا، تولید کننده‌ی فرصت‌ها و محدودیت‌ها برای زندگی انسانها می‌باشد. انسان‌ها سعی می‌کنند فرصت‌ها را مورد استفاده قرار دهند و بر محدودیت‌ها غلبه کنند و یا محدودیت‌های دیگران را چنانچه در موقعیت رقیب باشند، به فرصت تبدیل نموده و علیه آنان به کار گیرند. پس انسانها بیشتر در پی استفاده از فرصت‌ها و توسعه‌ی بیشتر هستند. (حافظ نیا، 1385: 155)
توسعه و پیشرفت اساس کار جغرافیای کاربردی محسوب می‌شود و در جغرافیای کاربردی مراد از آن، توسعه‌ی بدون تخریب یا حداقل تخریب در برابر حداکثر سود جامعه است. در جغرافیای کاربردی، توسعه‌ی معقول و قابل تحمل مورد نظر است، که مهمترین هدف آن، تأمین اساسی‌ترین نیازهای انسانی و در مرتبه‌ی اول تأمین مواد غذایی است. به طور کلی می‌توان اصول جدید توسعه را به شرح زیر خلاصه کرد:
- امر توسعه باید از نقطه‌ای شروع شود که نیازهای اساسی جامعه را به سرعت تأمین کند؛
- اولویت در هدف‌های توسعه بر محور ارضای نیازهای اساسی قرار بگیرد؛
- در روند توسعه، باید بهبود و اصلاح محیط زیست تضمین گردد؛
- توسعه نباید رفاه اجتماعی انسان و شرایط زیستی را به خطر اندازد؛
- توسعه باید بدون تخریب منابع طبیعی ادامه یابد؛
- سیاست توسعه‌ی هر کشور باید منطبق با شرایط جغرافیایی همان کشور باشد. (شکوئی، 1377: 156-611)
حال با شناخت نسبتاً دقیقتر از جغرافیای کاربردی و قلمروی فعالیت آن می‌توان به یک بررسی جغرافیایی از ایران مبتنی بر ارزش‌های صحیح انسانی امیدوار بود؛ چرا که با این خصوصیات و ویژگی‌ها است که می‌توان به شناخت کامل از سرزمین‌مان دست یابیم.
 بررسی ویژگی‌ها و توان‌های جغرافیایی ایران در تدوین الگوی بومی پیشرفته
این روندنما (فلوچارت) که حاصل اندیشه‌ی شخصی نگارنده در شناخت کامل و صحیح سرزمینی می‌باشد، دیدگاه نظری مقاله را ورای بهره‌گیری از نظرات غالب در اندیشه‌های علمی بیگانگان، بیان می‌کند؛ چرا که نگارنده معتقد است که در سایه‌ی دستیابی و رعایت این موارد است که ما می‌توانیم با یک عزم ملی و خارج از قالب‌های معمول علمی رایج در جهان - که عمدتاً دارای تجویز مبتنی بر افکار اندیشمندان غربی است - و در سایه‌ی ایجاد علم جغرافیایی بومی و مبتنی بر سرزمین، به توسعه و پیشرفت دست یابیم. در واقع ما می‌بایست به یک تفکر آمایشی نوین متکی بر اصالت‌های ملی و سرزمینی در آبادانی کشورمان برسیم و الگوی بومی پیشرفت را براساس آن شکل دهیم.

سؤالات تحقیق

آنچه در این مقاله به عنوان سؤالات اصلی و فرعی مطرح می‌گردند، عبارتند از:
- آیا ما توانسته‌ایم به یک شناخت کاملی از ویژگی‌ها و توان‌های جغرافیایی سرزمین ایران دست یابیم؟
- آیا ما در انجام و دستیابی به اهداف طرح‌های جامع سرزمینی طی دهه‌های اخیر موفق بوده‌ایم؟
- آیا ما نیازمند تغییرات در بینش و شناخت جغرافیایی از کشور در راستای نیل به توسعه و پیشرفت هستیم؟

روش تحقیق

روش تحقیق در این مقاله عمدتاً متکی بر روش توصیفی - تحلیلی و بهره‌گیری از روش مطالعه‌ی کتابخانه‌ای بوده است؛ اما در نگارش آن سعی و اهتمام خاصی در جهت بهره‌گیری از تفکر و اندیشه‌ای ایرانی و و اسلامی و ایجاد دانش بومی در شناخت جامع از سرزمین وجود داشته است.

مختصری از ویژگی‌های طبیعی جغرافیای ایران

چشم‌انداز جغرافیایی هر سرزمین اعم از طبیعی و انسانی از اجزای مختلفی تشکیل شده است، این اجزاء در واحد جغرافیایی یک سرزمین عبارت‌اند از:
- طبیعت و محیط؛
- انسان یا جمعیت؛
- فعالیت، یعنی رفتارهای اقتصادی انسان در محیط و طبیعت؛
- کالبد، یعنی آنچه به عنوان نمود فضایی حاصل از روابط انسان با محیط ایجاد می‌شود.
در تهیه‌ی یک طرح جامع در مقیاس سرزمینی باید ویژگی‌های کمّی و کیفی اجزای فوق برای کارشناسان طرح، روشن و گویا شده باشند. اینکه گفته می‌شود گویا، به این دلیل است که اطلاعات کلی و خام درباره‌ی این اجزاء وجود دارد ولی به صورتی گویا درنیامده است و قابل استفاده برای مقاصد و اهداف طرح‌ریزی نیستند.
بررسی قسمت طبیعت و محیط در حیطه‌ی مطالعات جغرافیایی است. اما پرواظح است که هر یک از عناصر و عوامل تشکیل دهنده‌ی محیط نیز به تخصص‌های ویژه خود نیاز دارد و جغرافیا وظیفه‌ی جمع‌بندی و ایجاد ارتباط میان آنها را برعهده دارد. دیدگاه جغرافیایی که به بررسی طبیعت و محیط می‌پردازد از سایر عوامل یعنی انسان و فعالیت و کالبد غافل نیست و در جای خود کوشش دارد که خط و ربط آنها در قالب آمایش سرزمینی و با توجه ویژه به توسعه‌ی پایدار روشن نماید.
در ادامه، به صورت مختصر به بیان برخی از ویژگی‌ها و خصوصیات جغرافیای ایران پرداخته می‌شود

الف. موقعیت جغرافیایی

سرزمین ایران بخش وسیعی از فلات ایران است که در جنوب غرب آسیا مابین عرض 25 تا 40 درجه‌ی شمالی و طول 44 تا 64 درجه‌ی شرقی قرار دارد. بنابراین نیمه‌ی جنوبی کشور ما از نظر تقسیمات کلی جغرافیای کره‌ی زمین، در منطقه‌ی مجاور مداری و نیمه‌ی شمالی آن در منطقه‌ی معتدل شمالی قرار گرفته است. از طرف دیگر، نوار بیابانی دنیای قدیم (7) در اطراف مدار 30 درجه‌ی شمالی کشیده شده است که ایران را نیز شامل می‌شود. گذشته از آن، فلات ایران در شمال شرق با استپ و بیابان‌های ترکمنستان و از سمت غرب و جنوب غرب با سرزمین خشک و گرم شبه جزیره‌ی عربستان مجاور است. این موقعیت نامساعد از نظر شرایط اقلیمی، با ارتفاع قابل توجه فلات و موقعیت آن نسبت به دریاها تا حد زیادی تعدیل می‌شود. در این میان قرار گرفتن دریای خزر در شمال، خلیج فارس در جنوب غرب و دریای عمان در جنوب کشور، به اضافه موقعیت دریای سیاه و دریای مدیترانه که در فاصله‌ی دورتر در شمال غرب و غرب این سرزمین قرار گرفته‌اند، در این تعدیل مؤثر هستند. (جداری عیوضی، 1378: 8) موقعیت جغرافیای ایران دارای دو ویژگی بارز است: نخستین ویژگی مهم جغرافیایی طبیعی ایران کوهستانی بودن آن است. موقعیت کوهستانی ایران اثرات چشمگیری در سیمای طبیعی محیط و منظر معیشتی آن دارد. از خصوصیات مهم موقعیت کوهستانی ایران تعلق کوه‌های آن به سیستم چین‌خوردگی‌های بزرگ اوراسیا (اروپا و آسیا) است، که اصطلاحاً به سیستم چین‌خوردگی‌های آلپ معروف است. این چین‌خوردگی‌ها عمدتاً به دوران سوم زمین‌شناسی مربوط هستند. از این رو سن آنها زیاد نبوده و جزو چین‌خوردگی‌های جوان در سطح کره‌ی زمین به شمار می‌آیند.
این چین‌خوردگی‌ها هنوز فرصت فرسایش زیادی پیدا نکرده‌اند؛ به همین دلیل تحت تأثیر این عامل و فعل و انفعالات کوه‌زایی دیگر، قلل نسبتاً مرتفعی در سرتاسر آن به چشم می‌خورند. سیستم کوهستانی ایران بخشی از کمربند کوهستانی کره‌ی زمین هستند که از کوه‌های پیرنه، آلپ و کارپات در اروپا شروع شده و به صورت کوه‌های پونتی، توروس، البرز، زاگرس، هندوکش و هیمالیا تا کوه‌های مشرق چین در منتهی‌الیه شرقی آسیا ادامه می‌یابند و کره‌ی زمین را در جهت مدارات دربرگرفته‌اند. سیستم‌های کوهستانی ایران به صورت دیواره‌ی بلندی از گره کوهستانی ارمنستان - آذربایجان در شمال غرب کشور شروع شده و به شکل دو رشته‌ی کوهستانی البرز و زاگرس در جهت شرق و جنوب شرق کشور امتداد می‌یابند.
دومین خصیصه‌ی مهم جغرافیای طبیعی ایران، قرار گرفتن آن در کمربند خشک یعنی در حوزه‌ی نفوذ کمربند نیمه‌ی حاره‌ی پاسات است. این موقع جغرافیایی همراه با عوامل طبیعی دیگر در پیدایش خصوصیات بیابانی و نیمه بیابانی کشور اثرات زیادی دارد. (رهنمائی 1371: 10 و 11)

ب. وسعت و شکل جغرافیایی ایران

کشور ایران امروزه دارای شکلی شبیه به متوازی الاضلاع ناموزون است و طول یک قطر آن، از آرارات در شمال غربی کشور به خلیج گواتر در جنوب شرقی، به وسعت 2250 کیلومتر و طول قطر دیگر آن از بندر خرمشهر در ساحل خلیج فارس به سرخس در شمال شرقی، 1400 کیلومتر است. در نتیجه، دو استان آذربایجان در شمال غربی ایران و سیستان و بلوچستان در منتهی الیه جنوب شرقی کشور، نسبت به یکدیگر و همچنین نسبت به تهران - پایتخت کشور - از سایر استان‌ها دورتر هستند. شکل جغرافیایی و وسعت خاک کشور از قرن هشتم پیش از میلاد، یعنی زمان حکومت مادها که اولین سلسله‌ی آریایی را تشکیل دادند تا حدود یک قرن پیش همواره متغیر بوده است. ایران امروز، با وسعت 1648195 کیلومتر مربع، معادل یک بیست و هفتم وسعت قاره‌ی آسیا و نزدیک به یک نودم خشکی‌های جهان است. خاک ایران به تنهایی، بیشتر از مجموع مساحت شش کشور اروپایی آلمان، فرانسه انگلستان، ایتالیا، هلند و بلژیک است.
جنوبی‌ترین نقطه‌ی این سرزمین بندر «گواتر» و شمالی‌ترین نقطه‌ی آن «دامنه‌ی آرارات» است. شرقی‌ترین ناحیه‌ی ایران «کوهک» در مرز پاکستان و غربی‌ترین آبادی آن «بازرگان» در مرز ترکیه قرار دارد. اختلاف ساعت میان شرقی‌ترین و غربی‌ترین نقاط مرزی ایران حدود یک ساعت و هیجده دقیقه است. ایران از دو سوی شمال و جنوب به دریا دسترسی دارد. از سوی شمال، ایران با دریاچه‌ی مازندران (کاسپین) مجاور است. مجاورت با دریای مازندران از نظر آب و هوایی موجب شده که استان‌های ساحلی این کشور، مانند گیلان و مازندران و گلستان که بین کوهستان‌های البرز از یک طرف و دریا از طرف دیگر محصور شده‌اند، کاملاً تحت تأثیر و نفوذ بادهای مرطوب این دریا قرار گیرند ومیزان رطوبت زیاد، به ویژه وجود باران در فصل تابستان، در رشد پوشش گیاهی و ایجاد مناطق جنگلی مؤثر افتد. دسترسی به خلیج فارس و دریای عمان از نظر اتصال و ارتباط این کشور با کلیه‌ی کشورهای جهان از طریق آب‌های آزاد، بسیار مهم و قابل توجه است؛ اگرچه از نظر آب و هوایی، به علت گرما و رطوبت زیاد تابستانی، محیط گرم و مرطوبی در فصل تابستان به وجود می‌آورد. از سوی دیگر، ایران در جنوب غربی آسیا واقع است. در حقیقت، آسیای جنوب غربی منطقه‌ی واسطه‌ای، میان سه قاره‌ی آسیا، اروپا، آفریقا است و ایران در این منطقه، از حوادث این سه قاره سخت متأثر است؛ زیرا هر نوع واقعه‌ای که در این قاره‌ها اتفاق افتد و یا رابطه و مراوده‌ی اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و نظامی بین این سه قاره برقرار شود، به ناچار دارای تأثیرات زیادی در ایران خواهد بود. (8)
 بررسی ویژگی‌ها و توان‌های جغرافیایی ایران در تدوین الگوی بومی پیشرفته
نقشه‌ی شماره‌ی 1: موقعیت ایران در منطقه و مرکزیت سه قاره (9)
 بررسی ویژگی‌ها و توان‌های جغرافیایی ایران در تدوین الگوی بومی پیشرفته
نقشه‌ی شماره‌ی 2: موقعیت ایران در خاورمیانه و در میان همسایگان
کشور ایران در داخل مرز سرزمینی خود دارای 30 استان بوده و در مرز خاکی خود با 7 کشور پاکستان، افغانستان، ترکمنستان، آذربایجان، ارمنستان، ترکیه و عراق و در مرز آبی خود با 8 کشور عربستان، قطر، عمان، بحرین، امارات، کویت در خلیج فارس و با کشور روسیه و قزاقستان در دریای مازندران همسایگی دارد. مجموع طول خطوط مرزی 8865 کیلومتر است که 2810 کیلومتر آن مرز آبی و 6055 کیلومتر آن مرز زمینی است و از این لحاظ دارای موقعیت ژئوپلیتیکی بسیار بالایی است.

ج ویژگی‌های آب و هوایی ایران

کشور ایران سرزمینی بسیار متنوع است. این گوناگونی در تمام ویژگی‌های جغرافیایی آن از مسائل انسانی گرفته تا خصوصیات طبیعی به چشم می‌خورد. البته در این میان هیچ کدام از ویژگی‌های جغرافیایی به اندازه‌ی پراکندگی مکانی و زمانی عناصر آب و هوایی تنوع نشان نمی‌دهد.
در حالی که زندگی آذربایجانی‌ها با برف و سرما آمیخته شده است، ساحل‌نشینان دریای عمان و خلیج فارس در طول عمرشان ممکن است یک بار هم برف ندیده باشند. آنچه در ادامه می‌آید نمونه‌ای گویا از این واقعیت است:
پر باران‌ترین منطقه‌ی کشور در جنوب غربی دریای خزر، سالانه حدود 2000 میلی‌متر باران دریافت می‌کند. در عین حال در چاله‌های مرکزی ایران، در منطقه دشت لوت، حداکثر بارندگی سالانه حدود 50 میلی‌متر است. تفاوت مکانی بین بالاترین و پایین‌ترین دمای روزانه کشور، اغلب روزها حدود 40 درجه است.
تعداد روزهای بارش در شمال ایران بیشتر از 100 روز ولی در مناطق جنوبی شرقی کشور حدود 11 روز است. در سواحل جنوبی کشور تقریباً هیچ موقعی از سال دما زیر صفر نمی‌رود، در صورتی که در آذربایجان یا خراسان تعداد روزهای یخبندان به 3 تا 5 ماه می‌رسد. در مجموع می‌توان گفت که در جنوب مدار 32 درجه‌ی شمالی به ویژه در مناطق پست، ریزش برف بسیار نادر است. از این‌گونه مباحث چنین برداشت می‌شود که تنوع، ویژگی ذاتی آب و هوای ایران است و هیچ کدام از عناصر آب و هوایی کشور تصویر همگنی را ارائه نمی‌دهد. این ناهمگنی و نایکنواختی عناصر آب و هوایی در پوشش گیاهی، نوع خاک و روش زندگی مردم تأثیر گذاشته است؛ به طوری که جنگل‌ها و مراتع سرسبز، بیابان‌های عریان و بی حاصل، کوه‌های پوشیده از برف در کنار چاله‌های خشک، دره‌های رسوبی پرجمعیت مجاور دشت‌های بی آب و غیرقابل استفاده و عاری از سکنه قرار گرفته‌اند. (علیجانی، 1379: 1-4) آب و هوای ایران در یک تقسیمبندی کلان، به سه دسته‌ی آب و هوای خزری، آب و هوای کوهستانی و آب و هوای بیابانی و نیمه بیابانی نیز تقسیم می‌شود.
پراکندگی این سه دسته از آب و هوای حاکم بر ایران در نقشه زیر آمده است:
 بررسی ویژگی‌ها و توان‌های جغرافیایی ایران در تدوین الگوی بومی پیشرفته
نقشه‌ی شماره‌ی 3: موقعیت آب و هوایی ایران (10)

د. برخی دیگر از ویژگی‌های طبیعی ایران

- دریای خزر (بزرگترین دریاچه‌ی جهان):

در شمال ایران واقع شده است و ارتباط دریایی ایران را با کشورهای اروپایی از طریق آبراهه‌های روسیه برقرار می‌کند؛

- مرتفع‌ترین نقطه‌ی ایران:

قله‌ی دماوند با 5610 متر ارتفاع؛

- طولانی‌ترین رود:

رود کارون با 890 کیلومتر امتداد (تنها رود قابل کشتیرانی کشور)؛

- بزرگترین دریاچه‌ی داخلی:

دریاچه‌ی ارومیه با 4868 کیلومتر مربع وسعت؛

- بزرگترین جزیره:

جزیره‌ی قشم با 1891 کیلومتر مربع وسعت؛
در سال 1385، مساحت عرصه‌های جنگلی کشور بیش از 14 میلیون هکتار و مساحت مراتع بیش از 86 میلیون هکتار برآورد شده است:
- ایران یکی از نفت‌خیزترین کشورهای جهان بوده و از نظر ذخایر منابع گازی نیز دومین کشور جهان به شمار می‌رود. در پایان سال 1385، ظرفیت تولید نفت خام ایران 1561 میلیون بشکه در سال بوده و 9 پالایشگاه در کشور فعالیت داشته‌اند؛
- در سال 1385، مقدار صادرات نفت خام حدود 888 میلیون بشکه بوده که در مقایسه با سال قبلی 6 /7 درصد کاهش داشته و صادرات فراورده‌های نفتی نیز 42 میلیون لیتر در روز بوده که نسبت به سال گذشته 10/5 درصد افزایش داشته است؛
- در سال 1385، تولید برخی فراورده‌های نفتی برحسب متر مکعب در روز در کل پالایشگاه‌های کشور عبارت است از: گاز مایع 8016، بنزین موتور 44664، نفت سفید 21048 و نفت گاز 80473. در همین سال، پالایشگاه آبادان با تولید فراورده‌های نفتی به میزان 57485 متر مکعب در روز، بیشترین سهم را در بین پالایشگاه‌های کشور به خود اختصاص داده است. پالایشگاه‌های اصفهان و بندرعباس به ترتیب در رتبه‌ی دوم و سوم قرار دارند؛
- میزان تولید گاز غنی کشور در سال 1385، معادل 464 میلیون متر مکعب در روز بوده است. همچنین تا پایان همین سال، از مجموع 1016 شهر کشور، 615 شهر (61 درصد) گاز رسانی شده و 82 شهر در حال گاز رسانی بوده است. (11)

مختصری از ویژگی‌های انسانی جغرافیای ایران

از میان مسائل مربوط به جمعیت، توزیع و تراکم آن نه تنها به خاطر اینکه در سایر ویژگی‌های جمعیت تأثیر می‌گذارد، بلکه از جهت وابستگی مهمی که به کل اختصاصات محل مورد مطالعه دارد، در درجه‌ی اول اهمیت قرار می‌گیرد. بنابراین مطالعه‌ی الگوهای توزیع و تراکم جمعیت، اساسی‌ترین نکته در درک جغرافیای هر سرزمین است. این مسئله روشن می‌سازد که انسان چگونه خود را در متن محیط طبیعی پخش نموده، وضعیت اقتصادش چگونه است، بنیان فرهنگی‌اش چه می‌باشد و تاریخ آن سرزمین در یک موقع خاص از زمان (زمان آمارگیری)، دارای چه کیفیتی است. (نظری، 1372: 32)
براساس آخرین سرشماری رسمی نفوس و مسکن کشور در آبان سال 1385، جمعیت کشور 70495782 نفر بوده است که پایتخت آن تهران، 7088287 نفر از این جمعیت را شامل می‌شد. تراکم جمعیتی کشور نیز در همین سال 43 نفر در هر کیلومتر مربع برآورد شده است. متوسط رشد سالانه جمعیت نیز 1 /6 درصد بوده است. توزیع سنی جمعیت در همین سال به شرح زیر بوده است:
کمتر از 15 سال (1/25 درصد)؛ 15 تا 65 سال (69 /7 درصد). و 65 سال و بیشتر (2/5 درصد). همچنین 9/50 درصد جمعیت کشور را مردان (35866362 نفر) و 1/49 درصد را زنان (34629420 نفر) تشکیل می‌دهند. در همین سال میزان شهرنشینی کشور 71 درصد و میزان باسوادی 84 درصد بوده است.
براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1385، حدود 8 درصد شهرهای کشور بالای صد هزار نفر جمعیت داشته‌اند و پرجمعیت‌ترین شهرهای ایران به ترتیب تهران (7088287 نفر)، مشهد (2427316 نفر)، شیراز (1227331 نفر)، اصفهان (1602110 نفر) و تبریز (1398060 نفر) می‌باشد.
در سال 1385، تعداد 17501771 خانوار در کل کشور وجود داشته که از این تعداد 12405584 خانوار در نقاط شهری، 5074866 خانوار در نقاط روستایی و 21321 خانوار نیز غیر ساکن بوده‌اند. (مرکز آمار ایران، سرشماری 1385 کشور)
 بررسی ویژگی‌ها و توان‌های جغرافیایی ایران در تدوین الگوی بومی پیشرفته
نقشه‌ی شماره‌ی 4: نقشه‌ی پراکندگی متوسط رشد سالانه‌ی جمعیت ایران طی سال‌های 85-1375 (12)

تنوع و تفاوت‌های مکانی در پهنه‌ی سرزمینی ایران

تنوع عظیم جغرافیایی ایران ناشی از وجود سیستم‌های کوهستانی البرز، زاگرس و کوه‌های پراکنده مرکزی و شرقی و قرار گرفتن در کمربند نیمه حاره و بیابانی است و موقع جغرافیایی آن در میان تمدن‌های شرق و غرب بیانگر این واقعیت است که در مناطق مختلف آن، مکان‌های استقرار در ابعاد مختلف و در ارتباط با شرایط محیطی شکل گرفته و توسعه یافته‌اند. شمال ایران دارای آب و هوای ملایم و معتدل است و گاهی تحت تأثیر وزش بادهای سیبری شرقی و هوای قطب شمال قرار می‌گیرد. در کناره‌های جنوبی دریای خزر، دشت گیلان و جنوب شرقی آن، دشت گرگان و مابقی به صورت است سرزمینی کم وسعت به شکل نوار باریکی در امتداد ساحل کشیده شده‌اند.
جنوب ایران نیز جزء مناطق نزدیک استوایی محسوب می‌شود. در این قسمت از ایران تبخیر سطحی آب‌های باران در قسمت عمده‌ی ایام سال، وضعی را به وجود آورده که جمع‌آوری نمک در سطح آن آسان و مقدار آن را فراوان می‌کند. به همین سبب بیابان‌ها و شوره‌زارهای کویری و نیمه کویری بی درخت و بی علف به وجود آورده است. در جنوب نیز جلگه‌های ساحلی خلیج فارس و دریای عمان از عرض چندانی برخوردار نبوده و تنها می‌توان از جلگه‌ی وسیع خوزستان نام برد که زندگی در آن موقوف به تکنیک قوی‌تری است و تأسیسات انسانی و مراکز تمدن در این خطه تأمین کمتری در گذشته داشته است. بنابراین تجمع انسان‌ها در دره‌ها و کوهپایه‌ها امری طبیعی است. پراکندگی شهرها و روستاها در دشت‌های پای‌کوهی و دره‌ها و همچنین امکان رشد بهتر آنها در مناطق هموار در مقابل محدودیت رشد آنها در مناطق کوهستانی، از مشخصات عمده‌ی مراکز سکونتی این سرزمین است. کمبود آب ناشی از عدم بارندگی و وجود کویرها و شوره‌زارها که مانع از رشد گیاهان گردیده، موجب شده است که مراکز ایران را به صورت بیابان‌های بی حاصل درآورد، به طوری که گذر از آن را مشکل ساخته است. جز در حواشی بیابان‌ها و در پای کوه‌ها و دره‌ها، شرایط مساعد برای زیست پدیدار نمی‌شود و در این نواحی به شرط دستیابی به آب، سازگاری با وضع درجه‌ی حرارت و رطوبت جوی به طور نسبی آسان است.
 بررسی ویژگی‌ها و توان‌های جغرافیایی ایران در تدوین الگوی بومی پیشرفته
نقشه شماره 5: طبقه بندی فضاهای کشور براساس میزان دسترسی به امکانات زیربنایی (13)
عوامل مختلفی مانند موقع جغرافیایی، شکل ناهمواری، شبکه‌ی آب‌ها، ارتفاع از سطح دریا، آب و هوا، خاک و پوشش گیاهی هر یک به نحوی از انحاء در پیدایش، شکل‌گیری، وسعت، مجزا و چه به صورت مشترک در ارتباط با عملکرد نسبی آنها با شرایط حاکم بر محیط جغرافیایی، سیمای کنونی شهرهای ایران را به وجود آورده‌اند.
عرض جغرافیایی که بیانگر موقع خصوصی یک شهر می‌باشد در چگونگی توزیع شهرهای ایران نقش داشته است و پراکندگی ناهماهنگ شهرها و جمعیت آنها در ارتباط با این عامل جغرافیایی نیز می‌باشد. به موازات افزایش عرض جغرافیایی و دور شدن از نواحی گرم و خشک ایران و نزدیک تمدن به نواحی معتدل و عرض‌های میانه، با کاهش درجه‌ی حرارت و افزایش میزان ریزش‌های جوی، بر تعداد مراکز شهری عمده و ساکنان آنها افزوده می‌شود. (رضوی 1370: 143-145)
 بررسی ویژگی‌ها و توان‌های جغرافیایی ایران در تدوین الگوی بومی پیشرفته
نقشه‌ی شماره 6: توزیع فضایی نقاط شهری (14)
با نگاهی کوتاه به مطالبی که در سطور بالا بیان گردید، می‌توان به تنوع و تفاوت‌های فاحش مکانی در جغرافیای سرزمینی ایران پی برد؛ سرزمینی که به واسطه‌ی موقعیت ویژه‌ی جغرافیایی، عرصه‌های زیستی و معیشتی گوناگونی را ایجاد و پدید آورده است. البته نگارنده نقش عوامل طبیعی را صرفاً در ایجاد و گسترش کانون‌های جمعیتی دخیل ندانسته و به ویژه در سده‌ی اخیر به نوع سیاستگذاری‌ها و توجهات برنامه‌ریزان در برنامه‌ها طرح‌های عمرانی در نقاطی خاص از سرزمین و بی توجهی به برخی دیگر از مناطق سرزمینی نیز اذعان دارد. بدیهی است که هرگونه طرح و برنامه‌ای که موجب ارائه‌ی خدمتی در یک نقطه از سرزمین گردد موجب جذب جمعیت بیشتری در آن نقطه خواهد گردید. با این وصف علاوه بر شرایط محیطی و مواهب مکانی، عوامل دیگری نظیر نوع مدیریت سرزمین، توزیع عادلانه یا ناعادلانه امکانات و خدمات، همگی در جذب، توزیع و پراکنش سکونتگاه‌های زیستی در پهنه‌ی سرزمینی ایران نقش دارند.
از مهم‌ترین مطالعاتی که در راستای بهره‌گیری مناسب از فضای سرزمینی در سالیان اخیر صورت گرفته است، طرح «آمایش سرزمین» است که توسط سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی سابق تهیه گردیده است. در این طرح سعی شده است تا با بهره‌گیری از اطلاعات موجود، تفاوت‌های مکانی در پهنه‌ی سرزمینی ایران به صورت شماتیک تبیین گردد. اشکالی که در دل فضای سرزمینی نقشه‌ی ایران طراحی شده است، مبین این موضوع است. این طرح با اطلاعات سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال 1375 تنظیم شده است. همان طور که مشاهده شد توزیع فضایی سکونتگاه‌های شهری کشور به شدت تحت تأثیر شرایط جغرافیایی حاکم بر کشور و توزیع خدمات و امکانات بیشتر در نیمه‌ی غربی ایران است.
«تباین جعرافیایی در ایران به عدم تعادل ناحیه‌ای منجر شده است که نتیجه‌ی آن تفاوت در ساختار و پراکندگی جمعیت در سطح ملی است و بدین‌ترتیب شکل‌گیری فضای ملی را دچار اختلاف کرده است. به علاوه، بنیادهای جغرافیایی در جذب جمعیت نیز شرایط اکولوژیکی خاص خودرا طلب می‌کند که عدم تعادل در آن موجبات برهم خوردن شرایط زیست محیطی خواهد شد». (نظریان، 1388: 238)

لزوم دستیابی به عدالت فضایی در فضای سرزمینی

مفهوم عدالت اجتماعی اصولاً آنقدر همه شمول نیست که بتوان در قالب آن درباره‌ی یک اجتماع، خوب قضاوت کرد. عدالت را اساساً می‌توان به عنوان اصل یا مجموعه‌ای از اصول در نظر گرفت که برای حل وفصل دعاوی متضاد به وجود آمده است. متأسفانه اصولی از عدالت اجتماعی که مورد قبول عام باشد، وجود ندارد. با وجود این، مفهوم عدالت اجتماعی همواره در فلسفه‌ی اجتماعی از اخلاقی ارسطو به این طرف مطرح بوده است. ماهیت عدالت را می‌توان به کمک سه معیار بیان کرد: معیار «نیاز» به عنوان مهم‌ترین آنها، «منفعت عمومی» به عنوان دومین معیار و «استحقاق» به عنوان معیار سوم. همه این موارد می‌بایست در تدوین اصول توزیع عادلانه‌ی منطقه‌ای در یک فضای سرزمینی لحاظ گردند. (هاروی، 1379: 97- 101) ‌هاروی به کارگیری عدالت اجتماعی را در تحلیل‌های جغرافیایی، انقلاب در تفکرات جغرافیایی می‌داند. (شکوئی، 1377: 141)
در همین ارتباط مرحوم دکتر حسین شکوئی در آخرین اثر ماندگار خود، عدالت محیطی را در فضای سرزمینی این طور بیان می‌دارد:
1. عدالت محیطی، عدالت را برای همه‌ی مردم تقاضا می‌کند و هرگونه تبعیض را به هر شکلی که اعمال شود محکوم می‌دارد؛
2. عدالت محیطی، حق مشارکت مردم را در همه‌ی سطوح تصمیم‌گیری، برنامه‌ریزی، ارزیابی نیازها و عملی ساختن طرح‌ها یک حق طبیعی می‌داند؛
3. عدالت محیطی، تعادل در کاربری زمین و بهره‌برداری از منابع را در راستای پایداری کره‌ی زمین، برای زندگی مطلوب انسان‌ها و سایر موجودات توصیه می‌کند؛
4. عدالت اجتماعی، جبران کامل خسارات وارده به قربانیان بی عدالتی محیطی و اجتماعی را حق مسلم قربانیان می‌شناسد؛
5. عدالت محیطی، به تعادل‌های بوم‌شناسانه در شهر و روستا، به ویژه در محیط طبیعی در جلوگیری از آلودگی زمین، هوا و آب‌ها تأکید می‌کند؛
6. عدالت محیطی، با مصرف بی رویه و بهره‌برداری بیش از حد از منابع مخالف است؛
7. عدالت محیطی، به آموزش نسل فعلی و نسل آینده در جهت داشتن دنیایی بهتر تأکید می‌کند. (شکوئی، 1384: 32 و 33)
بررسی موارد فوق بیان کننده‌ی بسیاری از ضرورت‌هایی است که در پهنه‌ی سرزمینی در خصوص ایجاد عدالت فضایی و محیطی می‌بایست بدانها توجه کرد. ما نمی‌توانیم به واسطه‌ی پراکندگی برخی از مواهب طبیعی در نقاطی از کشور، از سایر پهنه‌های سرزمینی که از این مواهب بی بهره‌اند، غافل باشیم. در واقع یک جغرافیای ارزش‌گرا و دارای اصالت، می‌بایست دارای وجهه‌ی عدالت‌طلبی در فضای سرزمینی باشد تا بتواند به واسطه‌ی این اندیشه، به توزیع عادلانه‌ی امکانات و خدمات در سراسر سرزمین نائل گردد؛ آرمانی که تضمین کننده‌ی امنیت، ثبات و وحدت ملی در پهنه‌ی سرزمینی می‌گردد. در راستای رفع تباینات و تناقضات فضایی سرزمین، ما می‌بایست به جغرافیای متعهد و کاربردی که دارای وجهه‌ی عدالت‌طلبی باشد، توجه خاص داشته باشیم.
آن طور که مطالعات آمایش سرزمین بیان می‌دارد، ما دارای نوعی از دوگانگی سرزمینی در توزیع جمعیت و خدمات و سایر امکانات زیربنایی و از این جمله موارد در فضای شرقی و غربی از پهنه‌ی سرزمینی خود هستیم. نقشه‌های زیر به روشنی این مسئله را روشن می‌نماید. از این رو نگارنده چاره‌ی رفع این دوگانگی را ایجاد یک تفکر جغرافیایی کاربردی متکی بر اصل عدالت، تعهد و ارزش‌گرا در آمایش سرزمین می‌داند.
 بررسی ویژگی‌ها و توان‌های جغرافیایی ایران در تدوین الگوی بومی پیشرفته
تصویر شماره 7: مطالعات آمایش سرزمین، دفتر آمایش و توسعه‌ی پایدار، سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی سابق. 1383.

ویژگی جغرافیایی کشورهای پیشرفته

مناطق توسعه یافته‌ی جهان محدوده‌های کوچک و بزرگی هستند که بر روی هم تقریباً یک پنجم از وسعت خشکی‌های زمین را تشکیل می‌دهند؛ با آنکه این سرزمین‌ها بیش از دو سوم از درامد ناخالص جهان را در اختیار دارند و جمعیت آنها از یک پنجم ساکنان کره‌ی زمین کمتر است. مهم‌ترین مناطق توسعه یافته‌ی جغرافیایی به ترتیب اهمیت در نظام صنعتی و اقتصادی جهان عبارت‌اند از: آمریکای شمالی، اروپای غربی، ژاپن و استرالیا که در توسعه‌یافتگی آنها علاوه بر عوامل طبیعی، عوامل دیگری چون سرمایه، تکنیک، جمعیت و مدیریت نقش اساسی دارند.
عوامل مهم و مؤثر بر توسعه‌ی این کشورها به دو گروه عمده‌ی طبیعی و انسانی تقسیم می‌شوند. در بین عوامل طبیعی مؤثر بر توسعه، موقعیت دریایی و ذخایر زیرزمینی، دارای اهمیت بیشتری هستند و در بین عوامل انسانی، ساختار جمعیت از نظر تناسب گروه‌های انسانی بیشترین اهمیت را دارد. بیشتر مناطق توسعه‌یافته و پیشرفته‌ی جهان از نظر نظام اجتماعی دارای نوعی وحدت می‌باشند. پیشرفت‌های علمی و تکنولوژیک و درصد بالای آموزش دیدگان مراکز آکادمیک، از شاخص‌های چشمگیر مناطق توسعه‌یافته می‌باشند. نسبت افراد باسواد در این کشورها تقریباً 100 درصد است. (نظری، 1379: 97 و 98)

مروری بر سابقه‌ی برنامه‌ریزی‌های سرزمینی در ایران

محیط طبیعی به واسطه‌ی حضور انسان به فضای جغرافیایی تبدیل می‌گردد و در واقع این انسان است که به واسطه‌ی حضورش موجب تغییرات در فضای سرزمینی می‌شود. انسان به منظور بهره‌برداری بیشتر از محیط طبیعی همواره نیازمند برنامه‌ریزی در سرزمین بوده است. این گونه برنامه‌ریزی‌ها عموماً برنامه‌ریزی فضایی (15) نامیده می‌شوند. برنامه‌ریزی فضایی عبارت از ساماندهی و مکان‌یابی عملکردها و توزیع فیزیکی محل‌های ایجاد تأسیسات و تسهیلات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و مانند آن در پهنه‌ی یک سرزمین اعم از پهنه‌ی یک کشور یا منطقه یا شهر است. بنابراین مفاهیم برنامه‌ریزی شهری، برنامه‌ریزی منطقه‌ای و آمایش سرزمین در مفهوم کلی برنامه‌ریزی فضایی و فیزیکی می‌گنجد و در چارچوب آن معنا می‌دهد؛ چون هر فعالیت اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، در نهایت به صورت ساختمان‌ها، بناها و تأسیسات و شبکه‌های ارتباطی تبلور می‌یابند. بنابراین باید گفت برنامه‌ریزی فضایی، ساماندهی و مکان‌یابی و شیوه‌ی توزیع عناصر کالبدی فعالیت‌ها و عملکردهای انسانی در پهنه‌ی سرزمین است. (شیرانی، 1386: 29)
گرچه فکر برنامه‌ریزی در ایران در حکومت پهلوی اول و در سال 1316 مطرح گردید، اما در سال 1327 کشور ایران رسماً دارای برنامه شد. از این سال تا 1356، کلاً پنج برنامه و به صورت دو برنامه‌ی هفت ساله و سه برنامه‌ی پنج ساله اجرا گردید. برنامه‌ی عمرانی اول در دوره‌ی 34 -1327، برنامه‌ی دوم در دوره‌ی 41-1334، برنامه‌ی عمرانی سوم در دوره‌ی 46-1341، برنامه‌ی چهارم در دوره‌ی 51-1346 و برنامه‌ی عمرانی پنجم نیز در دوره‌ی 56-1351 در ایران اجرا گردید.
بعد از انقلاب اسلامی، در سال 1360 نظام برنامه‌ریزی کشور به تصویب شورای اقتصاد رسید. با تلاش این شورا برنامه‌ی پنج ساله‌ی کلان توسعه‌ی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی اول جمهوری اسلامی ایران (66-1362) در شهریور 1361 تهیه شد که سرانجام به دلیل ضعف اطلاعات و شرایط جنگ تحمیلی، در مجلس به تصویب نرسید. (زیاری، 1378: 293)
با پایان یافتن جنگ تحمیلی و شروع دهه‌ی دوم انقلاب، زمینه‌های تحول در اقتصاد کشور از یک سو و ضرورت بازسازی اقتصاد درهم شکسته‌ی کشور و ایجاد زمینه‌های لازم برای بهبود وضعیت زندگی مردم از سوی دیگر، نمایان‌تر گشت. در این شرایط، کشورمان در قالب برخورد مرحله‌ای با نیازهای جامعه و ضرورت توسعه‌ی کشور، ابزار برنامه‌ریزی میان مدت را در قالب برنامه‌های پنج ساله‌ی توسعه، از سال 1368 انتخاب و آغاز کرد. برنامه‌ی پنج ساله‌ی اول توسعه‌ی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در دوره‌ی 72-1368، با انتخاب «راهبرد آزادسازی اقتصادی» و با هدف سرمایه‌گذاری دولت برای بازسازی خسارات جنگ و بهره‌برداری حداکثر از ظرفیت‌های موجود، شروع شد. در این راستا، رشد اقتصادی از اساسی‌ترین نیازهای توسعه‌ی ملی به حساب آمد و سیاست‌های اقتصادی مؤثر بر افزایش تولید، در اولویت قرار گرفت.
برنامه‌ی دوم نیز پس از دو سال وقفه، در سال 1374 به تصویب رسید. برنامه‌ی دوم توسعه‌ی کشور (78-1374)، مطابق اهداف و سیاست‌های اعلام شده در اسناد آن، مبتنی بر «آزادسازی اقتصادی و خصوصی سازی» تهیه گردید. در این برنامه نیز رشد و توسعه‌ی اقتصادی از اصلی‌ترین اهداف کشور تلقی شد. به دلیل بهره‌برداری از ظرفیت‌های بلااستفاده‌ی موجود در سال‌های برنامه‌ی اول، نیل به رشد اقتصادی مطلوب در این برنامه، مستلزم سرمایه‌گذاری در زمینه‌های جدید اقتصادی گردید. مشکلات ساختاری گریبان‌گیر دو برنامه‌ی اول و دوم توسعه، نگاه اجتماعی به مسائل اقتصادی در داخلی، سیاست تنش زدایی در روابط بین الملل و بهبود روابط در اُپک و ارائه‌ی طرح سامان‌دهی اقتصاد کشور در سال 1377، منجر به شکل‌گیری سرمشق «اصلاح ساختار اقتصادی با رویکرد داخلی» در برنامه‌ی سوم توسعه (83-1379) گردید. مهمترین ویژگی برنامه‌ی سوم، شناخت چالش‌های اساسی فرایند توسعه‌ی اقتصادی کشور و سعی در فراهم ساخت الزامات تحقق یک توسعه‌ی پایدار بود. بر این اساس، برنامه‌ی سوم با راهبرد اصلاحات اقتصادی مبتنی بر رویکرد «توسعه‌ی اقتصاد رقابتی» از طریق حرکت به سمت آزادسازی نظام اقتصادی، همراه با شکل‌گیری نظام جامع تأمین اجتماعی، اصلاحات قانونی و نهادی، لغو انحصارات برای فراهم شدن زمینه‌های مشارکت بخش خصوصی و کاهش تصدی‌گری دولت، در سه مرحله طراحی شد.
اما برنامه‌ی چهارم (89-1384) در قالب ترسیم چشم‌انداز آینده در افق بلندمدت و با سرمشق «رشد پایدار اقتصادی مبتنی بر محور دانایی و رویکرد جهانی»، به منظور اصلاح ساختارها و فرایندهای جامعه، تهیه و تدوین شده است. در واقع، این برنامه برخلاف برنامه‌ی سوم که اصلاح ساختار کشور را با رویکرد داخلی مدنظر قرار داده بود، با رویکرد جهانی برای اصلاح ساختار کشور، تدوین شده است. به علاوه، ترسیم چشم‌انداز بلندمدت، از دیگر خصوصیات مهم این برنامه است. برنامه‌ی پنجم توسعه‌ی کشور نیز در مجلس شورای اسلامی در حال بررسی می‌باشد. (16)
این‌گونه از برنامه‌ها (برنامه‌های توسعه) نقش برنامه‌های کلان ملی را بر دوش دارند؛ چرا که در سطوح پایین‌تر، ما نیازمند انجام برنامه‌های موضعی در سطح ملّى، منطقه‌ای و محلی هستند. از مهمترین برنامه‌های ملی، برنامه‌ی آمایش سرزمین در کشور است که یکی از مبانی ایجاد زمینه‌های پیشرفت در یک سرزمین محسوب می‌گردد.
نکته آخر در این مبحث، توجه به مقوله‌ی توسعه‌ی پایدار در برنامه‌های توسعه‌ی کشور است. از مهم‌ترین ویژگی‌های برنامه‌های توسعه‌ی کشور از دوره‌ی دوم به بعد، توجه به مقوله‌ی توسعه‌ی پایدار است. توسعه‌ی پایدار، مفهومی است که در سالهای اخیر به عنوان یک مسئله‌ی جهانی به آن نگریسته شده است. این مفهوم از دیدگاه‌های مختلف مورد بررسی قرار گرفته و نهادهای بسیاری برای تحقق آن کوشیده‌اند و از آن به عنوان راهبرد مناسب جهت کمک به مقابله با چالش‌هایی نظیر افزایش جمعیت، تخریب زیست محیطی و محدودیت منابع، نابرابری اجتماعی- اقتصادی، بیکاری، فقر و ناهنجاری‌های اجتماعی استفاده می‌کنند. (نوابخش و ارجمند سیاه‌پوش 1388: 23) توسعه‌ی پایدار، توسعه‌ای است که نیازهای نسل حاضر را برآورده می‌سازد، بدون اینکه به توانایی نسل‌های آینده در برآورده کردن نیازهایشان لطمه‌ای وارد سازد. به طور کلی توسعه‌ی پایدار سه جنبه دارد: محیط، جامعه و اقتصاد. بهبود هر یک از این سه مؤلفه، جدای از یکدیگر نیست بلکه آنها درهم تنیده‌اند. (مک اون، 1383: 19)

تجربه‌ی آمایش سرزمین در ایران

ادبیات آمایش سرزمین حاوی مفاهیم و تعاریف متعددی است که توسط افراد و گروه‌های مختلف از آمایش سرزمین و به طور کلی نحوه‌ی استفاده از زمین به عمل آمده است. وجود چنین تنوعی در تعاریف، نشانگر وجود اختلاف در طرز برخوردها، سلیقه‌ها، نیازها، نگرش‌ها، دیدگاه‌ها و در نتیجه ارزش‌گذاری متخصصان و افراد درگیر در کار آمایش سرزمین می‌باشد.
طبق تعریفی که مهندسان مشاور «ستیران» از اصطلاح «آمایش سرزمین» به عمل آورده‌اند، آمایش سرزمین عبارت است از: برنامه‌ریزی و سازمان دادن نحوه‌ی اشغال فضا و تعیین محل سکونت انسان‌ها و محل فعالیت‌ها و تجهیزات و همچنین کنش‌های بین عوامل گوناگون نظام اجتماعی-اقتصادی. آمایش سرزمین به خودی خود نمی‌تواند هدف باشد، بلکه بیان جغرافیایی و ترجمان نیات و هدف‌هایی به شمار می‌رود که سیاست دولت‌ها تعیین کرده است. آمایش سرزمین در مفهوم مترادف آن یعنی طرح‌ریزی کالبدی، عبارت است از: کلیه‌ی فعالیت‌های منسجم و منطقی که انسان به منظور سازماندهی و بهسازی محیط کالبدی خود انجام می‌دهد.
مراد از آمایش تعیین بالقوه و شایستگی اراضی و به طریق اولی تعیین مطلوب‌ترین نوع بهره‌وری از آنهاست. به عبارت دیگر، آمایش فرایندی است که زیبندگی هر نوع استفاده را برای بخشی از سرزمین با توجه به قابلیت‌های آن نشان می‌دهد. (سرور، 1387: 23 و 24)
دانش آمایش سرزمین امروزی، مجموعه‌ای از دانش‌های جدید است که به طرز هماهنگ و تلفیق یافته عمل می‌کند و کارشناسان رشته‌های مختلف علوم اجتماعی و مهندسی و جغرافیا
با مشارکت گروهی و گفت و شنود منطقی می‌توانند در محدوده‌ی مسائل آمایش سرزمین، مطالعه و برنامه‌ریزی کنند (مخدوم، 1378: 199)
مقدمات مطالعات آمایش سرزمین در ایران، قبل از انقلاب اسلامی (1354) و برای اولین بار توسط مهندسان مشاور ستیران فراهم گردید و در سال 1356 خاتمه یافت. این برنامه در آن زمان، بهره‌وری سرزمین یا تنسیق سرزمین نام‌گذاری شده بود. پس از انقلاب اسلامی و در سال 1362 توسط دفتر برنامه‌ریزی منطقه‌ای سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی، طرح پایه‌ی آمایش سرزمین اسلامی را در 6 جلد منتشر نمود. در سال 1371، طرح اسکان 90 یا طرح مکان‌یابی اسکان جمعیت تا سال 1390 و به عنوان یک طرح منطقه‌ای توسط وزارت مسکن و شهرسازی آغاز شد. در سال 1375، مطالعات طرح جامع کالبدی کشور یا طرح‌ریزی کالبدی ملّی انجام و به تصویب رسید. در همین سال، کار تهیه‌ی برنامه‌ی ایران 1400 در سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی آغاز گردید. در سال 1383 نیز مجدداً آخرین طرح آمایش جدید سرزمین اسلامی توسط سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی، تحویل هیئت دولت شد.
در ادامه جهت ارائه‌ی یک تعریف با جایگاه قانونی و به استناد پیش‌نویس لایحه‌ی قانونی آخرین طرح آمایش سرزمین، به تعریف آن می‌پردازیم:
«آمایش سرزمین عبارت است از تنظیم رابطه‌ی بین انسان، محیط و فعالیت‌های انسان در سرزمین از طریق توزیع آگاهانه‌ی فعالیت و جمعیت به منظور بهره‌برداری منطقی از تمام امکانات سرزمین در جهت ایجاد تعادل‌های منطقه‌ای و بهبود وضعیت مادی و معنوی جامعه و حفاظت محیط زیست براساس ارزش‌های اعتقادی نظام جمهوری اسلامی ایران».
به موجب ماده قانون مذکور وظایف این طرح در چهار محور اساسی عبارت است از:
الف. تدوین اهداف و راهبردهای توسعه فضایی؛
ب. تعیین نقش نواحی مختلف سرزمین از نظر تقسیم کار ملّی و استقرار فعالیت‌های کشاورزی، صنعتی و خدماتی؛
ج. طرح توزیع جمعیت و سازماندهی نظام سلسله مراتبی مراکز شهری و نواحی روستایی با توجه به توزیع فعالیت‌ها و امکانات در پهنه‌ی سرزمین؛
د. تعیین زیربناهای مناسب با توسعه‌ی مراکز زیست و فعالیت. (سرور، 1387: 26 و 27)
نکته و ویژگی اساسی در همه‌ی این طرح‌های آمایشی، عدم توفیق به عملیاتی شدن در فضای سرزمینی ایران است؛ برخی از این مطالعات حتی پس از تصویب نیز اجرایی نگردید و عملاً مسکوت ماندن و جزو ویژگی‌های تکراری مربوط به مطالعات آمایشی در سرزمین ایران گردید که خود نیز به آسیب‌شناسی جدی در این خصوص نیاز دارد. در طرح‌های سرزمین ایران، آرمان غایی و بلندمدت، فراهم آوردن ابزار مدیریت خردمندانه‌ی سرزمین است. چنین می‌نماید که کشور ما هنوز باور یا دست کم حساسیتی نسبت به مدیریت‌هایی از این دست ندارد. توضیح آنکه در کشور ما همانند بسیاری از کشورهای دیگر مدیریت سرزمین «بخشی» است. طبعاً در فعالیت‌های بخشی، به موضوع مدیریت سرزمین به طور جامع یعنی یکجا نگریسته نمی‌شود. (توفیق، 1384: 472 و 473)

نتیجه‌گیری

بر هیچ انسان متفکری پوشیده نیست که جغرافیا و حد و مرز آن محدود به مطالعه‌ی سرزمین، نگارش و یا توصیف آن نبوده بلکه روابط متقابل انسان و محیط طبیعی او را بررسی می‌کند. جغرافیا با یاری جستن از کلیه‌ی علوم مرتبط، اوضاع یک مکان و یا یک فضای خاص را توضیح داده و در این راه سعی می‌کند تا فرایندهایی را که منجر به پیدایش وضعیت کنونی گشته‌اند، کشف کرده و آینده‌ی آن مکان یا فضا را پیش‌بینی کند و بدین‌طریق انسان را در بهره‌برداری عاقلانه از محیط زیست طبیعی خویش یاری نماید.
ماهیت جغرافیا را در دو محور و روابط بین آن دو می‌بایست جست‌وجو کرد و این دو محور عبارت‌اند از: انسان و محیط. از ترکیب عناصر انسانی و محیطی، سطح کره‌ی مسکون به دست انسان (یا همان فضای جغرافیایی) شکل و آمایش یافته و آباد می‌گردد. در اینجا این سؤال مطرح می‌گردد که انسان در محیط خود خواهان چه نوع فضایی است؟ فضایی آشفته، آلوده، نامتعادل و علیه نظام خلقت؟ فضایی رنج‌آور، فضایی دو قطبی که یک قطب آن غنا و ثروت باشد و قطب دیگر فقر و بیچارگی؟ یا اینکه فضایی متعادل در نظام خلقت، فضایی مطبوع، فضایی قابل زیست برای انسان‌ها که خلیفةالله، و امانت‌دار امانت‌های الهی و مأمور به بهره‌برداری و استفاده‌ی درست از مواهب الهی در سیاره‌ی زمین و عدم تعارض با نظام خلقت هستند.
جغرافیا، بینشی عمیق و نگرشی وسیع در تجزیه و تحلیل و شناخت ارزش و اهمیت موقعیت‌ها، فضاها، مکان‌ها، قابلیت‌ها و پتانسیل‌ها به دست می‌دهد. ماهیت جغرافیا به گونه‌ای است که قادر است برای معضلات و مشکلات بخش عمده‌ای از مسائل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و کالبدی کشور، راه‌حل‌های مناسب ارائه دهد و سیمای آتی پیشرفت و توسعه‌یافتگی و خطوط کلی توسعه را ترسیم نموده و در سیاستگذاری‌ها و تصمیم‌گیری‌های مختلف محلی، منطقه ای، ملی و بین‌المللی یاری داده و مسیر کلی حرکت برنامه‌ریزان و مجریان را مشخص سازد. در کشور ما دانش جغرافیا چه در مدارس و چه در دانشگاه‌ها فاقد انسجام و جهت‌گیری مشخص بوده و لازم است برنامه‌ی آموزشی آن دگرگون شود و با مطالعات و بررسی‌های اصولی، بازده متناسب با نیازهای بنیادی و کاربردی کشورمان تولید و عرضه شود تا بتوان با تکیه بر تربیت کارشناسان و متخصصان آشنا با خصوصیات و توان‌های محیطی و جغرافیای ایران، راه آبادانی و ترقی آن در پرتو اصالت تفکر ایرانی- اسلامی محقق گردد.
دانش جغرافیا با او صافی که گذشت نقش کلیدی و بنیادی در تحقق اهداف جمهوری اسلامی ایران برعهده دارد و کشور ما به عنوان یک قدرت سیاسی جدید در عرصه‌ی جهانی باید خود را به این تخصص مهم مسلح سازد؛ چرا که زمینه و لازمه‌ی هرگونه پیشرفت و توسعه در کشورمان منوط به شناخت و آگاهی کامل از ویژگی‌ها و توان‌های جغرافیایی سرزمینی‌مان است. در واقع تنها در این شرایط است که با علم جامع و کامل به محیط خود می‌توانیم با تکیه بر یک نهضت و جهاد علمی از متخصصان و کارشناسان میهن عزیزمان هر چه بیشتر بهره‌برداری نموده و مسیر ترقی را بیش از پیش بپیماییم.
مرحله‌ی شناخت جغرافیایی از سرزمین همانطور که در طرح مسئله‌ی تحقیق آمده است، متکی بر شناخت از محیط طبیعی، محیط اجتماعی و محیط اقتصادی است. همان‌طور که می‌دانیم انجام چنین بررسی‌هایی صرفاً به واسطه‌ی علم جغرافیا انجام نخواهد گرفت و جغرافیا در این مسیر می‌بایست از دانش و تجربه‌ی رشته‌های دیگر در این زمینه بهره گیرد. علاوه بر این موارد ما نیازمند یک نهضت علمی جهت بازخوانی و دقت در تعالیم دینی و ارزش‌های فرهنگی خود در اعصار و قرن‌های گذشته تاکنون هستیم.
نکته‌ی حائز اهمیت دیگر ایجاد زمینه‌های لازم جهت شناخت دانش و تجربه‌های سایر کشورها در زمینه‌ی بهره‌گیری مناسب جغرافیایی از سرزمین‌شان هستیم. شایان ذکر است که ما در این مسیر می‌بایست خود را به دانش‌های نوین، تکنیک‌های جدید و روش‌های مناسب در تحلیل جغرافیایی از سرزمین مجهز کنیم. علاوه بر تمامی موارد ما نیازمند تولید علم مبتنی بر خاصه‌ها و توقعات ملی و برخواسته از ارزش‌های صحیح در مقیاس ملی و محلی کشورمان هستیم. تمامی این موارد می‌بایست منجر به ایجاد یک جغرافیای کاربردی جدید، متعهد و ارزش‌گرا (جهت تعالی انسان‌ها) در شناخت فضای سرزمین‌مان گردد. پس از دستیابی به این شناخت ما می‌توانیم به امر برنامه‌ریزی فضایی و آمایش سرزمینی از کشور بپردازیم. این موارد در ابتدای این مقاله و در روندنمای (فلوچارت) قسمت چارچوب نظری، به صورت یک الگوی مفهومی آمده است.
«در همین راستا فرایند مشروع برنامه‌ریزی سرزمینی شامل آگاهی دادن به اجتماعات، بسیج تمامی منابع، نهادینه کردن حرکت برنامه‌ریزی، تصمیم‌گیری قانون‌مدار و حصول به توافق همگانی می‌بایست شکل گیرد. چنین فرایندی تنها بر بستر واگذاری اختیارات همراه با پاسخگویی و وجود نهاد منطقه‌ای متولی تمام ابعاد توسعه امکان‌پذیر است. آرمان توسعه‌ی منطقه‌ای پیشبرد توسعه از «برای مردم» «به سوی» «با مردم» و در نهایت «توسط مردم» است». (صرافی، 1379: 177)
از نکات مهم دیگر در این قسمت، وظیفه‌ی جغرافیا در زمینه‌ی برنامه‌ریزی است. رسالت نوین جغرافیا در جهان امروز و به ویژه کشورهای جهان سوم، کشف و ریشه‌یابی تفاوت‌ها و تضادهای مکانی - ناحیه‌ای در جوامع بشری می‌باشد. اصولاً وظیفه‌ی جغرافیدان جهان سوم، شناخت و حل مسائل جغرافیایی است که مردم و محیط زندگی آنها در داخل یک مکان یا ناحیه با آنها مواجه هستند. لذا لازم است که جغرافیدانان با استفاده از علم خود، ابتدا مسائل جغرافیایی را شناسایی کنند تا بتوانند به حل کامل آنها توفیق یابند. (آسایش و مشیری، 1381: 3)
با توجه به مطالبی که گفته شد و بررسی‌هایی که به عمل آمده است، تجربه‌ی بیش از شصت ساله‌ی برنامه‌ریزی در جغرافیای ایران، تجربه‌ی موفقی نبوده است؛ چرا که علت عدم توفیق این‌گونه از برنامه‌ها را باید در وارداتی بودن دانش آن بدون توجه به مقوله‌ی «بومی‌سازی دانش» در برنامه‌ریزی برای فضای سرزمینی دانست. از طرف دیگر، نگاه کاملاً واحد (در قالب یک شرح خدمات یکسان) به سرزمینی که سرشار از تفاوت‌ها و تنوعات محیطی است، مطالعه‌ای نسبتاً بی ثمر در برنامه‌ریزی‌های سرزمینی است. برنامه‌ریزان ما تاکنون نتوانسته‌اند به شناختی کامل از فضای سرزمینی ایران دست یابند و اگر بخواهیم در فضایی که شناخت کامل و دقیق از آن نداریم، به برنامه‌ریزی، ساماندهی و توزیع عادلانه‌ی خدمات بپردازیم، موفقیتی حاصل نخواهد شد. از این رو می‌توان گفت که ما نیازمند یک نگاه جغرافیایی جدید، متفاوت، کاربردی، متعهد، ارزش‌گرا و دارای اصالت و هویت در فضای سرزمینی خود هستیم؛ جغرافیایی که بتواند به کاهش ناعدالتی فضایی، توزیع عادلانه‌ی امکانات و خدمات، توسعه‌ی ارتباطات، افزایش سطح رفاه اجتماعی و هرآنچه که می‌توان به عنوان بهترین‌ها از آن یاد نمود، منجر شود. اگر ما بتوانیم با تجدیدنظر ر اصول برنامه‌ریزی، به یک روش برنامه‌ریزی نوین متکی بر ارزش‌های بومی در کشورمان دست یابیم، آنگاه می‌توان گفت که ما در مسیر پیشرفت و توسعه و همان آبادانی سرزمین‌مان قرار گرفته‌ایم. از این رو پس از نتیجه‌گیری انجام شده، لازم است به موارد زیر به عنوان نکات اصلی نگاه جغرافیایی در سرزمین‌مان توجه داشته باشیم:
- دانش شناخت جغرافیایی از سرزمین‌مان، صرفاً دانش متکی بر اصول غربی نباشد؛
- از اندیشه‌های بزرگان دینی و علمی چه در قرن اخیر و چه در قرون پیشین بهره گرفته شود؛
- اصول و ارزش‌های علمی ارزشمند جهانی با یه بر اصول بومی شدن دانش، به ادبیات برنامه‌ریزی‌مان وارد شود:
- جنبش علمی در بازخوانی و ترجمه‌ی آثار ارزشمند اندیشمندان صورت گیرد؛
- ظرفیت‌ها و توان‌های محیطی ایران به صورت کامل شناسایی و ثبت گردد؛
- در راستای شناخت و بهره‌گیری از توان‌های سرزمینی برنامه‌ریزی منظم و مداوم صورت گیرد؛
- به مبانی توسعه‌ی پایدار در بهره‌گیری از سرزمین توجه ویژه گردد؛
- به بهره‌گیری از جغرافیای کاربردی و ارزشگرا در روند توسعه و پیشرفت ملی توجه شود؛
- مسائل و مشکلات اساسی و جغرافیایی حاکم بر عدم پیشرفت کشور شناخته شود؛
- توجه ویژه به مقوله‌ی آمایش سرزمین با توجه به ایجاد و استقرار دانش بومی در نظام برنامه‌ریزی کشور شود؛
- هر فعالیتی در فضای سرزمینی می‌بایست با توجه به توان‌های آن سرزمین در مقیاس‌های محلی و منطقه‌ای شکل گیرد؛
- جنبش نرم‌افزاری و تکنیکی در شناخت سرزمین را به صورت جدی پیگیری نماییم؛
- به مقوله‌ی تدوین الگوی بومی در شناخت جغرافیایی از ایران توجه گردد؛
- به تعالی و الهی‌گونه شدن انسان‌ها در بهره‌برداری از منابع سرزمینی اندیشیده شود؛
- به توسعه‌ی بخش کشاورزی، صنعت و خدمات با توجه به قابلیت‌های سرزمین توجه گردد؛
- برقراری عدالت فضایی و در نتیجه ایجاد عدالت اجتماعی در کشور جزو اولویت‌های هر نگاه جغرافیایی به عمران سرزمین باشد؛
- فقرزدایی در کشوری که دارای بزرگ‌ترین امکانات و منابع می‌باشد، از مهمترین وظایف یک برنامه‌ریزی جغرافیایی است؛
- با شناخت کامل از سرزمین و قابلیت‌های آن در مسیر پیشرفت و توسعه (به ویژه در
زمینه‌های مورد نیاز و حساس) می‌بایست به خودکفایی ملی دست یابیم:
- بهره برداری خردمندانه بر سرزمین، نیازمند تربیت و آموزش مدیریت کارامد، نیروی متخصص و متعهد و همکاری و عزم ملی ساکنان این سرزمین در سایه‌ی وحدت و کار مضاعف محقق خواهد گردید؛
- گسترش فرهنگ آبادانی، نیل به پیشرفت و ترویج آموزه‌های دینی که حاصلش وجدان بیدار و متعهد در بهره‌گیری از سرزمین باشد؛
- تولید روش نظام‌مند متکی بر ارزش‌های سرزمینی در شناخت کشورمان و بسط دانش جغرافیایی کاربردی و بومی در نظام آموزشی کشور؛
- جلوگیری از هرگونه تمرکززدایی و توزیع عادلانه‌ی جمعیت و امکانات به نحوی که امنیت ملی و حفظ مرزهای سرزمینی را با مشکل مواجه نسازد؛
- استفاده از بینش ایرانی - اسلامی در تحلیل و توجیه سازمان فضایی کشور.

پی‌نوشت‌ها:

1. Applied Geography
Applied Geography
2. Land Use Planning
3. دانشجوی سال چهارم دکترای جغرافیا و برنامه‌ریزی شهری، و مدیر دبیرخانه‌های پژوهشی مرکز مطالعات و برنامه‌ریزی شهر تهران.
4. مدیر پژوهش و مطالعات مرکز مطالعات فرهنگی شهر تهران (وابسته به سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران).
5. Development & Progress
6. Geographical & Environmental Capability
7. Ancient Word: مجموع سه قاره‌ی آسیا، اروپا و آفریقا را دنیای قدیم می‌گویند.
8. پوراحمد، پایگاه پژوهشکده‌ی آریا بوم به نشانی: www.aariaboom.com
9. طرح جامع سرزمین، سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور، دفتر آمایش و برنامه‌ریزی منطقه‌ای، بهمن 1378.
10. مأخذ: طرح جامع سرزمین، سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور، دفتر آمایش و برنامه‌ریزی منطقه‌ای، بهمن 1378.
11. برگرفته از پایگاه مرکز آمار ایران به نشانی www.sci.org.ir
12. مأخذ: مرکز آمار کشور، سرشماری رسمی نفوس و مسکن 1385 کشور.
13. مطالعات آمایش سرزمین، دفتر آمایش و توسعه‌ی پایدار، سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی سابق. 1383.
14. مطالعات آمایش سرزمین، دفتر آمایش و توسعه‌ی پایدار، سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی سابق 1383.
15. Planning Spatial
16. کُردبچه، برگرفته از سایت اقتصادی www.iraneconomics..net
17. طرح جامع سرزمین، سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور، دفتر آمایش و برنامه‌ریزی منطقه‌ای، خرداد 1382.

کتابنامه :
الف. کتاب
1. آسایش، حسین و مشیری، سید رحیم. (1381). روش‌شناسی و تکنیک‌های تحقیق علمی در علوم انسانی با تأکید بر جغرافیا. انتشارات قومس، چاپ اول.
2. توفیق، فیروز. (1384). آمایش سرزمین. انتشارات مرکز مطالعات و تحقیقات شهرسازی و معماری ایران. چاپ اول.
3. جداری عیوضی، جمشید. (1378). ژئومورفولوژی ایران. انتشارات دانشگاه پیام نور، چاپ چهارم.
4. حافظ‌نیا، محمدرضا. (1385). اصول و مفاهیم ژئوپلیتیک. انتشارات پژوهشکده‌ی امیرکبیر. چاپ اول.
5. رهنمائی، محمد تقی. (1371). توان‌های محیطی ایران. انتشارات مرکز مطالعات و تحقیقات شهرسازی و معماری ایران. چاپ اول.
6. زیاری، کرامت الله. (1378). اصول و روش‌های برنامه‌ریزی منطقه‌ای. انتشارات دانشگاه یزد. چاپ اول.
7. سرور، رحیم. (1387). برنامه‌ریزی کاربری اراضی در طرح‌های توسعه و عمران ناحیه‌ای. انتشارات گنج هنر، چاپ اول.
8. شکوئی، حسین. (1378). اندیشه‌های نو در فلسفه‌ی جغرافیا. انتشارات گیتاشناسی. چاپ سوم.
9.ــــ. (1377). جغرافیای کاربردی و مکتب‌های جغرافیایی. انتشارات آستان قدس رضوی. چاپ چهارم.
10. ــــ. (1384). فلسفه‌های محیطی و مکتب‌های جغرافیایی. انتشارات گیتاشناسی. چاپ دوم.
11. شیرانی، حسین. (1386). ساماندهی مکان. انتشارات آذرخش، چاپ دوم.
12. صرافی، مظفر. (1379). مبانی برنامه‌ریزی توسعه‌ی منطقه‌ای. انتشارات سازمان برنامه و بودجه‌ی کشور. چاپ دوم.
13. علیجانی، بهلول. (1379). آب و هوای ایران. انتشارات پیام نور. چاپ چهارم.
14. مخدوم، مجید. (1378). شالوده‌ی آمایش سرزمین. انتشارات دانشگاه تهران. چاپ سوم.
15. مک اون، رزالین. (1383). آموزش برای توسعه‌ی پایدار، ترجمه‌ی داریوش کریمی و کامران گنجی. انتشارات کیان مهر. چاپ اول.
16. نظری، علی‌اصغر. (1372). جغرافیای جمعیت ایران. انتشارات گیتاشناسی. چاپ دوم.
17. ــــــ.(1379) ویژگی‌های جغرافیایی کشورهای توسعه یافته. انتشارات پیام نور. چاپ چهارم.
18. نظریان، اصغر. (1388). پویایی نظام شهری ایران. انتشارات مبتکران. چاپ اول.
19. نوابخش، مهرداد و ارجمند سیاه‌پوش، اسحاق. (1388). مبانی توسعه پایدار شهری انتشارات جامعه‌شناسان. چاپ اول.
20. ‌هاروی، دیوید. (1379). عدالت اجتماعی و شهر، ترجمه‌ی فرخ حسامیان و دیگران. انتشارات شرکت پردازش و برنامه‌ریزی شهری، چاپ دوم.
ب. مقاله
1. رضوانی، علیاصغر. (1370). «نقش عوامل طبیعی در مکان‌یابی جغرافیایی شهرهای ایران». ج 1. مجموعه مقالات هفتمین کنگره‌ی جغرافیایی ایران. انتشارات دانشگاه تهران.
ج. گزارش
1. مرکز آمار ایران. معاونت برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی نهاد ریاست جمهوری. «نتایج کلی سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1385 کشور».
2. «طرح جامع جدید سرزمین». سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور. دفتر آمایش و برنامه‌ریزی منطقه‌ای. خرداد 1382.
د. پایگاه‌های اینترنتی
1. www.iraneconomics.net
2.www.sci.org.ir 3.www.aariaboom.com

منبع مقاله :
جمعی از نویسندگان مقاله در نخستین همایش؛ (1392)، مجموعه مقالات نخستین همایش ملی الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت (جلد چهارم-کمیسیون تخصصی راهبردها)، تهران: سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ اول.

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما
بررسی مرقع و قطاع در خوشنویسی
بررسی مرقع و قطاع در خوشنویسی
خیابانی: آقای بیرانوند! من بخواهم از نام بردن تو معروف بشوم؟ خاک بر سر من!
play_arrow
خیابانی: آقای بیرانوند! من بخواهم از نام بردن تو معروف بشوم؟ خاک بر سر من!
توضیحات وزیر رفاه در خصوص عدم پرداخت یارانه
play_arrow
توضیحات وزیر رفاه در خصوص عدم پرداخت یارانه
حمله پهپادی حزب‌ الله به ساختمانی در نهاریا
play_arrow
حمله پهپادی حزب‌ الله به ساختمانی در نهاریا
مراسم تشییع شهید امنیت وحید اکبریان در گرگان
play_arrow
مراسم تشییع شهید امنیت وحید اکبریان در گرگان
به رگبار بستن اتوبوس توسط اشرار در محور زاهدان به چابهار
play_arrow
به رگبار بستن اتوبوس توسط اشرار در محور زاهدان به چابهار
دبیرکل حزب‌الله: هزینۀ حمله به بیروت هدف قراردادن تل‌آویو است
play_arrow
دبیرکل حزب‌الله: هزینۀ حمله به بیروت هدف قراردادن تل‌آویو است
گروسی: فردو جای خطرناکی نیست
play_arrow
گروسی: فردو جای خطرناکی نیست
گروسی: گفتگوها با ایران بسیار سازنده بود و باید ادامه پیدا کند
play_arrow
گروسی: گفتگوها با ایران بسیار سازنده بود و باید ادامه پیدا کند
گروسی: در پارچین و طالقان سایت‌های هسته‌ای نیست
play_arrow
گروسی: در پارچین و طالقان سایت‌های هسته‌ای نیست
گروسی: ایران توقف افزایش ذخایر ۶۰ درصد را پذیرفته است
play_arrow
گروسی: ایران توقف افزایش ذخایر ۶۰ درصد را پذیرفته است
سورپرایز سردار آزمون برای تولد امیر قلعه‌نویی
play_arrow
سورپرایز سردار آزمون برای تولد امیر قلعه‌نویی
رهبر انقلاب: حوزه‌ علمیه باید در مورد نحوه حکمرانی و پدیده‌های جدید نظر بدهد
play_arrow
رهبر انقلاب: حوزه‌ علمیه باید در مورد نحوه حکمرانی و پدیده‌های جدید نظر بدهد
حملات خمپاره‌ای سرایاالقدس علیه مواضع دشمن در جبالیا
play_arrow
حملات خمپاره‌ای سرایاالقدس علیه مواضع دشمن در جبالیا
کنایه علی لاریجانی به حملات تهدیدآمیز صهیونیست‌ها
play_arrow
کنایه علی لاریجانی به حملات تهدیدآمیز صهیونیست‌ها