آثار نیکوکاری در قرآن کریم

از جمله مفاهیم ارزشمندی که در آموزه های دینی به خصوص قرآن کریم، مورد عنایت و توجه قرارگرفته و به آن سفارش شده، احسان و نیکوکاری است. احسان و نیکوکاری کارکردهای زیادی در عرصه های فردی، اجتماعی، فرهنگی، معنوی و... دارد. مؤمنان واقعی و انسان های صاحب خرد و اندیشه در هر عصر و نسلی، سعی و تلاش نموده اند خود را به صفت و ویژگی احسان و نیکوکاری، آراسته سازند. و این توصیه و سفارش سعدی است که می گوید:
پنجشنبه، 1 اسفند 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
آثار نیکوکاری در قرآن کریم
آثار نیکوکاری در قرآن کریم
آثار نیکوکاری در قرآن کریم

نويسنده:محمد آصف عطایی
از جمله مفاهیم ارزشمندی که در آموزه های دینی به خصوص قرآن کریم، مورد عنایت و توجه قرارگرفته و به آن سفارش شده، احسان و نیکوکاری است. احسان و نیکوکاری کارکردهای زیادی در عرصه های فردی، اجتماعی، فرهنگی، معنوی و... دارد. مؤمنان واقعی و انسان های صاحب خرد و اندیشه در هر عصر و نسلی، سعی و تلاش نموده اند خود را به صفت و ویژگی احسان و نیکوکاری، آراسته سازند. و این توصیه و سفارش سعدی است که می گوید:
ره نیک مردان آزاده گیر
چو ایستاده ای دست افتاده گیر
در این نوشته برآنیم تا با توجه به آیات قرآنی، نگاهی ولو اجمالی به نقش احسان و نیکوکاری در زندگی فردی و اجتماعی داشته باشیم. مطلب را با هم از نظر می گذرانیم.

● مفهوم احسان و نیکوکاری

احسان برگرفته از حسن است که در دو معنای نعمت بخشیدن به دیگری، و احسان در کار و عمل، کاربرد دارد. کسی که علم نیکویی را بیاموزد یا عمل نیکی را انجام دهد، از جمله نیکوکاران به حساب می آید و بر این اساس است۱ سخن امیرمؤمنان(ع) که می فرماید: مردم به آنچه از کارهای شایسته و نیک می آموزند یا به آن عمل می کنند، نسبت داده می شوند۲.»
واژه احسان به معنای انجام دادن کار نیک، به طور عمده در آیاتی به کار رفته است که پس از بیان اموری، از عاملان آن را به عنوان محسن مورد ستایش قرارداده است؛ چنان که در سوره بقره می خوانیم: «و اذقلنا ادخلوا هذه القریه فکلوا منها حیث شئتم رغداً و ادخلوا الباب سجدا و قولوا حطه نغفر لکم خطیکم و سنزید المحسنین؛۳ و ]به خاطر بیاورید[ زمانی را که گفتیم: «در این شهر ]بیت المقدس[ وارد شوید! و از نعمت های فراوان آن، هر چه می خواهید بخورید و از در ]معبد بیت المقدس[ با خضوع و خشوع وارد گردید و بگویید: خداوندا! گناهان ما را بریز! تا خطاهای شما را ببخشیم و به نیکوکاران پاداش بیشتری خواهیم داد.»۰و در جای دیگر می فرماید: «الذین ینفقون فی السراء و الضراء و الکظمین الغیظ و العافین عن الناس و الله یحب المحسنین۴؛ آنان که در توانگری و تنگدستی، انفاق می کنند و خشم خود را فرو می برند و از خطای مردم در می گذرند. و خدا نیکوکاران را دوست دارد.» خداوند در این آیات، ضمن بیان مصادیق کارهای نیک، بندگان خود را به انجام آن، ترغیب و تشویق می نماید.

● مصادیق نیکوکاری

آنچه از آیات قرآن کریم استفاده می شود، این است که احسان و نیکوکاری، مصادیق فراوانی دارد، به عنوان نمونه: ایمان به خدا، به پیامبر(ص)، قرآن کریم و معاد، تقوا و تحمل سختی ها و مشکلات، عفو و گذشت، محبت و دوستی اهل بیت(ع)، خیرخواهی و اصلاح، اجتناب از فساد، فحشا و گناهان کبیره، استغفار در سحرگاهان، پرداخت زکات، پرداخت کالا و هدیه مناسب برای زن مطلقه، انفاق و بخشش در راه خدا، تأمین نیازمندان و محرومان، رفتار شایسته با پدر و مادر و... از مصادیق احسان و نیکوکاری است که در قرآن کریم به آن اشاره شده است۵.

● آثار نیکوکاری

احسان و نیکوکاری و کمک به انسان های ضعیف و ناتوان، آثار و پیامدهای ارزنده و مثبتی را در دنیا و آخرت به دنبال دارد که به طور خلاصه به چند مورد آن اشاره می شود:

۱) دوستی و صمیمیت

احسان و نیکوکاری باعث ایجاد دوستی و صمیمت بین افراد جامعه می شود. هرگاه انسان های نیکوکار با ایثار و فداکاری خود به یاری انسان های مظلوم و مستضعف شتافته و با کمک های مادی و عاطفی خود، زندگی آنان را تا حدودی سر و سامان داده، از حالت بحرانی نجات دهند، آنان نیز نه تنها احسان و نیکوکاری افراد خیر را فراموش نمی کنند؛ بلکه در ادامه زندگی، سعی خواهند نمود تا به نوعی جبران نموده و احسان و نیکوکاری دیگران را به بهترین شکل، پاسخ دهند.
خدای سبحان درباره روش های تأثیرگذار در امر تبلیغ می فرماید: «ولا تستوی الحسنه ولاالسیئه ادفع بالتی هی احسن فاذا الذی بینک و بینه عداوه کانه ولی حمیم۶؛ هرگز نیکی و بدی یکسان نیست؛ بدی را با نیکی دفع کن! ناگاه ]خواهی دید[ همان کس که میان تو و او دشمنی است، گویی دوستی گرم و صمیمی است.» اگر برخورد نیک و شایسته در امر تبلیغ دین، در برابر دشمنان و مخالفان، دوستی و صمیمت را به دنبال دارد، احسان و نیکوکاری در امور مادی و عاطفی به طور قطع، دوستی و صمیمیت بیشتر و عمیق تری را به همراه خواهد داشت و این یک امر بدیهی و واقعیت انکارناپذیر است که در زندگی روزمره مشاهده می شود.

۲) خیر و سعادت دنیوی

از جمله آثار ارزشمند احسان و نیکوکاری، اجر و پاداشی است که در دنیا، نصیب انسان های خیر می شود. در واقع خدای سبحان به نوعی اعمال و رفتار خوب و شایسته نیکوکاران را در همین دنیا، مورد لطف و عنایت قرار داده و جبران می نماید به قول معروف:
تو نیکی می کن و در دجله انداز
که ایزد در بیابانت دهد باز
خدای سبحان در مورد اجر و پاداش دنیوی احسان و نیکوکاری می فرماید: «فئاتهم الله ثواب الدنیا و حسن ثواب الاخره و الله یحب المحسنین۷؛ خداوند پاداش این جهان، و پاداش نیک آن جهان را به آنها داد و خداوند نیکوکاران را دوست می دارد.»
در آیه دیگری می فرماید: «وقیل للذین اتقوا ماذا انزل ربکم قالوا خیرا للذین احسنوا فی هذه الدنیا حسنه و لدار الاخره خیر و لنعم دارالمتقین۸؛ و هنگامی که به پرهیزگاران گفته می شد: پروردگار شما چه نازل کرده است؟ می گفتند: خیر ]وسعادت[ برای کسانی که نیکی کردند در این دنیا نیکی است و سرای آخرت از آن هم بهتر است و چه خوب است سرای پرهیزکاران.»
در کلامی که از حضرت موسی بن جعفر(ع) نقل شده است، می خوانیم: «در بنی اسرائیل مرد صالحی بود که زن نیکوکاری داشت. آن مرد شبی خواب دید که شخصی به او می گوید: خداوند فلان مقدار عمر برای تو مقدر کرده است که نصف آن در رفاه و آسایش هستی و نصف دیگر در مضیقه و تنگدستی، هر کدام از دو نصف را می خواهی، اول انتخاب کن! مرد جواب داد: من زن خوبی دارم که شریک زندگی ام است، با او مشورت می کنم. بار دیگر نزد من بیا تا به تو خبر دهم کدام نصف را اول اختیار کرده ام. صبح جریان خوابش را با همسرش در میان گذاشت و از او مشورت خواست. همسرش در جواب گفت: اول نصف رفاه و آسایش را برگزین، شاید خداوند بر ما رحم کند و در نصف دیگر نیز نعمتش را از ما قطع نکند. شب دوم فرا رسید بار دیگر آن شخص به خوابش آمد، آن مرد در جواب گفت: من نصف اول عمر در رفاه و آسایش را انتخاب کردم.بعد از آن رویا، دنیا از هر طرف به او رو آورد. چون نعمت های الهی، نزد او فراوان و آشکار شد، همسرش به او گفت: خویشان و همسایگان خود را و همچنین افراد محتاج را کمک کن! آن مرد به توصیه همسرش عمل نمود. نصف تعیین شده از عمر او در کمال رفاه و آسایش گذشت سپس از نصف هم گذشت و همچنان وضع مالی او خوب بود. برای سومین بار، همان شخص در عالم رویا نزد او آمده گفت: نیکی و احسان تو باعث شد خداوند به تو پاداش مرحمت فرماید و تا آخر عمر در نعمت و رفاه به سر خواهی برد.» ۹

۳) تعدیل اقتصادی

بخش قابل ملاحظه ای از جرم و جنایت، ناشی از فقر و تنگدستی است؛ چرا که فقر و تنگ دستی، به دین و ایمان انسان لطمه می زند، عقل را از کار انداخته، قوت و قدرت تشخیص درست را از او می گیرد و باعث کدورت و دشمنی می شود. امام علی(ع) خطاب به فرزندش می فرماید: «ای فرزندم! من از تهی دستی بر تو هراسانم. از فقر به خدا پناه ببر؛ چرا که فقر، دین انسان را ناقص و عقل را سرگردان می کند و عامل دشمنی است.»(۱۰)
احسان و نیکوکاری، اگر به صورت یک فرهنگ، جلوه نموده و در بین اقشار مختلف جامعه، توسعه و گسترش پیدا کند، به طور قطع، بخش عمده ای از مشکلات جامعه را که زایده فقر و محرومیت است، از بین برده و ریشه کن می سازد.
آنچه از آموزه های دینی استفاده می شود، این است که بین احسان و نیکوکاری و نجات جامعه از فقر و فلاکت، رابطه تنگاتنگی وجود دارد؛ لذا در قرآن کریم می خوانیم: «و انفقوا فی سبیل الله و لاتلقوا بایدیکم الی التهلکه و احسنوا ان الله یحب المحسنین ۱۱؛ و در راه خدا، انفاق کنید و ]با ترک انفاق[ خود را به دست خود ، به هلاکت نیندازید و نیکی کنید که خداوند نیکوکاران را دوست می دارد.» (۱۲)
انفاق به طور کلی سبب نجات از مفاسد کشنده اجتماعی می شود. اگر انفاق به فراموشی سپرده شود و ثروت ها در دست گروهی معدود جمع گردد و در برابر آنان، اکثریتی محروم و بینوا وجود داشته باشد، دیری نخواهد گذشت که انفجار عظیمی در جامعه به وجود آمده، اموال و دارایی ثروتمندان نیز در آتش آن خواهد سوخت. بنابراین، انفاق، قبل از آن که به حال محرومان، مفید باشد، به نفع ثروتمندان خواهد بود؛ زیرا تعدیل ثروت حافظ ثروت است. ۱۳
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) در جمله کوتاهی به این حقیقت اشاره نموده، می فرماید: اموال خویش را با دادن زکات حفظ کنید.»(۱۴) و به تعبیر بعضی از مفسران، خودداری از انفاق فی سبیل الله، هم سبب مرگ روح انسانی به خاطر بخل خواهد شد و هم باعث مرگ جامعه به خاطر عجز و ناتوانی، مخصوصا در نظامی همچون نظام اسلام که بر نیکوکاری بنا شده است. ۱۵

۴) آمرزش گناهان

همه انسان ها به جز انبیا و اولیای الهی در زندگی خود دچار خطا و لغزش شده، گناهان کوچک و بزرگی را مرتکب می شوند. از جمله ابزاری که باعث می شود انسان آثار گناه و خطاهایش از بین برود و حتی آن را تبدیل به حسنات نماید، احسان و نیکوکاری در حق بندگان خدا و خدمت به مخلوقات الهی است. خدای سبحان در سوره هود می فرماید: «و اقم الصلوه طرفی النهار و زلفا من الیل ان الحسنات یذهبن السیئات ذلک ذکری للذکرین۱۶؛ در دو طرف روز و اوایل شب، نماز را برپا دار؛ چرا که حسنات، سیئات ] و آثار آنها را[ از بین می برد. این تذکری است برای کسانی که اهل ذکر هستند.»
در جای دیگری می فرماید: «لهم ما یشاءون عند ربهم ذلک جزاء المحسنین، لیکفر الله عنهم اسوا الذی عملوا و یجزیهم اجرهم باحسن الذی کانوا یعملون» ۱۷؛ آنچه بخواهند نزد پروردگارشان برای آنان موجود است و این است جزای نیکوکاران تا خداوند بدترین اعمالی را که انجام داده اند، ]در سایه ایمان و صداقت آنها[ بیامرزد و آنها را به بهترین اعمالی که انجام می دادند، پاداش دهد.»

۵) آرامش روحی

یکی دیگر از آثار ارزشمند احسان و نیکوکاری، آرامش روحی است. این کلام الهی است که می فرماید: «الذین ینفقون امولهم بالیل و النهار سرا و علانیه فلهم اجرهم عند ربهم و لا خوف علیهم ولا هم یحزنون ۱۸؛ آنها که اموال خود را شب و روز، پنهان و آشکار، انفاق می کنند، مزدشان نزد پروردگارشان است؛ نه ترسی بر آنهاست و نه غمگین می شوند.»
در آیه دیگر می خوانیم: «من جاء بالحسنه فله خیر منها و هم من فزع یومئذ ءامنون۱۹؛ کسانی که کار نیکی انجام دهند، پاداشی بهتر از آن خواهند داشت و آنان از وحشت آن روز در امان اند.» از آیات یاد شده به خوبی می توان نتیجه گرفت که احسان و نیکوکاری از جمله اعمالی است که آرامش روحی و روانی در دنیا و امنیت کامل در آخرت را به دنبال دارد. چه سعادتی بالاتر از آن است که انسان در دنیا اضطراب و دلهره را از خود دور سازد و از وحشت جانکاه قیامت نیز در امان باشد.

۶) محبوبیت نزد خداوند

احسان و نیکوکاری، باعث محبوبیت انسان نزد خدای سبحان می شود. جدای از تعابیر دیگری که درباره انسان های نیکوکار در قرآن کریم وارد شده، جمله زیبای «الله یحب المحسنین» پنج بار در آیات قرآن کریم، تکرار شده است۲۰ که بیانگر جایگاه و ارزش احسان و نیکوکاری در پیشگاه خداوند می باشد. موارد یاد شده، بخشی از آثار احسان و نیکوکاری است که در آیات قرآن کریم به آن اشاره شده است.

● چگونگی احسان

پس از تبیین جایگاه و اهمیت احسان و نیکوکاری در آموزه های دینی و ذکر تعدادی از آثار آن، این سوال مطرح می گردد که انسان با چه هدف و نیتی به سمت کارهای خیر، حرکت کند تا از آثار آن، حظ و بهره کافی داشته باشد؟ آنچه از آموزه های دینی استفاده می شود، این است که برای بهره مندی از آثار ارزشمند احسان و نیکوکاری، رعایت چند نکته لازم و ضروری است:

۱) رضای خداوند

اولین اصلی که در باب احسان و نیکوکاری باید رعایت شود، توجه به رضای خداوند است. جلب رضایت خداوند در هر کاری، فرع بر چند مساله ا ز جمله ایمان و اعتقاد به خدا، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه (ع) و رعایت احکام و قوانین الهی است.
اگر انسان از لحاظ اعتقادی مشکل داشته باشد و یا در حوزه عمل و رعایت احکام و قوانین الهی و دینی مثل نماز، روزه و ... کوتاهی نموده، راه گناه و معصیت را در پیش گیرد، و یا از راه های نامشروع و غیر قانونی سود و سرمایه جمع آوری نماید و درآمد داشته باشد، احسان و نیکوکاری چنین انسان هایی مورد قبول و پذیرش حق تعالی قرار نخواهد گرفت. خداوند با صراحت اعلام می دارد:«قل انفقوا طوعاً اوکرهاً لن یتقبل منکم انکم کنتم قوماً فاسقین، و ما منعهم ان تقبل منهم نفقاتهم الا انهم کفروا بالله و برسوله و لا یاتون الصلاه الا و هم کسالی و لا ینفقون الا و هم کارهون ۲۱؛ بگو: چه با رغبت و چه با بی میلی انفاق کنید، هرگز از شما پذیرفته نخواهد شد؛ چرا که شما گروهی فاسق هستید. و هیچ چیز مانع پذیرش انفاق های آنان نشد، جز این که به خدا و پیامبرش کفر ورزیدند و جز با ] حال[ کسالت نماز به جا نمی آورند و جز با کراهت انفاق نمی کنند.»
اگر انسان توجه به رضای خداوند نداشته و از راه های غیر قانونی وارد شده و اقدام به احسان و انفاق نماید، جز زحمت، چیزی دیگری نصیب او نخواهد شد. امام صادق (ع) می فرماید: «اگر مردم از راهی که خداوند به آنان فرمان داده است، کسب درآمد کنند و آنها را در راهی که خداوند از آن بازشان داشته است، انفاق کنند، آن را از ایشان نمی پذیرد و اگر از راهی که آنها را از آن نهی کرده است، درآمد به دست آورند و آن درآمد را در راهی که خداوند بدان فرمانشان داده است به مصرف رسانند باز هم از آنان نمی پذیرد، مگر این که از راه درست ]و حلال [ به دست آورند و در راه درست ]و حلال[ انفاق کنند.» ۲۲

۲) پاکیزگی در احسان

دومین اصلی که در باب احسان و نیکوکاری باید رعایت شود، این است که اشیا و اموال را که پاکیزه و دوست داشتنی است، انسان در راه خدا انفاق کند. این مطلب را خداوند در سوره آل عمران می فرماید:«لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون و ما تنفقوا من شیء فان الله به علیم۲۳: هرگز به ]حقیقت[ نیکوکاری نمی رسید مگر اینکه از آنچه دوست می دارید، ]در راه خدا[ انفاق کنید و آنچه انفاق می کنید، خداوند از آن باخبر است.»
امام صادق (ع) در پاسخ سوالی از آیه و برای انفاق به سراغ قسمت هایی که ناپاک است، نروید!»۲۴ می فرماید:«مردم زمانی که اسلام آوردند، درآمدهایی از ربا و اموال حرام دراختیار داشتند و افراد به سراغ این درآمدها در بین دارایی های خود می رفتند و آنها را صدقه می دادند، اما خداوند آنان را از این کار نهی فرمود. صدقه دادن جز از درآمد پاک و حلال درست نیست.» ۲۵
در تفسیر مجمع البیان از علی (ع) نقل شده که حضرت فرمود:«این آیه درباره کسانی نازل گردید که به هنگام انفاق خرماهای خشک و کم گوشت و نامرغوب را با خرمای خوب مخلوط می کردند و بعد انفاق می نمودند. به آنها دستور داده شد که از این کار بپرهیزند.» ۲۶ این دو شان نزول هیچگونه منافاتی با هم ندارند و ممکن است آیه در مورد هر دو دسته نازل شده باشد که یکی ناظر به پاکی معنوی و دیگری ناظر به مرغوبیت مادی و ظاهری است. ۲۷ از آنجا که بعضی از مردم عادت دارند همیشه از اموال بی ارزش و آنچه تقریباً از مصرف افتاده و قابل استفاده خودشان نیست، احسان کنند و این گونه احسان علاوه بر اینکه سود چندانی به حال نیازمندان ندارد، یک نوع اهانت و تحقیر نسبت به آنها است و موجب تربیت معنوی و پرورش روح انسانی نیز نمی باشد، این جمله صریحا مردم را از این کار نهی می کند و آن را با دلیل لطیفی همراه می سازد و آن اینکه شما خودتان حاضر نیستید اینگونه اموال را بپذیرید، مگر از روی کراهت و ناچاری؛ پس چرا درباره برادران مسلمان و از آن بالاتر خدایی که در راه او انفاق می کنید و همه چیز شما از او است، راضی به این کار می شوید.
در حقیقت، آیه به این نکته لطیف اشاره می کند که انفاق در راه خدا، یک طرفش مومنان نیازمندند و طرف دیگرش خدا است و با این حال اگر اموال پست و بی ارزش انتخاب شود، از یک سو تحقیری است نسبت به نیازمندان که ممکن است علی رغم تهیدستی مقام بلندی از نظر ایمان و انسانیت داشته باشند و روحشان آزرده شود و از سوی دیگر بی ادبی نسبت به مقام پروردگار است. ۲۸

۳) احسان بدون منت

سومین اصلی که در باب احسان و نیکوکاری باید درنظر گرفته شود، دوری از منت گذاری و پرهیز از آزار و اذیت است. احسان و نیکوکاری اگر با آزار و اذیت و منت گذاری همراه باشد، هیچ سودی به حال انسان نخواهد داشت.
خدای سبحان مومنان را مورد خطاب قرار داده، می فرماید:«یایها الذین ءامنوا لا تبطلوا صدقتکم بالمن و الاذی کالذی ینفق ماله رئاء الناس و لا یومن بالله و الیوم الاخر فمثله کمثل صفوان علیه تراب فاصابه وابل فترکه صلداً لا یقدرون علی شیء مما کسبوا و الله لایهدی القوم الکفرین ۲۹؛ ای کسانی که ایمان آورده اید! بخشش های خود را با منت و آزار، باطل نسازید! همانند کسی که مال خود را برای نشان دادن به مردم، انفاق می کند و به خدا و روز رستاخیز، ایمان نمی آورد. ]کار او[ همچون قطعه سنگی است که بر آن، ]قشر نازکی از[ خاک باشد ]و بذرهایی در آن افشانده شود[ و رگبار باران به آن برسد ]و همه خاک ها و بذرها را بشوید[ و آن را صاف ]وخالی از خاک و بذر[ رها کند. آنها از کاری که انجام داده اند، چیزی به دست نمی آورند و خداوند، جمعیت کافران را هدایت نمی کند.»
از امام صادق (ع) روایت شده است که «هر کس به مومنی احسان کند، پس از آن او را با سخن ناهنجار خود برنجاند و یا بر او منت گذارد، صدقه خود را باطل کرده است.» ۳۰
در حدیث دیگری آمده است: «رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) از براء بن عازب پرسید که ای براء! وضع مالی مادرت چگونه است؟ ]براء مردی دست و دل باز بود و زن و فرزندش را ازنظر مالی خوب تأمین می کرد. رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) می خواست بداند رفتار او با مادرش چگونه است؟[ براء عرضه داشت: وضع بسیار خوبی دارد. رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: خرج کردن برای اهل و اولاد و خادم، صدقه است، باید متوجه باشی که با منت نهادن و اذیت کردن آنان، اجر این صدقه را باطل نکنی.»(۳۱)
از مجموع مطالبی که بیان شد، اهمیت و جایگاه احسان و نیکوکاری و نقش آن در زندگی فردی و اجتماعی و دنیا و آخرت انسان ها روشن می شود؛ چرا که احسان و نیکوکاری باعث تعدیل ثروت در جامعه شده و نظام طبقاتی را از بین می برد، دوستی و صمیمیت را بین افراد جامعه، ایجاد نموده و آمرزش گناهان انسان را سبب شده و در نتیجه سعادت و عاقبت به خیری انسان های نیکوکار در دنیا و آخرت را تضمین می نماید و باعث محبوبیت او در پیشگاه خداوند می شود. آثار یاد شده در صورتی نصیب انسان خواهد شد که رسیدگی و کمک به انسان های نیازمند برای رضای خداوند باشد و از ریا و خودنمایی و آزار و اذیت و منت گذاری جداً پرهیز شود.

پی نوشتها:

۱- مفردات راغب- ذیل واژه حسن.
۲- الکافی، کلینی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ج۱، ص.۵۱
۳- سوره بقره؛ آیه .۵۸
۴- سوره آل عمران، آیه .۱۳۴
۵- ر،ک فرهنگ قرآن، اکبر هاشمی رفسنجانی، ج۲، ص.۴۰۷
۶- سوره فضلت، آیه.۳۴
۷- سوره آل عمران، آیه.۱۴۸
۸- سوره نحل، آیه.۳۰
۹- بحارالانوار، مجلسی، لبنان، مؤسسه الوفا، ۱۴۰۴، ج۹۳، ص.۱۶۲
۱۰- نهج البلاغه، حکمت .۳۱۹
۱۱- سوره بقره، آیه .۱۹۵
۱۲- ترجمه مکارم شیرازی.
۱۳- ر،ک: تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۲، ص.۳۸
۱۴- النوادر، راوندی، قم، مؤسسه دارالکتاب، ص.۳۰
۱۵- تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۲، ص.۳۸
۱۶- سوره هود، آیه.۱۱۴
۱۷- سوره زمر، آیه ۳۴و .۳۵
۱۸- سوره بقره، آیه .۲۷۴
۱۹- سوره نمل، آیه.۸۹
۲۰- سوره بقره، آیه ۱۹۵، سوره آل عمران، آیات۱۳۴و ۱۴۸، و سوره مائده، آیات ۱۳و .۹۳
۲۱- سوره توبه، آیه ۵۳و .۵۴
۲۲- الکافی، کلینی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۳۶۵، ج۴، ص.۳۳
۲۳- سوره آل عمران، آیه.۹۲
۲۴- سوره بقره، آیه .۲۶۷
۲۵- وسائل الشیعه، حر عاملی، قم، مؤسسه آل البیت، چاپ اول، ۱۴۰۹ ق، ج۹، ص.۴۶۷
۲۶- تفسیر مجمع البیان، ذیل آیه، ج۲، ص.۶۵۵
۲۷- تفسیر نمونه، ج۲، ص.۳۳۱
۲۸- تفسیر نمونه، ج۲، .۳۳۳
۲۹- سوره بقره، آیه .۲۶۴
۳۰- ترجمه المیزان، ج۲، ص.۶۱۸
۳۱- المیزان، ج۲ ص.۶۱۷

منبع: روزنامه کیهان




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط