از هر دست بدهي از همان دست مي‌گيري

مورچه‌ي تشنه‌اي که براي خوردن آب به جويباري نزديک شده بود، داخل آب افتاد و آب او را با خود برد. کبوتري مورچه را- که داشت غرق مي‌شد- ديد. ترکه‌اي از درخت کند و در آب انداخت. مورچه خود را به ترکه
سه‌شنبه، 17 مرداد 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
از هر دست بدهي از همان دست مي‌گيري
از هر دست بدهي از همان دست مي‌گيري

نويسنده: ازوپ
بازنويسي: اس. اي. هندفورد
برگردان: حسين ابراهيمي (الوند)
مورچه‌ي تشنه‌اي که براي خوردن آب به جويباري نزديک شده بود، داخل آب افتاد و آب او را با خود برد. کبوتري مورچه را- که داشت غرق مي‌شد- ديد. ترکه‌اي از درخت کند و در آب انداخت. مورچه خود را به ترکه رساند و نجات يافت. مدّتي بعد شکارچي‌اي براي گرفتن کبوتر دامي پهن کرد. همين‌که مورچه شکارچي را ديد به‌سويش رفت و پاي او را گاز گرفت. شکارچي از درون ناله‌اي کرد و کبوتر با صداي ناله‌ي او از آن‌جا گريخت.
منبع مقاله:
هندفورد، اس. اِي و ديگران؛ (1392)، افسانه‌هاي مردم دنيا (جلدهاي 9 تا 12)، ترجمه‌ي حسين ابراهيمي (الوند) و ديگران، تهران: نشر افق، چاپ سوم.
 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما